سرویس: غیر تولیدی » نقلی 07:07 - چهارشنبه 07 مرداد 1394

ثانيه‌هاي ورودتان را به شمارش مي‌اندازيم

چشم انتظاري اصفهان براي در آغوش کشیدن شهدای دست بسته

چه كسي مي‌دانست روزي به جاي ماهي‌ها، انسان‌هايي دست بسته در آب شناور مي‌شوند؟! تابحال بسته بودن دست كسي براي هيچكس بزرگ نشده بود. راستي تاريخچه بستن دست به كجا باز مي‌گردد؟ شايد به جنگ جهاني اول، شايد به جنگ ويتنام و شايد هم به هشت سال دفاع مقدس ايران…

به گزارش اصفهان شرق؛چند ماهی پيش اتفاقي عجيب تاريخ ايران را دگرگون ساخت..
عددي دنياي رياضي را بهم ريخت و منطق همه عالم را زير سوال برد!
#175 كه در اين مدت خلاصه تمام حرف‌هاي شبكه‌هاي اجتماعي شد..
غواصاني كه از آب سيال اروند سر از خاك مرده در آورده بودند..
درك اين فاجعه از توان بشريت ساقط است؛ اينكه روزي مهريه حضرت زهرا قاتل فرزندان تشنه‌اش شود!
و حالا همه ايران منتظر سهم كوچك خود از اين نسل بزرگ هستند..
همه چشم انتظار تكه‌هاي پازل وجودي خودشان براي تشييع و تجليل و خاكسپاري.. هرچند از خاك آمده كه به خاك بر نمي‌گردد!
جاي اين شيرمردان در آسمان است، جايي بالاتر از جو تكراري سطح زمين!
شهر ما هم براي آمدن مهمان‌هاي خود آذين بندي مي‌شود.. با گل‌هاي زيباي تابستانه!
غبارروبي مي‌شود.. با قطره‌هاي تند باران!
شهري كه بيش از 23 هزار لاله براي اين حفظ اين مرز و بوم داده است، هم اكنون خود را براي استقبال از پرستوهاي گمگشته آماده مي‌كند..
نه تنها اصفهان كه تمام ايران درحال آماده‌سازي خود است!
اما دل اين مردم بيشتر براي در آغوش كشيدن ماهيان خاكي حسرت مي‌خورد..
هيچكس نمي‌داند ميزان سهمش از اين همه بي‌تابي چقدر است.. هيچكس نمي‌فهمد حال خانواده‌هايي را كه بعد از ورود فرزندانشان به ايران، به چه اندازه متحول شد…!
مادران گمنام اصفهاني كه بر سر مزارهاي خالي پسرانشان زاري مي‌كنند.. پدراني كه با قامت خميده پشت در منتظر عصاي دست‌شان هستند…! خواهراني كه قاب عكس كهنه روي طاقچه را دستمال مي‌كشند.. و برادراني كه مردانه پاي رفتن اخوي خود ايستادند!
اين‌ها شايد وصف كوچكي از روزمرگي خانواده‌هاي شهدا باشد!
شهدايي كه با اينگونه آمدن‌شان نمادينه شدند در تقويم روزهاي جديد…
و حالا كه همه ما براي شناسايي تك تك استخوان‌هاي چسبيده به لباس غواصي لحظه شماري مي‌كنيم، ثانيه‌هاي ورودتان را به شمارش مي‌اندازيم تا آمدن تان را جشن بگيريم..
براي‌شان شهر را چراغاني كنيم، خيابان‌ها را آذين ببنديم، سر از كوچه‌هاي قديمي در آوريم و طلسم به صدا در آوردن زنگ خانه‌هايشان را بشكنيم…
قرار است اصفهان، شهر شهيد پرور 8 سال جنگ تحميلي، بار ديگر سرافراز ‌شود…
بار ديگر خانواده‌هاي اصفهاني براي استقبال از مهمان‌هاي ناخوانده خود به گلستان ‌بروند!
گلستاني كه به بهشت شبيه‌تر از زمين خدا است!
گل‌هايي كه توانستند با مظلوميت‌ پنهان در پشت دستان بسته‌شان، علت مقدس بودن جنگ را به تصوير بكشند!
جنگي كه براي مايه آرامش شد و بي‌قراري ابرقدرت‌هاي شكست خورده را به همراه داشت…
و این روزها اصفهان بی قرار آمدن تان است
آمدنی که تاریخ عاشقی را تکان داد!

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.