راهکارهایی برای مدیریت نوجوانانی که در خانه خود غریبهاند
پژوهشگر حوزه خانواده گفت: یکی از آسیبهایی که در روابط پدر و مادرها با نوجوانان و حتی در برخورد جامعه با آنان شاهد هستیم این است که ما بین خود و نوجوان، دیواری کشیدهایم با این مضمون که هرآنچه ما از این سوی دیوار میگوییم حق و هر آنچه شما میپندارید باطل است.
به گزارش اصفهان شرق؛ نوجوانی دوره گذار از کودکی و به تعبیری بی مسؤولیتی به دوران مهم و ویژه جوانی است که مسلماً نیازمند آگاهی نوجوان، خانوادهها و جامعه به اهمیت این دوره و همچنین لازمهها و بایستههای آن است.
نوجوان به دلیل عبور از دوران کودکی و حس بزرگ شدن و غرور ویژه این سن، نیازمند مراقبتهای ویژهای خواهد بود که در این مسیر، گرفتاری خانوادهها، جامعه و سیستم آموزشی در افراط و تفریط استقلال و یا کودک انگاری نوجوانان به یک اندازه میتواند مخرب باشد.
نوجوانانی که در خانه خود غریبهاند
در این خصوص زهرا ابراهیمی، پژوهشگر حوزه خانواده و فعال رسانهای با بررسی اهمیت دوران نوجوانی و راهکارهای عبور موفق خانوادهها از این دوران اظهار کرد: جوانان یکی از آسیبپذیرترین اقشار جامعه هستند که اگر خانواده و جامعه، پشتیبان و حامی آنان نباشند، اثرات سوء فراوانی برای خود، خانواده و جامعه به بار خواهند آورد که بیگانه انگاری از بدترین عوارضی است که امروزه گریبان گیر رابطه پدر و مادرها و نوجوانان شده، امروزه برخی پدر و مادرها و نوجوانان انس و الفتی با هم ندارند و یکدیگر را غریبه و بیگانه میپندارند.
پژوهشگر حوزه خانواده با اشاره به اهمیت تربیت و توجه به جوان و نوجوان در فرهنگ شیعی ادامه داد: در روایت آمده است که، «اوُصیکُمْ بِالشَّبَانِ خیرا؛ فَانَّهُمْ اَرَقُّ اَفْئِدَهً به جوانان نیکی کنید؛ زیرا دلهای نازکی دارند»، بنابراین نیکی، محبت و ایجاد انس و لطف میتواند به رفع بیگانه انگاری نوجوانان و پدر و مادرها کمک کند.
دیوارهای خانواده را خراب کنیم
وی تأکید کرد: یکی از آسیبهایی که در روابط پدر و مادرها با نوجوانان و حتی در برخورد جامعه با آنان شاهد هستیم این است که ما بین خود و نوجوان، دیواری کشیدهایم با این مضمون که هر آنچه ما از این سوی دیوار میگوییم حق است و هر آنچه شما میپندارید باطل، بنابراین لازم است توجه کنیم که گاهی ممکن است در متن زندگی حق با ما نباشد و اتفاقاً برعکس، فرزند ما حرفش حق و بجا باشد که در این شرایط باید به او حق داد، حتی اگر به قیمت اثبات ناحق بودن خود ما تمام شود.
ابراهیمی یادآور شد: خواستهها، حرفها و نیازهای نوجوانان را لزوماً به معنای اختلال و یا انحراف اخلاقی و عقیدتی تلقی نکنیم، گاهی حرفهای آنها ریشه در گرایش به فهم حقیقت دارد، احترام به نوجوانان از مهمترین کلیدهای موفقیت در ارتباط با آنان است، از جمله مصادیق این احترام، نظرخواهی از آنان در باب موضوعات مختلف است که بر پدر و مادرها لازم است تا ضمن نظرخواهی از فرزندان خویش، تا جایی که امکانپذیر است برخی از امور را منطبق بر نظرات نوجوانان خود دنبال کنند.
حکایت عاشقیهای نوجوانی
این فعال رسانهای تصریح کرد: نوجوانان در این سن مملو از احساسات هستند و گاه این احساسات به دوست داشتنها و عاشق شدنهای بیپایه و اساس و غیرمنطقی سوق پیدا میکند، بنابراین ضروری است که پدر و مادرها مدیریت و کنترل احساسات را به نوجوانان خود بیاموزند تا آنها درگیر اینگونه مسائل نشوند، نه خانواده و نه آموزش و پرورش در آموزش مدیریت عواطف به فرزندان گام مؤثری برنداشتهاند و به همین دلیل دائماً شاهد رفتارهای ناهنجار نوجوانان هستیم.
