به مناسبت عید سعید غدیرخم؛
علی انتخاب «خدا» در غدیر بود…
درباره واقعه غدیرخم بسیار شنیده ایم و (با خوشبینی فراوان) خوانده ایم!
به گزارش اصفهان شرق، بسیار شنیده ایم که در روزی از روزهای پایانی عمر مبارک پیامبر گرامی اسلام و در بازگشت از سفر حج، ایشان مسلمینی را که در سفر حج همراهیاش کرده بودند و اغلب هم از سران و بزرگان قریش بودند، در منطقه غدیر خم بر گرد خود جمع کردند. سپس بر فراز منبری از جهاز شتران رفته و در حالیکه در دیدرس تمامی حاضران در آن واقعه بزرگ تاریخی قرار گرفته بودند، با شاهد گرفتن خداوند سبحان، و گواه ساختن چشم و گوش بیدار و بینای حاضران، مولای متقیان، علی ابن ابیطالب(ع) را به عنوان وصی و جانشین خود تعیین فرموده، و با صدایی رسا، به وضوح فرمودند: من کنت مولاه، فهذا علی مولاه…
با اعلام این سخن، ولوله ای نرم و آرام در میان جمع افتاد. سران و بزرگان قریش که بی هیچ عذر و بهانه ای، همان پیامبر گرامی را که ۲۳ سال از اعلام رسالت عظیمش می گذشت و حالا دیگر بوی رحلت غمگنانه اش را احساس می کردند و خود نیز نوید نزدیکی آن را بیان کرده بود، در مقابل دیدگان خود می دیدند که در زیر آفتاب تند صحرای غدیر، دست عدالت پرور علی ابن ابیطالب را در دست گرفته، به بالای سر برده و حقانیت او را به جانشینی بعد از خود اعلام می دارد.
آنان به خوبی می دانستند که این انتخاب، نه از سر حبّ بسیاری است که سالهاست در قلب نبی مکرم نسبت به پسر عم و دامادش علی خانه گرفته، و نه از سر سلیقه و انتخاب شخصی که اگر چنین بود هم نبی مکرم به جز علی را برنمی گزید…آنان نیک می دانستند که علی انتخاب «خداست». همان خدایی که دستور به ذبح اسماعیل به خنجر ابراهیم پدر داد، همان خدایی که آتش سوزان را بر ابراهیم گلستان ساخت، همان خدایی که از زیر پای اسماعیل خردسال آب جوشانید، همان خدایی که وحی را نخستین بار در غار حرا بر محمد(ص) نازل کرد. همان خدایی که ۲۳ سال با پیامبرش سخن گفت و دستورات رهایی بخش دین مبین را به آنان ارزانی داشت…آنان می دانستند که علی انتخاب خداست، انتخاب همان خدای واحد یکتا…
درباره واقعه غدیرخم بسیار شنیده ایم. آنچه از کلیت این واقعه تاریخی باید بدانیم را سالهاست که دانسته ایم. اما هنوز هم شاید نمی دانیم که معنای «غدیر» چه بود؟ چه رخ داد در زیر آفتاب سوزان غدیرخم آنگاه که دست علی ابن ابیطالب در دست نبی مکرم قرار گرفت و به بالا رفت. به بالای سر تمامی آن کسان که هزار هزار و صف به صف در مقابل پیامبر خود ایستاده بودند و انتخاب وصی و جانشین او را می نگریستند. چه شد که پس از آن یک به یک به دیدار علی شتافتند و زبان به تبریک و تهنیت گشودند و دست بیعت در دستانش نهادند، اما تنها چند روز بعد گفته ها و شنیده های غدیر را به فراموشی سپرده و حتی بر سر پیکر مطهر پیامبر خویش هم حاضر نشدند؟
این پرسش تاریخی اما، فقط در قالب آن زمان و مکان مطرح نیست. امروز هم باید پرسید که چرا غدیر فراموش شد؟ چرا همه آن کسانی که سالها به حقانیت پیامبر گرامی اسلام معترف بودند و می خواستند در انجام حتی خردترین امورات زندگی شان با او همسو و هم نظر باشند، در غدیر به همه آنچه پیامبر از ایشان می خواست پشت پا زدند؟ مگر پیامبر از آنان چه خواسته بود به جز تبعیت برای رستگاری؟!
امروز هم غدیر در برابر ما ایستاده است. این خورشید همان است که در آسمان غدیر بر سر مسلمین تابید و حقیقت را در مقابل چشمانشان به آنان نمایاند. این کلامی که در قرآن های لب تاقچه هاست، همان کلام وحی است که فرمود: «یا ایها الرسول، بلغ ما انزل الیک من ربک، فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس…»
خدا همان خدا و نبی همان نبی ست…امروز هم سایه پیامبری محمد مصطفی بر جهان سیطره دارد و نور حقانیت ولایت امیرالمومنین علی ابن ابیطالب(ع) از حرم مصفایش در نجف اشرف بر سر آدمیان جهان سایه انداخته است…پس چرا امروز هم کسی صدای غدیر را نمی شنود؟ چرا امروز هم علی(ع) تنهاست؟ چرا یاوران راهش اندک اند و یابندگان حقانیتش کم همت؟
مگر نه اینکه غدیر عصاره دین محمد(ص) است و افشره ی آن؟ مگر نه اینکه بدون غدیر رسالت ۲۳ ساله نبی مکرم اسلام ناقص است و آنچنان که خداوند فرموده است «ناتمام»؟ مگر نه اینکه پیامبر گرامی اسلام به فرمان حضرت حق، به دست و زبان خود، در پیش چشم هزاران مسلمان مومن، علی را به وصایت و جانشینی برگزید؟ مگر نه اینکه از پیامبر کلامی و فعلی (نعوذبالله) به خطا و به سهو و به اشتباه صادر نشده بود و نشد؟ و مگر نه اینکه با گذر هزار سال هم هنوز صدای پیامبر در دالان تاریخ به گوش می رسد که هر کس که من مولای اویم، علی مولای اوست؟ پس چرا امروز هم علی تنهاست؟ چرا یاوران راهش اندک اند و یابندگان حقانیتش کم همت؟
انتهای پیام/ایمنا