تکمیل تسلط دولت سوریه بر شهرهای بزرگ؛
آزاد سازی حلب، تقابل شادی و غم
آزادی حلب به معنای واقعی یعنی پیروزی مقاومت و شکست سازش، البته این تئوری را عده ای این روزها نمی پسندند و بیان می کنند که دیگر امکان ایستادگی در مقابل جبهه عظیم کفر و استکبار وجود ندارد ولیکن هر آن چه این روزها شنیده می شود خلاف آن است و جبهه حق و ایستادگی پیروز بوده است.
به گزارش اصفهان شرق _ محسن منصوری/ پیروزی حلب یعنی شکست دشمن در خاکریز مقاومتی که دشمن به خیال باطل خویش تصور می کرد که چنانچه موفق به تصرفش بشود، می تواند خاکریزه های بعدی را نیز به چنگ اورد و در نهایت به هدف اصلی خویش نائل آید. از این روی پیروزی در حلب بسیار ارزشمند است که اگر حلقه این زنجیره به موصل عراق نیز برسد آنگاه زنجیره پیروزی، محکم تر و ندای پیروزی در جبهه مقاومت غراتر به گوش می رسد و کل جبهه، جشن ایستادگی می گیرد و این وعده الهی است.
مقدمه:
چرا مقاومت در حلب پیروز و مخالفان شکست خوردند
-نخستین دلیل «طولانی شدن مدت زمان محاصره و تضعیف مقاومت گروههای مسلح» میتواند باشد.
-موضوع دوم در شکست مخالفان می توان به «اختلافات درونی گروههای مسلح و تروریست ها» اشاره کرد، بویژه اختلافاتی که بین «جبهه النصره» و برخی گروههای دیگر در داخل حلب وجود داشت که این گروهها تمایلی به تمکین در برابر «جبهه النصره» نداشتند.
-مورد سوم که مهمتر از دو دلیل دیگر به نظر میآید «ساختار و بافت جمعیتی خود حلب» است که مردم این شهر آنچنان با گروههای تروریستی همسو نبودند؛ به عبارت دیگر، جریانهای مسلح بویژه «تکفیری ها» در حلب عقبه مردمی نداشتند. روحیه مردم حلب عموماً روحیهای آرامش خواه و جنگ گریز است، روحیهای که در حقیقت به ساختار اجتماعی این شهر و سابقه کار تجاری مردم کشور سوریه و اقتصاد محور بودن فعالیتهای آنان باز میگردد. لذا اگر توجه کنیم میبینیم که جریانات مسلح بویژه تکفیریها عموماً «سرباز»گیری خود را از درون شهرهای کوچک و روستاها انجام میدهند. بنابراین عدم تمکین مردم و خانوادهها نیز تأثیر زیادی در آزادی حلب داشته است.
حلب شهر آرزوها
استان و شهر «حلب» را باید نقطه مشترک تمام طرف های درگیر در بحران سوریه شمرد. اهمیت حلب تنها در نبردهای جاری در این شهر و اطراف آن نیست، بلکه این شهر دارای اهمیت بسیاری است، از جمله اینکه دومین شهر بزرگ سوریه، بزرگترین مرکز اقتصادی این کشور و اولین مقصد توریست ها و گردشگران خارجی پیش از آغاز بحران سوریه و یکی از قدیمی ترین شهرهای جهان تلقی می شود که قدمت آن براساس متون تاریخی به بیش از 20 قرن قبل از میلاد باز می گردد. مردم این شهر عموما طرفدار اسد پدر و بشار پسرش هستند.
واقع شدن حلب بر گذرگاه های حیاتی مشرف به ترکیه و نزدیکی اش به مرزهای این کشور آن را شهری استثنائی کرده که می تواند با ایجاد یک منطقه امن و تاسیس یک پایگاه نظامی لجستیکی و مدنی در آن، برای کشور مداخله گر خارجی ای مثل ترکیه مهم جلوه کند که البته بر کسی هم پنهان نیست که ترکیه تا چه اندازه به آن چشم دوخته است.
اغلب ساکنان شهر حلب را اعراب اهل سنت تشکیل می دهند، اما در میان آنها اقلیتی از کُردها و ترکمن های اهل سنت، شیعیان و علویان و همچنین مسیحیان نیز مشاهده می شوند، به گونه ای که حلب بزرگترین اقلیت مسیحی سوریه را در خود جای می داد.
