– به عنوان يك مسلمان، ايران را خيلي دوست دارم زيرا مركز اسلام شيعي است و ميتوان يك طلبه با لباس روحانيت شد…
قرار بود با دوستش تریلی بخرند که منصرف شد: دلیلش را ازش پرسیدم، گفت: اگه با تریلی به ته دره برم برای دنیا مردم ولی من تصمیم گرفتم و اسمم را برا اعزام به جبهه نوشتم؛ همه زندگیم فدای امام و کشورم.
حاجیه خانم از بوسیدن شاهرگ صفرعلی گفت و پدر از مالک اشتر شدن حاج اسماعیل گریه می کرد.
وقتی به رهبرم اهانت نکردم، بدنم را با شلاق مانند تخته سیاه کلاس شکنجه، کبود کردند.