برگی از تاریخ؛
آموزههای ازدواج حضرت زهرا(س) و امام علی(ع) برای خانوادهها
برای اجرای خطبه عقد، امام علی(ع) به دستور پیامبر به مسجد رفت. همچنین پیامبر(ص) به بلال دستور داد که مهاجر و انصار را در مسجد گرد آورد. پس از مدت کوتاهی همگی در مسجد جمع شدند. پیامبر بر منبر مسجد نشست و در حضور شاهدان …
به گزارش اصفهان شرق؛ در تاریخ ازدواج علی(ع) و حضرت زهرا(س) اختلاف است و کسی که قدیمی ترین تاریخ را نقل کرده، یعقوبی می باشد که نوشته است: رسول الله دو ماه پس از ورود به مدینه حضرت زهرا(س) را به تزویج حضرت علی(ع) درآورد؛ این در حالی بود که گروهی از مهاجرین وی را از رسول الله(ص) خواستگاری کرده بودند و هنگامی که رسول خدا(ص) وی را به حضرت علی(ع) تزویج کرد، گِله کردند و آن حضرت فرمودند: «من فاطمه را به علی تزویج نکردم، بلکه خدا او را به علی تزویج کرد».
* از ابتدای خلقت علی(ع) و فاطمه(س) برای هم آفریده شدند
در روز اول آخرین ماه قمری، حضرت علی بن ابی طالب(ع)، پیشوای پارسایان با حضرت فاطمه بنت محمد(ص)، برترین بانوی جهان پیمان عشق بست و خدا، والاترین فرستاده خویش را بر این پیمان گواه گرفت. برکت این ازدواج، عمری به گستردگی آفتاب دارد؛ هم چنان که یاد و نام آن در تاریخ برای همیشه ماندگار شد که امروز نیز جهان از پرتو انوار رحمت و عنایت تنها باقیمانده از دامان حضرت زهرا(س) زندگی می کنند.
* کمالات بی شمار برترین بانو
فاطمه(س) به 9 سالگی رسیده بود. رشد جسمانی مناسب آن حضرت و رشد و کمال عقلی بانوی فضیلت ها، سبب شده بود که با وجود کمی سن، گوی سبقت از همه برباید و یکه تاز میدان فضیلت ها گردد. ایمان والا، پارسایی بی نظیر، آگاهی، ذهن سرشار و هوش فراوان و نیز بهره مندی از زیبایی، وی را از همه دختران دیگر ممتاز ساخته بود. توجه و مهرورزی بی پایان رسول خدا(ص) نیز بر امتیازات ایشان افزوده بود. کمالات بی شمار فاطمه(س)، دختر محمد(ص) آخرین فرستاده خدا باعث شد تا سرشناسان شهر، به رسم دیرین عرب او را از پیامبر خواستگاری کنند.
* علی(ع) خواستگار دختر رسول خدا(ص) در خانه پیامبر
هنگامی که حضرت علی(ع) برای خواستگاری فاطمه(س) رفت، پیامبر در خانه ام سلمه بود. علی(ع) در زد. ام سلمه پرسید: کیست؟ قبل از پاسخ خواستگار، پیامبر دستور داد: «در را باز کن و بگو داخل شود. کسی پشت در است که محبوب خدا و رسول است». علی(ع) وارد شد، سلام کرد و در حضور رسول خدا(ص) نشست. چشمان خود را بر زمین دوخت. شرم از پیامبر(ص) مانع گفتن خواسته اش می شد. پیامبر(ص) که خود علی(ع) را بزرگ کرده و از روحیات او باخبر است، سکوت را شکست و فرمود: «می بینم برای حاجتی اینجا آمده ای. خواسته ات را بر زبان آور و آنچه در دل داری بازگو که خواسته ات پیش من پذیرفته است».
* جریان خواستگاری چگونه اتفاق افتاد؟
علی(ع) که برای خواستگاری دختر پیامبر به خانه ایشان رفته بود، با سخنانی شیرین خواسته اش را چنین بازگو کرد: «پدر و مادرم فدای شما، وقتی خردسال بودم مرا از عمویتان ابوطالب و فاطمه بنت اسد گرفتید. با غذای خود و به اخلاق و منش خود بزرگم کردید. نیکی و دل سوزی شما درباره من از پدر و مادرم بیشتر و بهتر بود. تربیت و هدایتم به دست شما بوده و شما ای رسول خدا به خدا سوگند ذخیره دنیا و آخرتم می باشید. ای رسول خدا! اکنون که بزرگ شده ام، دوست دارم خانه و همسری داشته باشم تا در سایه انس با او، آرامش یابم. آمده ام تا دخترتان فاطمه را از شما خواستگاری کنم. آیا مرا می پذیرید؟» چهره پیامبر چون گل شکفته شد. گویا انتظار این لحظه را می کشید. خوشحال شد، ولی جواب قطعی را برعهده فاطمه(س) گذاشت. پیامبر ماجرای خواستگاری پسر عموی خویش، علی را برای دخترش بازگو کرد و فرمود: «دختر عزیزم! تو علی را خوب می شناسی و به سابقه ایمان و خویشاوندی و فضیلت و پارسایی او آگاهی داری. من همیشه آرزو داشتم تو را خوشبخت کنم و به عقد کسی درآورم که بهترین مرد روی زمین است. آیا راضی هستی همسر علی باشی؟» فضای اتاق لحظاتی غرق در سکوت بود؛ سکوت از سر حیا. فاطمه ساکت ماند و چیزی نگفت. نغمه تکبیر پیامبر بلند شد: «الله اکبر! فاطمه راضی است. سکوت او نشانه رضایت اوست». واکنش فاطمه(س) در برابر خواستگاران قبلی، برگرداندن چهره و اظهار ناراحتی بود، اما این بار با سکوت خود صد سخن گفت و روی خود را هم بر نگرداند. آن حضرت نزد علی(ع) که در انتظار پاسخ بود برگشت و رضایت فاطمه(س) را خبر داد.