اهمیت حلب و تکمیل تسلط دولت سوریه بر شهرهای بزرگ
اهمیت «پیروزی و تکمیل آزادسازی شهر حلب» بیشتر ابعاد بزرگ معنوی و روانی برای نیروهای ارتش سوریه و هم پیمانانی که در داخل سوریه علیه جریان تروریستی میجنگند، دارد. اکنون ثابت شد که ارتش سوریه بر پنج شهر بزرگ این کشور به صورت کامل تسلط دارد؛ یا به عبارتی امنیت برخاسته از حاکمیت دولت موجود برای پنج شهر «دمشق»، «لاذقیه»، «حمص»، «حما» و «حلب» فراگیر شده است و این مسأله موجب میشود که عمده فعالیتهای گروههای مسلح بر برخی از شهرهای کوچک، روستاها و شهرکهای حاشیهنشین متمرکز شود. بنابراین اهمیت تصرف حلب به لحاظ معنوی قطعاً شرایط را برای ادامه عملیات ارتش سوریه بمنظور برخورد با جریانهای تروریستی افزایش خواهد داد و این ابعاد معنوی میتواند در جبهه تأثیرگذار باشد؛ همچنین حداقل بسیاری از موضوعاتی را که تا به امروز در حوزههای پیرامونی سوریه بویژه در کشورهای عربی منطقه و حتی دولتهای فرامنطقهای مطرح بود، به حاشیه ببرد؛ مسائلی همچون صحبت از تعیین حکومت آینده در سوریه، برکناری برخی مسئولان در این کشور و غیره.
اهمیت حلب برای سوریه و روسیه
با وجودی که بحران سوریه از مارس 2011 میلادی تاکنون از شهر حلب جز ویرانه ای برجای نگذاشته، اما برای سوریه و روسیه از اهمیت راهبردی بسیاری برخوردار است، از جمله اینکه براساس تاکتیک دمشق مبنی بر در دست داشتن کنترل شهرها و مراکز استانها در سوریه، از شهر حلب، به عنوان دومین شهر مهم یاد شده است. اگر حلب به تسلط ارتش سوریه نمی آمد، راه برای تجزیه سوریه باز می شد.
نزدیکی این شهر به مرزهای ترکیه به عنوان مهمترین مسیر تردد گروه های تروریستی و گذرگاه انتقال کمک های لجستیکی از ترکیه به سوریه که نقشی بسزا در قدرت یافتن این گروه ها داشت، عامل دیگری بود که اهمیت بازپس گیری حلب برای نظام سوریه را دو چندان می کرد.
از سوی دیگر، معارضان سوری از زمان شروع بحران سوریه از شهر حلب به عنوان پایتخت و مرکز دولت خود یاد می کردند و رویای تشکیل دولت انتقالی خود را در این شهر در برابر دمشق در سر می پروراندند و بازپس گیری آن به معنای بسته شدن پرونده انقلاب مورد ادعای آنها و به تبع آن دولت انتقالی است که از آن داد سخن سر می دادند.
از سوی دیگر، موفقیت روس ها در حلب به معنای شکست دادن آمریکا و هم پیمانانش در محور دشمنان سوریه و پایان دادن به برخی شک و تردیدهای داخلی درباره سودمند بودن ورود مسکو به عرصه میدانی سوریه در راستای بحران اقتصادی است که این کشور از زمان بحران اکراین و تحریم غرب با آن مواجه است.
اهمیت حلب برای ایران
حلب یکی از مسیرهای کوریدور مدیترانه ای ایران است. از این منظر به روایت گاردین این شهر به زودی به منطقه ژئوپلتیک تهران تبدیل خواهد شد که به همه مناطق جنگی دیگر دسترسی دارد و تسلط و هدایت نیروها از جانب ایران آسان تر خواهد شد. بویژه آن که طرح ایران برای مبادله و خروج تروریست ها از حلب و خروج مردم از دو روستای عوفه و کفریا عملی شد و این به معنای نفوذ ایران در سوریه است.
امنیت کوریدور نفوذ ایران با حضور جامعه شیعیان حفظ میشود و این مهمترین حرکت ایران از زمان انقلاب اسلامی به شمار میرود. این کار با کمک حزب الله و شیعیان عراق قدرت منطقه را به شیعه منتقل میکند . از طرفی جبهه مقاومت قوی تر می شود و این همه ان تلاشی است که جمهوری اسلامی ایران آن را از اصول و آرمان هایش می داند.
