غبار فراموشی بر قطعه ای از تاریخ؛
«بازی های بومی محلی» گنج پنهان در تاریخ محمدآباد جرقویه/ گزارش
شرق اصفهان از تاریخ بازی های بومی و محلی مستثنی نبوده و مملو از گنج های نهفته ای در رگ و ریشه شهرها و روستاهای منطقه است که وظیفه متولیان امر فرهنگی در حفظ آنرا سنگین تر می کند.
به گزارش اصفهان شرق، کشورهایی مانند ایران که دارای تاریخ و فرهنگ کهن هستند دارای ثروت نهفتهای به نام میراث ناملموس و سرمایههای بین نسلی هستند که این میراث ناملموس شامل موسیقی، بازیهای محلی، ورزشهای بومی، پوشش جوامع محلی و هنر و معماری است.
شرق اصفهان نیز از این تاریخ مستثنی نبوده و مملو از گنج های نهفته ای در رگ و ریشه شهرها و روستاهای منطقه است که وظیفه متولیان امر فرهنگی را سنگین تر می کند.
بازیهای محلی و ورزشهای بومی بخشی از میراث ناملموس کشورمان هستند و باید بیش از این به آن بها داده شود.
شهر محمدآباد جرقویه توان هنگفتی از این تاریخ دارد و به این دلیل وظیفه خود دانستیم تا با گفتگو بزرگ مردان این شهر تاریخی با انواع بازی های محلی این شهر آشنا شویم.
عنوان بازی چِل و چِفتک
حاج حسین، پیرمرد محمد آبادی با اشاره به اینکه روزگار قدیم همین دیوار قلعه محمدآباد نیز محلی برای بازی های شاد و مفرح برای ما بود، گفت: بازی های بسیاری مانند بازی چِل و چِفتک در بین جوانان قدیم معروف بود و هر یک اهدافی را دنبال می کرد.
وی اظهار کرد: هدف و نتیجه گیری این بازی، افزایش هماهنگی بین چشم و دست و ایجاد همکاری و رابطۀ دوستی بین نوجوانان بود و سعی می شد تا در محیط های باز بیشتر به آن پرداخته شود.
وی با اشاره به روند این بازی بیان کرد: در این بازی 3 الی 4 تکه سنگ یا آجر به فاصله 20 الی 30 سانتی متر از هم دیگر روی زمین قرار می گیرد و یک تکه چوب روی آن قرار داده می شود، بچه ها ب دو گروه تقسیم می شدند یک گروه پشت آجرها قرار می گرفتند و یک نفر از اعضای گروه با چوب بزرگتری زیر چوبی که روی آجرها قرار دارد، می زند، وقتی که چوب کوچک بلند شد باید سریعاً دوباره با چوب بزرگتربه آن ضربه می زدند و به طرف مقابل پرتاب می کردند. اگر گروه مقایل چوب را در هوا می گرفت برنده محسوب می شدند و باید جای گروه ها عوض شود ولی اگر گروه مقابل چوب را نگرفت و چوب روی زمین افتاد یک نفر از گروه چوب را به طرف چوب بزرگ که طرف مقابل روی آجرها می گذارد پرتاب می کند؛ اگر به آن خورد، یک نفر از گروه الف که در ابتدا چوب را پرتاب کرده بود از بازی خارج می شود و اگر به آن نخورد، بازی مثل قبل ادامه پیدا می کند.
عنوان بازی اندر و کنار
محمد علی ایروانی یکی دیگر از جوانان قدیم شهر محمدآباد با اشاره به اینکه بازی ها بخشی از فرهنگ شهر را می ساختند، گفت: در گذشته فضای مجازی مشهور نبود و بازی ها شادی های مداومی را برای مردم به ارمغان می آوردند.
وی با اشاره به بازی اندر و کنار به اهداف بازی اشاره کرد و تصریح کرد: هدف از این بازی تقویت حواس، دقت و ایجاد شور و نشاط در اعضاء است.
این جوان باتجربه دیروز به شرح بازی پرداخت و تصریح کرد: بچه ها حلقه وار می نشینند و یک نفر به عنوان سرگروه انتخاب می شود؛ سه گروه عبارت (اندر و کنار و دوغستون، کاسه رو بیار ماست بستون) را می خواند و دستان خود را به دستان یکی از بازیکنان نزدیک می کند و وانمود می کند که گل را در دستان او گذاشته است؛ وقتی این کار با یک یک افراد انجام شد، سرگروه می گوید: «دو منی دومنی دومنی کی؟» و به طرف یکی از افراد اشاره می کند. فرد مورد اشاره باید دارندۀ گل را از بین افراد دیگر شناسایی کند، اگر موفق شد و گل را پیدا کرد سرگروه می شد و در غیر اینصورت بازی ادامه پیدا می کند و همان سرگروه قبلی بازی را اداره می کرد.
