اصفهان شرق- محسن منصوری، تحلیل گر و کارشناس ارشد روابط بین الملل
آن چه باز بار دیگر از پیروزی حق بر باطل پرده برداشت و ثابت کرد که نصرت همیشه با مومنان است شکست اسراییل در جنگ 50 روزه بود( از تبعات آن اخراج دو وزیر از کابینه نتانیاهو در ماه نوامبر 2014 ) جنگی که این بار اهدافش وسیع تر و جنایاتش گسترده تر از روایت سال های پیش ان ها بود این بار کودکانی مورد هجوم قرار گرفتند که تنها گناهشان این بود که در سرزمین قدس تولد یافتند تنها گناهشان این بود که پدران و مادرانشان از سرزمینی دفاع می کردند که متعلق به خودشان بود و عده ای زور گو این بار با هجوم به بیمارستان ها و مدارس سعی در گرفتن زمین می کردند و لی پایان چه سخت برای اسراییل و متحدانش و چه پر افتخار و زیبا برای فلسطین و مردم مظلوم جهان بود.
نگارنده ضمن عذر خواهی در تاخیر نوشتار چهارم تلاش دارد تا این بار به بررسی واقعه ای دروغین دیگری در تاریخ یهود و صهیونیسم بپردازد. افسانه ای که از جنگ جهانی دوم به بعد مطرح می گردد و از آن زمان به بعد همواره بخش جدا نشدنی” هویت صهیونیست ها” و “ابزار امتیاز گیری” این قوم می شود. هر چند این قبیل بازی ها را به تازگی نیاموخته اند و قبل از ان نیز داستان های ساختگی زیادی در طول تاریخ از جانب صهیونیست ها بیان گردید که هر کدام با گذر زمان کم رنگ شدند که هولوکاست آخرین آن هاست اما آن چه در همه این افسانه ها مشترک است از “مظلوم نمایی ناشی از یهودی آزاری با توجیه آوارگی و رسیدن به یک سرزمین ”

هولوکاست چیست ؟
هولوكاست (Holocaust)، به معناى «سوزاندن با آتش است كه به طور كامل از ميان برود» و واژه اى است يونانى كه از دو واژه Holos به معنى همه وKaustus به معنى سوزاندن و نابود كردن می باشدو در لغت، به معناى «همه سوزى» است در ادبیات سیاسی با حرف بزرگH ، به نظريه اى اطلاق مى شود كه ادعا دارد شش ميليون يهودى در طول جنگ جهانى دوم، بر اثر اعمالى از قبيل اعدام در اتاق هاى گاز و سوزانده شدن در كوره هاى آدم سوزى اردوگاه هاى كار اجبارى نازى ها توسط یاران هیتلر، كشته شده اند. بر اساس قانونى كه پيش نويس آن در اوايل دهه 80 قرن نوزدهم، توسط تعدادى از اعضاى آژانس بين المللى صهيونيسم، تحت سرپرستى «رنه ساموئل سپرات»، خاخام معروف فرانسه تهيه و در ژوئيه سال 1990م. در فرانسه به تصويب رسيد، هرگونه ترديد درباره «هولوكاست»، اعم از ترديد درباره كشتار – مورد ادعاى – يهوديان در جنگ جهانى دوم، وجود اتاق هاى گاز و حتى كمترين ترديد در رقم شش ميليونى يهودی كشته شده، جرم تلقى مى شود و هركس در فرانسه از اين قانون تخلف كرده و در سه موضوع ياد شده ترديد كند، به يك ماه تا يك سال زندان و پرداخت 2 هزار تا 300 هزار فرانك جريمه محكوم مى شود. بعدها با فشار آمريكا، انگليس، فرانسه و آژانس صهيونيستى، اين قانون در اكثر كشورهاى اروپايى نيز به تصويب رسيد تا جایی که با فشار قدرت های بزرگ در مجمع عمومی سازمان ملل متحد” 27 ژانويه” را به عنوان روز “يادبود هولوكاست”، نام گذارى كرد. هولوكاست به قدری برای صهیونیست ها مهم است كه همه ساله این روز را جشن می گیرند و در آن گروه های مختلف كه منافعشان ایجاب می كند كه با صهیونیست گره بخورند، با برگزاری برخی مراسم اقدام به بزرگداشت آن می كنند و با این كار تلاش می كنند تا اقدام صهیونیست ها در «تحریف تاریخ» را در افكار عمومی به نوعی توجیه كنند.

