به روایت پروفسور کردوانی؛
دلایل بحران آب ایران/از خشکی تالاب گاوخونی تا زایندهرود
پدر علم کویرشناسی ایران دلایل بحران آب در کشور و راهکارهای خروج از این وضعیت را تشریح کرد.
به گزارش اصفهان شرق، مسئله آب کشور به ویژه زایندهرود این روزها با مشکلات عدیدهای مواجه شده است که اگر در سطح ملی به آن رسیدگی نشود فاجعههای بسیاری را به وجود خواهد آورد و زندگی میلیونها ایرانی به خطر خواهد افتاد.
اصفهان، زایندهرود و تالاب گاوخونی 3 کلید واژهای هستند که این روزها بحث بر روی آنها بسیار است، اصفهان با خشکسالی شدید مواجه شده و سد زایندهرود خالیتر از آبی است که بتوان برای شرب و کشاورزی و حتی صنعت از آن استفاده کرد.
این روزها تالاب گاوخونی به حدی خشک است که شاید بتوان از این پس آن را کویر گاوخونی نام برد چرا که این تالاب زیبا همچون کویری در شرق استان اصفهان دل هر شهروند و گردشگری را به درد آورده که در آینده خشکی این تالاب سبب مشکلات و تهدیدهایی خواهد شد.
برای پیداکردن راهکار خروج از این وضعیت نا امید کننده به سراغ پروفسور پرویز کردوانی چهره نام آشنای محیط زیست کشور رفتیم تا وی با تجربه و مهارتی که بر این حوزه دارد توضیحاتی ارائه کند، اینکه چه شد وضعیت آب کشور به ویژه زایندهرود اصفهان به اینجا رسیده است.
* وضعیت فعلی زایندهرود از چه زمانی نشأت میگیرد؟
کردوانی: ما تا سال 1327 مدیری برای آب نداشتیم یعنی هیچ سازمان و وزارت خانهای برای آب نداشتیم، آن زمان چاه نبود هرکس هم میتوانست آب از رود برداشت کند به شرط اینکه مزاحمتی برای بالادست و پایین دست نداشته باشد.
در سال 1327 بنگاه مستقل آبیاری درست شد، این شد که همین بنگاه در سال 1330 به کشاورزان اصفهان به خصوص کشاورزان شرق اصفهان (مثل هرند و هاشمآباد و ورزنه که به سمت باتلاق گوخونی است) اعلام کرد که پول بدهید تا برای شما حقآبه در نظر بگیریم چون آن زمان شغل مردم کشاورزی بود.
چون راه کشاورزان دور بود آنهایی که در غرب اصفهان بودند به دلیل مسافت طولانی آب به آنها نمیرسید این شد که از آبی که به سمت باتلاق گاوخونی میرفت گاهی کشاورزان آب برداشت میکردند.
کشاورزان برای داشتن حقآبه 25 هزار تومان پرداخت کردند
* بنگاه مستقل آبیاری برای دادن حقآبه به کشاورزان شرق اصفهان چه مبلغی دریافت کرد؟
کردوانی: این بنگاه به کشاورزان اعلام کرد مبلغ 25 هزار تومان پرداخت کنید یعنی هر حدهای آب میخواهد 25 هزار تومان پرداخت کند، آن زمان 25 هزار تومان پول هنگفتی بود به اندازهای که آن زمان هر فرد با این پول میتوانست 2 خانه 300 متری بخرد.
از این رو در قبال پرداخت 25 هزار تومان قرار شده بود که بنگاه مستقل آبیاری یک نهر به آن روستا بدهد، کشاورزان این مبلغ را پرداخت کردند در واقع این شد کشاورزان کشت خود را آغاز کردند و آبی که از زایندهرود میرفت (سد زایندهرود هنوز آن زمان نبود) مقدار موردنیاز آن توسط کشاورزان برداشت و آب مازاد هم به باتلاق گاوخونی میریخت.
