سرویس: تولیدی » مقاله و یادداشت 08:31 - شنبه 07 آذر 1394

واکاوی فرمایشات امام خامنه ای در روزهای اخیر؛

مقابله با اشرافیت؛ شاه کلید مواجهه با پروژۀ نفوذ

بی شک مقابله با نفوذ فردی با انجام برخی اقدامات امنیتی و اطلاعاتی به هنگام قابل بررسی است و می توان درسریع ترین زمان ممکن از نفوذ فردی مزدوران و جاسوسان دشمنان این سرزمین به عمق منافع استراتژیک نظام اسلامی جلوگیری کرد.

اصفهان شرق/ مهدی نجفی، تهدید نفوذ بیگانگان علیه منافع نظام اسلامی  از جمله  چالش های کلیدی است که  به ویژه در یک سال اخیر به شدت در بیانات مقام معظم رهبری مورد توجه قرار گرفته است، لیکن فرمایشات اخیر رهبر معظم انقلاب در دیدار فرماندهان بسیج[1] آنچنان از اهمیّتی فوق العاده برخوردار است که می­طلبد همۀ نخبگان جامعه با ترسیم دقیق منویّات رهبری در راستای انسداد راه های نفوذ دشمنان به ویژه در عرصۀ مقابله با خطر نفوذ جریانی و شبکه ای گام بردارند .

از جمله اشارات مهم مقام معظم رهبری در تبیین تهدید نفوذ، می توان به تفکیک روش شناسی نفوذ دشمنان انقلاب اسلامی در دو حیطۀ موردی و فردی و نیز نفوذ جریانی و شبکه ای  اشاره نمود، معظم له در فرازی فرمودند؛«نفوذ جریانی و شبکه ای» خطرناک تر از روشهای دیگر است،  در این روش، دشمن عمدتاً با دو وسیله ی «پول و جاذبه های جنسی»، در درون ملّت و در داخل کشور شبکه سازی می‌کند تا آرمانها، باورها، و در نتیجه سبک زندگی را تغییر دهد».[2]

بی شک مقابله با نفوذ فردی با انجام برخی اقدامات امنیتی و اطلاعاتی به هنگام  قابل بررسی  است و می توان درسریع ترین زمان ممکن از نفوذ فردی مزدوران و جاسوسان دشمنان این سرزمین به عمق منافع استراتژیک نظام اسلامی جلوگیری کرد ، لیکن نفوذ شبکه ای در نظام اسلامی از جمله تهدیدات جدی است که در برهه های مختلف تاریخی در کشور شکل گرفته است و البته به تعبیر رهبر معظم انقلاب مقولۀ  «پول و جاذبه های جنسی»از جمله شاخصه هایی بود که در ساختار نفوذ جریانی در قالب اشرافیت به جامعه تحمیل گردید.

اشرافیت علمی؛ تسهیل پروژۀ نفوذ

در تبیین تهدید نفوذ شبکه ای  می توان به مولّفه های گوناگون به ویژه سیستم دانشی کشور اشاره نمود که بر مبنای روش مندی علمی و منطبق با نیازهای کشورهای غربی شکل گرفته است، به نحوی مهاجرت به کشورهای غربی به عنوان نهایت آمال و آرزوهای برخی از اساتید سکولار منحصر شده است ، هم چنین کارکرد اشرافیت علمی در برخی دانشگاه های کشور هم چون دانشگاه صنعتی شریف…،حاصلی جز تسهیل ترانزیت دانشجویان نخبه به خارج از کشور به همراه نداشته است، به راستی آیا این آسیب کلیدی در فضای علمی کشور را نمی توان نفوذ جریانی بیگانگان در عمق منافع علمی کشور بدون کمترین تبعات و پیامد برای دشمنان نظام اسلامی محسوب نمود؟

به راستی آیا می توان پذیرفت معیارهای علم گرایی در برخی دانشگاه های کشورصرفاً بر اساس معیار کشورهای غربی در مقوله ای به نام ISIصورت پذیرد و تمام سعی و تلاش ظرفیت علمی کشور بر این نکته منحصر شودکه سوژه ها و نیازهای مورد نظر جوامع غربی در داخل کشور و با تحقیقات وسیع علمی و پژوهشی اساتید و دانشجویان ایرانی توأم گردد؟.

