گزارش؛
نقش خانواده در استقبال جوانان از ازدواج
استقبال جوانان از ازدواج به امنیتی که در خانه تجربه میکنند برمیگردد، وقتی زن و شوهر با هم رابطه بسیار صمیمی دارند و فضای امنی را در خانه ایجاد میکنند، قاعدتاً دختر و پسر هم ترغیب میشوند که ازدواج کنند.
به گزارش اصفهان شرق، در جامعه ایرانی چند سالی است که سن ازدواج بالا رفته است، این موضوع یک معضل اجتماعی است، زیرا در پی بالا رفتن سن ازدواج و همچنین کاهش میزان ازدواجها، مشکلات متعددی در جامعه به وجود میآید.
البته ازدواج در سن مناسب بدون کسب مهارتهای لازم صحیح نیست، بلکه ازدواجی مدنظر و صحیح است که دختر و پسر در زمان و سن مناسب خود با توانایی و آمادگی پذیرش زندگی مشترک، ازدواج کنند.
در راستای تحقق این موضوع، نهادهای متولی و خانوادهها باید فرزندان این سرزمین را برای ازدواج به هنگام آماده و توانمند کنند تا شاهد ازدواجهای موفق و همچنین در سن مناسب باشیم زیرا اگر جوانان بدون کسب مهارتهای لازم پا به زندگی جدید و مستقل خود بگذارند، آسیب بیشتری به نظام جامعه وارد میشود.
زمانی که دو فرد بدون آمادگی زندگی مشترکشان را آغاز کنند، یا به طلاق عاطفی میرسند و یا اینکه از یکدیگر جدا میشوند، در حال حاضر علاوه بر کاهش ازدواج، با روند افزایشی طلاق در جامعه روبرو هستیم که خود آسیب بیشتری به نظام اجتماع وارد میکند زیرا افزایش طلاق، افزایش فرزندان طلاق و همچنین در ادامه افزایش بزهکاری را در جامعه رقم میزند.
طلاق فرزندان حاصل تربیت نادرست خانواده
یکی از بانوانی که 3 سال از زندگی مشترکش میگذرد و تصمیم به جدایی گرفته است به نام زهرا در رابطه با علت این تصمیم خود گفت: تمام مشکلات زندگی ما از تربیت نادرست والدین شوهرم سرچشمه میگیرد زیرا او را فردی متوقع، خود شیفته و لوس، تنبل و بی مسئولیت تربیت کرده و هنوز هم به این کار خود ادامه میدهند و با وجود این همه مشکل در زندگی ما، باز هم او را عالی و بدون ایراد میدانند و با دخالت در زندگی ما او را حمایت میکنند.
وی افزود: بیمسؤولیتی او در حدی است که بنده اجازه ندارم از او بخواهم خریدی انجام دهد، والدین وی توقع دارند یا خود به خرید بروم و یا از آنها بخواهم که برای زندگی ما خرید کنند، حتی اگر زمانی مشکلی داشته باشیم، نمیتوانم با او صحبت کنم تا مشکل را رفع کنیم زیرا وی عصبانی میشود و به هیچوجه تحمل شنیدن حقیقت و مشکل را ندارد.
زهرا بیان کرد: او به گونهای تربیت شده است که توانایی حل مسأله را ندارد و همیشه با به وجود آمدن هر مسألهای به دنبال فرار از آن است، با وجود مشکلات فراوانی که در زندگی داریم، همیشه به فکر تفریح خود است و حتی زمانی که بنده ناراحت هستم، توانایی تسکین دادنم را ندارد و بالعکس به ناراحتیم میافزاید.
وی ادامه داد: در طی این 3 سال شوهرم هیچ تلاشی برای فراهم کردن نیازهای اولیه زندگی مشترک نکرده است و خود با وجود درآمد فوقالعاده کم، مجبور به کار در بیرون از منزل برای تأمین مایحتاج زندگی خود شدم در حالی که در خانوادهای رشد کردم که پدرم با کار زیاد همه امکانات مورد نیاز را برای من و خواهر و برادرانم فراهم کرده است و هیچگاه مشکل اقتصادی نداشتم.