آن زمان صنعتی در اصفهان نبود تنها ذوبآهن بود، شهر هم کوچک بود. انقلاب که شد گفتند کشاورزی را در تمام ایران توسعه بدهیم که خودکفا شده و از لحاظ مواد غذایی به کشور آمریکا وابسته نباشیم اما بلافاصله پس از این ایده گفتند که کشورهای خارجی با صنعت توسعه پیدا کردند که بهتر است ما هم همین کار را بکنیم پس از توسعه صنعت، شهرها هم توسعه پیدا کردند و مدارس و بیمارستانها و دانشگاهها تأسیس شدند.
این شد که مصرفکنندگان آب صنعت، کشاورزی و شرب شدند که این کار سبب کم آمدن آب میشد. در این راستا شروع به ساختن سد زایندهرود کردند.
احداث سد و لوله کشی عامل عقبرفتگی شهرها شد
* چرا باتلاق گاوخونی خشک شد؟
کردوانی: گفته بودند باید مصرف آب را اولویت قرار دهیم (مانند خانوادهای که وضعیت نامناسبی دارد و قصد دارد برای فرزندان اولویت قائل شود)، همین اولویت در مصرف آب کارها را خراب کرد از این رو طرفداران محیط زیست بر این معتقدند که سد زایندهرود سبب شد تا باتلاق گاوخونی خشک شود اما باید گفت اینگونه نیست و نحوه مدیریت سد سبب شد که گاوخونی با این وضعیت مواجه شود.
در گذشته بنگاه مستقل آبیاری داشتیم سپس به وزارت آب و برق و در جمهوری اسلامی به وزارت نیرو تبدیل شد، وزارت آب و برق و نیرو شروع به مدیریت آب کردند که همه تاکنون مدیریت نادرستی داشتند و این شد که اکنون با این مشکلات مواجه شدهایم.
برخی گفتند در کشورهای پیشرفته 3 تکنولوژی وجود دارد که اگر استفاده کنیم تا زمانهای طولانی از وجود آب بینیاز خواهیم شد این 3 تکنولوژی شامل حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق موتوری در روستاها بود(زمان رژیم گذشته).
در گذشته قناتهایی وجود داشت که 30 سال طول میکشد تا یک مقنی به آب برسد ولی با حفر چاه به دلیل مکانیزه بودن 20 روز دیگر به آب میرسیدند در این راستا وزارت آب و برق و سپس نیرو چنان پروپاگاندایی پیش رفتند و مردم را تشویق کردند که تا میتوانید از این وسیله جدید استفاده کنید و سر کوچهها هم تابلوهای شرکتهای حفاری نصب شده بود.
دومین تکنولوژی، سد و کانال کشی بود در گذشته سدهای بسیاری داشتیم ولی آب سد فقط با شیب هدایت میشد و در آن زمان لولهکشی و پمپاژ نبود که از آن استفاده کنند ولی با تکنولوژی جدید اقدام به ساخت سد و لولهکشی و پمپاژ کردند تا عامل توسعه برای شهرهای دیگر باشد که در اصل عامل “عقب رفتگی” شد.
اروپاییها جمعآوری آب با کاسه و کوزه را نشان از متمدن نبودن ما میدانستند
سومین تکنولوژی شیر و شیلنگ بود که اروپاییها این اقدام را در 170 سال پیش کشف کرده بودند، آن زمان آنها آب را بر روی پشت بام جمع میکردند ما با سطل و گاری و کوزه آب را منتقل میکردیم که اسم این شیر و شیلنگ را سمبل تمدن نامگذاری کردند و ما که با کوزه و کاسه و خر آب منتقل میکردیم متمدن نبودیم و آنها متمدن بودند و اکنون کاری کردیم که سمبل تمدن سمبل عقب رفتگی ما شده و اکنون ما آب نداریم.