اتاق‌های ادعایی کشتار با گاز در آشویتس

1) انگیزه اسراییلیان از طرح هولوکاست
بررسی ابعاد داستان ساختگی هولوکاست از جانب صهیونیست ها آن ها را در رسیدن به برخی اهداف کمک می کند از ان جمله :
الف) یهودیان همواره در طول تاریخ ادعای برگزیدگی و برتر بودن را داشتند همین حس باعث شده تا قوم یهود در طول تاریخ در هر جایی سکونت داشته اند نه تنها به زندگی آرام و مسالمت آمیز در کنار سایر اقوام بسنده نکرده بلکه مروج خشونت و درگیری نیز بوده اند و این روحیه باعث تنفر و انزجار از یهودیان می شده است و جالب آن که در پس این موضوع آن ها همواره تلاش کرده اند تا به اهداف خود دست یابند.
ب) افسانه فوق باعث گردیده است که یهودیان از این افسانه میان تهی به امتیازات بزرگی دست یابند. گفته شده كه درباره هولوكاست اسنادی به قدمت 60 سال وجود دارد كه در آلمان نگهداری می شود و تنها عده ای افراد خاص اجازه مطالعه و دسترسی به این اسناد را دارند و اگر در پاره ای از موارد، اطلاعات مربوط به این اسناد كه جعلی بودن هولوكاست را به اثبات می رساند، توسط شخصی مطرح می شد، درنهایت دادگاه رسیدگی به این موضوع، رأی به محكومیت آن شخص و نه جعلی بودن هولوكاست می داد( برگرفته از سایت تبیان)

ج) از ديدگاه صهيونيست ها، برپايى دولت اسرائيل، نتيجه منطقى ظلم بر يهوديان در هولوكاست است. تعجب آور اين است كه آنها مى خواهند به واسطه وقوع «آشويتس» و كوره هاى آدم سوزى خيالى، خود را مستحق برپايى يك دولت بنمايانند؛ آن هم در گوشه ديگرى از جهان و با غصب سرزمين ملتى كه هيچ گونه ربطى به جنايات واقعى يا ساخته و پرداخته آنان ندارد. بعبارتی “هولوكاست، توجيه اصلى تأسيس دولت اسرائيل است”

سوال این که چرا در فلسطين؟
سازمان صهيونيسم، در شرايط جنگ جهانی دوم ، چاره را در اين ديد كه از هرج و مرج به وجود آمده استفاده كند و با «مظلوم نمايى» هرچه تمام تر، چنين جلوه دهد كه جهان مسيحيت به آنان حمله كرده و تعداد زيادى از آنان را كشته است؛ پس آنان ناچارند به جاى ديگرى بروند و كجا بهتر از خاورميانه و آن هم فلسطين؛ سياستى كه نه بر اساس اجبار، بلكه كاملا مورد خواست و مطابق اهداف صهيونيسم بود. «صهيونيست ها، استقرار فاشيسم در آلمان را نه به مثابه يك مصيبت ملى، بلكه به عنوان فرصتى تاريخى و بى مانند در وصول به هدف هاى صهيونيستى خويش مى ديدند»
علاوه بر تأسيس اسرائيل و تلاش براى تحقق اهداف صهيونيسم بين الملل، صهيونيست ها دو هدف عمده سياسى ديگر را از مظلوم نمايى يهود و تقدس بخشيدن به هولوكاست، تعقيب مى كنند؛
د) پيش گيرى از خيزش عمومى جهانيان عليه صهيونيسم
صهيونيست ها با ماجراى هولوكاست و طرح دعاوى حقوقى عليه كشورهاى آلمان، اتريش، لهستان، سوئيس و…، تا كنون ميلياردها دلار به جيب زده اند. به عنوان نمونه، آلمان ملزم شد از سال 1952 تا سال 2002م. به روش هاى مختلف، به بازماندگان به اصطلاح قتل عام يهود غرامت بپردازد و بر اساس توافق هاى حاصله، «دولت اين كشور، زير فشارهاى باج خواهانه صهيونيست ها، مجبور شد موافقت خود را با اعطاى سالانه 50 ميليون مارك تا سال 2002م. به رژيم صهيونيستى اعلام نمايد».
گلدمن (مجرى اصلى طرح) مى گويد: «هدف از اين افسانه سازى ها و دروغ پردازى ها، صرفاً گرفتن غرامت براى قربانيان جنگ نبود؛ بلكه هدف از آن، تهيه بودجه لازم جهت پايه ريزى حكومتى بود كه كوچك ترين حقى در اين رابطه نداشت؛ زيرا زمانى كه اين جنايات انجام شد، چنين دولتى وجود خارجى نداشت؛ اما از اين مسئله، براى فراهم آوردن تسليحات لازم براى جنايات جديد بهره گرفت».
ذ) سوء استفاده از گرايش هاى فطرى بشر به حمايت از مظلوم، رساترين تعبيرى است كه مى توان آن را محور همه فعاليت هاى جنبش صهيونيسم در طى قرن بيستم دانست؛ مفهومى كه در ايجاد دولت نامشروع صهيونيستى در فلسطين و تحكيم پايه هاى آن، بسيار مؤثر بوده و يهوديان با تمسك به اين شيوه تا كنون توانسته اند بر تمامى جنايت ها، قانون شكنى ها و فزون خواهى هاى خود در سرتاسر جهان سرپوش گذارند.
افسانه هولوكاست، به يهوديان اجازه مى دهد تا ميلياردها دلار از آلمان و ديگر كشورها غرامت بگيرند. هولوكاست همچنين اذهان مردم آمريكاى شمالى و اروپا را براى پذيرش ددمنشى ها و خشونت هاى اسرائيل آماده مى كند.
2) انگيزه غرب در طرح و تبليغ هولوكاست
– تخليه حداكثرى جماعت يهود از درون سرزمين هاى يهودى به يك مكان مشخص.
– تمركزدهى به يهود در محل اتصال سه قاره و استقرار اسرائيل در قلب خاورميانه، براى ايجاد يك پايگاه ديدبانى بر منابع غرب در خاورميانه.
– ايجاد منطقه امنيتى غرب در قلب مناطق اسلامى، براى نظارت و ديده بانى بر منافع امنيتى غرب از درون منطقه.

