پلیس یا بازیگر بد!
چرا فرانسه نقش پلیس بد را بازی می کند؟
“فرانسه از جمله قدرت هایی است که علیرغم داشتن امتیازات تاریخی، هنوز در جامعه جهانی به عنوان یک قدرت برتر جهانی شناخته نشده است.
“فرانسه از جمله قدرت هایی است که علیرغم داشتن امتیازات تاریخی، هنوز در جامعه جهانی به عنوان یک قدرت برتر جهانی شناخته نشده است . برای همین تلاش می کند تا به افکار عمومی دنیا و قدرت های بزرگ داشتن یک جایگاه برتر و تاثیر گذار را تفهیم کند. این ادعای نویسنده وقتی رنگ واقعیت به خود می گیرد که به اتفاقات سال های اخیر منطقه خاورمیانه و نقش فرانسه رجوع کنیم . بویژه در مسئله سوریه و پرونده هسته ای ایران . ”
فرانسه:
فرانسه با عنوان رسمی جمهوری فرانسه با وسعتی معادل یک سوم ایران، بزرگترین کشور اروپای غربی است. این کشور که از اعضای موسس سازمان ملل متحد، از اعضای دايم شورای امنیت و دارای حق وتو است از اعضای پرقدرت و تاثیرگذار نهادهای سیاسی و نظامی مانند اتحادیه اروپا، گروه هشت کشور صنعتی(G8 ) و پیمان آتلانتیک شمالی( ناتو) است. فرانسه در صحنه بین المللی به واسطه مکا نهای تاریخی و زیبایی چون برج ایفل، موزه لوور، کلیسای نوتردام و کاخ ورسای و… صاحب شهرت می باشد و علاوه بر آن در تاریخ اندیشه و فلسفه سیاسی با انقلاب کبیر 1979 و بزرگانی چون منتسکیو، روسو و دوتوکویل و ارمان های آزادی، برابری و برادری (شعار ملی فرانسه) از جایگاه خاصی برخوردار است. اما رفتار این کشور در این سالیان اخیر بویژه در موضوع پرونده هسته ای ایران سوالاتی را در ذهن متبادر می کند که پاسخ به همه آن ها از حوصله این یادداشت خارج است و تنها می توان در پی پاسخ به این سوال بود که:
با توجه به موضع گیر یهای فرانسه در مذاکرات هسته ای ایران و ایفای نقش پلیس بد ، آیا این کشور به دنبال ایفای نقش برتری در نظام بین الملل است ؟
دو فرضیه متصور است:
1- یک گروه تحلیلگران معتقدند فرانسه به تنهایی ابزار یک قدرت برتر شدن را ندارد .بعبارتی برای ایفای نقش در جامعه جهانی می بایست در کنار آمریکا باشد. شاید سخن این تحلیلگر فرانسوی نیز این معنا را داشته باشد .فرانسوا آیزبرگ (Francois Heisbourg) مقام دفاعی سابق و مشاور ویژه در بنیاد پژوهش های راهبردی پاریس گفت:«معروف است که فرانسه در مذاکرات با ایران نسبت به آمریکایی ها موضعی سختگیرانه تر دارد» وی ادامه می دهد «فرانسه نشان داده است که یک طرح منطقه ای دارد و از این ظرفیت نیز برخوردار است که در زمان و مکان مورد نیاز اقدام کند.» این تحلیلگر افزود قصد فرانسه این نیست که آمریکا را دور بزند بلکه می خواهد به واشنگتن یادآوری کند که آمریکا در دنیا تنها نیست.
2- دسته دوم تحلیلگران می گویند فرانسه پا از این هم فرا تر گذاشته است و می خواهد جای امریکا را بویژه در منطقه خاورمیانه بگیرد. از آن جایی که این کشور سابقه مستعمراتی دارد حتی امروز نیز در آفریقا هنوز حضور جدی دارد جای تردیدی نیست که نمی خواهد زیر بیرق آمریکایی ها باشد از همین رو به اصطلاح ژورنالیست ها، حتی گاهی مواقع با آمریکایی ها نیز ساز مخالف میزند . پاریس قراردادهایی نظامی به ارزش بیش از پانزده میلیارد دلار با کشورهای منطقه امضا کرده است.