اهمیت حلب برای گروه های تروریستی
اما برای گروه های تروریستی مسلح، شهر حلب، در کنار شهر «ادلب»، مرکز استان ادلب در شمال غربی سوریه بزرگترین دژ و پایگاه در شمال سوریه و در نزدیکی مرزهای ترکیه شمرده می شد، افزون بر اینکه گذرگاه های «باب السلامة» در استان حلب و «باب الهوى»، در استان ادلب مهمترین گذرگاه های ورود کمک های نظامی و لجستیکی از ترکیه به داخل سوریه بود که اهمیت شهر و استان حلب را برای این گروه ها دو چندان می کرد.
جدیدترین گزارش ها از وضعیت گروه های تروریستی مسلح در استان و شهر حلب پس از پیروزی های به دست آمده توسط ارتش سوریه از نقص شدید ذخایر و تجهیزات نظامی نزد این گروه ها حکایت دارد که آنها را در موضع ضعف و دفاعی قرار می دهد.
اهمیت حلب برای ترکیه و غرب
آنکارا تنها با هدف سیطره بر شهر حلب و جدا کردن این استان از سوریه مانند استان «اسکندرون» بی محابا وارد بحران سوریه شد.ترکیه نمی خواست که حلب سقوط کند ( از دست تروریست ها خارج شود ) زیرا برگ برنده خود را از دست می داد. ترکیه به خوبی می دانست که سقوط حلب به منزله نزدیک شدن ارتش سوریه به مرزهای سوریه است و این موضوعی نیست که ترکیه خواستار آن باشد. ترکیه به دنبال سهم خواهی از تحولات است. این کشور هم بازی سیاسی و هم بازی نظامی را در سوریه باخته است از این روی تلاش می کند جبران مافات کند ترکیه که این روزها حال خوشی ندارد تلاش می کند همچنان بازی تکراری حمایت از شورشیان و مخالفان اسد را ادامه دهد. اما نه در حلب که دیگر امیدی ندارد بلکه در ادلب.
ادلب استانی در شمال شرق سوریه و جنوب غربی حلب است که امکانات حلب را ندارد و در مقایسه با حلب از عمق استراتژیک کمتری برخوردار است اما بهخاطر نزدیکی این استان به مرز ترکیه برای گروههای تروریستی و شورشی بسیار مهم است. ادلب بهعنوان مرکز این استان در 60 کیلومتری حلب قرار گرفته است. شهر ادلب جمعیتی حدود 165 هزار نفر دارد.
برای غرب نیز سقوط حلب به مثابه کابوس است. سقوط حلب به مثابه شکست آمریکا در برابر روسیه ای است که داعش را از تدمر بیرون رانده است. آمریکا برای سالهای متوالی از گروههای مخالف سوری حمایت کرده و از دست رفتن حلب به منزله تضعیف موضع مخالفان مورد حمایت غرب است. این به مثابه کاهش نفوذ آمریکا در منطقه به نفع روسیه است. آمریکا به طور حتم در اندیشه طرحهایی است تا جبهه مخالفان مورد حمایت خود را تقویت کند. شاید دیگر در حلب امکانش نباشد اما به حتم این حمایت در جای دیگری ادامه خواهد یافت.
نتیجه
باز پس گیری حلب معادلات منطقه را برای غرب و همپیمانانش بهم ریخت پازل آن ها کامل نشد ولیکن آن ها راههای جدیدی را شروع خواهند کرد . در مقابل نیز جبهه مقاومت می بایست همیشه هوشیار باشد و تنها راه ادامه حیات برای کشورهای انقلابی منطقه، مقاومت است که اگر لحظه ای تردید کنند انگاه باید سرسپرده کشورهای غربی و مرتجع منطقه شوند. حلب سوریه و سقوط ان می توانست امیدها را برای دشمنان بسیار زنده کند. اما انچه در حال حاضر اتفاق می افتد این است که شهرهای و استان های استراتژیک در معادلات منطقه مجدد به دست دولت هایشان می افتند. حلب آزاد شد و تا روزهای اینده موصل عراق نیز جشن آزادی خواهد گرفت. در بازی های اخیر ناراحتترین رژیم منطقه بدون شک اسراییل است چرا که هر آنچه را کشورهای حامی اش در منطقه انجام داده اند به ترتیب به شکست می انجامد و امید است روزی با شکست خود اسراییل تاریخ منطقه ورق بخورد.
انتهای پیام/ محسن منصوری کارشناس ارشد روابط بین الملل