امری لازم در به کارگیری یک واژه؛
چرا بگوییم «امام خامنه ای» ؟
با شکل گیری انقلاب اسلامی و سپس استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران، واژگانی توسط امام راحل(ره) وارد ادبیات سیاسی ایران شد که ریشه در آیات قرآن و تفکر ناب دینی داشت؛ واژگانی همچون امام، امت، عدالت، مستضعفین و مستکبرین.
اصفهان شرق/ سید روح الله رفعتی پور، در تفکر ناب اسلامی که برگرفته از قرآن و سنت است، ریاست جامعه اسلامی بر عهده ولی دینی است که در بیان دین به او “امام” گفته میشود و او از سوی خداوند، ولایت و هدایت جامعه را بر عهده دارد. همچنین جمعیت جامعه اسلامی، “امت” نامیده میشود که در سایه ولایت امام به زندگی خود میپردازند.
در بیان دینی، یکی از مهمترین وظایف حکومت، اجرای عدالت همه جانبه در سطح جامعه است؛ ضمن آنکه برقراری عدالت از اهداف حکومت اسلامی نیز محسوب میشود.
مفاهیم دینی، همچنین، دشمنان دین و گردنکشان عالَم را مستکبر و مظلومین را مستضعف نامیده است؛ که این کلمات در بیان امام خمینی(ره) و در اصول جمهوری اسلامی آورده شده است.
اما فقط ده سال بعد از پیروزی انقلاب، یعنی پس از رحلت امام خمینی(ره)، نظراتی مطرح شد که هیچ تطبیقی با ادبیات امام(ره) نداشت و به نوعی به نام امام(ره) اندیشه امام(ره) را نفی کردند؛ که البته این کار با زیرکی تمام و با استفاده از جوّ عاطفی آنروز جامعه صورت گرفت.
در این میان، نقش آقای هاشمی رفسنجانی بسیار پُررنگ مینمود. وی یک ماه پس از رحلت امام(ره) در تاریخ 68/4/9 در خطبه دوم نمازجمعه تهران، اولین گام را در این مسیر برمیدارد که البته قبلاً مقدمه آن را فراهم کرده بود. به جملات زیر توجه کنید:
«یک سؤالی که از ما میکنند و ما را شرمنده کردند که ما باید حل کنیم این است که میگویند شما بعد از امام، اسم رهبری نظام را رهبر جمهوری اسلامی ایران گذاشتهاید و ما این را قبول نداریم. این را خارجیها میگویند. میگویند ما چه بکنیم؟ یعنی ما بدون رهبر باشیم؟
بعضیها این را عدول از راه امام تلقی میکنند و میگویند امام انقلابش را برای ایران نمیخواست. برای خارج از ایران میخواست. چرا رهبر، رهبر ایران باشد؟ چرا رهبر ما نباشد؟
این حرف حسابی است. البته ما یک مشکل اینجا داریم و برای آنها توضیح میدهیم و راهی را هم باید انتخاب کنیم.
یکسری لقبهاست که باید آنها را برای امام حفظ کنیم. امام در این انقلاب و آینده و همیشه باید القاب خاص خودشان را داشته باشند که یکی از آنها کلمه امام است. امام امت را بنا نداریم برای رهبران امروز و آیندهمان استفاده کنیم.
بنیانگذار جمهوری اسلامی از القاب خاص حضرت امام است. ایشان این انقلاب را بنیان گذاشتند و مخصوص ایشان است. بحثی که هست در کلمه رهبر است که آیا رهبر انقلاب هم مختص حضرت امام باشد و یا میتوانیم به رهبر امروز و آیندهمان هم بگوییم؟
اینجاست که ما با مسلمانان خارج از کشور اختلاف پیدا کردهایم. ما از اول نخواستیم این کلمه را بگوییم، ولی آنها از ما گِله دارند و به ما میگویند این اسم را بگویید. اینجا باید ادبای ما به ما کمک کنند. ما نمیتوانیم خارج از کشور را، مسلمانانی که اینجور دارند با این انقلاب همراهی میکنند و این انقلاب اسلامی مال همه است، یک عنوانی ندهیم که آنها هم احساس کنند با این انقلاب و رهبری انقلاب مربوطند.
و لذا فکر میکنم حالا ادبا و اهل ذوق انتخاب کنند یا باید اینجا مثلاً به حضرت امام بگوییم رهبر کبیر انقلاب یا بگوییم پدر انقلاب که ما بتوانیم کلمه رهبر انقلاب را برای رهبری جدیدمان حضرت آیتالله خامنهای هم به کار ببریم.
