کعبه از چه زمانی سیاه پوش شد؟
رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ خانة کعبه را با پارچة یمنی پوشانید، بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ عمر و عثمان کعبه را با قَباطی که پارچهای از مصر و سفید و نازک است پوشش دادند.(5) بعضی هم گفتهاند: کعبه قبل از اسلام هم با قَباطی پوشیده میشد.
به گزارش واحد رصد فضای مجازی اصفهان شرق: پوشاندن کعبه سابقهای دیرینه در تاریخ بیتالله الحرام دارد. این امر در دوره های مختلف سبب می شد که برای نگهداری و تعویض این پوشش منصبی با عنوان پرده داری در کنار سایر مناصب خانه خدا ایجاد شود. اینکه اولین شخص چه کسی بود که روی خانه کعبه را پوشاند؟
در اخبار و روایات اسلامی به افراد مختلف اشاره شده است. چنانچه در منابع تاریخی این امر را به دوره حضرت ابراهیم و اسماعیل منسوب می دارند و گفته می شود نخستین فردی که نسبت به پوشش کعبه اقدام کرد:
1ـ ابراهیم یا اسماعیل ـ علیهما السلام ـ اولین کسانی بودند که خانة کعبه را پوشاندهاند.(1)
2ـ در روایات متعدّدی از اهل سنّت هم آمده است که تُبّع (اسعد حمیری) اولین کسی است که کعبه را با پوشش کامل پوشانیده و برای آن دری قرار داد تا خانة کعبه بسته شود، این سخن برخی از اهلسنت میباشد.(2)
3ـ ابن حجر در این زمینه روایات مختلفی را آورده و سپس اینگونه بین روایات جمع می کند: الف: اسماعیل اولین کسی است که کعبه را پوشانده است. ب: عدنان احتمالاً اولین شخصی است که بعد از اسماعیل، کعبه را پوشانده است. ج: تبع اولین کسی است که کعبه را با انطاع (چرم) و وصایل (پارچهای زینتی از یمن) پوشانده است.(3)
نتیجه اینکه: مطابق روایاتی که از اهلبیت ـ علیهم السلام ـ به ویژه از حضرت امام صادق ـ علیهالسّلام ـ رسیده، باید اولین پوشش کعبه را از سوی ابراهیم یا اسماعیل ـ علیهما السّلام ـ دانست.(4)
سیر تاریخی جنس و رنگ جامة کعبه:کعبه در جاهلیّت با انطاع (چرم) پوشانده میشد، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ خانة کعبه را با پارچة یمنی پوشانید، بعد از پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ عمر و عثمان کعبه را با قَباطی که پارچهای از مصر و سفید و نازک است پوشش دادند.(5) بعضی هم گفتهاند: کعبه قبل از اسلام هم با قَباطی پوشیده میشد.(6)
هارون الرشید در دوران خود فرمان داد که جامة کعبه از قباطی مصر بافته شود که در سال 190 هجری آماده و بر کعبه انداخته شد.(7) در سال 200 هجری، حسین بن حسین أفطس طالبی علوی، رو به سوی مکه نهاد و در شورشی که ایجاد نمود مکه را به تصّرف خویش در آورد و به درون کعبه قدم گذارد و سپس تمامی جامههای آن را برداشت و از آن خود نمود. آن گاه به وسیلة دو جامه از ابریشم سبک که یکی زرد و دیگری سفید بود کعبه را پوشانید.(8)
در دوران خلافت مأمون به وی اطلاع دادند که جامة دیبای قرمز کعبه پیش از رسیدن زمان قرار دادن جامة دوم نمناک و فرسوده میشود. مأمون در اینباره از «مبارک طبری» که در آن هنگام فرستادة ویژة او به مکه بود پرسید: کعبه در چه جامهای بهتر و زیباتر خواهد بود؟ او در جواب گفت: در جامة سپید، پس مأمون فرمان داد جامهای از دیبای سفید بافتند و در سال 206 هجری بر کعبه معظمه آویختند.(9)
در بعضی از نوشتهها همچنین آمده است: در دوران جاهلیّت، قریش در پوشش کعبه به صورت اشتراکی عمل میکردند، پوشش کعبه تا زمان ابو ربیعة بن مغیرة به این کیفّیت ادامه یافت و همو بود که گفت: این مسئولیت را یک سال من به تنهائی به عهده میگیرم و یک سال به عهدة قریش باشد و تا آخر عمر این کار را ادامه داد. سپس رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ کعبه را با پارچة یمانی پوشاند. علی ـ علیهالسّلام ـ و خلفای سه گانه و مأمون و متوّکل عباسی هم (این گونه) به کعبه جامه پوشاندند.(10)
فاکهی گفته است: مأمون خلیفة عباسی کعبه را با دیبای سفید پوشانید، بعد از او همچنین بود تا در دوران فاطمیون بین سالهای 567ـ 297 هـ (فاطمیون دولتی را در تونس تأسیس کرده و حکمرانی آنان به مصر و سوریه و لبنان و فلسطین گسترش یافت)(11) کعبه با دیبای سفید پوشیده شد و محمد بن سبکتکین جامة کعبه را از دیبای زرد تهیّه کرد.(12)
آغاز پوشش کعبه با رنگ سیاه: الناصر لدین الله، خلیفه عباسی،(حکومت 575-622ه.ق) نخستین کسی است که کعبه را با دیبای (ابریشم) سیاه رنگ پوشاند و از آن زمان به بعد تا کنون کعبه سالی یک بار با جامة سیاه پوشیده میشود.(13)
فارسی میگوید: از آن هنگام دیبای سیاه همچنان به عنوان جامه برای کعبه معمول گردید.(14)
علّت سیاه بودن پوشش خانه کعبه: به نظر میرسد با توّجه به حرارت فوق العادة خورشید در مکه و استقامت بیشتر رنگ سیاه در برابر آفتاب جامة کعبه از بهترین پارچهها با رنگ سیاه تهیّه میشود.
———————————————————————————————————————————–
پاورقی:
1. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران: دارالکتب الاسلامیّه، چاپ سوم، 1367 ش، ج4، ص215 ج1. الحرالعاملی، محمد بن الحسن، وسائل الشیعه، بیروت: دارالاحیاء التراث العربی، چاپ پنجم، 1403ه، ج9، ص 324. و ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، فتح الباری فی شرح صحیح البخاری، بیروت: دارالکتب العلمیه، چاپ اول، 1410ه ، ج 3، ص 585.
2. ازرقی، محمدبن عبدالله، اخبار مکه، بیروت: دارالاندلس، ص250ـ 249 . ابن حجر عسقلانی، همان، ج3، ص 585.
3. ابن حجر عسقلانی، همان، ج3، ص586.
4. صدوق، محمد بن علی بن الحسین، من لایحضره الفقیه، قم: مؤسسة النشر الاسلامی، 1404ه ،ج2، ص232 و ص235، ج 2286.
5. الازرقی، پیشین، ص 253. ابن حجر عسقلانی، پیشین، ج3، ص585.
6. ابن هشام، السیرة النبوّیة، بیروت: داراحیاء التراث العربی،( بی تا)ج2، ص211.
7. فصلنامه میقات حج، شماره 26، زمستان 1377، ص116.
8. همان، ص116.
9. همان، ص117ـ 116.
10. ابن هشام، پیشین، ج1، ص25، پاورقی شماره 4.
11. المنجد فی الاعلام، مادّه فطم.
12. ابن حجر عسقلانی، پیشین، ج3، ص587.
13. همان، ص587. ابن هشام، پیشین، پاورقی.
14. فضلنامه میقات حج، پیشین، ص122.