ادای احترام اوباما به سنگ بنای هولوکاست( برگرفته از سایت هویت ما)

نقد هولوکاست :

1) اگر تاریخ یهود را به دقت مطالعه کنیم از این دست افسانه ها که یهود همواره در جهت توجیه اقدامات خویش و برای مظلوم نمایی بوده مشاهده می نمایم تنها 6 اسطوره را عبدالله شهبازی در کتاب زرسالاران نام می برد که از آن ها به” اسطوره های هویت ساز یهود “نام می برد از آن جمله
 ده سبط گمشده بنی اسراییل در زمان آشوریان
 داستان دروغین تبعید یهودیان به بابل بوسیله بخت النصر
 مظلوم نمایی مردخای و استر در دربار خشایارشاه
 فتنه انگیزی یهودیان در ماجرای انگیزاسیون
 ماجرای قتل الکساندر دوم روسیه و داستان پوگروم
 رسوایی جاسوسی دریفوس( برگرفته از مقاله نگاهی نو به هولوکاست، احمد دوست محمدی1389)

که به دو نمونه آن اشاره می کنیم:

مظلوم نمایی مُردخای و استر در دربار خشایار شاه( عید پوریم)

داستان استر و مُردخای دو یهودی نفوذی دربار هخامنشی، قدرت و کارایی شگرد مظلوم نمایی را به طور کامل اثبات و آشکار می کند. آن گونه که در کتاب استر (یکی از کتابهای عهد عتیق) بیان شده است، مردخای یهودی پس از ورود و نفوذ به دربار خشایارشا هخامنشی، هدسه یا همان استر دختر برادر خود را نیز با ترفندی زیرکانه وارد دربار می کند تا جایی که او با دلفریبی، مقام ملکه را از آن خود می سازد. استر و مردخای نفوذ خود را در دربار و نزد خشایارشا گسترش می دهند و سرانجام در قالب توطئه ای سهمگین، هامان وزیر اعظم دربار هخامنشی را به همراه جمعی از فرزندان و اعضای خانواده او به اتهام ضدیت با یهود در شوش پایتخت دولت هخامنشی به طرز فجیهی به قتل می رسانند.
ملکه استر و مردخای به این جنایت بسنده نکرده، در پایان همان روز، با دسیسه ای دیگر، خواست خود را مبنی بر قلع و قمع مخالفان یهود در سراسر کشور به خشایارشا تحمیل می کنند و با جلب موافقت او، فردای آن روز، به یاری همکیشان یهودی خود در سراسر کشور، هفتاد وپنج هزار نفر از مردم ایران را قتل عام می کنند.

