اکنون سال ها از این کلام می گذرد ولی در طول این سال ها ما فقط گریختیم و صاحبان دهکده جهانی برایمان قهرمان ساختند و از طریق همین رسانه ها به خوردمان دادند!
حاج احمد متوسلیان، یکی از قهرمانانی است که می توانست به جای قهرمان های پر زرق و برق هالیوودی، برای نوجوانان و جوانان ما الگو شود، ولی افسوس که ما منفعلانه فقط به دنبال نقد سینمای روشنفکری وابسته به غرب و کوبیدن آن بودیم!
آیا قهرمان های پس از انقلاب در سینما در طول این همه سال، باید فقط به حاج کاظم، حیدر ذبیحی و چمران، آن هم فقط از زبان ابراهیم حاتمی کیا خلاصه می شد!؟
اکران «ایستاده در غبار» و جذب مخاطب از قشر های مختلف نشان داد مردم ما به دنبال یافتن هویت فراموش شده و قهرمانان گمنام خود هستند، اگر به آنها نشان دهیم! و نشان داد حتی داوران خاکستری جشنواره فجر را هم می توان به زانو درآورد و عنوان بهترین فیلم جشنواره فجر را از دستان آنها ربود!
فیلم «ایستاده در غبار» علاوه بر ضعف های محتوایی و ساختاری، فیلمی سرپا است، کشش دارد و در قسمت های مختلف از فیلم، حس بیننده را برمی انگیزد و تا پایان همراه خود می برد، طراحی فضای فیلم که ما را به دهه ی شصت می برد و طراحی صحنه و لباس و البته موسیقی زیبای حبیب خزایی فر، از نقاط برجسته این فیلم است.
«ایستاده در غبار» را به همراه خانواده و دوستانتان در سینما ببینید، نه به خاطر اینکه فیلم بی عیب و نقصی است، بلکه به خاطر اینکه پس از سال ها و در برهوت سینمای ایران، برای ما قهرمان می سازد و سرگرمی دو ساعته ما در سینما صرف فیلم های تاریک و ناامید کننده، کمدی های مبتذل و سبک زندگی های غربی در فیلم های زرد نمی شود!