اصفهان پس از دو دهه اغماء!
رکاب زنان زنانه در شهر!/ با دوچرخه سواری بانوان چه کنیم؟
سوار شدن به دوچرخه با پوشش های دهه شصت و ۷۰ زیاد مشکل ساز نبود ولی اکنون با مانتوهای کوتاه و تنگ و ساپورت، مشکلاتی ایجاد کرده است.
اصفهان شرق_ جمال طاهری/ مدتهاست که اصفهان مانند شهر تهران با معضل ترافیک روبه روست؛ گفته میشود بالارفتن جمعیت از دلایل این امر است و اینکه کارخانه ها ماشین زیاد تولید میکنند! ولی این موضوع به واقع حقیقیت ندارد هرچند یکی از عوامل است اما همه عامل نیست. برای نمونه شهرهای بزرگی در دنیا وجود دارند که جمعیت و میزان خودروهای آنها چند برابر ماست اما مشکلاتشان شبیه به ما نیست.
زهرا فضلی استاد دانشگاه در تهران است؛ او سالها به همراه خواهرش در پکن درس خوانده و تا همین اواسط سال ۲۰۱۶ آنجا زندگی و تحصیل میکرد. فضلی در رابطه با بحث ترافیک در پکن میگوید:
«جمعیت پکن در سال ٢٠١۵، 21 میلیون و 710 هزار نفر بود. در شهرهاى بزرگ مثل پکن هم ترافیک شدید هست هم آلودگى هوا، به خصوص زمستان هواى پکن خیلى آلوده است، چندبار هم از تلویزیون ایران اخبار اعلام کرد. اما با این حال به نظر من ترافیک پکن به شدت تهران نیست. تعداد زیادى از مردم پکن براى رفتن به سرکار از مترو و اتوبوس استفاده میکنند. به پکن شهر دوچرخهها هم میگویند، در خیابانها یک لاین مخصوص دوچرخهها هست و به نظرم خیلى عادت خوبى است که چینىها دارند. اتفاقا بیشتر اساتید ما با دوچرخه رفت و آمد میکردند با اینکه ماشین هم داشتند اما باز ترجیح با دوچرخه بود…»
این یعنی موضوع دوچرخه در شهر پرجمعیت پکن نهادینه شده است؛ البته سابقا در ایران خصوصا در برخی شهرها مثل اصفهان دوچرخه یک وسیله عمومی پر کاربرد بوده است که به دلیل عدم اهتمام مسئولین (در یک بازه زمانی) فرهنگ دوچرخه حداقل در یک نسل گم شده و حالا مدتهاست که دوچرخه به یک کالای لوکس تبدیل شده است.
با این حال مدتی است که این نگاه در حال تغییر است. ولی باز هم با نگاه وارداتی فرهنگی (مثل تهیه ایستگاههای دوچرخه) که یکی از مواردی است که برخی شهرداریها درچند سال اخیر برای روانسازی ترافیک ایجاد کردهاند. حرکتی که خوب آغاز شده اما ناقص است؛ ناقص از آن رو که دوچرخه مانند رانندگی ماشین نیاز به تمرین و آمادگی دارد؛ فضای ایجاد شده بیشتر متناسب با نسل گذشته است که خود دوران برتری دوچرخه را تجربه کرده بودند نه برای نسلی که مهمترین بازی آنها بازی در خانه در کنار تبلت بوده و گاه هیچ وقت تجربه آموزش و یادگیری سوار شدن دوچرخه را نداشتند.
از قمیت دوچرخه تا نبود تولید ملی
مهمترین عامل عدم گرایش مردم به دوچرخه شاید قمیت آن باشد؛ قمیت یک دوچرخه برای بسیاری از خانواده ها بالاست. البته شاید مسئولین این قیمت را چندان بالا ندانند و این استدلال که قیمت دوچرخه با قمیت یک تلفن همراه برابر است را در مقابل این سخن مطرح کنند ولی واقعا چنین قیاسی صحیح نیست.
تلفن همراه حتی به صورت کاذب هم که باشد امروزه به یک نیاز تبدیل شده و دوچرخه یک وسیله لوکس محسوب می شود که باید برای آن کاری انجام داد. شاید اگر کارخانه تولید دوچرخه در اصفهان زده می شد یا سفارشهای وسیع دوچرخه برای سازندگان مهیا می شد قیمتها هم پایین می آمد تا مردم بتوانند از این وسیله برای خود و فرزندانشان استفاده کنند.