زهرا در پایان عنوان کرد: شوهرم که به اصرار من و والدینش گاهی اوقات در کنار پدرش مشغول به کار میشود، ماهیانه مبلغی را دریافت میکند که حدوداً تمام آن مبلغ را برای وسایل مورد نیاز خود و تفریحاتش خرج میکند، حتی در زمان بیماری مرا به حال خود رها کرده و از مادرش میخواهد که برای مراجعه به پزشک همراهیم کند.
گاهی از این دسته از مسائل در بعضی زندگیهای مشترک کمتر و در بعضی به همین شدت دیده میشود که همگی از تربیت نادرست والدین ناشی میشود و با این کار نه تنها زندگی فرزند خود را بلکه زندگی فرد مقابلی که نتوانسته انتخاب صحیحی داشته باشد را هم نابود میکنند.
خانوادهها موظف هستند که علاوه بر آموزش مهارتهای لازم برای زندگی مشترک به فرزندان خود، آنها را در موقعیتهایی قرار دهند که تجزیه و تحلیل و تصمیمگیری را هم بیاموزند تا در زمان ازدواج بتوانند انتخاب صحیح و عاقلانهای داشته باشند.
گاهی اوقات زوجهایی را در اطراف خود میبینیم که با وجود دارا بودن مهارتهای لازم زندگی مشترک در کنار هم خوشبخت و راضی نیستند، این مشکل از انتخاب نادرست نشأت میگیرد، افراد باید کسی را برای زندگی مشترک برگزینند که مناسب شخصیت و موقعیت خودشان باشد، هر فرد خوب و عالی برای همه نمیتواند خوب باشد بلکه هر شخصی باید در کنار فرد مناسب خود قرار گیرد.
نقش خانواده در استقبال جوانان از ازدواج
رضاعلی نوروزی در مورد ازدواج جوانان اظهار کرد: استقبال جوانان از ازدواج به امنیتی که در خانه تجربه میکنند برمیگردد، وقتی زن و شوهر با هم رابطه بسیار صمیمی دارند و فضای امنی را در خانه ایجاد میکنند، قاعدتاً دختر و پسر هم ترغیب میشوند که ازدواج کنند.
وی در ادامه افزود: ولی ضرورتاً فقط رابطه بین پدر و مادر تأثیرگذار نیست، بلکه علاوه بر آن یکسری معادلات دیگری هم در فضای خانواده وجود دارد که میتواند دل نگرانیهایی را ایجاد کند، از جمله اینکه دختر جوان دوست دارد پدر خود را به عنوان منبع قدرت کامل ببیند، وقتی ازدواج میکند در این فکر است که اگر اتفاقی برای من افتاد پدرم میتواند از من حمایت کند؟
دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان بیان کرد: قسمتی از تأثیرگذاریها روابط بسیار صمیمی و سالم پدر و مادر است و قسمتی اقتداری است که پدر باید در یکسری از زمانها داشته باشد و همچنین در زمانهایی هم مادر باید داشته باشد، پدر و مادر هر کدام 30 نقش دارند که هر کدام اگر یکی از نقشهایش را ایفا نکند، تأثیری در فرزندان خواهد داشت و مطمئناً در ازدواج آنها هم مؤثر خواهد بود.
پدر مظهر اقتدار و مادر مظهر محبت است
وی ادامه داد: بنابراین هر کدام از نقشها باید به صورت بهینه ایفا شود، برای مثال پدر به عنوان مظهر اقتدار، مادر به عنوان مظهر محبت، هر کدام ذرهای کم کاری کنند در ازدواج کردن یا مجرد ماندن فرزندان و در کل موفق شدن فرزندان در زندگی تأثیرگذار است، در برخی از موارد مادر خلق افسرده دارد و نمیتواند ابراز علاقه کند پس فرزندش هم نمیتواند محبت کردن را بیاموزد، از طرف دیگر مادری که منبع عاطفی خانواده است شاید نتواند درست محبت خود را خرج کند که این هم باز اثر منفی خود را دارد.