از این رو زمانی که رؤسای جمهور و استانداران و مسئولان دیگر روی کار آمدند قصد توسعه کشاورزی و صنعت و دانشگاهها و… را داشتند اما نگفتند راه درست استفاده از توسعهیافتگی چیست مانند ماشین که خوب است اما زمانی که راه استفاده صحیح از ماشین را ندانیم تبدیل به بدترین وسیله برای ما میشود.
بنابراین تمام مسائلی که اکنون برای آب به وجود آمده است در مرحله نخست خود مدیران (وزارت آب و برق و نیرو با کمک نمایندگان مجلس به جهت پارتی بازی) انجام دادند.
همچنین با وجود اینکه اکنون آب چندانی در کشور وجود ندارد دولت و برخی دیگر ارگانها برای اینکه به مردم بفهمانند که کار میکنند اقدام به افتتاح طرحهای مختلف از جمله طرحهایی که نیاز به آب بسیار دارند، میکنند در حالی که مقدار آب ما ثابت است.
* مقدار آب هر کشور و منطقه به چه موضوعی بستگی دارد؟
کردوانی: مقدار آب هر کشور و منطقهای به میزان بارشی که به سطح آن میبارد بستگی دارد، بارندگیها براثر گرم شدن کره زمین کم شده است. کشورهایی مانند اروپای مرکزی، آلمان و انگلیس میزان بارندگی بیشتری داشتند. در فرانسه بارشها بیشتر شده و شهرهایی که بارندگی کمی داشتند مانند اصفهان و گرمسار کمتر شده و اینکه برخی میگویند اصفهان 15 ساال است در خشکسالی به سر میبرد درست نیست چرا که ما همیشه در کمآبی به سر میبریم.
* در آن زمان استانداران و یا دیگر مسئولان برای مدیریت آب اقدامی نکردند؟
کردوانی: استانداران آن زمان بر این باور بودند که باید صنعت و کشاورزی در اصفهان توسعه پیدا کند که این کار را هم کردند و تنها به صنایع کوچک هم راضی نبودند بلکه صنایعی همچون فولاد و پتروشیمی را میخواستند این شد که در مناطقی مانند سیرجان که سد گُلگهر آن 120 میلیمتر میزان دارد، صنایع بزرگ معدن و صنعت درست کردند در صورتی که این صنایع را کشورهای خارجی در کنار دریا درست کردند نه منطقهای مانند سیرجان و رفسنجان که حدود 150 میلیمتر بارندگی دارد.
اصفهان هم در شعاع 50 کیلومتر شروع به احداث صنایع کرد، در اصفهان از قسمت شمال به غرب، به جنوب و به شرق حرکت کنیم به شعاع 50 کیلومتر صنعت دارد. همچنین شهر اصفهان توسعه پیدا کرد و آپارتمان سازی شد.
جویها را در اصفهان به عنوان مادی نامگذاری کردند که عامل توسعه است این شد که آب کم آمد و پس از اینکه قصد اولویتبندی داشتند و وزارت نیرو اولویت معرفی کرد در مرحله نخست آب شرب (شهر)، دوم صنعت و سوم اگر آب اضافه آمد برای کشاورزی در نظر گرفته شد و برای تالابها هم آن زمان میگفتند آب هدرمیرود.
نمایندهها میگفتند آب به جای آنکه به تالاب بریزد و هدر برود به مردم و صنعت میدهیم سپس گفتند تالابها منشأ پشه و مالاریا است این شد که تالاب گاوخونی خشک شد.
مدیریت ناصحیح در مصرف آب تالاب گاوخونی را خشک کرد
*برخی عنوان میکنند سد زایندهرود، باتلاق گاوخونی را خشک کرد، درست است؟
کردوانی: اینکه طرفداران محیط زیست اکنون میگویند باتلاق گاوخونی را سد خشک کرد اینگونه نیست اتفاقاً اگر مدیریت آب صحیح بود با ساخت سد هم میتوانستیم باتلاق و کشاورزی و شهر و صنعت را داشته و اختلافی بر سر آب نداشته باشیم.
