متخصص طب سنتی
چهره مخدوش طب سنتی با نسخه مدعیان دروغین اسلامی
رمضانی گفت: مواردی در طب سنتی وجود دارد که در طب جدید نیست و طب سنتی قادر به حل مشکلاتی است که طب جدید توان آن را ندارد.
به گزارش اصفهان شرق، این روزها در حالی درصد قابل توجهی از مردم به سمت طب سنتی گرایش پیدا کرده و به اطبا آن مراجعه میکنند که نظارت نکردن صحیح بر فعالیت برخی از مدعیان طب سنتی باعث شده تا گاهی اوقات خاطرات تلخی از طب سنتی در ذهن مراجعه کنندگان به طب سنتی باقی بماند.
نداشتن نظارت کافی بر مدعیان طب سنتی به همراه درمانهای خارقالعاده و عجیبی که این مدعیان تجویز میکنند، باعث شده تا چهره طب سنتی نزد مردم غبارآلود شود و شبهاتی پیرامون فعالیت آن مثل چرایی بازگشت به طب چند صدسال قبل و در کل، مضر یا مفید بودن آن مطرح شود.
در ادامه برای پاسخ به شبهات مطرح شده درباره طبسنتی به سراغ یکی از پزشکان این طب رفتیم.
در ادامه متن گفت و گوی تفصیلی با دکتر رمضانی متخصص طب سنتی در خصوص شبهات مطرح شده درباره طبسنتی میآید.
* از آنجا که در تصور عموم مردم طبهایی غیر از طب نوین و رایج، همه باهم یکی درنظر گرفته میشوند، لطفا از تفاوت طب اسلامی و طب سنتی برایمان بگویید.
رمضانی: طب سنتی برپایه طبی است که بعضی میگویند ریشهاش در ایران باستان است و بعضی دیگر عقیده دارند که ریشه آن در یونان باستان است، منابعی برای هر2 نظر موجود است و هرکدام هم برای خودشان استدلالاتی دارند.
طب سنتی بر پایه اخلاط بدن است
ریشه طب سنتی را در هرجایی که در نظر بگیریم این طب، طبی اخلاطی است؛ یعنی برپایه چهار خلط و رکن است بقراط و جالینوس جز اولین حکمای این سیستم طبی بودهاند البته کسان دیگری هم بودند اما، ما از این افراد متن و سند داریم.
یادگاری که ابنسینا از خود در طب به جای گذاشت
بعد از بقراط و جالینوس به ابنسینا میرسیم البته افراد دیگری مثل رازی هم وجود داشتند اما ابن سینا کاری ماندگار انجام میدهد و مطالب طبی را طبقهبندی میکند و آنها را در قالب کتاب قانون ارائه میدهد، این طبقهبندی مدون آموزشی، کامل و جامع، نظر شرق و غرب را جلب میکند و تا چند صد سال بعد در اروپا به عنوان متن معتبر پزشکی تدریس میشود.
بعد از ابن سینا نیز افرادی وجود داشتند، اما تلاشهایشان بیشتر بر پایه همان طبقهبندیها و یافتههای ابن سینا بوده است.
کتاب قانون ابنسینا منبع اصلی طب سنتی است
این سلسله تاریخی که توضیح داده شد و کتاب قانون ابنسینا، میشود طب سنتی و ایرانی که در حال حاضر در دانشگاههای علوم پزشکی به عنوان یکی از تخصصها تدریس میشود البته غیر از کتاب قانون ابنسینا منابع دیگری نیز موجود است که هر دانشگاهی برای خود معرفی میکند، اما در مجموع منبع اصلی همین کتاب است.
صحبتهای زیادی درباره سندیت احادیث طبی وجود دارد
طب اسلامی آیات و روایات را مدنظر قرار میدهد؛ در زمان ائمه(ع) بعضی متون جمعآوری شد اما بعدا این متون گم شدند و بعد از جای دیگری متنی که مشابه بود، پیدا کردند اما دقیقا مشخص نیست که این همان متن اصلی است یا خیر.
صحبت درباره سندیت داشتن یا نداشتن احادیث نقل شده از ائمه(ع) در باب طب اسلامی زیاد است، بعضی با احتمال بیشتری به معصوم ارجاع داده میشود و بعضی خیر، کسانی که طب اسلامی را پی گرفتهاند، روی همین متون کار میکنند و داشتههایشان از گردآوری و طبقهبندی این متون است.
این متون، متن آموزشی نیستند، چندین هزار روایت است که در واقع این دوستان خودشان آنها را طبقه بندی کرده و مطالب را از درونش استخراج میکنند.
* آیا افرادی که برروی طب اسلامی کار میکنند همان افراد طب سنتی هستند یا اینها از همدیگر جدا فعالیت میکنند؟ آیا طب اسلامی هم مانند طب سنتی در دانشگاه تدریس میشود؟
رمضانی: به هرشکلی وجود دارد و افراد با هم اشتراک دارند، قطعا بعضی افراد را سراغ داریم که هم در طب اسلامی کار میکنند و هم در طب سنتی و به هردو مکتب تا حدی آشنا هستند؛ گاهی افراد با تحصیلات دانشگاهی کار میکنند و گاهی بصورت خودجوش دنبال آن رفتهاند! ولی تقریبا میشود گفت طب سنتی دانشگاهی جز یک واحد درسی که به نام آموزههای اسلامی وجود دارد کاری به آیات و روایات ندارد. متن اصلی که طب سنتی به آن استناد میکند کتاب قانون ابنسینا است.