این دو یهودی دربار خشاریارشا که اهرم های قدرت دربار را به دست گرفته بودند، پس از این کشتار، طی نامه ای با مُهر شاهانه، خطاب به همکیشانشان از آن ها خواستند ا از این پس روزهای مزبور را به عنوان عید(پوریم) به جشن و شادمانی مشغول شوند و یاد آن را برای همیشه تاریخ زنده نگه دارند. یهودیان در روز عید پوریم، آنقدر شراب می خورند که دیگر فرق خوب و بد را تشخیص نمی دهند و تمام این شادی برای پیروزی یهودیان بر ایرانیان است که یک دوازدهم مردم ایران را در زمان خشایارشا به قتل رسانیدند

به این ترتیب عید پوریم(پوریم یکی از عیدهای تعطیل ناپذیر بهود است.) ‏به صورت یکی از اعیاد رسمی در تقویم و تاریخ یهود ماندگار شد. بر اساس این واقعه، همه ساله یهودی ها روزهای 14 و 15 ماه آدار (آدار: آخرین ماه سال رومی بر مبنای عبری است) را به عنوان (عید)، اما نه به نام کشتار خونین و فجیع پیش از هفتاد وپنج هزار ایرانی بی دفاع، بلکه تحت بهانه و پوشش رهایی از سوء نیت مخا لفان خیالی جشن می گیرند و پایکوبی می کنند.

داستان پوگروم ها

دیگر اسطوره اى كه فرهنگ و روانشناسى سیاسى یهودیت جدید را شكل مى‏ دهد اسطوره پوگروم ها است.
پوگروم واژه روسى است به معنى حمله و كشتار گروهى به وسیله گروه دیگر. از سال 1881 میلادى در روسیه و شرق اروپا حوادث مرموزى شروع شد كه راز آن تاكنون روشن نشده است.

گروهى از درون جنگل ها، بخصوص در سرزمین اوكرائین، به یهودیان حمله مى‏ كردند، آن ها را مى‏ كشتند و سپس ناپدید مى‏ شدند و تلاش دولت روسیه براى كشف عاملین این جنایت ها نیز به جایى نرسید. بلافاصله تبلیغات بسیار گسترده اى در رسانه هاى اروپاى غربى و آمریكا درباره این كشتارها شروع شد و شاخ و برگ هاى فراوانى به آن داده شد و موجى از همدردى عمومى به سود«مظلومیت یهودیان»ایجاد كرد. این موج چنان قوى بود كه حتى‏ نویسنده آزاده اى چون ویكتور هوگو را فریب داد و او طى عریضه اى به دولت روسیه خواستار «عدالت و شفقت»در حق یهودیان شد. در تبلیغات آن زمان و در تاریخنگارى كنونى یهود وانمود مى‏ شود كه این كشتارها را اعمال حكومت تزارى انجام مى‏ دادند. سندى براى اثبات این ادعا وجود ندارد و قراین نیز چیز دیگرى را نشان مى‏ دهد. یك اصل روشن است، و مورخین دانشگاهی تأیید مى‏ كنند، كه این حوادث را یك كانون مركزى و سازمان یافته و پنهان هدایت مى‏ كرده است. قبلا حكومت نیكلاى اول را در روسیه سراغ داریم كه با الیگارشى یهودى‏ میانه اى نداشت ولى چنین حوادثى در آن زمان اتفاق نیفتاد. برعكس، این قتل ها درست در زمانى اتفاق افتاد كه سرمایه داران بزرگ یهودى، مانند خانواده هاى گوینزبرگ و پولیاكف، طى‏ دهه 1870 نفوذ فراوانى در روسیه پیدا كرده بودند. این حوادث زمانى رخ داد كه بدهى دولت روسیه به خاندان یهودى روچیلد به مبلغ 69 میلیون پوند استرلینگ رسیده بود. این مبلغ در قرن نوزدهم بسیار هنگفت بود و برابر با میلیاردها پوند امروز است. به هر حال، هم اصل ماجراى‏ «پوگروم ها»بسیار مرموز است و هم درباره ابعاد آن بسیار اغراق شده و مى‏ شود. تعداد این «پوگروم ها»زیاد نبود و اصلا اهمیتى نداشت كه به خاطر آن میلیون ها نفر یهودى از زندگى در منطقه اى كه دویست-سیصد سال در آن حضور داشتند، چشم بپوشند و راهى سرزمین هاى‏ جدید شوند. قطعا، پوگروم ها نمى‏ توانست علت مهاجرتى چنین وسیع باشد. بى‏ شك، در پشت این حادثه سازمان مخفى نیرومندى قرار داشت كه طبق یك برنامه دقیق و با اهداف معین، یهودیان شرق اروپا را به سوى مهاجرت به غرب هدایت مى‏ كرد.