نوروزی عنوان کرد: به عنوان مثال یک پدر که 30 نقش دارد فقط به عنوان نان آور شناخته میشود، در حالیکه دختر نوجوان او دوست دارد پدرش را به عنوان یک شخصیت برجسته ببیند ولی پدر این موضوع را نمیبیند و صبح زود تا آخر شب کار میکند تا فقط همان یک نقش را بتواند ایفا کند، چون وظایف و نقشهای پدر برای او تعریف نشده است و از تأثیر ایفای همه نقشهای خود در زندگی آگاه نیست.
وی در ادامه مطرح کرد: مادر مرکز ثقل عاطفی خانواده است ولی در جامعه کنونی چقدر مهارتهای ابراز محبت را به دختران یاد میدهند؟ این فرزندان کجا باید ابراز محبت را یاد بگیرند؟ وقتی پدر با چهره عبوس وارد خانه میشود و حتی با خودش هم قهر است، مادر هم این مهارت را ندارد، زمانی که فرزندش ازدواج میکند با همسرش چه رفتاری باید داشته باشد؟
خانوادههای گسترده باعث رشد بیشتر شخصیت فرزندان میشوند
متخصص تعلیم و تربیت اسلامی خاطرنشان کرد: در قدیم نظام خانواده سنتی بود و اگر پدر یکی از نقشهای خود را ایفا نمیکرد، عمو، دایی، خاله یا عمه آن نقش را داشت و ایفا میکرد، بنابراین فرزندان با نبود آن نقش در زندگی خود روبرو نمیشدند ولی در حال حاضر که خانوادهها هستهای شدهاند و خانواده تشکیل شده از پدر، مادر و فرزند نیاز بیشتری است که پدر و مادر از همه نقشهای خود آگاه و ایفا کردن تمام آنها را آموزش دیده باشند.
وی در ادامه اذعان داشت: از طرفی خانوادهای که سه فرزند دارد، آگاهی بالا و مهارتهای بسیاری را به واسطه تعاملات بین اعضا خانواده آموختهاند ولی باز هم به یکسری مهارتهای ویژه نیاز دارند که یا خانواده باید به آنها آموزش دهد و یا نهایتاً در نهادهای متولی در کشور باید این آموزشها داده شود.
نوروزی با تأکید بر اینکه تک فرزندی صد در صد اشتباه و در ازدواج فرزند هم تأثیرگذار است، بیان کرد: زمانی که در خانواده پدر، مادر و یک فرزند باشند، تعامل کمی نسبت به زمانی که پدر و مادر و دو فرزند یا سه فرزند باشند، به وجود میآید، هرچه تعاملها بیشتر شود، تابآوری افراد بالاتر میرود و از هر فردی مهارت متفاوتی را یاد میگیرد به همین علت خانوادههای گسترده و پر جمعیت به شکلگیری شخصیت مناسب فرزندان برای ازدواج موفق کمک میکند.
دانشیار گروه علوم تربیتی دانشگاه اصفهان با بیان اینکه نهادهای متولی در ایران در زمینه آموزش جوانان کم کاری میکند، مطرح کرد: نهادهای مسؤول مثل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، وزارت آموزش و پرورش در این زمینه چه کرده است؟ خروجی اینها فقط آسیبهای اجتماعی و طلاق شده است، در حال حاضر طلاق معضل جامعه شده چون این آموزشهایی که باید در زمان صحیح خود داده میشد، انجام نشده است، جوانان بدون آموزش مهارتهای زندگی، ازدواج میکنند و یا برخی اصلاً ازدواج نمیکنند.