فعالیت کردن با داشتن مجوز فعالیت متفاوت است، طبق قانون بسیاری اجازه طبابت و زدن مطب ندارند؛ فارغ التحصیلان طب سنتی نیز بعد از گذارندن طرح مجوز تاسیس مطب پیدا میکنند.
در هر قشری مدعی طب سنتی وجود دارد
*بطور کلی به نظر میرسد فارغ التحصیلان طب سنتی صلاحیت بالینی و قانونی برای طبابت داشته باشند.
رمضانی: بله، فارغ التحصیلان دانشگاهی صلاحیت بالینی برای طبابت دارند؛ اما طب سنتی به شکلی است که همه و در هر قشری و با هر سطح سوادی ادعایش را دارند، خیلی ها در طب سنتی و همینطور طب اسلامی هستند که سواد کافی آن را ندارند.
*سوال اینجاست که کدام قانونی است طب اسلامی یا طب سنتی؟
رمضانی: ما رشته طب اسلامی که فارغ التحصیل رسمی داشته باشد و زیر نظر وزارت بهداشت فعالیت کند نداریم اما وزارت بهداشت طب سنتی را قبول دارد.
افرادی که بدون مجوز فعالیت میکنند دارای تشکیلات هستند
* افراد دیگری که غیر از افراد مجوزدار و تحت نظر وزارت بهداشت فعالیت میکنند، تشکیلات دارند؟
رمضانی: بله، بسیاری هستند که تشکیلات خودگردانی دارند؛ ولی اینطور نیست که زیر نظر وزارت بهداشت باشد.
وزارت بهداشت در نظارت کردن بر طب سنتی سلیقهای برخورد میکند
*آیا وزارت بهداشت با این افراد برخورد نمیکند؟
رمضانی: وقتی شما وارد بحث سیاست میشوید، یک وقت میبینید که اگر به عنوان مجری قانون بخواهید با تمام خلاف قانونها برخورد جدی کنید ممکن است با نیازهای جامعه یا با اعتقادات مردم در تضاد قرار گیرد.
بنظر کمی عواملی که روی برخورد کردن یا نکردن وزارت بهداشت تاثیر میگذارد متعدد است و ظاهرا صرف در نظر گرفتن قانون نیست و چیزهای دیگری را هم در کنارش مد نظر قرار میدهند.
حجامت چند سالی است که قانونی شده است ولی مواردی مثل زالو درمانی هست که جز همین طب سنتی قانونی است، ولی به خاطر حساسیتهایی که وجود دارد گاهی وزارت بهداشت با آن برخورد میکند؛ گاهی اوقات با فارغ التحصیلانی که طب سنتی دانشگاهی خواندند و تحصیلات تایید شده وزارت بهداشت داشتند نیز برخورد شده است اما از طرفی با کسانی که حتی پزشک نیستند، یعنی صلاحیت در دخالت در هیج امری از سلامت مردم را ندارند، برخورد نمیشود.
* تدیس طب سنتی از کی در دانشگاهها شروع شد؟
رمضانی: تا جایی که به خاطر دارم 12 سال است که به عنوان رشته تخصصی پزشکی در دانشگاهها وجود دارد البته قبل از اینکه به عنوان رشته دانشگاهی مطرح شود هم روی آن کار میشد.
طب سنتی مشکلاتی را حل میکند که طب جدید نمیتواند
* چرا طب سنتی در دانشگاهها به راه افتاد؟ برخی ادعا میکنند که در واقع اینکار برگشت به چند صد سال قبل و همچون دوباره اختراع کردن چرخ است.
رمضانی: وقتی به ماهیت طب سنتی نگاه میکنیم اینطور نیست، زمانی که اسم طب سنتی شنیده میشود، این تصور را برای کسی که ناآشناست ایجاد می کند که چرا به عقب برگردیم و روندی را طی کنیم که به همین نقطهای که طب جدید در آن قرار دارد میرسیم.
ولی بنده به عنوان کسی که هم طب سنتی و هم طب جدید را میشناسد برخی تفاوتها را میبینم؛ از این جهت که چیزهایی در طب سنتی وجود دارد که در طب جدید نیست و مشکلاتی را طب سنتی می تواند حل کند که طب جدید توان آن را ندارد، علت آن هم ساختار و چهارچوب نظری متفاوتی است که اینها دارند البته این حرف به معنی این نیست که تمام مطالبی که در طب سنتی وجود دارد صحیح است؛ اینها دو پاراردیم متقاوت هستند و فلسهشان از هم متفاوت است فلسفه طب سنتی به طبیعیات قدیم و نحوه نگرشی که در گذشته به انسان بوده برمیگردد.
وقتی ساختار فکری در پزشکی عوض شد برخی مطالب جاماند
از یک زمانی وقتی برخی کاستیها در آن طبیعیات دیده شد پارادیم جدید علم بوجود آمد که در آن بیشتر به سراغ تجربه رفتند و تجربه را مبنای همه درمان ها و تشخیص ها و غیره قرار دادند؛ با این اتفاق برخی چیزها جا افتاد، یعنی نکتههای مثبتی که در آن پارادایم فکری وجود داشت و کار میکرد و مشکلات حل میکرد فراموش شد؛ مثل اینکه از زاویهای به چیزی نگاه میکنید و بعد با 100 درجه تغییر دوباره به همان نگاه کنید، هردو زاویه دید برخی چیزها را میبینند و برخی چیزها را نه.
ما به دنبال آن مطالبی هستیم که در طب سنتی وجود دارد و در طب جدید نیست تا این نکات فراموش شده و مغفول را که قابلیت حل مشکلات بیماران را دارد، بکار بندیم.
انتهای پیام/خبرنگاران جوان