گفت و گو با رضا صادقی درباره کارهای جدیدش
رضا صادقی: فضای مجازی ما دچار آشفتگی و شلختگی است!
فضای مجازی ما دچار آشفتگی و شلختگی است و این در صورتی است که در کل دنیا این فضا مرتب است و مردم هر چیزی را بخواهند از مرجعش پیدا میکنند. به نظرم این زمینه نیاز به فرهنگسازی زیادی دارد.
به گزارش اصفهان شرق، رضا صادقی خوانندهای مطرح موسیقی پاپ از آن دست خوانندگانی است که پیش از فضای رسمی، با قطعههای بسیاری که به شکل مجازی ارائه میداد در میان مردم محبوب شد. او یکی از پر «تک آهنگ»ترین هنرمندان موسیقی پاپ ایران محسوب میشود. بسیاری از قطعههایی که در سال های جوانی در قالب آلبوم تولید کرده، به شکل تک آهنگ به گوش مردم رسیده است و در سالهای اخیر هم مثل اغلب ستارهها سعی کرده با انتشار تک آهنگها، جایگاه خودش را در فضای موسیقی حفظ کند.به گزارش تبار، رضا صادقی پر کار و پر انرژی در سال اخیر در قیاس با حجم فعالیتهای پیشین خودش، مقداری کم کار شده و البته کمی از فضای رسانهای فاصله گرفته بود اما بعد از تور آمریکا سعی دارد بیشتر از قبل فعال باشد.
در این مدت زمان بیشتری را با دخترش میگذارنده. با این همه، در سال گذشته، چند تک آهنگ منتشر کرد. چند تیتراژ هم خواند و به هر شکلی که بود از فضا دور نماند. ما با او دربارهی بحث تک آهنگ یا همان Single track گفت و گو کردیم. رضا صادقی در فضای مجازی و در شبکههای اجتماعی فعال است و به اتفاقات اجتماعی واکنش دارد و جالب این که معتقد است که لایکها و فالوئرها در قیاس با یک سلام و علیک گرم در کوچه و خیابان اهمیت چندانی ندارند. بحث دربارهی انتشار تک آهنگ از جانب یک هنرمند، ناگزیر در ایران مسئلهی فضای مجازی را مطرح میکند. جایی که تک آهنگها، منتشر میشوند و بازخوردهای مربوط به آنها نمود پیدا میکند. رضا صادقی که اهل فضاهای مجازی است، حرفهای جالبی در این باره دارد!
*چند سالی میشود که خیلی از خوانندهها، دیگر خیلی به آلبوم دادن فکر نمیکنند و بیشتر تمرکزشان را روی انتشار تک قطعهها گذاشتهاند. فکرمیکنید این موضوع چه تأثیری روی کار خوانندهها میگذارد؟
الان دیگر در خیلی از حوزهها، اتفاقات تازهای در حال وقوع است و شیوههای جدیدی برای دستیابی به یک محصول وجود دارد. مثلا در حوزهی کتاب، من با کتاب کاغذی مخالفم و خیلی با کتاب الکترونیکی موافقم، وقتی کتاب کاغذی میخری، گوشهی کمد میگذاری و هیچ وقت هم سراغش نمیروی. اما وقتی کتاب الکترونیکی میخری چون گوشی موبایل یا تبلت هست بالاخره در یک موقعیت سراغش میروی و آن را میخوانی. این مثال به کتاب مربوط میشود. در حوزههای تصویری هم این اتفاق افتاده. تلویزیونهای خانگی آن قدر با کیفیت شدهاند که دیگر خیلیها ترجیح میدهند فیلم را در خانهی خودشان ببینند.
در موسیقی هم همین اتفاق، با کمی تفاوت، افتاده. این که خوانندهها بیشتر تک قطعه تولید میکنند نه به خاطر سخت بودن آلبوم و نه به خاطر مدت زمانی است که باید صرف تولید آلبوم کنند. آلبوم دیگر شکل شناسنامهای پیدا کرده و بیشتر مثل ثبت یک سند موسیقیایی است. این روزها خوانندهها تمرکزشان را روی تک قطعهها میگذارند و بعد از انتشار، اگر کارشان با اقبال مواجه شد آنها را در قالب یک آلبوم، مستند میکنند. اما با همهی این حرفها، وقتی سینگل ترک هم میزنی از آن حمایت نمیشود و یک خواننده یا موزیسین وقتی تک قطعه ای را تولید میکند در کمال افتخار(طعنه نمیزنم) باید بنشیند و لذت ببرد از این که مردم موسیقی را گوش کنند و لذت ببرند.