هر دو فرضیه فوق در یک نقطه مشترکند و آن اینکه فرانسه خواهان نقش موثرتری می باشد.
برای تحلیل ماجرا در ابتدا بهتر است نگاهی به روابط فرانسه و ایران از زمان انقلاب اسلامی ایران بپردازیم و در پایان به معنای رفتار فرانسه در منطقه و مذاکرات اخیر هسته ای می پردازیم.
تاریخچه روابط فرانسه و ایران:
الف) روابط ایران پهلوی با فرانسه و پیروزی انقلاب اسلامی و دوران ریاست جمهوری والری ژیسکاردستن
سفر والری ژیسکاردستن به ایران اکتبر ۱۹۷۶ میلادی
.همزمانی دوران ژیسکاردستن و پیروزی انقلاب اسلامی و اقامت رهبر کبیر انقلاب اسلامی در نوفل لوشاتو و نقش رسانه های فرانسه در انعکاس پیام های انقلاب ایران ویژگی برجسته این دوران است . در این دوران روابط ایران و فرانسه نسبتا مطلوب ارزیابی می شد.
ب)فرانسوا میتران
میتران سوسیالیست در انتخابات 1981 میلادی پیروز کاخ الیزه می شود. در ایران اتفاقاتی مانند اشغال سفارت آمریکا،سقوط دولت بازرگان،و فرار بنی صدر و سیاست نه شرقی و نه غربی در سیاست خارجی ایران و … باعث می گردد فرانسه که در بلوک غرب حضور داشت احساس نارضایتی کند و در نهایت جنگ تحمیلی عراق در این دوران شروع می شود و فرانسه در کنار دشمن ایران قرار می گیرد هر چند در ابتدا موضع میتران بی طرفی بود اما با پیشروی های ایران فرانسه جانب عراق را می گیرد در طول جنگ، اين حمايت، ابعاد وسيعتري يافت. فرانسه با در اختيار گذاشتن تسليحات پيشرفتهاي چون هواپيماهاي سوپر اتاندارد و هليكوپترهاي سوپرفرلون مجهز به موشكهاي اگزوسه به عراق، باعث برتري مسلم عراق براي حمله به كشتيهاي ايران گرديد. دولت عراق با استفاده از اين هواپيماها و هليكوپترها، از سال 1363 جنگ نفتكشها را با شدت و گسترش بيشتري از سر گرفت و طي سالهاي جنگ، صدها كشتي را با استفاده از همين تسليحات، مورد هدف قرار داد. در سالهاي 1364-65، فرانسه حدود پنج ميليارد دلار وام ديگر در اختيار بغداد گذاشت و به اين ترتيب به بزرگترين شريك اروپايي عراق تبديل شد. همزمان با اين اقدامات، پاريس همواره از پرداخت بدهي يك ميليارد دلاري خود به ايران طفره ميرفت. سياستهاي غير دوستانه فرانسه در دوران جنگ نسبت به جمهوري اسلامي ايران همچنان ادامه داشت تا سرانجام در 26 تير 1366 برابر با هفدهم ژوئيه 1987، به طور يكجانبه، روابط سياسي خود را با جمهوري اسلامي ايران قطع كرد. در دوران هاشمی تلاش هایی در قالب “گفتگوهای انتقادی “با مجموعه اتحادیه اروپا و فرانسه انجام گرفت اما به نتیجه مطلوبی دست نیافت.