* مراسم ساده اما زیبای خطبه عقد
برای اجرای خطبه عقد، علی(ع) به دستور پیامبر به مسجد رفت. هم چنین پیامبر(ص) به بلال دستور داد که مهاجر و انصار را در مسجد گرد آورد. پس از مدت کوتاهی همگی در مسجد جمع شدند. پیامبر بر منبر مسجد نشست و در حضور شاهدان، خطبه عقد برترین بانوی اسلام را در مسجد مدینه جاری فرمود. سپس برای عروس و داماد دست به دعا برداشت و فرمود: خداوند برای شما مبارک گرداند و اجتماعتان را پاینده بدارد.
* مهریه زهرا(س) الگویی برای پیوندهای امروزی
پیامبر گرامی اسلام(ص) ازدواج دخترش را به ساده ترین و راحت ترین شیوه انجام داد تا برای همه جوانانی که در آستانه زندگی مشترک هستند، سرمشق نیکویی باقی بماند. مهریه 500 درهمی برای فاطمه(س) مهتر زنان نیز، به همین هدف صورت گرفت.
در روایات، افزون بر این مهریه که جنبه مادی و مالی دارد، مهریه های معنوی دیگری نیز برای آن بانوی بزرگ گفته شده است. در روایتی می خوانیم که حضرت زهرا(س) از پدر تقاضا کرد که آن حضرت از خدا بخواهند تا مهریه اش را شفاعت از مسلمانان گناهکار قرار دهد. این خواسته حضرت مستجاب شد و فاطمه(س) شفیع و واسطه بخشش گناهکاران قرار گرفت.
* درس هایی از ازدواج حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) برای خانواده ها
نگاهی به نحوه آشنایی، خواستگاری، ازدواج، مهریه و مراسمات مربوط به پیوند انسان های بزرگ و معصوم، بسیار مهم تر از خود آن اتفاق است. یکی از این پیوندها، ازدواج حضرت زهرا(س) و حضرت علی(ع) به عنوان برترین بانوان و مردان عالم هستند و یادآوری این مناسبت در هرسال در واقع تذکر و یادآوری الگوها و معیارهایی است که در زندگی آنان برای ما به ویژه برای نسل جوان است. در جریان ازدواج آن دو بزرگوار که به فرموده حضرت رسول(ص) خداوند فاطمه را به ازدواج علی درآورد، نکات بسیار مهم آموزشی و الگویی وجود دارد که از آن جمله می توان به؛ کفو و همتا بودن، خواستگاری بدون واسطه، قناعت، دوری از اشرافی گری و تجملات، سخت نگرفتن بر همدیگر، ملاک قراردادن معیارها و خصوصیات معنوی و دینی و اخلاقی، مهریه پایین، بنا کردن زندگی بر پایه محبت و عشق واقعی از روی شناخت، حجب و حیا و. . . اشاره کرد. به این خاطر است که یک پیوند با این ویژگی ها پیوند آسمانی لقب می گیرد که رضایت خدا و رسول خدا(ص) در آن وجود دارد.
فرازهایی از فرمایشات رهبر معظم انقلاب درباره ازدواج جوانان
* اساس ازدواج در اسلام؛ سادگی
اساس ازدواج در اسلام بر سادگی است. در اوایل انقلاب نیز همین طور بود. در همه امور زندگی تان، سادگی را رعایت کنید. اولش هم از همین مراسم ازدواج است، از این جا شروع می شود. اگر ساده برگزار کردید، قدم بعدی اش هم می شود ساده و الا شما که رفتید آن مجلس کذایی، مثل اعیان و اشرافهای زمان طاغوت را درست کردید، بعد دیگر نمی توانید بروید توی خانه کوچکی، مثلاً با وسایل مختصری زندگی کنید. این جور نمی شود. از اول، پایه زندگی را براساس سادگی و ساده زیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه ان شاءالله آسان شود.