وی خاطرنشان کرد: تربیت خوب، مستلزم انعطافپذیری است، آدمهای خشک و خشن نمیتوانند تربیت درستی رقم بزنند و انعطافپذیری تا جایی که به خطوط شرعی، اخلاقی و عرفی لطمه نزند از لوازم جداییناپذیر تربیت صحیح است، باید توجه داشت که نوجوانان تشنه دیده شدن هستند و از جمله ابزاری که در جهت دیده شدن از آن بهره میگیرند، علاقه شدید به حرف زدن است که پدر و مادرها باید گوش خوبی برای شنیدن باشند حتی اگر تمایلی به موضوعات ندارند، در ظاهر باید خود را علاقهمند به گفتوگو نشان دهند و البته فراموش نشود که نقد، توبیخ، تذکرات مکرر و پند و نصیحتهای دائمی، آفات این گفتوگوها هستند.
مقصر انحراف نوجوانان کیست؟!
ابراهیمی بابیان علل انحرافات دوران نوجوانی و جوانی و همچنین راهکار مقابله با آنها ابراز داشت: یکی دیگر از عوامل عدم پایبندی نوجوانان به اصول اخلاقی، حیرت و سرگردانی آنها در قبال شبهات و مسائل دینی است، نوجوان از این ناحیه در متن خانواده از سوی پدر و مادرها حمایت نشده و در جهت رفع شبهات آنها اقدامی نمیشود، مواجهه با تناقض در رفتارها و گفتارها نیز از دیگر امور اثرگذار در انحراف نوجوانان است.
فعال حوزه خانواده اذعان کرد: آنچه نوجوانان ما را رنج میدهد و از ناحیه آن آسیبپذیرند، این است که ما تنها درصدد نهی از منکر هستیم و در برابر هر نهی که انجام میدهیم، قادر به ارائه جایگزین مناسبی نیستیم، نوجوان را از فضای مجازی منع میکنیم اما جانشینی برای حضورش در فضای حقیقی نداریم، او را از شنیدن موسیقیهای مبتذل بر حذر میداریم اما برای تخلیه هیجانهای او پیشنهاد معتبری نداریم.
وی در پایان متذکر شد: اگرچه بار تربیت نوجوانان بر عهده پدر و مادرها است اما روحانیت و قشر مذهبی نیز به عنوان نماد دینی جامعه باید به کمک والدین بشتابند، سخت جلوه دادن آموزههای دین، ترسیم فاصلهای از زمین تا آسمان بین انسان و خدا و منحصر کردن دینداری تنها برای عدهای خاص ازجمله دلایل مهم در دینگریزی نوجوانان است که باید بشدت از آن پرهیز کرد و لازم است توجه کنیم که تبیین افراط گونه آموزههای دین، نوجوان را به پشت کردن به این آموزهها وا میدارد و تبیین تفریط گونه آن نیز نوعی اباحه گری را در رفتار نوجوانان تثبیت خواهد کرد.
نوجوانی، دوران گمشده
به نظر میرسد دوران نوجوانی به دلیل قرار گرفتن بین کودکی و جوانی، مورد کملطفی خانوادهها، جامعه و فرهنگسازان و همچنین سیستم آموزشی کشور قرارگرفته است که نتایج این کمتوجهی و عدم آگاهی را جامعه و فرزندان ما در دوران جوانی خواهند پرداخت چراکه آموزش و آگاهی لازم این دوره سنی حساس برای خود نوجوان، خانوادهها و جامعه وجود ندارد.
بسیاری از مسائل و معضلات جوانان ما، ریشه در تربیت و برخورد ناصحیح دوران نوجوانی دارد که به نظر میرسد لازم است سیستم آموزشی کشور، مراکز فرهنگی و همچنین افراد تأثیرگذار در عرصههای تصمیمگیری و تصمیم سازی فرهنگی، به این عرصه ورود جدیتری داشته باشند تا میوههای آن را در دوران جوانی، خانوادهها و جامعه بچینند.
انتهای پیام/فارس