فرانسوا میتران سوسیالیست پیروز انتخابات سال 1981 میلادی
ج) دوران ژان ژاک شیراک و سارکوزی
شیراک در سال 1995 رییس جمهور فرانسه از جناح راست فرانسه شد او توانست با پیروزی بر رقبای سوسیالیست خود وارد کاخ الیزه شود و قدرت را در دست بگیرد شیراک بسیار علاقمند بود تا جایگاه و قدرت فرانسه را احیا کند بویژه در مقابل آمریکا تا جایی که از حمله آمریکا به عراق انتقاد کرد.
در مورد پرونده هسته ای ایران در این دوران بویژه آن که در آلمان گرهارد شرودر صدر اعظم بود تلاش گردید تا پرونده هسته ای از نظامی گری دور بماند و بیش از راه مسالمت آمیز و در قالب دیپلماسی پیگیری گردد اما با بعد ها با روی کار آمدن انگلا مرکل در آلمان و سارکوزی در فرانسه این پرونده راه دیگری رفت.
سارکوزی پیروز انتخابات سال 2007 فرانسه
با روی کار آمدن سارکوزی در سال 2007 سیاست مستقلانه ای که شیراک در پیش گرفت مورد نقد واقع شد میراثی که از ژنرال دوگل با عنوان “گلیسم” به جای مانده بود و شیراک آن را در پیش گرفته بود در دوره سارکوزی از آن فاصله گرفته شد و سارکوزی تلاش کرد تا روابط خود با آمریکا را عمیق تر پیگیری کند. فرانسه دوران سارکوزی نقش فعال تری را در سطح منطقه ای می خواست در همین راستا در مورد پرونده هسته ای نیز گام به گام با امریکا پیش می رفت. و در اکثر موارد مواضع مشابهی اتخاذ می شد.
د) فرانسوا اولاند و وزیر خارجه لوران فابیوس
هر چند اولاند از سوسیالیست ها به قدرت رسید اما آنچه در عمل دیده شد چندان تفاوتی میان اولاند سوسیالیست و سارکوزی راست گرا دیده نشد. شاید تنها تفاوتی که در این خصوص متصور است، به مواضع اعلامی و اعلانی این دو باز می گردد. حزب سوسیالیست فرانسه در مواضع اعلامی خود سعی دارد خود را دولتی متفکر و متفاوت با سارکوزی (در حوزه های دوگانه مدنظر) نشان دهد.
این سیاست آن چنان مورد نقد است که لوپن رهبر جریان ملی گرای افراطی فرانسه به آن می تازد و از «تاثیرپذیری فرانسه از آمریکا» گلایه می کند
فرانسه و تحولات جاری منطقه خاورمیانه:
در موضوع سوریه , اقدام فرانسه تعجب بسیاری از کشورها را برانگیخت و آنها به اتخاذ مواضعی آمریکایی تر از ایالت متحده متهم شدند . در پی موج بیداری اسلامی در منطقه و استفاده ی آمریکا و انگلیس از این اوضاع به نفع خود و استفاده از ظرفیت منطقه و تبدیل کشورهایی از قبیل لیبی به بازار تجارت سلاح و تامین نفت خود از طریق آنها , فرانسه را به اتخاذ موضعی برابر آنچه ذکر شد در سوریه ترغیب کرده بود .
بعد از انصراف آمریکا از ورود مستقیم به جنگ سوریه , فرانسه که از این اقدام آمریکا به شدت ناراضی بود , سعی کرد در نشست ژنو 1 با مخالفت با توافقنامه ی ایران با 1+5 به نحوی هم اعتراض خود به آمریکا را نشان داده و هم راه را برای کسب امتیاز باز کند .
