همراه با روستای شاهتور؛
جمعیت روستاهای شرق اصفهان هم پای خشکسالی آب می رود/ جوانه سبز اشتغال در لابه لای سبزی خشک کن های شاهتور
مصمم شدیم تا در کنار مردم روستای شاهتور از پتانسیل ها و آسیب های پیش روی مردم روستا مطلع شویم تا بتوان با بررسی موارد فوق و بازنگری مشکلات، قدمی در راه رفع آن برداریم.
به گزارش خبرنگار اصفهان شرق از شاهتور، شاهتور يكي از مناطق شرق اصفهان و در فاصله 65كيلومتري استان اصفهان قرار دارد. این روستا همانند دیگر روستاهای شرق اصفهان طی سال های اخیر با خشکسالی دستو پنجه نرم میكند و بر حسب روزگار، زندگی در روستا در حال انحلال است و سال به سال از تعداد خانواده های روستایی کاسته می شود.
مردم این روستا میگویند «خشکسالی» زندگي را برايمان سخت كرده و چه یک هکتار زمین داشته باشی، چه 30 هکتار، وقتی آب به زمین نمیرسد كشاورزي فایده ي ندارد؛ سهم آب کشاورزها کم است، يا اصلا آبي نيست؛ کشت دیم هم که جواب نميدهد و قیمت تضمینی خرید محصولی که بیشتر گندم است، کشاورزان را راضی نمیکند.
اینجا روزی سرسبز ترين وحاصل خيز ترين روستا بوده ولی به مرور آب کمتر و کمتر شده وچندين سال است که چیزی جز بستر خشک زمين ها باقي نماده است.
*ترسالی خاطرات سال های قبل روستا
مردم روستا میگویند: «آب آنقدر کم است که بیشتر از یک بار در سال نمیشود زمینها را زیر کشت برد، تازه محصول ترسالی با خشکسالی فرق میکند؛ قیمتی هم که دولت میپردازد کافی نیست يا بايد ماه ها انتظار پولش را بكشند و بيشترين سود را بنگاه ها مي خورند. به گفته کشاورزی در روستا، کشاورزی روی زمین سخت است، درآمد هم کفاف زندگی را نمیدهد؛ چارهای جز ساختن با این شرایط هم نداریم».
كشاورزي كه سالهاست كارش كشاورزي است در مورد بیآبی در روستا میگوید: بیشتر چاههایی که تا چند سال پیش آب داشت، این روزها خشک شده و اگر آبي دارد يا شور است يا براي كشاوزي خوب نيست.
اما این موضوع هم از نگاه مردم دور نمانده است كه مقدار بارندگي ها كم و حجم آب رودخانهها در این سالها مدام کمتر شده است، آب پشت سدها هم کمتر شده و نتیجهاش همین میشود که سهم آب زمینهای کشاورزی هر روز کاهش میابد. روستاهای شرق اصفهان
*راهکارهای سخت، پیش پای جوانان
با همه اینها، تجربههای موفق سبز کردن زمینهای خشک در دنیا وجود دارد. علم کشاورزی و مهندسی اصلا برای همین است که کشاورزی را راحتتر، زمینها را پر محصولتر و هدررفت منابعی از جمله آب را کمتر کند؛ پس چرا اینجا، کسی به سراغ شیوههای مدرن آبیاری زمینها نمیرود؟
یکی از اهالی روستا، این موضوع را تصحیح میکند: اگر که هیچکس به سراغ این کارها نرفته است. بخاطر اين است كه راههاي سختي پيش پاي كشاورزان ميگذارند و امكان اين نيست كه زمینهایشان را آبیاری قطرهای کنند، اما این کارها هزینه هاي زيادي میخواهد. باید پول زياد و وسایل آن را داشته باشیم و بتوانیم هزینههایش را بپردازیم كه اين كار با خشكسالي هاي كه گذرانده ايم سخت و غير قابل انجام است.