اکنون من 87 سال سن دارم و 52 سال هم استاد دانشگاه هستم، بارها قبل و بعد از اینکه سد احداث شود به منطقه گاوخونی سفر کردم و از گاوخونی به سمت کاروانسرای خرگوشی و از آنجا به خلیلآباد و سپس به استان یزد سفر کردم. آن زمان که سد احداث نشده بود با ماشین میتوانستیم از روی باتلاق عبور کنیم به این دلیل که خشک بود و سالهایی که بارندگی کم بود آب به این منطقه نمیرسید و کشاورزان آبها را مصرف میکردند.
ولی سد که ساختند باتلاق میتوانست آب داشته باشد به این دلیل که مقداری از آب که کف رودخانه نفوذ میکرد و تبخیر میشد اغلب به باتلاق نمیرسید اما زمانی که سد ساختند آب در سد ذخیره و سد پرآب شد.
پس از آن سهم باتلاق را رد و آب را جاری میکردند تا به سمت شرق اصفهان و روستاهای هرند، هاشمآباد، ورزنه و سپس باتلاق گاوخونی برسد از این رو سهم کشاورزان مشخص میشد.
* شما چه عاملی را سبب خشکی زایندهرود میدانید؟
کردوانی: در حال حاضر تعداد صنایع بسیار زیاد است به گونهای که چندی پیش اعلام کردند 50 درصد این صنایع تعطیل شدند و مابقی هم با ظرفیت 20 درصد کار میکنند اما همچنان با وجود بحران آب بازهم آب به صنایع تعلق میگیرد.
در این راستا باید گفت سد زایندهرود سبب خشکی باتلاق گاوخونی و بیآبی کشاورزان نشد بلکه توسعه شهرها و صنایع و نیز اولویت قرار دادن این مسائل سبب خشکی باتلاق گاوخونی شد.
حدود 4 سال پیش وزارت نیرو اعلام کرد که آبی وجود ندارد که بتوانیم در اختیار کشاورزان شرق اصفهان بگذاریم، از این رو وزارت نیرو برای جلوگیری از ضرر کشاورزان “طرح نکاشت” را برای کشاورزان در نظر گرفت تا پولی که از درآمد زمین کشت داشتند به آنها پرداخت شود.
در ابتدا به کشاورزان اعلام کردند در ازای هر هکتار 3 میلیون تومان خسارت نکشت به آنها پرداخت میشود که با اعتراضاتی مواجه شد که استاندار مبلغی به آن اضافه کرد و این شد که کشاورزان قبول کردند سال اول محصولی کشت نکنند و خسارت نکاشت را دریافت کنند اما سال دوم کشاورزان دیدند اگر اینگونه ادامه پیدا کند شغل کشاورزی دیگر برای آنها فایدهای نخواهد داشت در این راستا گردهم آمدند تا تکلیفشان روشن شود.
پس از آن دولت که اعتراضات متعدد کشاورزان را دید به آنها اعلام کرد که آب در اختیار کشاورزان قرار میدهد اما به این صورت که هرگاه کشاورزان اعتراضی داشتند دولت اعلام میکرد که به زودی آب در اختیار کشاورزان قرار میدهد اما صبر کرد تا فصل زمستان برسد و بارندگی شده و آب سد بیشتر شود.
از این رو در زمستان آن سال آب در اختیار کشاورزان قرار دادند که آب به حدود 80 سنگ تعلق گرفت نه همه کشاورزان در حالی که برای کشت گندم باید از مهرماه در اختیار کشاورزان قرار میگرفت.
* آبی که در فصل زمستان به کشاورزان تعلق بگیرد طبیعتاً مشکلاتی را برای آنها به وجود آورده بود از جمله این مشکلات چه بود؟
کردوانی: اگر در فصل زمستان آب در اختیار کشاورزان تعلق بگیرد زراعت آنها اصطلاحاً کُرپه میشود، در کشاورزی معمولاً گفته میشود زراعت را هَراکِش کنید چرا که گندم در شرایط آب و هوایی اصفهان 9 ماه دوره دارد، همچنین در ماه دوم پاییز محصول وَرکش میشود که از لحاظ علمی گفته میشود کشاورزی در ماه سوم صورت نگیرد چرا که کشاورزی کرپه میشود به این دلیل که محصول گندم بعد از عید به دست میآید و چون عمر کوتاهی دارد قد کوتاهی هم خواهد داشت.
