خاطره ای از یک استاد زبان آلمانی؛
فلسفه چند همسری در اسلام زن آلمانی را مسلمان کرد
یک روز خانم موسورا بی مقدمه از من در مورد اسلام پرسید و گفت مطالعاتی در این زمینه داشته و می خواهد نظر من را بداند، آن موقع آمادگی صحبت در این زمینه را نداشتم فقط چون در دوران دبیرستان شاگرد استاد محمد تقی شریعتی (پدر دکتر شریعتی ) بودم یک پیش زمینه فکری نسبت به این موضوع با مطالعات کتب دکتر شریعتی داشتم.
به گزارش اصفهان شرق، استاد علی اندیشه مترجم شناخته شده زبان آلمانی است. او که از مخاطبان نمایشگاه قرآن بود با دیدن عنوان و فعالیتهای غرفه رهیافتگان در نمایشگاه قرآن ۹۷با ما به گفتگو نشست و به بیان خاطره خود از مسلمان شدن یک بانوی آلمانی و مباحثه خود با آن بانو میگوید:
من در سال ۴۴و ۴۳ در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران زبان آلمانی می خوندم. دانشگاه دانشجویان خارجی را که برای زبان آموزی فارسی آمده بودند فراخوان زد و من از این فرصت برای تقویت زبان آلمانی استفاده کردم و به دنبال دانشجویان فارسی آلمالی تبار گشتم و موفق شدم با یک خانم آلمانی به نام «ایرن موسورا »که در آن زمان حدود ۵۰ سال سن داشت آشنا شوم.
ارتباط ما از مکالمه و تبادل جزوه به آشنایی وی با خانواده من گسترش پیدا کرد و او با همسرم آشنا شد و روابط خانوادگی بین ما برقرار شد.
یک روز خانم موسورا بی مقدمه از من در مورد اسلام پرسید و گفت مطالعاتی در این زمینه داشته و می خواهد نظر من را بداند، آن موقع آمادگی صحبت در این زمینه را نداشتم فقط چون در دوران دبیرستان شاگرد استاد محمد تقی شریعتی (پدر دکتر شریعتی ) بودم یک پیش زمینه فکری نسبت به این موضوع با مطالعات کتب دکتر شریعتی داشتم.
من گفتم که متخصص دین اسلام نیستم فقط آنچه میدانم می توانم بگویم برای شرح دین اسلام باید نزد یک متخصص برود و سئوال بپرسد. وی گفت هر چه میدانید بگویید…
چون نسبت به مسیحیت مختصر اطلاعاتی داشتم و میدانستم در مسیحیت امروزی نسبت زنان نگاه غیر طبیعی دارد، صحبت را با همین محور شروع نمودم و گفتم اسلام یک دین طبیعی هست و به تمام نیازهای طبیعی انسان پاسخ داده و آن را سرکوب نکرده.
وقتی این کلام را شنید خیلی مشتاق شد و با خودش گفت چقدر خوب هست که یک دین به تمام نیازهای طبیعی یک انسان جواب مثبت بده. بعد در مورد مسئله تعدد زوجه پرسید گفت این موضوع که طبیعی نیست چطور می توان این را پذیرفت؟!
-گفتم بله این مسئله طبیعی نیست.
– گفت پس قبول دارید غیرطبیعی هست پس چطور می توان این موضوع را با عقل پذیرفت؟
– گفتم اسلام به جامعه مانند بدن انسان بصورت یکپارچه توجه میکند همانطور که گاهی انسان بیمار می شود و او را به بیمارستان می برند و دارو و غذای خاص به وی می دهند، جراحی می کنند، جامعه نیز گاهی دچار بحرانهایی می شود که برای اینکه به سلامت از آن عبور کند باید غیر طبیعی با آن برخورد نمود. وقتی در یک جامعه توازن جنسیت به دلایل مختلف مانند جنگ بر هم میخورد و زنان جوان بسیاری بی سرپرست می شوند برای اینکه این قشر دچار تنش های عصبی بخاطر سرکوب نیازهای طبیعی نشوند و یا بخاطر مخارج زندگی دچار فساد نشوند و از طرفی فرزندان آنها بدون سرپرست نباشند اسلام در این مورد این دستور را داده تا جامعه از یک ناهنجاری اجتماعی که تبعات آن می تواند قرن ها دامنگیر اجتماع شود جلوگیری نماید.
با شنیدن این استدلال آن خانم با هیجان گفت در هیچ دینی برای مشکل به این بزرگی راه حل به این سادگی را ندارد شما نمی توانید درک کنید چون با این مسئله مواجه نشدید این اتفاق در آلمان بعداز جنگ جهانی دوم افتاد و زنان بسیاری در سن جوانی همسرانشان را از دست دادند و جامعه آلمان به فساد کشیده شد و پایه خانواده فروریخت. اگر این قانون در آلمان اجرا می شد آلمان دچار فساد نمی شد و بنیان خانواده از هم نمی پاشید.
بعداز این گفتگو آن خانم به من گفت می خواهم مسلمان شوم.
– گفتم من هنوز چیزی از اسلام نگفتم صبر کنید و با عجله تصمیم نگیرید.
– گفت نه من قبلا مطالعاتی در همه ادیان داشتم هیچ دینی مانند اسلام جامع و کامل نیست.
وقتی دیدم در تصمیم خود مصمم است با دوستانم در دانشگاه عنوان کردم و در مسجدی در بازار تهران هماهنگ کردیم و خانم «ایرن» چادری برای خود تهیه کرد و در مسجد شهادتین گفت.
بعد از این اتفاق خانم «ایرن موسورا» با پایان بورسیه اش به آلمان بازگشت و تا قبل از انقلاب سه با دیگر موفق به دیدار با او شدم که متوجه شدم از همسر مسیحی خود جدا شده و با یک مسلمان پاکستانی ازدواج نموده است. بعداز انقلاب ارتباط مکاتباطی با او داشتم و یکی از نگرانی هایم انتخاب مذهب توسط ایشان بود که نامه ای از وی به دستم رسید که در ابتدا نوشته بود اشهد ان لااله الاالله و اشهد ان محمد رسول الله و اشهد ان علی ولی الله و در ادامه از انقلاب اسلامی بسیار تمجید کرده بود و گفت آن را حفظ کنید که دنیا را تکان داده.
با خواندن این نامه بسیار خوشحال شدم که مذهب حقه شیعه را انتخاب نموده بود و نگرانیم برطرف شد. ارتباط مکاتبه ای ما تا دوسال قبل ادامه داشت و از آن به بعد دیگر خبری از ایشان ندارم.
انهای پیام/رهیافتگان