*اتفاق دیگری هم که افتاده این است که از وقتی خوانندهها تک قطعهای کار میکنند دیگر آرشیوهای موسیقی از بین رفتهاند و در عمل قطعات موسیقی به صورت فلهای اجرا میشود یا گاهی پس از چند سال یک تک قطعه را حتی نمیتوان در اینترنت پیدا کرد.
ببین این فقط مختص ایران است. بدون تعارف، در مملکت ما چند سالی است که یک آشفتگی در فضای مجازی به وجود آمده که در هیچ جای دنیا نمونهاش را نمیبینی اما با بخشی از حرفت موافقم. اگر کسی باشد که حرفی برای گفتن نداشته باشد، گم میشود. پ
به نظرم آن فرد حتی اگر آلبوم هم میداد گم میشد. ولی اگر درایران، این موضوع جا بیفتد که کانالهای تلگرام یا اینستاگرام حاشیهای هستند و نقش اساسی را سایت رسمی یک هنرمند ایفا میکند خیلی خوب میشود. این خوب است آدمها بدانند چهطور یک موسیقی را از مرجع اصلیاش پیدا کنند.
*درست است؛ ولی معمولاً سایتهای خوانندههای ما ناقص است و گاهی حتی با گذشت چند سال هم به روز نمیشوند.
عرض من هم همین است. فضای مجازی ما مرتب نیست. مدیران سایتها فقط سایت را طراحی میکنند و به جوانب دیگر آن نمیپردازند. بیشتر سایتها تک زبانهاند. غلطهای املایی زیادی دارند و به روز هم نیستند. مخاطب یا طرفدار یک خواننده وقتی به سایت خوانندهی محبوبش سر میزند، میبیند همهی چیزهای جدید را بیرون از سایت میتواند پیدا کند ولی در سایت خود خوانندهی مورد نظر پیدا نمیشود! باز هم به صحبتهای قبلیام استناد میکنم؛ فضای مجازی ما دچار آشفتگی و شلختگی است و این در صورتی است که در کل دنیا این فضا مرتب است و مردم هر چیزی را بخواهند از مرجعش پیدا میکنند. به نظرم این زمینه نیاز به فرهنگسازی زیادی دارد.
*بسیاری از خوانندهها در طول سال، چند تک قطعه تولید میکنند و پایان سال که میشود، همه همان تک قطعهها را دوباره جمع میکنند و در قالب یک آلبوم بیرون میدهند. به نظر شما این کار یعنی چه؟
من این حرکت را اصلاً نمیپسندم. البته گاهی ممکن است شما یک قطعه را قبلاً روی اینترنت گذاشته باشید اما بخواهید درآلبومتان هم باشد. ولی این کار به نظرم، قانون و قاعدهای دارد. مخاطبی که آلبوم شما را خریده، دوست ندارد کار تکراری گوش کند! بنابراین به نظرم حتی اگر قرار است تک قطعهای که قبلا پخش شده را در آلبوم بگذاریم بهتر است حداقل در تنظیمش کمی دست ببریم و با فضایی جدید آن را در آلبوم قرار بدهیم.
چون در غیر این صورت، مخاطب احساس میکند به شعورش توهین شده و به تبع، از آن خوشش نمیآید. این کار به این میماند که نان بیات جلوی مهمانت بگذاری!
*شما خودتان از آن دست از خوانندهها هستید که اخیراً نسبت به دیگران، تک قطعههای کمتری تولید میکنید. اصلاً چرا فعالیتتان این قدر کم شده؟
*آلبوم آخرتان آلبوم خوبی بود ولی زیاد آن را تبلیغ نکردید.
درست است. باید اعتراف کنم کمی تنبل شدهام. البته مدتی هم نبودم؛ درگیر تور کنسرتهای آمریکا بودم. کنسرتهای داخلی هم داشتم. وقتی تور کنسرتهایتان تمام میشود واقعاً انرژی زیادی را از دست میدهید و احتیاج به کمی استراحت دارید. اما باز هم میگویم تنبل شدهام و درصدد این هستم که جبرانش کنم!
*از تور آمریکاییتان بگویید. گویا از کنسرتهایتان خیلی هم استقبال شده بود.
