تعصب و بلایی که بر سر انسان ها می آورد
تعصب، انسان را از تبعیت محض باز می دارد و تبعیتش را مرزبندی می کند. متعصب فقط می خواهد به حریم حرم راه یابد و برایش تجمع و آزار و رنج دیگران و حتی خطر انتقال ویروس کرونا هم معنا ندارد. چیزی از درون او را می خواند به رفتن، به کوبیدن، به فریاد زدن و به شکستن. او عَطَفَ الْحَقَّ عَلَی أَهْوائِه است یعنی حق را به هوسهاى خودش متمایل مى کند.
زهرا ابراهیمی/ فرقی نمی کند از کجا دستور گرفته باشند، چه دستور از ناحیه ی عزلت نشینان و در پستوی خانه هایشان صادر شده باشد و چه از عمامه به سرهای لندن نشین؛ مهم این است که این رفتارها تنها ثمره جهل و تعصب است. لطافتی که در لیسیدن ضریح به خرج می دهند با خشنونتی که برای از جای کندن درهای حرم به کار می گیرند هر دو میوه های یک نوع تفکر هستند.
بحران ها اگرچه زندگی را سخت می کنند، اما پتانسیل آدم ها را نمایان می سازند. در شرایط سخت و بحرانی متعصبان شناخته تر شده و احمقان معرفی می شوند. حمايت و دفاع از چیزی آن هم گسترده و بيقيد و شرط تا جایی که پا روی حق گذاشته شود عصبیتی مذموم است و آدم های متعصب جز به تعصب، ارضا نمي شوند.
در نگاه دین همه شرايط و موقعيت هايي كه در زندگي ما پيش ميآيد، وسيله آزمايش است، باید میزان عبودیت انسان سنجیده شود. دقیقا مثل زمانی که خداوند شیطان را مورد آزمایش قرار داد. به حسب آن چه در روايت آمده، ابليس گفت اگر من را از اين سجده معاف بداري، آن چنان عبادتي ميكنم كه در عالم كسي چنين عبادتي نكرده باشد.اما خداوند فرمود: «قالَ إِنِّي أُرِيدُ أَنْ أَطَاعَ مِنْ حَيْثُ أُرِيدُ»؛ اگر مرا اطاعت ميكني، همان طور كه من ميگويم انجام بده.
تعصب، انسان را از تبعیت محض باز می دارد و تبعیتش را مرزبندی می کند. متعصب فقط می خواهد به حریم حرم راه یابد و برایش تجمع و آزار و رنج دیگران و حتی خطر انتقال ویروس کرونا هم معنا ندارد. چیزی از درون او را می خواند به رفتن، به کوبیدن، به فریاد زدن و به شکستن. او عَطَفَ الْحَقَّ عَلَی أَهْوائِه است یعنی حق را به هوسهاى خودش متمایل مى کند.
او دست در گردن شیطان می اندازد، شیطان هم شش هزار سال بندگی کرده بود، متعصب هم شاید سالها در گوشه ی حجره ای درس دین خوانده باشد.
اهل تعصب هم که نباشی می شوی همنشین ابراهیم. صدساله شده و فرزندی ندارد بعد از این همه سال، خداوند عنایتی می کند و اسماعیل را به او می بخشد و حالا دستور ذبحش را نیز صادر می کند.
فرسنگ ها فاصله است بین عبودیت ابراهیم در پذیرش حرف حق و تمرد شیطان از حرف حق. فاصله بسیار است میان مدافعان حریم اهل البیت «علیهم السلام» وحمله کنندگان به حرم.
آری اینگونه بساط امتحان همواره پهن است چرا که فلسفه ی امتحان چیزی جز «لِيَمِيزَ الْمُتَوَاضِعِينَ مِنْهُمْ مِنَ الْمُسْتَكْبِرِينَ» نیست. قرار است ماهی مقصود گرفته شود و حالا نیاز به آبی گل آلود است و چه کسی جز متعصب می تواند بستر این آب گل آلود را فراهم کند.
متعصب بر مبنای تعصبش فریاد می کشد و جاهل نیز به استمداد او می آید. در روایت آمده است که جهل در زندگی مومن غروب کرده و بر او حاکم نیست اما حالا می بینیم به ظاهر مومنانی که همواره شاهد طلوع جهل در وجود خویش هستند.
انتهای پیام/