بی شک این رویکرد عجیب که به امید دست یابی به برخی امتیازها در انتشار مقالات در مجامع غربی صورت می­گیرد لیکن  درواقع در خدمت منافع حیاتی قدرت های استکباری است  از این رو وضعیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی در کشور به گونه ای رقم می خورد که از متن این سیکل معیوب صداهایی شرم آور مبنی بر غرب گرایی و بی­هویتی معنایی و  شیفتگی به آمریکا بر می­خیزد.

اینچنین است که پروژۀ نفوذآموزه های غربی و مادی گرایانه به آرامی و به نحو چراغ خاموش، ذهن و قلب برخی از متفکران غرب گرای جامعه را تسخیر می کند به نحوی که ارتباط با قدرت های استکباری با واژۀ پیشرفت تعبیر می شود و بی اعتنایی به آسیب ها و چالش های متعدد اجتماعی، فرهنگی واقتصادی در نظام اسلامی به ویژه در نسل جوان  به عنوان یکی از شاخصه های روشنفکری غرب زده و سکولار مورد توجه قرار می گیرد که شالودۀ همۀ این موارد منبعث از اشرافیت در عرصه های علمی است.

اشرافیت دولت ؛ تهدید منافع ملت، تسهیل پروژۀ نفوذ

در اثبات این مدّعا کافی است اقدامات و رویکردهای اشرافی گری  دولت یازدهم را در عرصه های مختلف مورد بررسی قرار گیرد تا سایۀ سنگین نقوذ جریانی و شبکه ای در ساختارهای اجرایی کشور مورد نظر قرار گیرد ، به عنوان نمونه ترویج رویکردهای ضد فرهنگی  در  دانشگاه ها، مراکز و نهادهای فرهنگی به ویژه برخی از سیاست گذاری های   ضد فرهنگی وزارت ارشاد دولت تدبیر و امید همگی حاکی از عمق اشرافی گری در  نفوذشبکه ای در حیطۀ فرهنگی کشور است.

بدیهی است ساختار معیوب اقتصادی کشور منبعث از غرب گرایی پیشرفته و اشرافیت در ساختار کشور است که سالیان طولانی است  اقتصاد کشور را در سیطرۀ خود قرار داده است ؛ نباید فراموش نمود اشرافی گری از جمله  آفات و آسیب هایی است که ازدوران سازندگی و از ماهیت معنایی دولت کارگزاران جناب آقای هاشمی رفسجانی  درکشور ریشه دوانده است و عرصه های مهم اقتصادی ، فرهنگی و سیاسی جامعه را در سیطرۀ اشرافی گرایی خود قرار داده است، لذا مطالبۀ ولی فقیه جامعۀ اسلامی مبنی بر تحقق اقتصاد مقاومتی در راستای مقابله با اقتصاد اشرافی و اقتصاد سرمایه داری لیبرالی است، زیرا در این نوع اقتصاد هر روز بر تعداد فقرا افزوده می شود و عده ای اندک هر روز بر ثروتشان افزوده می گردد، وجود پدیدۀ شوم  آقازادگی در کشور که با ثروت اندوزی  از راه های نامشروع ماهیت ذاتی خود را شناخته است، در راستای اجرای اقتصاد اشراقی و تکمیل پروژۀ نقوذ صورت می­گیرد، لذا رویکردهایی از قبیل  بی اعتنایی مطلق به مردم در مسائل مختلف، بهره گیری از وزرای  هزار میلیاردی در دولت تدبیر و امید بدون اعلام منشأ دارایی خود و اجرای سیاست های غرب گرایانه در مولّفه های گوناگون به ویژه در دیپلماسی بین المللی ، بی مهری دولتمردان نسبت به اقتصاد مقاومتی، و نیز توهین به  برخی اقدامات قابل تقدیر  در دولت گذشته از قبیل مزخرف خواندن مسکن مهرتوسط وزیر مسکن دولت یادزهم، منت گذاری بر مردم برای توزیع یارانه و حق ملت  و حتی اقدام اخیر اعتدالیون در  امحاء 1700تن سیب زمینی در فارس وموارد بی­شمار دیگر  در دولت تدبیر و امید، همگی حاکی از عمق نفوذ اشرافیت در دولت یازدهم تعریف می گردد به نحوی که به جرأت می توان مدعی گردید دولت یازدهم بیش از دیگر قوای مسئول در نظام اسلامی تحت تهدید پروژۀ نفوذ جریانی قرار گرفته است و هر آن احتمال ایجاد چالش های جدید بر علیه منافع نظام از سوی برخی اقدامات اشرافی اعتدالیون به گوش می رسد.

