« وایبر » جمهوری اسلامی را از فروپاشی نجات داد!
ابتکار؛ منهای گرد و غبار، بعلاوه «پارازیتها» و امید جریان خاص به شبکههای موبایلی برای «انقلاب»! از جمله مطالبی است که به آنها پرداختهایم.
به گزارش اصفهان شرق؛ بسته گزارش تحلیلی به تحلیل و بررسی برخی اخبار و مطالب کمتر دیده شده در لابهلای رسانههای کشور میپردازد. در این بسته گزارشی _ تحلیلی علاوه بر خوانش اخبار؛ سوابق و برخی تحلیلهای موجود پیرامون این مطالب نیز آورده شده است.
***
امید جریان خاص به شبکههای موبایلی برای «انقلاب»
«وایبر» جمهوری اسلامی را از فروپاشی نجات داد!
نعمتالله فاضلی که روزنامه اعتماد وی را جامعه شناس معرفی کرده است در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با همین روزنامه که پیرامون تأثیر شبکههای اجتماعی موبایلی انجام شده، اظهار کرده است:
«کمی زمان لازم است تا مردم در نتیجه آزمونها تجربیاتی که از این فضای گفت وگویی به دست میآورند به طور جمعی و ناخودآگاه کم کم به حدی از اعتماد به نفس برسند که در مسائل بنیادیتر و مهمتر هم ورود کنند. جامعه ما هنوز به قابلیتهای فضای گفت وگوی اجتماعی پی نبرده است و ناباورانه در یک شوک فرهنگی قرار دارد. کسی که اولین بار تصاویر تلخ کشتن سگ ها در شیراز را در شبکه های اجتماعی منتشر کرد تصور نمی کرد این اتفاق به یک حادثه عمومی منجر شود اما وقتی این تجربه را کسب کرد طبیعی است که کم کم به این فکر بیفتد که از همین راه می تواند واکنش مردم را نسبت به مسائل بزرگ تری بر انگیزد. من معتقدم در آینده نه چندان دور جامعه ایران جسارت کافی برای بیان مسائل بزرگ تر را هم به دست خواهد آورد»!
شخص مذکور همچنین در بخش دیگری از صحبتهای خود مدعی وجود فروپاشی در جامعه ایران در 2 سال قبل! شده و گفته است:
تا دو سال پیش همه جامعه شناسان ما صحبت از فروپاشی جامعه ایران می کردند و دلیل آن را در بسته شدن راه گفتوگو در جامعه بیان می کردند. به دلیل ضعف نهادهای مدنی خطر فروپاشی واقعا جامعه ایران را تهدید می کرد اما همین شبکه های اجتماعی مانند وایبر، واتس آپ و… فرصتی را فراهم کرد تا افراد جامعه ایران ساعت هایی را در روز به صورت رایگان در خدمت این گفتوگو قرار دهند!
*علت علاقه جریان سیاسی خاص به شبکههای موبایلی و بیان کشفیات بزرگ درباره خواص این شبکهها! را شاید باید در توییت یکی از خبرنگاران شبکه الجزیره جستجو کرد که زمانی در خلال اغتشاشات هنگکنگ (موسوم به اغتشاشات چتر) نوشت: جوانان هنککنگی قصد دارند با موبایلهای هوشمند خود آینده کشور چین را تغییر بدهند!
پیش از فاضلی، هادی خانیکی فعال سیاسی اصلاحطلب نیز خواص کشف شده دیگری را برای وایبر و تلگراف و … معرفی و در یک سخنرانی دانشگاهی گفته بود: ارتباطات شبکهای باعث بازگشت مغزها به کشور میشود که به آن مهاجرت معکوس میگویند!
در همان همایش، شخص دیگری به نام محمود شهابی نیز به کشف دیگری! در شبکههای موبایلی اشاره کرده و گفته بود: اگر این شبکههای اجتماعی وجود نداشتند هرگز متوجه وخامت وضعیت اجتماعی موجود نمیشدیم!