خدا را شکر بله. نمیخواهم حاشیهگویی کنم اما واقعاً برخوردی گرم و صمیمی با من داشتند و هموطنانم سنگ تمام گذاشتند. نمونهاش هم اجرای شش هزار نفره در سالن مایکروسافت تئاتر بود که با استقبال زیادی مواجه شد و کمی بعد هم صفحهی رسمی مایکروسافت تئاتر صفحه شخصی من در تویتر را دنبال کرد و در سایتشان هم من را خوانندهای جهانی خواند. راستش اصلا فکر نمیکردم این قدر استقبال شود و مردم تا این حد به من محبت کنند.
*اجرا در آمریکا چه تفاوتهایی با اجرا در ایران داشت؟
به لحاظ کیفیت، همه چیز در حد حرفهای بود. با این حال به نظرم، در ایران، نوع نگاه مردم به کنسرت خیلی جلوتر است. این جا مردم وقتی کنسرت میروند بیشتر به خاطر شنیدن موسیقی است ولی در آنجا کنسرت بیشتر شبیه میهمانی است. اینجا مردم شادیشان زیر پوستی است و آنجا روی پوست! در واقع، اگر خوانندهای دامبولی دیمبویی نباشی درک آن فضا کمی برایت سخت میشود. به ویژه کسی که مثل من بیشتر کارهایش احساسی است. البته در آمریکا برخورد خیلی خوبی با من شد و دستشان هم درد نکند.
*از خوانندههای آن طرف کسی در اجرایتان بود؟
آمده بودند. نمیتوانم اسامیشان را بگویم اما آمده بودند.
*اگر به بحث تک آهنگ، باز گردیم شما بیشترین بازخوردها را از تک قطعههایتان میگیرد یا آلبومهایتان؟
(مکث) واقعاً هر دویش راستش را بخواهید، من زیاد به دنیای مجازی توجه نمیکنم. به نظرم بیشتر بازخوردها در فضای مجازی واقعی نیستند. بازخوردهای واقعی بیشتر در کوچه و خیابان مشخص میشود. کسی که شما را در خیابان میبیند و سلام میکند واقعیتر از کسی است که با «اسمارت فون» رد میشود و لایک میکند. البته نمیگویم که لایت کردن آدمها برایم ارزشی ندارد اما به نظرم، بازخوردها در فضای واقعی اهمیت بیشتری دارد. بازخوردها را باید در جامعه دید. الان که دیگر خدا را شکر، تعداد مخاطبان از تعداد خوانندهها کمتر است و هر ثانیه هم هفتاد و سه قطعه در بازار منتشر میشود و فضای موسیقی کشور کمی به هم ریخته. من فکر می کنم فقط نگهبان ساختمان ما تا به حال آلبوم منتشر نکرده که آن هم انشاءالله خودم برایش کار میسازم!
*در نهایت برای ما بگویید برنامهتان برای آینده چیست؟
در حال حاضر، مشغول ضبط موزیک ویدئو هستم. قرار است به زودی هشت موزیک ویدئو از کارهایم تهیه کنم. یک مقدار مدل کارهایم را عوض کردم. البته تغییری که از آن میگویم تغییری غیر از خویشتن نیست. فضای کلی کارهایم را مثل همیشه نگه میدارم. اما کمی آنها را جدیدتر کردم. ارکسترم هم قرار است کمی تغییر کند. میخواهم کمی آن را قابل توجهتر و پربارتر کنم. چون من فکر میکنم بعد از آقای عصار، دیگر از آن دست نوازندهها را روی استیجهای پاپ ندیدم.
حالا درست است که ما نمیتوانیم کاری برای قیمت بالای بلیتهای کنسرت انجام بدهیم. ما که نمیتوانیم با برخورد بدی که با مخاطبمان در سالنها میشود کاری کنیم. حداقل کاری که میتوانیم بکنیم این است که وقتی مردم به سالن میآیند، در حد حضورشان موسقی بشنوند. احتمال دارد امسال دو آلبوم تولید کنم. یکی از این آلبومها عمومی است و دیگری هم ترجیح میدهم در فرصت دیگری دربارهاش صحبت کنم. کمی هم در این فکرم که اتفاقاتی مثل آلبوم و کنسرت و موزیک ویدئوهایم یک هدف و مفهوم کلی داشته باشند و به هم مرتبط باشند.
مشرق