مروجان ارتباط با آمریکا؛ حلقۀ مفقودۀ تکمیل پروژۀ نفوذ

در تبیین این مسأله باید به بیانات مهم  رهبر معظم انقلاب در تقبیح برخی مواضع و سیاست های اشرافی و   غرب گرایانه در میان برخی مسئولان اشاره نمودکه  فرمودند: در نفوذ بسیار خطرناک جریانی، مجموعه ای از افراد با هدفی دروغین، با روشهای متفاوت با هم مرتبط می شوند تا نگاه آنها به مسائل مختلف به تدریج تغییر کند و شبیه نگاه دشمن شود.

این تغییر نگاه زمینه ساز تغییر آرمانها، باورها و ارزشها است و به این ترتیب بیگانگان، بدون شناخته شدن و به خطر افتادن، اهداف خود را محقق می کنند.[3]

حال باید این پرسش را مطرح نمود که به راستی در دوسال اخیر چه کسانی بر طبل ضدیت با ارزش ها و آرمان های امام و رهبری کوبیدند و آمال و آرزوهای خود را در قالب دروغین منافع ملی تنها با تعامل منفعلانه با چند قدرت استکباری  و با برچسب ضرورت تعامل جهانی! اجرایی نمودند؟ به راستی  چه کسانی و کدام جریان سیاسی در داخل کشور به انحاء مختلف برای دولت استکباری آمریکا خوش رقصی خود را به اثبات رساندند و دروغ بزرگ موافقت امام از حذف شعار مرگ برآمریکا را در جامعه مطرح کردند؟ بی شک این رویکرد به نحوی تسهیل پروژۀ نفوذ در نظام اسلامی است که بدون شناخته شدن و به خطر افتادن  عناصر اصلی بیگانگان، زمینه سازی برای تغییر آرمانها، باورها و ارزشها و تحریف عملی امام(ره) از سوی لیدر معنوی جریانات اصلاح طلب  بیان می شود که ارمغانی جز نفوذ غرب در شریان های حیاتی نظام اسلامی نخواهد  داشت.

حال با این تفاسیر می توان گفت اشرافی گری مهمترین تهدید در عرصۀ نفوذ محسوب می شود که شاخصه های خطرناگ این آسیب در دولت تدبیر و امید به عینه مشاهده می شود، از این رو امید است در وهلۀ نخست شخص رئیس محترم جمهور در راستای ترمیمم این نقیصه خطرناک در ساختار فکری و معنایی دولت اقدام نماید و در سوی دیگر با بهره گیری از ظرفیت های عظیم نیروهای انقلابی و بسیجی در عرصه های مختلف اجرایی کشور به ویژه در مقولۀ تحقق اقتصاد مقاومتی عزم و ارادۀ واقعی دولت را در اجرای دقیق منویات مقام معظم رهبری به منصۀ ظهور رساند.

 

[1] .4/9/94

[2] بیانات رهبر معظم انفلاب در دیدار فرماندهان بسیج،4/9/1394.

[3] همان.

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.