از این رو آبی که در آن سال به کشاورزان اصفهانی تعلق گرفت در فصل زمستان و یخبندان بود، اولاً آب کافی در اختیار کشاورزان قرار ندادند و آب در اختیار تعداد اندکی از کشاورزان قرار دادند و به دلیل یخبندان بودن بسیاری از بذرها رشد نکرد همچنین تنها یک مرحله آب در اختیار کشاورزان قرار دادند در صورتی که قبل از عید باید 3 مرحله آب از جمله خاکآب، شکرآب و یخاب در اختیار آنها قرار میداد ولی به کشاورزان اصفهانی تنها مرحله یخاب تعلق گرفت.
همچنین بعد از عید هم باید 4 مرحله آب در اختیار کشاورز قرار دهند تا زراعت به درستی صورت بگیرد که بعد از عید هم یک مرحله آب به آنها دادند که وزارت نیرو هم اعلام کرد به دلیل کشت بهاره این آب را به آنها داده است در صورتی که به دلیل کشت محصول پاییزه سال قبل این آب را در اختیار آنها قرار داده بود.
در سال 96 نیز مدیرعامل شرکت منابع آب ایران چندی قبل که برف و بارندگی صورت نگرفت اعلام کرد که از آن جایی که منابع آب کشاورزی بیشتر از برف است و بعد از عید برفها آب شده و تنها رودها و نهرها آبدار میشوند آب کشاورزی در اختیار کشاورزان قرار نمیدهیم.
این شد که برف و بارانی نبارید و آبی در اختیار کشاورزان قرار ندادند این شد که در روستای ورزنه انتهاییترین روستای زایندهرود کشاورزان گردهم آمدند تا فکر چارهای برای محصولات خود داشته باشند.
* دلیل نامگذاری زایندهرود به این نام چه بوده است؟
کردوانی: به این دلیل که زایندهرود به 2 صورت داریم یکی در رابطه با رودهایی که در شرق ایران یعنی سیستان و بلوچستان است که به پاکستان و افغانستان میریزد که در اینجا رودهایی وجود دارد که آب در چالههایی میریزد که در این چالهها ریگ وجود دارد این سبب نشست آب نمیشود و آب در مکانهای دیگر باز در چالههایی ظاهر میشود این جایی که آب دیده نمیشود و چالهها پر میشود و دیگر با بالا آمدن آب چالهها مشخص نیستند گفته میشود آب زایش میکند.
زایندهرود به اینگونه نیست چرا که منبع آب زایندهرود تنها بارندگی و احداث سد نبوده بلکه در طول مسیر از دامنه ارتفاعات آب در زایندهرود میریخت و چون این آب دیده نمیشد گفته میشد آب از زیر زمین میزاید.
حفر چاهها عامل کم آبی زایندهرود
* اینگونه که عنوان کردید، یکی از منابع آب زایندهرود آبهای زیرزمینی بودند پس اکنون چه بلایی بر سر آبهای زیرزمینی آمده است؟
کردوانی: بله، یکی از منابع آب زایندهرود آبهای زیرزمینی بود اما آنقدر در پایین دست زایندهرود چاه زدند که این چاهها آب زایندهرود را میمکید و یکی از دلایل کم آب شدن زایندهرود همین چاهها شددند.
در حال حاضر به دلیل برنامه تعادل بخشی وزارت نیرو قصد بستن چاههای غیرمجاز و آب کشاورزی را دارد و آب چاههای مجاز را نصف میکند تا از سال آبی امسال تا سال آبی سال دیگر با این مقدار آب زندگی کنند.
