سرویس: اخبار شهرستان » شهدای شرق اصفهان 11:23 - پنجشنبه 06 اردیبهشت 1403

شهید تورجی‌زاده؛ از علاقه به حضرت زهرا (س) تا تقید به نماز اول وقت

عاشق شهادت بود، خصوصاً بعد از عملیات کربلای پنج که خیلی از دوستانش از جمله شهید سید رحمان هاشمی را از دست داد، دیگر شوق و اشتیاقش به شهادت وصف‌ناپذیر بود؛ یعنی واقعاً برای شهادت لحظه‌شماری می‌کرد و آن عشقی که به حضرت زهرا (س) داشت در نحوه شهادتش نیز تأثیر گذاشت

به گزارش اصفهان شرق،

نامش محمدرضاست اما رفقایش او را به اسم «آقا محمد» صدا می‌زنند. از نام‌آشنایان اصفهان به شمار می‌رود و مردم به او عنایت و توجه ویژه‌ای دارند. مدفنش زیارتگاهی شده برای تمام کسانی که دلشان اینجا نیست و در آرزوی شهادت به سر می‌برد.

 با «سید احمد نواب» یکی از دوستان قدیمی‌اش قرار گذاشتیم تا درباره کسی صحبت کنیم که همه چیزش را در نماز اول وقت و توسل به حضرت زهرا (س) می‌دید، محل قرار ما دقیقاً جایی است که خودش از همیشه نزدیک‌تر به ماست. رشته کلام را به دست می‌گیرد:

 محمد ۲۳ سال بیشتر مهمان ما نبود. سال ۱۳۴۳ در اصفهان به دنیا آمد و پنجم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۶ به آرزوی دیرینه‌اش رسید. ویژگی‌های خاصی داشت اما یکی از ویژگی‌هایی که خیلی برای من زیبا بود، تقید و تعصبی بود که نسبت به نماز اول وقت داشت. هیچ‌وقت نبود که ایشان لحظه‌ای برای نماز اول وقت درنگ کند؛ هر وقت هم ما را به رزم شبانه می‌برد، جوری برنامه‌ریزی می‌کرد که ما یک ساعت قبل از اذان صبح آزاد شویم و می‌گفت برای نماز شب و بعد از آن نماز صبح آماده شوید.

 قبل از اذان همیشه آستین‌هایش را بالا می‌زد و در محوطه گردان خودش را برای نماز مهیا می‌کرد و خیلی عجیب به نماز اول وقت عنایت داشت. من بعد از جنگ یک‌بار این روایت را از وجود نازنین آقا امام صادق علیه‌السلام دیدم که حضرت فرمودند «وقتی پیامبر اسلام (ص) به معراج رفتند، دیدند چهره‌های افرادی مانند ستاره می‌درخشد، فرمودند این‌ها چه کسانی هستند؟ گفتند این‌ها کسانی هستند که نماز اول وقت را در مسجد می‌خوانند؛ بالاتر که رفتند، دیدند چهره‌های عده‌ای مانند ماه می‌درخشد، فرمودند این‌ها چه کسانی هستند؟ گفتند این‌ها کسانی هستند که قبل از نماز مهیای نماز می‌شوند.» این ویژگی کسانی هست که نسبت به نماز این تعصب و تقید را در همه لحظات داشته باشند.

روضه‌ها و گریه‌های 2 نفری

 شهید تورجی‌زاده در فرماندهی‌اش خیلی جدی و محکم بود. در عواطفش نیز من ندیدم هیچ دعایی را بدون توسل و اشک بخواند؛ توسلاتش خیلی عجیب بود، برای نماز شب شاید بیش از یک ساعت قبل از اذان صبح پا می‌شد و خیلی موقع‌ها با آقا سید رحمان هاشمی دو نفری می‌رفتند و روضه می‌خواندند و گریه می‌کردند.

 عنایت و علاقه ویژه‌ای به نماز داشت و در این ایامی که توفیق داشتیم کنار این شهید بزرگوار باشم، هیچ‌وقت یاد ندارم نمازش ثانیه‌ای از اول وقت بگذرد. حتی زمانی که در سنگر بودیم و فضای زیادی نبود و خیلی کوچک بود، آنجا نیز سعی می‌کرد تا نماز جماع اول وقتی تشکیل دهد.