* والدین! سختگیری نه
به پدرها و مادرها تذکّر می دهم؛ من خواهش می کنم و تقاضا می کنم از شماها که یک خرده امکانات ازدواج را آسان کنید. پدر و مادرها سخت گیری می کنند؛ هیچ سخت گیری لازم نیست. بله، یک مشکلات طبیعی وجود دارد – مسأله مسکن، مسأله شغل و از این مسائل – لکن «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»؛ خب، این قرآن است. ممکن است جوان، الان هم امکانات مالی مناسبی نداشته باشد، امّا ان شاءالله بعد از ازدواج خدای متعال گشایش می دهد. ازدواج جوانها را متوقّف نکنند؛ من خواهش می کنم که پدرها و مادرها به این مسأله توجّه کنند.
* تبعات سخت بی تفاوتی نسبت به ازدواج
من از این بیم دارم که نگاه بی تفاوت نسبت به مسأله ازدواج – که متأسفانه امروز کم و بیش، این نگاهِ بی تفاوت وجود دارد – در آینده تبعات سختی را برای کشور به وجود بیاورد.
* مخالفت برخی دستگاههای فرهنگی با ازدواج!
لعنت بر آن کسانی که برخلاف سنّتهای اسلامی و سنّت ازدواج، با سنّت ازدواج صریحاً مخالفت می کنند و بعضی از منشورات ما و دستگاه های فرهنگی ما متأسّفانه این را ترویج می کنند؛ باید با این ها مقابله کرد.
* ازدواج؛ تنگی معیشت نمی آورد
انگیزه برای ازدواج، باید تبدیل بشود به یک اقدام عملی، یعنی ازدواج باید تحقق پیدا بکند. این که خدای متعال می فرماید: «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»، این یک وعده الهی است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیه وعده های الهی که به آن وعده ها اطمینان می کنیم، اطمینان کنیم. ازدواج و تشکیل خانواده موجب نشده است و موجب نمی شود که وضع معیشتی افراد دچار تنگی و سختی بشود، یعنی از ناحیه ازدواج، کسی دچار سختی معیشت نمی شود؛ بلکه ازدواج ممکن است گشایش هم ایجاد کند.
* مقابله با ادامه افزایش سن ازدواج
محیط دانشجویی، محیط خوبی و مناسبی است برای زمینه سازی ازدواج. به نظر من بر روی مسأله ازدواج جوانها، خود جوانها، اولیای خانواده هایی که جوانها متعلق به آن ها هستند و مسؤولان ذی ربط مرتبط با دانشگاه، فکر کنند و تصمیم بگیرند؛ نگذاریم سن ازدواج – که امروز متأسفانه بالا رفته؛ به خصوص در مورد دختران – ادامه پیدا بکند. بعضی از تصورات و سنتهای غلط در مورد ازدواج وجود دارد که این ها دست وپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ این سنّتها را باید عملاً نقض کرد.
* اصرار پیامبر(ص) بر ازدواج زود جوانها
پیامبر اکرم(ص) اصرار داشتند جوان ها زود ازدواج کنند؛ چه دخترها و چه پسرها؛ البته با میل خودشان و با اختیار خودشان، نه این که دیگران برایشان تصمیم بگیرند. ما هم باید در جامعه خودمان، این را رواج دهیم. جوان ها در سنین مناسب، وقتی از دوران جوانی خارج نشده اند، در همان حال گرمی و شور و شوق باید ازدواج کنند. این برخلاف برداشت و تلقّی خیلی از افراد است که خیال می کنند ازدواج های دوران جوانی، ازدواج های زودرس است و ماندگار نیست، درست برعکس است. این گونه ازدواج ها اگر درست صورت بگیرد، ازدواج های بسیار ماندگار و خوبی هم خواهد بود و زن و شوهر در چنین خانواده ای کاملاً با هم صمیمی خواهند بود.
* اساس بقای زندگی؛ سازگاری
سازگاری در زندگی، اساس بقای زندگی است و همین است که محبت می آفریند، همین است که موجب برکات الهی می شود، همین است که دل ها را به هم نزدیک کرده و پیوندها را مستحکم می کند.
این که می گویند شما سازگار باشید، یعنی شما با هر وضعیتی که هست و پیش آمده، بسازید. معنای سازگاری این است. اول ازدواج که آدم هیچ متوجه نیست، بعد از یک خرده که گذشت، ممکن است یک ناسازگاری هایی حس کند. آیا باید این جا از هم سرد شوند و بگویند: این مرد یا این زن دیگر به درد من نمی خورد؟! نه! شما باید خودتان را با این مسأله تطبیق دهید. اگر چنان چه قابل اصلاح است، اصلاحش کنید و اگر دیدید نه، کاری نمی شود کرد، با او بسازید.
سازش کاری در محیط خانواده جزء واجبات است. نبایستی زن و شوهر تصمیم بگیرند که خودشان هرچه گفتند، همان شود، آن چه خودشان می پسندند و آن چه راحتی آن ها را تأمین می کند، همان بشود، نه، این طور نباید باشد؛ باید بنا داشته باشند که با هم سازگاری کنند. این سازگاری لازم است. اگر دیدید مقصود شما تأمین نمی شود، مگر با کوتاه آمدن، کوتاه بیایید.
منبع:تسنیم