به مناسبت 17 ربیع الول سالروز ولادت پیامبر خاتم و رئیس مذهب جعفری/
تاثیرکلام پیامبر(ص) بر سه ساحت اندیشه، احساس و رفتار مردم
پیامبران با ورود به ساحت احساس مخاطب را آماده دریافت حقیقت میکند. ورود به ساحت اندیشه و آماده سازی مخاطب برای رفتار. هزاران سخن و کلام نبی اکرم و بیان های منطقی ایشان از این قبیل است.
به گزارش اصفهان شرق؛ به نقل از صاحب نیوز، پیامبرخاتم(ص) به عنوان انسان کامل و فردی که از نظر نبوغ فکری در اوج می باشد ( که این مساله هم اکتسابی است و هم منشا الهی دارد) در شیوه های تبلیغی و هدایتی خود یقینا باید از بهترین روش ها بهره می برد. چرا که جامع ترین محتوا(قرآن کریم) در دست او بود و باید با بلیغ ترین شیوه، بلیغ ترین بیان،در جهت هدایت بشریت رسانه ای عمل کند. قطعا پیامبری که انسان را می شناسد و خصوصیات قهری هر انسان را دریافته است در جهت ترویج مکتب الهی باید به گونه ای عمل کند که با خُلق انسان بسازد. اگر پیامبر اکرم(ص) از همان ابتدا با مردم در جریان تعاملی خود به استدلال و بیان دلایل توحید و دلایل بطلان بت پرستی به عنوان شرک عظیم می پرداخت چند نفر از مردم به این نبی الهی مراجعه می کردند. چند درصد جامعه آن موقع نسبت به این بیان ارتباط برقرار میکردند.
میدانیم ابعاد وجودی هر انسان به عنوان مخاطب پیام تبلیغی سه ساحت است: ساحت اندیشه وفکر، ساحت عاطفه و احساس،ساحت عمل و رفتار. هر پیام رسانی می داند برای ابلاغ پیام خود باید بر هر سه ساحت تاثیر گذارد و الا پیام ناقص منتقل خواهد شد و آن پیام به رفتاری عمیق و همیشگی منجر نخواهد شد. نبی مکرم اسلام با در نظر گرفتن این مساله اول از ساحت عاطفه شروع کردند. چرا که مردمانی که عقلشان در دست بتهایی دادند توان دریافت استدلال عقلی پیامبر را ندارند. به همین جهت پیامبر اول قرآن میخواند، آن قدر صوت پیامبر زیباست که مخالفان پیامبر در شندین صوت دلنشین کلام وحی بر هم سبقه می گیرند. پیام الهی با صوت خوش است که بر احساس مخاطب آن موقع اثر می گذارد. رفتارهای دلنشین پیامبر و صداقت اوست که دلها را می برد. برای همین است که فلاسفه معمولا توانای همراهی مردم را در جریان های اجتماعی ندارند. چرا که از عقل سخن میگویند.
پیامبران با ورود به ساحت احساس مخاطب را آماده دریافت حقیقت میکند. اما پیامبر تنها به این بعد کفایت نمیکند. ورود به ساحت اندیشه و آماده سازی مخاطب برای رفتار. هزاران سخن و کلام نبی اکرم و بیان های منطقی ایشان از این قبیل است. وقتی دربیابانی به اصحاب میگویند هیزم جمع کنید تا آتش روشن کنیم، فردی میگوید هیزمی نیست ولی به دستور پیامبر هرکس تلاشی میکند که در نهایت انبوهی جمع میشود سپس پیامبر از این تمثیل استفاده میکنند و آموزه ای را به دوستانشان منتقل میکنند. اساسا اگر احساس جامعه با اندیشه مردم گره نخورد، علاقه هر چه قدر هم که عمیق باشد بعد مدتی رنگ می بازد. در نهایت تاثیر در رفتار مخاطب می باشد که یک پیام رسان جهانی که باید رسالتش را تمام کند باید بگونه ای سخن بگوید که کلامش در جان بنشیند و به اعتقاد و مبنا تبدیل شود و در نهایت به رفتار. برای همین بود گاهی به ایشان میگفتند تا وقتی خدمت شما هستیم انگیزه برای رفتارهای دینی زیاد داریم ولی وقتی خدمتتا فاصله میگیریم این انگیزه کمرنگ میشود. پیام نبی اسلام انگیزه ای بود تا رهروانشان را به عمل وادارد. عملی که ضمانت رستگاری در دو دنیا بود. پیامبر مبشر و منذر بود. و در راه ارائه سبک زندگی از هر دو شیوه، هنرمندانه بهره می برد.اساسا اگر هنر ضمیمه بیان معارف الهی توسط پیامبر نمی شد چیزی به مردم منتقل نمیشد.
در زمان ایشان مردم گرایشات زیادی به شعر و شاعری داشتند از این رو وقتی قرآن نازل شد همگی احساس عجز در برابر این بیان بلیغ و فصیح گردند. امامان شیعه از هنر در تاثیر در سه ساحت احساس، اندیشه و رفتار بهره می بردند. از جمله در سیره تاریخی امام صادق(علیه السلام) آمده است ایشان به شاعران توجه زیادی داشتند اگر شاعری مدح اهل بیت و در جهت گسترش مکتب تلاش می کردند او را مورد اکرام و توجه قرار می دادند که از جمله این افراد کمیت را می توان نام برد که هرچند خطاهایی داشت و دوستان امام صادق(علیه السلام) این خطاها را متذکر می شدند اما با توجه به شیوه هنری که ابلاغ وحی داشت و باعث میشد دین زنده بماند مورد توجه ویژه حضرت بود. نقل شده است که شاعری علیه زید پسر امام سجاد(علیه السلام) شعری گفت. وقتی حضرت شعر را شنیدند او را نفرین کردند. او متواری گشت ولی در راه خوراک حیوانی شد. حضرت این جایگاه را شناخته و سعی میکردند با جایگاه قائل شدن برای شعاری آیینی و بخشش به آنان، بتوانند به آنان روحیه و اراده بیشتر در جهت شعر مکتبی بدهند. به جرات می توان گفت که جایگاه هنر در ارسال آیین به مردم بسیار موثر بوده است که اهل بیت(علیهم السلام) بسیار بدان توجه کرده اند.