خس خسهای گاوخونی به گوش کسی میرسد؟/ بهانهای دیگر برای یادآوری گاوخونی
روز تالابهای دیگری آمد تا به گاوخونی مجدد پرداخته شود؛ همان تالابی که شیخ بهایی سهمش را در طومارش دید و این روزها خس خس نفسهایش به گوش کسی نمیرسد.
به گزارش اصفهان شرق؛ 12 بهمن دیگری آمد تا به بهانه روز تالابها در اصفهان نگاهی به وضعیت تالاب گاوخونی شود؛ تالابی که از صدههای پیشین حقآبه و آب داشت و شیخبهایی در طومارش سهم آن را دیده بود ولی عدم مدیریت بر منابع آبی امروز این تالاب را به خشکهای پهناور بدیل کرده است.
تالاب گاوخونی که پائین دست زایندهرود قرار دارد، در گذشته زیستبوم تنوعهای گیاهی و جانوری بینظیری بوده است و در خاطرات متولدین چند دهه قبل اگر کنکاشی بکنید، خاطرات صید ماهیان بزرگ در این منطقه تیره و روشن وجود دارد.
سو مدیریت در توزیع آب و بیتوجهی به سهم حقآبه طبیعت، علاوه بر خشکاندن گاوخونی اکنون آن را تبدیل به یک بحران زیستمحیطی کرده است؛ بحرانی که در سال جاری هم زهر چشمی گرفت.
وجود فلزات سنگین حاصل پساب واحدهای صنعتی و غیرصنعتی در رودخانه و رسوب آنها در گاوخونی تا زمانی که این تالاب آب داشت، تنها بر زیستبوم آن منطقه و گیاهان و جانورانش اثر داشت ولی با خشک شدن تالاب جان میلیونها نفر را به خطر میاندازد و در اوایل تابستان همین امسال بود که به یک باره هوای اصفهان غبارآلود شد و بخشی از علت آن وزش باد از روی گاوخونی اعلام شد.
هنوز مشخص نیست باید از خبر آبگیری 5 درصدی تالاب در پی بارشهای مناسب ابتدای امسال خوشحال بود یا ناراحت؛ در روزهایی که همه تیتر «آبگیری تالاب گاوخونی» زدند، این تالاب تنها 5 درصد خود را «تر» شده دید که آنهم حاصل رسیدن سیلاب و پساب بود.
همین میزان از آبگیری بارقههای امید را زنده کرد تا اینکه با ادامه داشتن بارشها امید به احیا گاوخونی باشد اما با آمدن تابستان و پائیز و کاهش بارشها نسبت به مدت مشابه همین تر شدن گاوخونی مجدد تبدیل به یک بحران شد.
درحالی گاوخونی چشم انتظار مدیریت مسؤولان است که این عواقب زیست محیطی خشکی آن میتواند بیشمار باشد و نگارش همه آنها در حوصله این مطلب نیست.
فعالان محیط زیستی و کارشناسان منتظرند تا پروژههای انتقال آب که ابتدای منارش دزدیده شد و بعد چاهش کنده شد، زودتر تکمیل شود تا بعد از یکی دو دهه حداقل با برطرف شدن مشکلات آب شرب مردم، نوبت به حقآبه زیست محیطی گاوخونی برسد.
انتهای پیام/فارس