ادامه ی مذاکرات باعث شد تا این کشور به کسب منافع بیشتری برای خود در رهگذر توافق هسته ای امیدوار باشد .از همین رو دور جدیدی از تعاملات فرانسه با برخی کشورهای عرب منطقه و همچنین رژیم صهیونیستی در راستای هماهنگی در مورد طرح هسته ای ایران شکل گرفت . در پرونده هسته ای ایران نیز به اعتقاد بسیاری اسرائیل که نتوانسته است در تعامل با دولت اوباما علیه مذاکرات هسته ای به نتیجه دست یابد، حالا به فرانسه پناه برده است چرا که هم به مطامع او آشناست و هم منافعش در پی مذاکرات به خطر نمی افتد و هم هر گاه نتیجه ای خلاف منافع اسراییل اتخاذ می شود پلیس بد حضور می یابد .
فرانسه اقدامات خود را به ژنو محدود نکرد و در ادامه ی مذاکرات نیز به ایفای نقش نیابتی خود ادامه داد . بنا به گزارش روزنامه آمریکایی والاستریتژورنال، دیپلماتهای فرانسوی در لوزان , علناً آمریکا و سایر اعضای 1+5 را تحت فشار قرار دادهاند تا قبل از فرارسیدن موعد 31 مارس از دادن امتیاز به ایران در موضوعات اساسی به ویژه سرعت رفع تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل به ایران خودداری کنند.همچنین لوران فابیوس, وزیر خارجه فرانسه با هیئت مذاکرهکننده این کشور در لوزان تماس گرفته و به آنها گوشزد کرد توافقی که اجازه کاهش سریع تحریمهای شورای امنیت را به ایران بدهد غیرقابل قبول است.
با کمی تامل در روابط فرانسه با برخی از کشورهای منطقه بعد از مذاکرات هسته ای در هر دور به راحتی می توان فهمید که فرانسه پاداش ایفای نقش خود را نیز از این کشورها دریافت می کند. دور جدید توافقات اقتصادی فرانسه و عربستان سعودی , قرارداد فروش جنگنده های رافائل فرانسوی , قرارداد فروش موشک و آموزش خلبان و تکنسین پرواز و مذاکرات برای احداث نیروگاه اتمی به ارزش 10 میلیارد دلار در عربستان را می توان بخشی از پاداش های فرانسه برای ایفای نقش پلیس بد در مذاکرات دانست.
در آخرین اظهار نظر نیز می توان دریافت که در دور جدید مذاکرات نیز فرانسه همان خط قبلی را دنبال می کند و کماکان به عنوانی مانعی جدی بر سر راه دستیابی به توافق هسته ای به شمار می آید . وزیر امور خارجه فرانسه در جدیدترین اظهار نظر خود تاکید کرده است : پاریس امیدوار است یک توافق نامه محکم درباره برنامه هسته ای ایران منعقد شود که شامل محدودیت های زمانی در ظرفیت های هسته ای این کشور در بخش تحقیقات و تولید باشد. معنای این حرف آن است که یک سازوکار راستی آزمایی پیشرفته درباره فعالیت های هسته ای ایران و در صورت نیاز درباره مراکز نظامی این کشور باید در این توافق نامه مد نظر قرار داده شود.
البته اغلب کارشناسان بر این باوراند که فرانسه از جانب کشورهای غربی و عربی و اسرائیل نقش ویژه ای را در مذاکرات هسته ای ایفا می کند که وجود آن در مذاکرات ضروری است . نقشی که در ادبیات سیاسی رایج از آن به عنوان” پلیس بد یا بازیگر بد” یاد می شود . البته این حربه را نیز می توان یکی دیگر از ترفندهای طرف غربی برای دستیابی به حداکثر امتیازات و اعطای اقل آنها به ایران دانست . در این پرژه طرف غربی می تواند از فرانسه به عنوان اهرم فشار استفاده کند و فرانسه نیز می تواند با ارائه ی چهره ای مستقل از خود در عرصه ی روابط بین الملل به بازسازی قدرت سنتی خود بپردازد , مخصوصا در قضیه ی ایران و در منطقه ای که در سالهای اخیر , نفوذ فرانسه در آن همواره با کاهش روبرو بوده است و همچنین به برخی مشوق های اقتصادی از سوی برخی کشورهای منطقه نیز دست یابد.