و اگر راه دیگری هم به فکر میرسد برای اینکه مسلمانهای خارج از کشور را بتوانیم راضی کنیم، آن راه را ارائه بدهند که به نظر ما راه همین خواهد بود مگر اینکه راه بهتری را بتوانیم پیدا کنیم.»
با کمی دقت میتوان دریافت که:
1- آقای هاشمی با مطرح کردن همزمان مطالب، سعی در القاء نظر خود دارد.
2- وی حتی حاضر به استفاده از عنوان «رهبر انقلاب» برای امام خامنه ای عزیز نیز نبوده است، چه برسد به استفاده از لفظ «امام»؛ آنجا که میگوید:«ما از اول نخواستیم این کلمه را بگوییم…»
3- وی شرط به کار بردن کلمه «رهبر انقلاب» برای امام خامنه ای را، استفاده عناوینی غیر از «امام» برای امام خمینی(ره) می داند؛ آنجا که میگوید:«مثلاً به حضرت امام بگوییم رهبر کبیر انقلاب یا بگوییم پدر انقلاب که ما بتوانیم کلمه رهبر انقلاب را برای رهبری جدیدمان حضرت آیتالله خامنهای هم به کار ببریم.»
4- سخنان آقای هاشمی درباره اختصاص واژه «امام» به امام خمینی(ره) به هیچ وجه قابل قبول نیست؛ زیرا همانگونه که در صدر یادداشت آمد، «امام» به معنای پیشوا و از جمله عناوینی است که نشانگر یک جایگاه است نه نشاندهنده شخص خاص؛ که اگر اینگونه بود بسیاری از عناوین دینی را نباید برای افراد مختلف به صورت مشترک به کار ببریم. مثلاً بگوییم چون عبارت «مرجع بزرگ جهان تشیع» برای شخص بزرگی همچون آیتالله بروجردی استفاده میشده، دیگر پس از ایشان به کسی مرجع بزرگ جهان تشیع نگوییم؛ که به راحتی میتوان مردود بودن این سخن را دریافت.
همچنین آقای هاشمی در اولین نمازجمعه پس از رحلت امام خمینی(ره)، عبارت «مقام محترم رهبری» را برای امام خامنه ای استفاده میکند تا مقدمه برداشتن اولین گام این حرکت را ایجاد کرده باشد.
وی واژه «امت» را نیز که از مفاهیم اصیل اسلامی است، به «ملت» تبدیل میکند که در مرحله بعد و در دوران حاکمیت اصلاحطلبان، «ملت» نیز به «شهروندان» که واژهای کاملاً غربی است مبدل میگردد.
بدیهی است که نتیجه اولیه این جایگزینی، از میان رفتن رابطه امام- امت است که در نظام سیاسی و اجتماعی مبتنی بر دین جایگاهی بس عظیم و رفیع دارد.
بنابراین باید گفت به کار بردن واژه “امام” برای رهبر عزیز و عالیقدر انقلاب نه تنها یک امر مطلوب بلکه بر اساس آموزه های دینی و انقلابی یک امر لازم است؛ چرا که در جامعه اسلامی این امام است که به عنوان ولی امر، مسئولیت اداره و هدایت جامعه را بر عهده دارد و امروز حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای در این جایگاه قرار دارند. از طرفی به کار بردن واژه “امام” به نوعی جلوگیری از تحریف بخشی از خط امام راحل عظیم الشأن است که این روزها عده ای همه تلاش خود را برای آن به کار بسته اند.
آقای هاشمی همچنین «توسعه» را به جای «عدالت»، «قشر آسیبپذیر» را به جای «مستضعفین» و «قدرتهای جهانی» را به جای «مستکبرین» به کار میبرد که توضیح در مورد کلیدواژه های اخیر را به فرصت دیگری موکول مینماییم تا هم از موضوع اصلی یادداشت حاضر خارج نشده و هم سخن بیش از این طولانی نشود.
برای مطالعه بیشتر درباره موضوع یادداشت، میتوانید به روزنامه جمهوری اسلامی شماره2905 به تاریخ 20/3/1368 و شماره 2921 به تاریخ 10/4/1368(متن خطبههای آقای هاشمی در نمازجمعه تهران) مراجعه نمایید.
انتهای پیام/ش