زایندهرود هیچگاه احیا نخواهد شد
*در جایی گفته بودید زایندهرود هیچگاه دیگر احیا نمیشود؟ چرا این دلیل را مطرح کردید؟
کردوانی: به این دلیل که سال به سال با گرم شدن کره زمین مناطقی که بارندگی آنها کم بوده کمتر میشود و مناطقی که بارندگی بیشتری داشتند بیشتر میشود، سال های بسیاری است که با گرم شدن کره زمین بارندگی شهری همچون اصفهان کمتر شده است.
زمانی که بارندگی زیاد بود کوهها پوشش گیاهی و چشمهسار داشتند این سبب میشد که آب در کوه نفوذ کند و به صوت آب زیرزمینی باشد و مراتع تقویت شود از این رو این شد که کم کم مراتع و علفها از بین رفتند.
شرایط زایندهرود به صورتی بوده که حوضه آبخیز بلوطها خشک شده و آفت گرفته است و پوشش گیاهی و علفی زمینها براساس چرای دام از بین رفته است و بارندگی کم و حفر چاههای غیرمجاز آب زاینده رود روز به روز کمتر میشود.
سد زایندرود اگر تا 50 سال آینده به صورت معمولی دارای آب باشد به دلیل بازنشدن هرساله دریچه پایین سد و انجام ندادن شستوشوی هیدرولیک سد و تجمع گل و لای و رسوب مشکلاتی را متوجه این سد و دیگر سدها میکند در صورتی که اگر این کار را انجام میدادند عمر سد طولانیتر میشد.
*دلیل اینکه هر ساله عملیات هیدرولیک سد انجام نمیشود، چیست؟
کردوانی: شاید یکی از دلایلی که شستوشوی هیدرولیک انجام نمیدهند این است که با انجام این کار آب پشت سد به همراه گل و لای و رسوبها به صورت کامل خارج شده و دیگر آبی برای صنعت و کشاورزی و شرب باقی نمیماند در صورتی که عمل هیدرولیک یکی از اقدامات در راستای مدیریت سد است و باید گفت افزایش مقدار رسوبات در مخزن، سبب کاهش عمر مفید سدها و کاهش استفاده از آنها میشود.
با نبود آب در 50 سال آینده چه خواهید کرد؟
* در زمینه آب شرب و صرفه جویی این بخش از آب چه توصیهای به مصرف کنندگان دارید؟
کردوانی: باید به مصرف کنندگان گفت با این وضعیت استفاده از آب و اینکه وزارت نیرو نمیتواند هر ساله گل و لای را از سطح سد پاک کند بنابراین 50 سال دیگر آبی برای اصفهان باقی نخواهد ماند و اصفهان مانند روزی میشود که هنوز سد زایندهرود احداث نشده بود، در صورتی که سد پر شود به دلیل وجود کانالها و هتلها و رستورانها در مسیر سد همه نابود خواهند شد و در حقیقت باید گفت اگر سد پر شود بلای جان مردم میشود.
باید به مردم، صنعت و سازمان آب هشدار داد که با همین مقدار آبی کمی که در اصفهان است چندین سال آینده با پرشدن سد چه خواهید کرد؟ چرا که سال به سال به رسوب موجود در سد افزوده میشود همچنین به دلیل نبود بارندگی کافی جنگلها و پوششهای گیاهی از بین رفتند و فرسایش خاک رخ داده است. در صورتی که اگر زمین دارای پوشش گیاهی باشد گل و لای کمتر وارد سد میشود.
به گفته پدر علم کویرشناسی راهکار نجات از بیآبی در اصفهان تقسیم بندی صحیح آب در بخش شرب، صنعت و کشاورزی اصفهان است تا مردم و صنعت و کشاورزان با تقسیم بندی آب نه تنها ضرر نکرده بلکه بیش از پیش شاهد تولید در کشاورزی و چرخش صنعت باشند.
انتهای پیام/تسنیم