همه این صحبتها را البته میتوان مصداق «خود گویی و خود خندی»! دانست زیرا شبکههای اجتماعی پیش از این هم با مصادیق دیگری (مثل وبلاگها) حضور داشتهاند و اگرچه با شرایط فناورانه امروز، استفاده از آنها سهلتر شده است اما طرفه آنکه امید جریان خاص برای استفاده از این شبکهها در یک انقلاب دیگر (نظیر انقلاباتی که برای سال 87 و 88 طراحی شده بود) همانطور که فاضلی هم در بالا با اشاره به مفهوم «جسارت بیان مفاهیم بزرگتر»! به آن اشاره کرده است؛ یقیناً ناامید خواهد شد زیرا استدلالهای آنها در این زمینه با واقعیات و با حقیقت جامعه ایران در تناقض است و حتی در صورت انطباق هم به دلیل ضعف هدف، راه به جایی نخواهد برد.
جالب آنکه غرقاب پروپاگاندا درباره قدرت شبکههای اجتماعی تا حدی گویا عمیق بوده است که چندی قبل یکی از رسانههای کشورمان با اشاره به اغتشاش مهاباد نوشت: حضور جمعیت بسیار زیاد مردم در تشییع جنازه مرحوم پاشایی، یکی از مصادیق قدرت بسیار بالای رسانههایی مانند واتساَپ، وایبر، فیسبوک،… در فراخوان جمعیت برای یک موضوع روز است که در زمان خود حیرت کارشناسان رسانه را برانگیخت!
باید اشاره کرد که فناوریهای دیجیتال و … اگر از حد کنونی هم فراتر برود (که میرود) اما باز هم نباید از این حقیقت غافل شد که عاملیت اصلی رخدادهای اجتماعی در یک جامعه، «واقعیتها و میزان نهادینهسازی آنها» هستند.
به سخن دیگر اینکه تا زمانی که یک جامعه در جریان واقعیتها و تحلیلهای صحیح باشد؛ خرابکارها و مغرضین نخواهند توانست به بهانه چند شایعه قصد براندازی داشته باشند.
و پر واضح آنکه این واقعیتها نیز میتواند بر محل شبکههای اجتماعی موبایلی گفته و شنیده شود…
***
موتور براندازی با «بنزین تکنرخی» روشن نمیشود
روزنامه شرق در یکی از گزارشهای شماره یکشنبه گذشته خود که با تیتر «عدم مخالفت مردم، بنزین ١٠٠٠ تومانی را تصویب کرد»! منتشر شد، اشاره کرده است که «عدم اعتراض مردم به حذف احتمالی سهمیه بنزین باعث تصویب بنزین هزار تومانی شده است»
فردی به نام و.ش نیز در یادداشتی با عنوان «کاهش رفاه نتیجه افزایش نرخ بنزین» که آن هم در شماره یکشنبه روزنامه شرق انتشار یافت، آورده است:
دولت از روی ناچاری به این افزایش قیمت روی آورده است؛ اما این مسئله مستقیم بر سبد خانوار تأثیر دارد و با افزایش هزینه حملو نقل در سبد خانوار، قطعا توان تأمین دیگر نیازها کاهش مییابد و این یعنی کاهش تقاضا در دیگر حوزههای اقتصاد که عامل اصلی تشدید رکود است.
افزایش هزینه مردم در اثر افزایش سهم هزینه حملونقل در سبد مصرفی خانوار، ایجاب میکند سهم دیگر نیازهای خانواده کاهش یابد و این کاهش سهم، مستقیم به کاهش تقاضا منجر میشود و در شرایطی که حتی بخشهای غیرمولد اقتصاد کشور نیز رو به تعطیلی هستند میتواند پیامدهای بدی داشته باشد.
*قیمت بنزین در جمهوری اسلامی ایران حتی در صورت تصویب مبلغ هزار تومان در هر لیتر نیز از بسیاری از کشورهای دیگر جهان مثل آمریکا، هلند، انگلیس و… ارزانتر است. (ارزانترین قیمت بنزین متعلق به کشورهای نفتی خاورمیانه است که قیمتگذاری خود را با سیاستهایی غلط و نفتمحور انجام میدهند)
همچنین باید اشاره کرد که باز کردن پای مقولات مشکوکی مثل «اعتراض مردم»! و «کاهش سطح رفاه»! به مسئله افزایش قیمت بنزین و تکنرخی شدن آن، امری غلط و به شدت محل سؤال است.
چه اینکه دانسته باشیم طی دو سال اخیر، با حمایت محافل برانداز غربی؛ شورشهایی در کشورهای اسلامی بوقوع پیوسته است که بهانه اصلی آنها مسئله «افزایش قیمت بنزین و سوخت» بوده است.