 علاقه به حضرت زهرا (س)

 یکی از ویژگی‌های شهید تورجی‌زاده که معروف و مشهور است و بیشتر از آن اطلاع دارند، عنایت ویژه ایشان نسبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام، خصوصاً مادر سادات حضرت فاطمه زهرا (س) بود؛ علاقه ایشان به حضرت زهرا (س) قابل‌وصف نیست.

 یادم هست یک‌بار در سفر مشهد به او گفتم آقا محمد بالاخره تو کِی شهید میشی؟ گفت «در عملیاتی که رمزش یا زهرا باشد، خودم هم فرمانده گردان یا زهرا می‌شوم، آن موقع شهید خواهم شد.»؛ یعنی این‌قدر به این نام علاقه داشت و این‌قدر به این نام عشق می‌ورزید که من حتی یک‌بار از این نام سوءاستفاده کردم.
یادم هست در سال ۱۳۶۵ در محوطه سنگر فرماندهی به ایشان گفتم من می‌خواهم یکی دو روز به مرخصی بروم، آقا محمد خیلی اصرار داشت که به خاطر جو بدی که آبادان و اهواز داشت، رزمنده‌ها به مرخصی نروند؛ من به ایشان گفتم محمد من کار دارم، می‌خواهم برم لشکر ۸ نجف اشرف یکی از دوستان را ببینم، گفت به‌هرحال نمی‌شود. من خیلی با شوخی شانه‌ام را بالا انداختم و گفتم که شکایتت را به مادرم می‌کنم و همین‌طور قدم‌زنان از کنار سنگر دور شدم؛ دیدم محاسنش غرق اشک شده و پابرهنه یک کاغذ مرخصی به دست گرفته و سمت من آمد و گفت «آقا سید بیا بگیر و حرفت را پس بگیر» من چون شوخی کرده بودم خیلی به یاد نداشتم که چه گفتم، گفتم مگر من چه گفتم؟ گفت «آن شکایتی که گفتی به مادرت می‌کنی»؛ من به او گفتم که شوخی کردم ولی هنوز این صحنه را به خاطر دارم که من را در آغوش گرفت و آن برگه مرخصی را به من داد.

 شهادتی زهراگونه

 عاشق شهادت بود، خصوصاً بعد از عملیات کربلای پنج که خیلی از دوستانش از جمله شهید سید رحمان هاشمی را از دست داد، دیگر شوق و اشتیاقش به شهادت وصف‌ناپذیر بود؛ یعنی واقعاً برای شهادت لحظه‌شماری می‌کرد و آن عشقی که به حضرت زهرا (س) داشت در نحوه شهادتش نیز تأثیر گذاشت و بر اثر اصابت ترکش بزرگ به پهلو و بازویش به شهادت رسید. واقعاً مانند مادرمان حضرت زهرا (س) به شهادت رسید و شباهت عجیبی بود که هم رمز عملیات یا زهرا بود و هم فرمانده گردان یا زهرا بود که به شهادت رسید و وصیت کرده بود روی مزارم «یا زهرا (س)» را بنویسید.

 انسان سوخته

 بعد از شهادت شهید تورجی‌زاده چون خیلی بین حاج آقای بحرالعلوم و آقا محمد ارتباط عاطفی و معنوی بود، از ایشان پرسیدم که خوابی از آقا محمد ندیدید؟ و ایشان گفتند که «خواب شهید تورجی‌زاده را دیدم و به او گفتم این‌قدر یا زهرا یا زهرا گفتی چیزی هم نصیبت شد، گفت که برای من همین بس که در بغل فرزندش جان دادم.»

 اخوی شهید من صدای مداحی شهید تورجی‌زاده را در حجره‌اش گذاشته بود و در حال گوش دادن به آن بود که حضرت آیت‌الله جوادی آملی وقتی رد می‌شدند و صدای مداحی را می‌شنوند، فرموده بودند که این بزرگوار سوخته است، برادر من گفته بود بله ایشان شهید شدند، آیت‌الله جوادی آملی گفته بودند نخیر قبل از شهادت سوخته است؛ یعنی یک ارتباط ویژه‌ای داشت.