جوامع غربی فرزندآوری را تبلیغ میکنند
وی با بیان اینکه در جامعه ایرانی در زمینه همه مسائل بنیاد خانواده کوتاهی شده است، متذکر شد: در کشورهای غربی فرزندآوری را به شدت تبلیغ میکنند ولی در جامعه اسلامی سگ داشتن را تبلیغ میکنند، تبلیغ اصلی در انگلستان و آمریکا فرزندآوری است ولی در کانالهایی که برای ایرانیان دارند سناریو سازی میکنند که بچه دار نشوید و از سگ نگهداری کنید، یکسری از افراد که به غلط الگو شدهاند مثل صلبریتیها هم تبلیغ میکنند فرزند نداشتن اشکالی ندارد و به جای آن حیوان در خانه نگهداری کنید.
نوروزی در ادامه افزود: امروز فضای جامعه، فضای جالبی نیست، فیلمهایی که پخش میشوند موفق نیستند چون فیلمساز با متخصص تعلیم و تربیت، روانشناس یا جامعه شناس صحبت و مشورت نمیکند و فقط با دید هنری خود فیلم را میسازد، از طرف دیگر متخصصان این حوزه مقاله مینویسند و چون دید هنری ندارند، افراد عام جامعه از آن استفاده نمیکنند.
همه نهادها و افراد مسؤول و متخصص باید به میدان بیایند
وی در پایان از همه مسؤولان جامعه خواست: سینما باید فیلمهایی بسازد که واقعیت جامعه را نشان دهد و سیاهنمایی نکند، صدا و سیما، آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همه نهادهای مسؤول با کمک متخصصان باید در این راه فعالیت و فضا را بازسازی کنند، اگر همه افرادی مسئول در این زمینه، کار خود را شروع کنند، به راحتی میتوان فضای جامعه را بازسازی کرد زیرا زمانی که طلاق و بزهکاری زیاد میشود و سن ازدواج بالا میرود نشان دهنده کم کاری افراد و نهادهای مسؤول است.
با هماهنگی تمام نهادها و افراد مسؤول و همچنین همراهی و استفاده خانوادهها از آموزشهای فراهم شده، میتوان خانوادهها و جوانان را از آسیبهای اجتماعی نجات داد و جامعه ایرانی کنونی را به یک جامعه سالم و موفق تبدیل کرد.
مرضیه فرشاد، مدیرکل بهزیستی استان اصفهان در رابطه با اقدامات بهزیستی در رابطه با آموزش زندگی خانوادگی به جوانان چنین گفت: سازمان بهزیستی بسته آموزشی تحت عنوان آموزشهای زندگی خانوادگی که مربوط به روابط همسران بعد از ازدواج است را ارائه میکند.
وی در ادامه افزود: این بسته آموزشی فقط در قالب کلاسهای حضوری برگزار میشود و زوجین میتوانند به ادارات بهزیستی شهرستانها مراجعه و در این دورهها ثبت نام و شرکت کنند، این دورهها نه تنها برای زوجینی که در زندگی با مشکلاتی روبرو شدهاند مفید است بلکه زوجینی که زندگی خود را به تازگی آغاز کردهاند، میتوانند برای جلوگیری از به وجود آمدن مشکل از این دورهها استفاده کنند.
مطمئناً زمان آن رسیده است که در جامعه ایرانی تغییرات اساسی ایجاد شود تا آسیبهای اجتماعی به حداقل برسد و خانواده جایگاه خود را دوباره بتواند بدست آورد، خانواده باید به ارتقای معنوی، روحی و جسمی افراد کمک کند و فرزندانی با شخصیت توانمند و سالم پرورش دهد تا در جوانی بتوانند ازدواجهای موفقی هم داشته و جامعه به روند افزایشی ازدواج موفق و کاهشی طلاق دست یابد، در این صورت است که جامعهای سالم، شاد و پویا خواهیم داشت.
انتهای پیام/فارس