ساوش رسولی
ستایش چگونه آمد؟
بر حسب یک واقعیت رسانه ای مخاطبان امروز نوعی پیش داوری درباره سریال ستایش دارند وآن هم اینکه ستایش قرار است دوباره بار تراژیک قسمت قبلی را به سری جدید منتقل کند.
این روزها تیزر سری جدید سریال ستایش به طور مداوم از چند شبکه رسانه ملی پخش می شود. سریالی که درسری اول تا قسمتهای میانی توانست مخاطبان بسیار زیادی به خود جلب کند. بسیاری از شهروندان در قسمتهای اول سری قبلی ستایش به طور جدی به این سریال ابراز علاقه کردند و حتی پس از مدتها ستایش به دسته سریالهای به اصطلاح خیابان خلوت کن پیوسته بود. اما از قسمت سی ام بود که به تدریج ستایش هم افت کیفی کرد و هم افتی که مخاطب از آن گریزان شد.
قسمت اول به کجا رسید؟
در ابتدا باید به این مسئله اشاره کرد که به طور اجمالی دلایل افت مخاطب ستایش در قسمت قبلی ستایش شامل چند موضوع بود:
1-افزایش غیر طبیعی بار تراژیک سریال و حاکم کردن فضای غم و اندوه
2-آشکار شدن نشانه های علاقه کارگردان به کش دار کردن موضوع سریال و در همین راستا رخ دادن اتفاقات غیر طبیعی برای کاراکتر اصلی داستان
3-تکراری شدن بیش از حد تکیه کلام ها و موقعیتهای سریال
قسمت دوم با تراژدی بیشتر؟
با توجه به تمام این مسائل حالا به نظر می رسد که باید به انتظار سریالی بود که این ضعفها را نداشته باشد، چرا که مخاطب در این باره به دنبال سریالی است که بتواند زندگی ملودرامی را تصویر بکشد و چندان هم تراژیک نباشد. این روزها مخاطب ایرانی علاقه ای به تماشای سریالی که محتوای آن را تراژدی سنگین و مطلق تشکیل دهد و به نوعی تمام قصه داستان را غم و اندوه فرا بگیرد ندارد.
در این باره باید خاطرنشان کرد که برحسب یک واقعیت رسانه ای مخاطبان امروز نوعی پیش داوری درباره سریال ستایش دارند و آن هم اینکه ستایش قرار است دوباره بار تراژیک قسمت قبلی را به سری جدید منتقل کند.حتی در بین برخی مخاطبان حرفه ای رسانه ملی این سوال مطرح است که آیا سوژه سریال ستایش ظرفیت ساختن سری جدید را داشت؟
هر چند که برای پاسخ به این جواب باید منتظر پخش این سریال بود، اما دست اندرکاران این سریال با توجه به روانشناسی مخاطب باید متوجه باشند که امروز مخاطبان با نوعی پیش داوری به تماشای آن خواهند نشست. این پیش داوری سبب خواهد شد که مخاطب از همان روزهای اول در صورت تکرار بار تراژیک سنگین از آن گریزان شود.
از سوی دیگر رسانه ملی باید این مسئله را مد نظر داشته باشد که همزمان با پخش سریالی به مانند ستایش پخش کار تازه ای در حوزه طنز را هم مد نظر قرار دهد، چرا که این مسئله سبب ایجاد نوعی تعادل در این رسانه خواهد شد. ضمن اینکه باید به این موضوع توجه کرد که تبلیغات قابل توجهی این روزها علیه تلویزیون از سوی رسانه های غربی مبنی براینکه فضای این رسانه اندوهناک است صورت می گیرد. به شکلی که رسانه هایی که رویکردهای سیاسی و فرهنگی دارند در آن سوی مرزها دائما سعی دارند تا با سوء تبلیغات توده وار میان مخاطب ایرانی و تلویزیون شکاف ایجاد کنند.برچسبهایی همچون رسانه ملی پر از غم واندوه است یا فضای یاس آور رسانه ملی مخاطب را خسته کرده از این دست سوء تبلیغاتی است که رسانه های غربی برای تخریب رسانه ملی به آنها متوسل می شوند.
بر همین اساس در تولید سریالهای ملودرامی همچون ستایش از این پس باید به این موضوع توجه شود.اگر قرار براین است که ماجرای داستان سریال ها تلخ باشد،این تلخی باید همراه با نوعی پیام امید ساز همراه گردد.
ای کاش نمی آمد
صدا و سیما در هر چیزی بیفته نمی شه درش آورد..
حا لا هم در بحث تراژدی و واقع گرایی غرق شده!
مثل سریال باران که خیلی مسخره پدر به دختر نمی رسه//
واقعا امثال فیلم هایی مثل ستایش نشان از بی خودی سینما و نا امید کردن مردم است