علاوه بر این دو نمونه اسطوره، عبدالله شهبازی از چهار اسطوره دیگر نیز سخن می گوید که از حوصله این مقاله خارج است و خوانندگان محترم را به کتاب زرسالاران یهودی و پارسی، استعمار بریتانیاو ایران رهنمون می کند

2) با وجود تمام تدابير، امكانات و حجم عظيم تبليغات جهانى به كار گرفته شده جهت اثبات اين واقعه، تاكنون ده ها مورخ برجسته اروپايى و صدها استاد بلندآوازه و متخصص شناخته شده بررسى اسناد تاريخى، با ارائه اسنادى كه هيچ صاحب نظرى نمى تواند در صحت آنها كمترين ترديدى روا دارد، به روشى كاملا علمى اثبات كرده اند كه ماجراى هولوكاست و كوره هاى آدم سوزى، اتاق هاى گاز قتل عام شش ميليون يهودى و هر آن چه صهيونيست ها در اين باره ادعا مى كنند، “دروغ محض و يك داستان ساختگى” است كه واقعيت آن يقينا با اسناد موجود، زير سؤال رفته، مدارك و شواهد ادعايى يهوديان بدون اعتبار و ابطال پذير است. افرادى همچون ، روبرت فوريسون، ، روژه گارودى، ديويد ايروينگ، و…. که نویسندگان تجدید نظر طلب نامیده می شوند ( در ادامه به برخی از آن ها اشاره می شود)

3) يكى از مهم ترين ادعاهاى يهوديان و متفقين بعد از جنگ جهانى دوم، اين بود كه آلمان ها، يهوديان را در اتاق هاى گاز مى كشتند. “تحقيقات علمى اى” كه درباره مكان هاى مورد ادعا، انجام شده، عدم صحت آن را ثابت مى كند.
 نویسندگان تجدید نظر طلب:

1) پروفسور رابرت فوریسون ، در زمان جنگ از آلمانی‌ها آزار فراوان دیده بودند. او مؤلف کتاب‌های متعددی است و ثابت می‌کند که اتاق گاز و سیاست امحا جمعی یهودیان صحت ندارد روبرت فوريسون، نويسنده و محقق برجسته فرانسوى، متخصص و كارشناس عالى رتبه اسناد و مدارك تاريخى، مى گويد: «من تا سال 1960 به واقعيت كشتار بزرگ در اتاق هاى گاز اعتقاد داشتم. پس از چهارده سال انديشه و مطالعه شخصى و آن گاه چهارسال تحقيق بى وقفه و خستگى ناپذير، اطمينان يافتم كه با يك دروغ بزرگ تاريخى مواجه هستم. از اردوگاه هاى «آشويتس» و «بيركناو»، چندين مرتبه بازديد كردم. در اردوگاه هاى «اشتروتهوف» (در آلزاس فرانسه) و «مايدانك» (در لهستان)، مكان هايى را كه به عنوان «اتاق گاز» معرفى مى شدند، بررسى كردم. در مركز اطلاع رسانى يهود در پاريس، آرشيوها، دست نويس ها، شهادت هاى كتبى، اسناد مربوط به بازجويى محكومان جنگ جهانى دوم و دادگاه نورنبرگ و هزاران سند و مدرك ديگر به جا مانده از آن دوران را مطالعه كردم. براى يافتن پاسخ سؤال هاى خود، بى وقفه از متخصصان و تاريخ دانان پرسش كرده ام. سال ها، اما بيهوده به دنبال فقط يك بازمانده از بازماندگان جنگ بودم كه به چشم خود اتاق هاى گاز را ديده باشد؛ به حتى يك مدرك، فقط يك مدرك راضى بودم؛ اما همين يك مدرك را هم نيافتم. در مقابل، آن چه يافتم، تعداد بى شمارى” مدارك مجعول” بود. پس از آن، با سكوت، مزاحمت، دشمنى، توهين و بالاخره ضرب و جرح و محاكمه مواجه شدم».
.

