به مناسبت در گذشت بانوی پیشگام نهضت انقلاب اسلامی؛
درس مرضیه حدیدچی برای مدیران نجومی بگیر
این روزها که برخی از مسئولان، انقلاب را مدیون خود می دانند! و بعضا به خاطر سوابق انقلابی به دنبال سهم خواهی از سفره انقلاب هستند، خوب است ماجرای مسافرکشی مرحومه حدیده چی دباغ برای تأمین معاش چند خانواده و سهم نگرفتن از بیت المال را به منزله هشدار برای خود ببینند
به گزارش اصفهان شرق، هر از گاهی که برای سخنرانی به مدارس دعوت می شدم، به مناسبت، به خصوص زمانی که از لزوم پایبندی به اعتقادات دینی و انقلابی می گفتم، گریزی هم به زندگی و خاطرات بانوی مبارز و انقلابی، مرحومه حدیدچی می زدم.
معمولا این قسمت از سخنانم برای نوجوانان و دانش آموزان که سختی ها و مشقت های دوران مبارزه و حتی جنگ را ندیده اند، جالب توجه بود.
از سختی های دوران حضور او به همراه دخترش در زندان های ساواک می گفتم و اینکه سخت ترین شکنجه برایش زمانی بود که صدای ضجه و ناله دخترش را زیرشکنجه های وحشیانه ساواکی ها می شنید.
از پایبندی اش به حجاب می گفتم و اینکه چون چادر برای حفظ حجاب نداشت، در زمان حرکت به سمت اتاق شکنجه و سلول از پتو استفاده می کرد.
اما این همه خاطرات از زندگی سراسر مبارزه او نیست. و البته همه مبارزه او هم به زمان انقلاب و یا بعد از انقلاب و حتی دوران فرماندهی سپاه همدان ختم نمی شود. شاید بتوان گفت یکی از ابعاد مهم مبارزه مرضیه حدیدچی که مغفول مانده و می توان گفت اساس تمام فعالیت ها و تحمل سختی ها توسط اوست، مبارزه وی با نفس است.
این روزها موضوع حقوق های نجومی و البته ناعادلانه برخی از مسئولین، نقل محافل است و اعتراض به حق مردم و رهبر معظم انقلاب را به همراه داشته است. به طوری که ایشان درخطبه های نمازعید فطر، از حقوق های ناعادلانه به عنوان حمله به ارزشها یاد کردند و خواستار رسیدگی مسئولان به این مسئله و همدردی آنها با مردم شدند.
بماند که برخی مسئولان، یا اصل قضیه را انکار کردند و یا آن را قانونی دانستند و گفتند: بدی از قانون بوده و دریافت کنندگان تقصیری ندارند!
حال این روزها که برخی، انقلاب را مدیون خود می دانند! و بعضا به خاطر سبقه انقلابی به دنبال سهم خواهی از سفره انقلاب هستند، خوب است به این خاطره از زندگی مرحومه حدیده چی دباغ توجه کنند:
« پس از مجلس پنجم، بنده حقوقی دریافت نمیکردم و حقوق ناچیزی به عنوان مستمری بازنشستگی دریافت میکردم.
با وجود این، باید دو خانواده را هم سرپرستی میکردم. به دلیل اینکه این حقوق کفایت نمیکرد، شبها وقتی که بچهها و همسرم میخوابیدند، با ماشین به فرودگاه یا میدان آزادی میرفتم و مسافرکشی میکردم. البته فقط افرادی که با خانواده بودند را سوار ماشین میکردم.»
درس های زندگی سراسرمبارزه مرحومه حدیدچی دباغ فقط برای دانش آموزان نیست برای مدیران هم هست.
انتهای پیام/صاحب نیوز