عنوان بازی شیشه بابا شکسته
خانم معتمدی با بیان اینکه بازی ها بر رشد روان کودکان قدیم تاثیر خوبی داشت، تاکید کرد: در قدیم سعی می شد تا هر رده سنی بر حسب موقعیت خودشان رو به بازی هایی با امنیت روانی بالا ببرند برای مثال بازی دختران و پسران متفاوت بود ولی امروز با گسترش موبایل ها پدران و مادران از بازی ها سردر نمی آورند.
وی با اشاره به اینکه شور و نشاط و کلمات زیبا در روحیه بچه ها تاثیر می گذاشت، اشاره ای به بازی شیشه بابا شکسته کرد و گفت: هدف این بازی برآورده کردن نیازهای روانی و ایجاد و شور و نشاط در بین اعضای بازی بود.
معتمدی با توجه به اینکه کودکان در بازی ها به ایفای نقش می پردازند به شرح کامل بازی مذکور پرداخت و تصریح کرد: بچه ها دایره ای را تشکیل داده و با هر بار باز و بسته شدن دایره این شعر را می خواند «ما گلیم ما سنبلیم ما غنچه های نو گلیم باز میشیم بسته میشیم» در این حین یک نفر از بچه ها که خارج از دایره قرار دارد جلو می آید و می پرسد آهای گل ها دختر منو ندیدید؟ بچه ها اسم یک نفر را می گویند: نه نه نه ندیدیم و آن فرد بر می گردد. در همین لحظه یک نفر دیگر می آید و وسط دایره نشسته و شروع به گریه می کند. بچه ها که در حال خواندن شعر و چرخیدن هستند، فرد قبلی را صدا می زنند و می گویند: بیایید بیایید دخترتون اومده. فرد قبلی می آید و دختر را بغل کرده، می گوید بابا اومده دختر می پرسد چی چی آورده؟ مادر: گل و گیره آورده، پشت آیینه برو بردار ولی مواظب باش شیشه بابا رو نشکنی؛ دختر می رود و پس از مدتی بر می گردد و در گوش همه بچه ها چیزی می گوید به نفر آخر که می رسد، همگی بلند داد می زنند: وای وای شیشه بابا رو شکسته و با خنده و شادی او را دنبال می کنند و او را گرفته و به شوخی کتک می زنند.
بازی چاله بادام
عرب مومنی پیرمردی خوش چهره در پاسخ به بازی های محلی به بازی چاله بادام اشاره و گفت: بازی قدیم به نوجوان و جوان درس زندگی می داد برای مثال بازی چاله بادام به غیر از اینکه نشاط و هیجان زیادی داشت، به اعضا تحمل شکست پذیری و پایبندی به مقررات را آموزش می داد.
وی با ذکر برخی اشعار قدیم که موقع بازی می خواندند به این گونه بازی را شرح داد: بچه ها یک چاله کوچک ایجاد می کردند و در فاصلۀ 3 متری آن می ایستند و با دست هایشان (ورز به من که یا علی می گویند) و دست هایشان را از پشت سر به جلو می آوردند تا یک فرد به عنوان نفر اول انتخاب شود؛ سپس بادام هایی که هر کدام از بچه ها دارد جمع شده و به نفر اول داده می شود، او بادام ها را از فاصلۀ 3 متری پرتاب می کند و بادام هایی که داخل چاله می افتد مال خود او می شود؛ در آخر نیز فرصت دارد یک سنگ بر دارد و به طرف بادام هایی که بیرون از چاله افتاده است پرتاب کند و اگر به هر کدام از آنها خورد، مال خودش می شود و پس از این کار به آخر صف می رود و نوبت به دو نفر بعد می رسد و بادام هایی که بیرون از چاله است به دو نفر بعد داده می شود؛ این کار ادامه پیدا می کند تا بادام ها تمام شود و هیچ بادامی باقی نماند.
خانم ایروانی یکی دیگر از جوانان قدیم شهر محمدآباد گفت: برای انجام بازی گوی و میدان، گروهی از نوجوانان در یک میدان جمع می شوند و یکی را از میان خود به استادی انتخاب می کردند، استاد گویی بافته شده از نخ را با به کارگیری یک چوب دستی به هوا پرتاب می کند و در طرف مقابل هر کدام از نوجوانان که توانست گوی را در هوا بگیرد جای استاد را می گیرد و بازی ادامه داشت.
وی با اشاره به هدف این بازی خاطرنشان کرد: ایجاد شادی و نشاط و پیوند دوستی در بین نوجوانان، یکی از اهداف این بازی قدیمی بود.
به گزارش اصفهان شرق، بازی های محلی که روزگاری نشاط و هیجان را به نوجوانان و جوانان هدیه می کرد، مملو از آموزش های اجتماعی به فرزندان ایران زمین بود ولی با گذر زمان، بازی های سالم قدیم، جای خود را به فضای باز مجازی و بازی های خشن برای کودکان معصوم داد. متولیان فرهنگی باید در این خصوص وارد عمل شده و با احیای بازی های قدیم، نشاطی سالم را به جامعه امروزی هدیه کنند.
انتهای پیام/ فاطمه معتمدی