فوریسون در کنفرانس «بررسی هولوکاست، چشم انداز بین‌المللی» که آذر ماه 1385 در تهران برگزار شد، شرکت داشت. اما بعد از بازگشت‌اش به فرانسه مورد اعتراض بسیار قرار گرفت و ژاک شیراک، رئیس جمهور وقت فرانسه به دلیل سخنرانی فریسون در نشست تهران خواستار گشودن پرونده‌ای قضایی علیه وی شد.

2) رژه گارودی، عضو جنبش مقاومت فرانسه در زمان جنگ دوّم، که او نیز، بر اساس تحقیقات محققین پیشگفته، نشان می‌دهد که هولوکاست صحت ندارد و یک افسانه ساختگی است…!؟گارودی در رد هولوکاست کتاب “اسطوره‌های بنیان‌گذار سیاست اسرائیل” را نوشت. این کتاب با پذیرفتن دیدگاه‌های منکر هولوکاست “رابرت فوریسون” اظهار می‌کند که طی هولوکاست یهودیان در اتاق‌های گاز کشته نشدند. این کتاب به سرعت به عربی و فارسی ترجمه شد. پس از آن این کتاب به 29 زبان زنده دنیا ترجمه شد و واکنش‌های زیادی در رابطه با محاکمه وی به خاطر این کتاب به دنبال داشت که همین نشانگر اهمیت کتاب است.
پروفسور «روژه گارودى»، محقق مسلمان شده فرانسوى (گاروی درباره ادیان مختلف مطالعه بسیار کرده و بنا به گفته خویش اسلام را کاملترین آن ها یافت از همین رو مسلمان شد). نيز با تحقيقات خود در اين زمينه دريافت كه از يك سو گاز HCN قيمت و هزينه زيادى داشته، در نتيجه گران ترين شيوه اعدام محسوب مى شده و از سوى ديگر، مكان هايى كه يهوديان از آن به عنوان اتاق گاز نام مى برند، اصلاً قابليت چنين كارى را ندارند؛ زيرا اين گاز بايد در يك پوششى از فولاد اكسيد نشدنى باشد و درب ها نيز بايد مجهز به لولاهايى از پنبه نسوز كائوچويى مخصوص يا تفلون باشد. متخصصان پزشكى قانونى پس از بازديد از اين مكان ها اظهار داشتند كه استفاده اين تأسيسات از گاز HCN، فوق العاده خطرناك است و در اين مكان ها هيچ تجهيزاتى براى مهار اين گاز در نظر گرفته نشده است.

در 1998، یک دادگاه فرانسوی گارودی را برای انکار هولوکاست و افترای نژادی مجرم شناخت و بخاطر کتاب “اسطوره‌های بنیان‌گذار سیاست اسرائیل” که در سال 95 نوشته بود120000 فرانک جریمه کرد.

3) دیوید ایروینگ: پس از یک کار شش ساله بر روی اسناد سری شوروی سابق اولین بیوگرافی کاملا مستند هیتلر را منتشر کرد با نام “جنگ هیتلر” که جنجال فراوان به‌پا نمود و کار وی را به دادگاه کشانید. ایروینگ در کتاب” جنگ هیتلر” مدعی است که اصولا در دوران جنگ هیچ نوعی از کشتار یهودیان (هولوکاست) در کار نبوده است. ایروینگ نشان داد که مهم‌ترین اسناد جنگ دوّم جهانی همه به‌طور مرموزی مفقود شده‌اند. بسیاری از یادداشت‌های روزانه سران آلمان و ایتالیا که تا مدتی پیش در آرشیوهای شوروی سابق و آلمان و سایر کشورهای اروپایی موجود بود به سرقت رفته و پنهان یا معدوم شده است. او از جمله اشاره می‌کند به یادداشت‌های روزانه موسولینی که زمانی موجود بود و اکنون نیست.
ایروینگ معتقد است که اولا، در آشویتس و سایر اردوگاه‌های نازی اتاق گاز وجود نداشته است. ثانیاً، هیتلر هیچ اطلاعی از وجود اتاق‌های مرگ و برنامه سازمان‌یافته برای کشتار یهودیان نداشته است. (ایروینگ برای کسی که بتواند ثابت کند هیتلر از هولوکاست مطلع بوده جایزه‌ای به مبلغ 1000 پوند تعیین کرده است.) ثالثاً، یک توطئه جهانی وجود دارد که به مورخین اجازه تحقیق بیطرفانه و برکنار از پیشداوری در زمینه هولوکاست را نمی‌دهد. رابعا، رقم شش میلیون کشته یهودی در جنگ دوّم صحت ندارد و تعداد مقتولین یهودی کمتر از یک میلیون نفر است که در اثر بیماری یا در جریان جنگ، مانند دیگران، کشته شده‌اند نه در اثر طرح سازمان‌یافته امحاء جمعی.

