امیر کوهی
نوروز و استفاده از پتانسیل های آن
آنچه بر تو لازم است این است که سنت های باارزش گذشتگان را همواره به یاد آوری، از طرف دیگر، ایشان به شدت با سنت های غلط مثل بی عدالتی و تبعیض مبارزه می کنند…
امیر کوهی (کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث)/ وقتی شخصی از بیرون به سنتی از یک جمع نگاه می کند که آنها به انجام آن سنت اهتمام دارند، اولین سؤالی که برایش ایجاد می شود، چرایی و ریشه ی انجام آن سنت است که آیا خرافه است، یا نه یک ریشه ی قوی عقلانی دارد؟! در واقع دنبال مبنا برای آن سنت می گردد.
مقدمه اول: ریشه ی زمانی نوروز
مثلا شخصی را تصور کنید غیر ایرانی و غیر مسلمان که در ایام محرم وارد ایران شود با صحنه هایی برخورد می کند که همین سؤالات در ذهنش ایجاد می شود و وقتی تحقیق می کند به واقعه ی عاشورا و عقبه ی عقلانی و دینی عزاداری ها می رسد. نیمه شعبان و ۲۲ بهمن و روز قدس و … هم همینطور.
در مورد نوروز وقتی به تاریخ نگاه کنیم می بینیم که بر می گردد به قبل از ورود اسلام به ایران. امام صادق (ع) از یکی از یاران خود سؤال می کنند می دانی این روز (اشاره به نوروز) چه روزی است؟ جواب می دهد این روز را عجم بزرگ می داند. یعنی در صدر اسلام هم نوروز در بین مردم به عنوان یک عید ایرانی شناخته می شده است.
مقدمه دوم: نحوه ی برخورد با سنت های ملی و عرف های جامعه در اسلام
مقدمه ی دوم را با چند سؤال آغاز می کنم:
– آیا صرف اینکه گذشتگان یک کاری را انجام می دادند یا امروز عرف است حجت می شود برای اینکه ما هم انجام دهیم؟
– آیا سنت های ملی مورد تایید اسلام است؟
– اگر اسلام سنت های ملی را تایید می کند اگر تناقض ایجاد شد چه کنیم؟ مثلا فاطمیه و نوروز همزمان شد تکلیف چیست؟
– اساسا آیا سنت های اسلامی و ایرانی مقابل هم هستند یا خدمات متقابلی به هم داشته اند؟
تاریخ اسلام مخصوصا عملکرد پیامبر(ص) در صدر اسلام به روشنی جواب این سؤالات را می دهد. وقتی اسلام ظهور کرد نبی مکرم اسلام دو جور با سنت های موجود از قبل برخورد کردند:
برخورد اول:
با بعضی از سنت ها به شدت برخورد کردند و برای ریشه کن کردن آنها از پایه و اساس تلاش کردند مثل زنده به گور کردن دختران و در کل نگاه و برخورد غلط عرب جاهلی نسبت به زن؛
برخورد دوم:
برخورد پیامبر(ص) با برخی از سنت ها بدینگونه بود که شکل و قالب آن را حفظ کردند ولی روح و محتوای آنها را تغییر دادند مانند حج که مردم دور خانه ای می چرخیدند که مملو از بت بود ایشان بت ها را حذف کردند و گفتند اینجا نمادی است برای خانه ی خدای یکتا پس گرد خدای یکتا بچرخید و یا حکومت که تا زمان نبی مکرم اسلام(ص) وجود داشت ولی طاغوتی و نفسانی بود و در جهت منافع اشخاص تعریف شده بود ایشان محتوای حکومت را الهی کردند در واقع جهتگیری مدل حکومتی پیامبر(ص) منافع عموم جامعه ی اسلامی بود که توسط وحی معرفی می شد.
بنابراین از نظر پیامبر(ص) انجام فعلی توسط گذشتگان یا عرف شدن در جامعه برای ما حجت نمی شود. حرف یا فعل اکثریت لزوما صحیح نیست پس معیار دیگری نیاز است که امام کاظم در حدیث معروفشان آن معیار را معرفی می کنند: «حجت ظاهری (پیامبر) و حجت باطنی (عقل)»
پس عرف جامعه را با این معیار می سنجیم و یا تایید می کنیم و یا رد.
حضرت علی(ع) از طرفی در نامه به مالک اشتر می فرمایند آنچه بر تو لازم است این است که سنت های باارزش گذشتگان را همواره به یاد آوری، از طرف دیگر، ایشان به شدت با سنت های غلط مثل بی عدالتی و تبعیض مبارزه می کنند چون نه عقل تایید می کند و نه شریعت.
نتیجه: ارائه ی نوروز به این دو حجت
وقتی اسلام به ایران وارد شد و ایرانیان آگاهانه و با اندیشه ای آزاد آن را پذیرفتند، غالبا سعی کردند مانند سیره ی پیامبر(ص) با نوروز برخورد کنند. رهبر معظم انقلاب در جایی می فرمایند: قبل از ورود اسلام به ایران نوروز در اختیار حکومت های استبدادی بود و این حکومت ها در این ایام تاجگذاری می کردند و یا جشن های تاجگذاری را برگزار می کردند تا از شادی مردم به نفع دستگاه حکومتی خودشان استفاده کنند.
وقتی نوروز به مردم ایران عرضه شد گفتند: نوروز شکل و غالب خوبی است ولی روح و محتوای آن طاغوتی و درباری است، مردم نوروز را از یک جشن طاغوتی و درباری تبدیل کردند به یک جشن الهی و مردمی. می بینید که مردم لحظات سال تحویل را آرزو می کنند در عتبات مقدسه ی اهل بیت(ع) باشند.
نمونه ی کاری که مردم در این راستا انجام دادند این بود که سال شمسی را که ایرانی است و از قبل از اسلام به کار برده می شده است مبدأش را هجرت پیامبر(ص) قرار دادند. امروز هم چون روزهای ماه های قمری ثابت نیست تمام کشورهای اسلامی کنار سال قمری از سال میلادی استفاده می کنند که ثابت است ولی فقط ایران از سال شمسی که مبدأ آن هجرت پیامبر(ص) است استفاده می کند. جالب است که این کار را مردم کردند نه حکومت ها!