طرفه آنکه سرویسهای جاسوسی و اطلاعاتی غرب بر اساس یک راهبرد خاص، تلاش میکنند تا در کشورهای معارض خود، فرمولی از براندازی را پیاده کنند که بر مبنای آن قرار است جمعیتی معارض طی یک پروسه «ملتسازی» و تربیت نسلی ایجاد شده و افراد مذکور که از شبکههای موبایلی به مثابه بیسیم هماهنگی اغتشاش عمل میکنند، دست آخر به بهانههای معیشتی و گاه قیمتی! وارد خیابانها شوند و نسبت به براندازی نظام سیاسی حاکم اقدام کنند.
نظیر این اتفاق که مدل الگویی آن در حوادث اوکراین قابل مشاهده است (اغتشاش اوکراین به بهانههای اقتصادی، ضرورت مذاکره با غرب و مخالفت با موانع امضای توافق با اروپا! بروز یافت) پیش از این در ونزوئلا، هنگکنگ، سودان و یمن نیز با نتایج مختلف رخ داده است.
همچنین است که باید خاطرنشان کرد عکسالعمل عدهای به گران شدن برخی اقلام در کشور نباید بگونهای باشد که احساس شود خدای نکرده دولت و یا نظام اسلامی به دنبال سخت کردن معیشت برای مردم هستند و نماز خود را با همین نیت احرام میبندند!
افزایش قیمت اقلام مختلف، مسئلهای طبیعیست که در تمام نظامات و کشورهای دنیا رخ میدهد و در کنار آن مقولات دیگری همچون افزایش حقوق، افزایش سطح دسترسیهای اجتماعی، بهبود درمان، گسترش خدمات بیمه، بسط خدمات حمل و نقل و رفاهی و … توسط حکومتها ایجاد میشود.
***
ابتکار؛ منهای گرد و غبار، بعلاوه «پارازیتها»
معصومه ابتکار، رئیس سازمان محیط زیست به ایسنا گفته است: سازمان حفاظت محیط زیست در ورود به بحث آثار زیست محیطی امواج، اقداماتی را برای توانمندسازی در بحث نظارت انجام می دهد و این رویکردی است که دولت یازدهم با جدیت پیگیری میکند.
وی تصریح کرده است: این که موضوع را به تشویش اذهان عمومی تبدیل کنیم فایده ای ندارد، اما باید موضوع پیگیری شود و دولت یازدهم نیز در این زمینه باید شفاف پاسخگو باشد و یا آنکه اعلام کند از حیطه نظارت دولت خارج کرده اند و اختیاراتی ندارد.
*چیزی به نام «آسیب پارازیتها» تاکنون به صورت علمی به اثبات نرسیده و صرفاً نگرانیهایی در موارد تابشهای شدید آن ابراز شده است.
این در حالی است که سازمان محیط زیست دولت یازدهم در مقابل واضحات بسیاری همچون پدیده گرد و غبار، خشک شدن تالابها، شکارهای غیر مجاز اتباع خارجی در ایران، تهدید مرجانهای خلیج فارس و … قرار دارد که به نظر میرسد درباره آنها امکان عملیات و خدمات و شفافسازیهای بسیاری وجود دارد.
با اینهمه مشخص نیست که چرا به مقولاتی غیر قابل اثبات مثل مسئله پارازیتها و یا بنزینهای آلوده (که اثبات شد آلوده نبودهاند) پرداخت ویژهتری وجود دارد؟!
رئیس سازمان محیط زیست که در پرونده بروز گرد و غبار، انتقادات شدیدی پیرامون عملکرد و مواضع وی وجود دارد، چندی قبل در این باره به رسانهها گفته بود: «مردم باید با مشکل ریزگردها کنار بیایند»!
او در همان سخنرانی، مبارزه با این بلیه را نیز منوط به همکاری با سازمانهای بینالمللی کرده و توضیح نداده بود که فرض بر همکاری نکردن سازمانهای بینالمللی (که البته فرض محتملی هم هست) آیا قرار است شاهد تسلیم سازمان محیط زیست در مقابل ریزگردها و آسیب دیدن سلامت مردم باشیم یا خیر؟!
منبع: فارس