دیوید ایروینگ (David Irving) نویسنده، پژوهشگر و مورخ انگلیسی

در این زمینه افراد سرشناس دیگری نیز کار کرده‌اند: گرمار رودلف مؤلف کتابی در انکار اتاق‌های گاز آشویتس است. ارنست زوندل کانادایی کتابی نوشته با عنوان آیا واقعا شش میلیون نفر کشته شده‌اند؟ دیوید هوگان کتابی دارد با عنوان افسانه شش میلیون نفر. دکتر بروزات تحقیقی دارد درباره اتاق‌های گاز در داخائو و اثبات می‌کند که نه در داخائو، نه در بوخنوالد و نه در سایر اردوگاه‌های آلمانی اتاق گاز برای کشتار یهودیان و سایر زندانیان وجود نداشته است.

جمع بندى

– چرا غربیان اینگونه در مورد هولوکاست موضع می گیرد و حتی اجازه تحقیق در مورد یک حادثه تاریخی (بنا به گفته خویش) را به دیگران نمی دهند آیا این خود در اصل موضوع و واقعیت داشتن آن تردید ایجاد نمی کند؟
– حتی در صورت پذیرفتن چنین اتفاقی آیا نه این که در کنار چنین جنایتی( بازبه ادعای غرب و صهیونیست ها) جنایات دیگری اتفاق افتاد که غرب همواره از پاسخ به آن ها یا طفره رفته و یا آن را توجیه کرده است مانند بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی.
– حتی بسیاری از مردم در غرب نیز ساختگی بودن هولوکاست را باور دارند اما جرات بیان را ندارند و این با آن چه آزادی بیان و اندیشه در غرب نامیده می شود در تضاد و تعارض است.
-بر فرض قبول هولوكاست، با چيزى جز «ادعاى ظلم مسيحيان در حق يهوديان» مواجه نيستيم؛ اما وقتى غرب با دفاع از هولوكاست، ادعاى ظلم به آنها را مى پذيرد و ادعاى جبران خسارات وارده به يهود را دارد، چرا اين خسارت را از جيب ملت هاى ديگر پرداخت مى كند؟ اروپا در صورت پافشارى بر وقوع هولوكاست و جبران خسارت، بايد قسمتى از زمين هاى خود را در اختيار صهيونيست ها قرار دهد. تنها اين گونه، غرب مى تواند خود را از چالشى بزرگ در مقابل يهود – كه خود را مظلوم مى دانند – و يك ميليارد مسلمان رهايى بخشد.
– واقعيت اين است كه افسانه هولوكاست با فلسفه وجودى دولت اسرائيل و منافع حياتى صهيونيسم بين الملل و دولت هاى غربى ارتباطى ناگسستنى دارد و برجسته كردن مسئله هولوكاست، صرفا سرپوش نهادن بر ماهيت نامشروع اعمال توسعه طلبانه و جنايات رژيم اسرائيل در فلسطين و جهان مى باشد.
منابع استفاده شده در این نوشتار:
شهبازی، عبدالله؛ کتاب زرسالاران یهودی و پارسی استعمار بریتانیا و ایران، تهران موسسه مطالعات و پژوهش های پارسی 1377
دوست محمدی، احمد؛ “نگاهی نو به داستان هولوکاست” فصلنامه سیاست مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران 1391
صدیق، زین العابدین ؛ افسانه قتل عام یهود در جنگ جهانی دوم و تبلیغات جهانی صهیونیسم، تهران نشر هلال1377
سایت های:
تبیان و بصیرت و …
خبر گزاری های فارس، مشرق نیوز ، تسنیم و ….