جالب است که برای نوشتن این سطور خواستیم ببینیم قیمت دوچرخه ها چقدر است، در مارکتهای مجازی قیمتهایی درج شده اما همه اجناس ساخت چین است. در سایت «ایران دوچرخ» که مشهورترین و قدیمیترین سازنده دوچرخه در ایران است دیدیم اصلا دیگر دوچرخه تولید نمیشود! همهاش موتور است دو تا هم دوچرخه برقی گذاشتهاند برای خالی نبودن عریضه! گوشه کار هم نوشته است شرکت ایران دوچرخ دوملیتی شد!(+)
مکان های تعمیر دوچرخه اندک است
به نسبت سالهای قبل که دوچرخه یک وسیله مهم بود شغلهای جانبی آن هم به مرور کم شده است. سابق بر این مراکز تعمیر دوچرخه در سطح شهر هم زیاد بود ولی تقاضای کم در بحث دوچرخه باعث کم شدن شاغلین به این امر شده و به تبع آن دوچرخه سواری را برای مردم سخت کرده است.
دوچرخه سواری بانوان
این نیز یکی از مشکلاتی است که در بحث دوچرخه بانوان رو به رو هستیم. در سالهای قبل دوچرخه وسیله کار بود و البته حضور بانوان در سطح جامعه هم نه به این مقدار زیاد بود و نه نقشها و فرهنگها اینگونه وارد فرهنگ ما شده بود، پس حضور بانوان دوچرخه سوار نیز معضل جدی ای محسوب نمیشد.
یکی از مسائلی که باعث شد تا دوچرخه بعد از اغمای دو دههای اش به آن صورت احیا نشود همین امر بود که با دختران دوچرخه سوار که چندان با عرف و گاهی شرع جامعه ما همخوان نیستند چه کنیم؟ سوار شدن به دوچرخه با پوششهای دهه شصت و دهه 70 زیاد مشکل ساز نبود ولی اکنون با مانتوهای کوتاه و تنگ و شلوارهای عموما ساپورت و شبه ساپورت آن هم در جامعهای که ازدواج بخاطر سیاستگذاریهای نادرست و حتی بی تدبیری مسئولان به یک بحران و مشکل اجتماعی تبدیل شده چندان کار منطقیای نیست.
منع و تایید مسئولان از دوچرخه سواریهای معقول و غیرمعقول
در کنار این بحث که دوچرخه سواری بانوان خوب است یا بد شاهد آنیم که مسئولان امر (فرقی ندارد در چه دولتی و وابسته به چه نهادی) خود دارای دوگانگی هستند و متاسفانه ستاد نهی از منکر که تنها برای مردم کوچه و بازار قدرتمند است در مقابل برخی فعالیتهای این مسئولان که تضاد آشکاری را در جامعه ایجاد کرده سکوت اختیار کرده است.
تصاویر بانوان دوچرخه سوار درست با همان شکل ظاهری که بیان شد به عنوان لباس ورزشی در جراید مختلف دولتی و نهادها و سازمانها به وفور منتشر و اشاعه یافته است و گاه برخی از این دوچرخه سواران با تشویق مسئولان به سطح جامعه نیز می روند.
تلاش مسئولان ترافیک اصفهان برای حضور بانوان با دوچرخه
چندی قبل در یک گروه تلگرامی زیر نظر معاونت ترافیک شهرداری اصفهان حضور داشتم. نکات جالبی در این گروه رد و بدل میشد و مخاطبان ایدهها و انتقاداتشان را به سیستم ترافیک و حمل و نقل شهر اصفهان بیان میکردند.
یکی از مباحث پر بحث در مورد دوچرخه سواری بود که مسئول مربوطه در این مورد (که از مدیران یکی از شرکتهای تابعه شهرداری است)، گفت در صددیم تا حضور بانوان با دوچرخه را در اصفهان پر رنگ کنیم. استدلال او هم جالب بود و میگفت بیشتر خودروهای تک سرنشین این روزها خودروهایی هستند که خانمها سوار آن شدهاند حال چه خانم کارمند چه خانهدار و همین ترددهای ضروری یا غیرضروری این خودروها باعث ترافیک شده است و اگر این کار امکان پذیر شود حجم بالایی از ترافیک اصفهان مهار خواهد شد.
حرف وی البته درست است اما نمیتوان به هر دلیل منکر احکام شرعی و منع عقلی بحث دوچرخه سواری خانمها شد که این نیز به نوبه خود آسیب زاست.
دوچرخههای بانوان
یکی از راههای پیشنهادی در این زمینه که برخی از مُبلغان مذهبی خارج از کشور هم روی آن تاکید دارند استفاده از دوچرخه های مخصوص بانوان است که در کشورهای اسلامی مثل مالزی استفاده میشود. دوچرخههایی که با فیزیک بدنی خانمها طراحی شده و مانع از هتک حرمت نیز میشود.
البته باید دید این دوچرخهها چقدر با فرهنگ و پوشش عرف در جامعه ما همخوان است و چقدر شدنی است؛ در هر صورت تحرک بدنی خانمها آن هم در دوران جدید که افراد تحرک کمتری دارند از اهمیت زیادی برخوردار است چه آنکه خانههای این دوره زمانه آپارتمانهایی است که فاقد حیاط است و مغایر با سبک زندگی اسلامی است.
انتهای پیام/ ندای اصفهان