«خ» مثل خانواده در سایه «خ» مثل خانههای مجردی
قشری که بیشترین آسیب را در «هم باشی» متحمل میشود دخترانی هستند که پس از مدتی با سرخوردگی، تنهایی و احساس از دست رفتن عزت نفس و تحقیر مواجه میشوند.
به گزارش اصفهان شرق، سمیه موسوی، کارشناس مسائل خانواده؛ یکی از آسیبهای تقریباً نوپدید که به عامل هشداری برای خانوادهها در جامعه ایرانی تبدیل شده، انتخاب زندگی مجردی توسط بخشی از جوانان است.
زندگی مجردی و خانه مجردی در کشور ما چندان پسندیده و پذیرفته نیست و اگر از قشر محدودی که برای کار و تحصیل مجبور به زندگی در این نوع از خانهها هستند بگذریم، معمولاً روابط بیقید و بند و خوشگذرانی همراه با خانه مجردی در ذهن تداعی میشود.
گسترش این نوع از خانهها علاوه بر کاهش آمار ازدواج به افزایش آسیبهای اجتماعی دامن میزند، چرا که تأثیر مستقیم بر بروز رفتارهای نامتعارفی مثل روابط غیراخلاقی و نامشروع، مصرف مواد مخدر، روانگردانها و مشروبات الکلی دارد.
«هم باشی» که به غلط در جامعه ما نام «ازدواج سفید» بر آن گذاشتهاند محصول همین خانههای مجردی است که در آن دو نامحرم بدون عقد در یک خانه مشغول به زندگی میشوند.
اینکه چرا پدیدهای غیراخلاقی همچون «هم باشی» در میان جوانان ایرانی رواج پیدا کرده و با گشتی در فضای مجازی مثل اینستاگرام وفور این سبک از زندگی را مشاهده میکنیم، به ماجرای تغییر سبک زندگی خانوادهها برمیگردد. زمانی که خانوادهها به بهانه مدرنگرایی و نوگرایی و در اصل تحت تأثیر نفوذ رسانههای غربگرا، نظارت درستی بر دختران و پسران جوانشان ندارند و به آنها اجازه میدهند که بدون محدودیت در این خانهها به روابط بدون قیدوبند بپردازند، جوانان نیز به جای ازدواج، «هم باشی» را انتخاب میکنند که تعهدی در آن نداشته باشند و هر زمان بخواهند از آن خارج شوند، مسئله ای که آسیب زیادی به بنیان خانواده ایرانی و ازدواجهای رسمی وارد میکند.
در این میان قشری که بیشترین آسیب را متحمل میشوند دخترانی هستند که پس از مدتی«هم باشی»با سرخوردگی، تنهایی و احساس از دست رفتن عزت نفس و تحقیر مواجه میشوند و آنها را از شروع یک زندگی سالم و تشکیل یک خانواده آرام باز میدارد. دخترانی که میتوانند هرکدام به تربیت فرزندانی ارزشمند برای جامعه بپردازند، درگیر روابطی میشوند که میتواند گاهی تمام آینده آنها را به تباهی بکشاند و تباهی آینده یک دختر به معنای تباهی یک خانواده است.
استقلالطلبی جوانان، سخت الوصول بودن شرایط ازدواج، افزایش طلاق و زنان مطلقه، تغییر سبک زندگی تحت تأثیر فضای مجازی آلوده و زنجیرههای ماهوارهای با ترویج سبک زندگی غربی، فاصله گرفتن عاطفی و فکری فرزندان از والدین، عدم درک متقابل والدین و فرزندان و فاصله گرفتن جامعه به طور کلی از اعتقادات و ارزشهای دینی و بیتوجهی به اصالت و نجابت و بنیان خانواده و چندین عامل دیگر همه دست به دست هم میدهند تا جامعه را به سمت «هم باشی» وسیعتر و ضعف بیشتر نهاد خانواده پیش ببرند.
تحکیم بنیان خانواده و تقویت پیوندهای عاطفی و خانوادگی با استفاده از آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم به اعضای خانواده، تقویت ارزشهای فرهنگی جامعه، تولید و بازتولید ارزشهای مثبت، تأکید بر آموزش آموزههای دینی به شیوه ای جذاب، امروزی و جامعه پسند برای پیشگیری از نفوذ فرهنگ و سبک زندگی غربی، آموزشهای مستقیم و غیرمستقیم به جوانان پیرامون مهارتهای زندگی، ازدواج و پیش از ازدواج برای کاهش میزان طلاق و تقویت مهارتهای فردی و شخصیتی مثل تعهد و مسؤولیت پذیری و همدلی و واقعگرایی همگی میتواند در کاهش این پدیده شوم اجتماعی تأثیرگذار باشد.
در این میان نقش مسؤولان در بسترسازی و فراهم کردن شرایط برای متخصصین به ویژه متخصصین حوزههای خانواده و سلامت روان برای آموزش خانوادهها قبل از ازدواج، بعد از ازدواج و بهویژه زمانی که فرزندان کوچک دارند، میتواند سهم بزرگی در کاهش آسیبها و تربیت مفید و ارزشمند نسلهای آینده داشته باشد. امید است مسؤولان با دقت و حساسیت بیشتری به این آسیب و اثرات مخرب آن بر بافتهای ارزشمند جامعه توجه داشته باشند و اقدامات مؤثرتری از جانب آنان شاهد باشیم.
انتهای پیام/ فارس