 داستان مداحی معروف «در بین آن دیوار و در زهرا صدا می‌زد پدر»

 بعد از مرحله سوم عملیات کربلای پنج، در منطقه شلمچه وقتی عملیات خیلی سخت شد و هم دشمن مقاومت سنگینی می‌کرد و ما هم شهدای زیادی دادیم، یک خستگی روحی به شهید خرازی دست داده بود و شهید خرازی به بچه‌های بی‌سیمچی می‌گوید آقا محمد را پیدا کنید؛ اتفاقاً آقا محمد هم در خط بود. بی‌سیم را روشن می‌کند و شهید خرازی می‌گوید آقا محمد دلم گرفته یک روضه بخوان و شهید تورجی‌زاده شروع به خواندن روضه توسل به حضرت زهرا (س) می‌کند و آن شعر معروفی که همیشه بعد از هیئت برایمان می‌خواند؛ «در بین آن دیوار و در زهرا صدا می‌زد پدر».

 دوستانی که آن طرف نزدیک شهید خرازی بودند می‌گفتند شهید خرازی از شدت گریه حالش بد می‌شود و ارتباط بی‌سیم قطع می‌شود؛ عین همین خاطره را شهید تورجی‌زاده موقع تشییع پیکر شهید خرازی گفت و ادامه آن مداحی را خواند.

اگر امام به جنگ بیاید، چه جوابی در پیشگاه حضرت زهرا داریم

عاشق حضرت امام (ره) بود؛ این عشق به حضرت امام (ره) را در نوارهای مداحی‌اش می‌توان یافت، یعنی ولایت‌پذیری‌اش خیلی زیاد بود. این جمله را در یکی از دعاهایش گفته که «اگر یک زمانی امام خمینی عمامه به کمر ببندد و به جنگ بیاید، ما چه جوابی در پیشگاه حضرت زهرا (س) داریم».

 شهید تورجی‌زاده مؤسس هیئت رزمندگان اسلام

 مؤسس هیئت رزمندگان اسلام شهید تورجی‌زاده بود و اولین‌بار در سال ۱۳۶۴ بعد از میلاد حضرت زهرا (س) در منطقه فاو ایشان هیئت را راه‌اندازی کرد و شب‌های دوشنبه برنامه هیئت برگزار می‌شد. این هیئت ادامه داشت تا اکنون که به برکت شهید تورجی‌زاده همچنان هیئت رزمندگان اسلام برقرار است.

 وقتی شهید تورجی‌زاده در پنجم اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۶۶ به شهادت رسید، پیکر مطهرش را به حسینیه بنی فاطمه اصفهان آوردند؛ بدن که نیاز به غسل نداشت اما چون خون‌آلود بود، بدن را پاک کردند و همان جا آن لباس پاسداری که به حرم مطهر امام رضا (ع) متبرک کرده بود را به او پوشاندند و کفن کردند.

 سربند سبز

 در مرحله سوم عملیات کربلای پنج وقتی رزمنده‌ها در محوطه گردان بودند، شهید تورجی‌زاده می‌گفت فقط آنهایی که سید هستند سربند سبز ببندند و مابقی سربند قرمز ببندند. عجیب این علاقه به حضرت زهرا (س) را به هر نحوی نشان می‌داد که یکی از آنها علاقه به سادات بود.

 توصیه‌ای به زائران مزار شهید تورجی‌زاده

 افرادی که بر سر مزار شهید تورجی‌زاده می‌آیند و حاجت می‌گیرند یا حاجت می‌خواهند باید یادشان نرود که یکی از ویژگی‌های خاص شهید، علاقه شدید به نماز اول وقت بود و اگر کسی می‌خواهد از آقا محمد حاجت بگیرد، این نماز اول وقت را به شهید تورجی‌زاده هدیه کند؛ من قول می‌دهم که همه حاجاتش را می‌دهد، چون خودش علاقه داشت و بر روی نماز اول وقت متعصب بود.

انتهای خبر/

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.