با وجود اینکه دولت سالهاست اعتبارهایی برای بهسازی روستاها اختصاص میدهد و در قالب پرداخت وام به کشاورزان، آنها را تشویق میکند که به سمت شیوههای تازهتر کشاورزی حرکت کنند، برخی مردم هنوز برای مراجعه نکردن به دفترهای وادارات کشاورزی و فراهم نکردن مقدمات استفاده از این تسهیلات دلایلی دارند. روستاهای شرق اصفهان
*سبزی خشک کردن اشتغالی که توجه مسئولان را می طلبد
علاوه بر کشاورزی، برخی مردم روستا به اجبار مشغول به كارهاي ديگر شده اند كه خانوادهشان را اداره میکنند. سبزی خشک کردن یکی از حرفه هایی است که چند صباحی با خانواده ها همراه بوده و هست و در کنار برخی پتانسیل های خوب این شغل برای بانوان شاهتوری که اندک درامدی را عاید شود، گاهی موجب شکایتها و نارضایتی اهاليست. از جمله اين كارها وجود سبزي خشك كن ها است كه به خاطر بوي بد و زياد باعث اذیت برخی افراد و گاها شخص خواهد شد.
روستاهای شرق اصفهان
*علوفه گران است، دامدار چه کند!!!
از دیگر مشکلات می توان گفت: اغلب طویلههای نگهداری حیوانات به فاصله خیلی کمی از خانهها قرار دارد که هرچند باعث میشود مردم هر زمانی بتوانند از سلامت دامهایشان مطمئن شوند، اما دردسرهای بهداشتی هم به دنبال دارد و اين كار باعث بيماري هاي زيادي ميشود.یکی ازدامداران این روستا در این مورد میگوید: «دامداري هم ديگر سودي ندارد جون با وجود خشكسالي و كمبود علوفه قيمت آن قابل پرداخت است و سرمایه لازم براي دامداري نيست. همین دو سال پیش طوری به دامهايم ضررخورد كه ناچار شدیم نصف آنها رابه صورت چك بلند مدت و با ضرر بفروشيم. هیچ کاری هم نمیشود کرد که بتوان مثل قبل دامداري كرد فقط اگر مثل قبل آب براي كشاورزي زياد بشود خوب ميشود.
زندگی در روستا به غیر از شغل سخت کشاورزی و دامداري که با بحران کمآبی هم درگیر است، مشکلات دیگری هم دارد مثل بيكار شدن بيشتر كشاورزان و جوانان كه نه كاري دارند نه كارخانه اي است سر كار بروند و اين بدترين تهديد اجتماعي براي مردم روستا است.
*خانه، پول و ازدواج مشکل جوانان شاهتوری
نداشتن خانه براي جوانان براي ازدواج و پول براي جهزيه دختران اين خود يك مشكل بد براي روستا تلقي مي شود.
یکی از جوانترهای روستا در این مورد میگوید: شاید بشود یک سوله استاندارد درست کرد که برای تمام دامهای یک روستا جا داشته باشد و در آن هر کسی در قسمت خاصی دامهایش را نگه دارد. به این نحو بازرسان بهداشت میتوانند راحتتر کارشان را انجام دهند و هم دیگر به این شکلی که الان هست، گوسفندهای مردم از وسط راه روستا رد نمیشوند. هزینههای دامداری هم کاهش پیدا میکند. اما هیچکس نمیتواند روستاییها را در این مورد راضی کند که راههای دیگری هم میتواند وجود داشته باشد. نه امکان و پول لازم از سوي دهياري برای این کارها وجود دارد و نه اطمینان از اینکه مردم روستا چنین چیزهایی را قبول میکنند.
از طرف دیگر، با وجود اینکه امكانات پزشكي كم است و با وجود راه هاي بد و نا مناسب و نا امن براي رفتن به نزديك ترين شهر براي مدواي خودمشكلي ديگر است . بیشترشان برای مشکلات سادهای مثل در رفتگی استخوان هم باید راه شهرها را طی کنند و دسترسی مناسبی به امکانات بهداشتی و خدمات سلامتی ندارند. روستاهای شرق اصفهان
*تعجب افزایش مهاجرت از روستا در سایه بی توجهی مسئولان به روستاها ممنوع!!
درآمد پایین و نبود استانداردهای قابل قبول برای زندگی در روستاها، از جمله مسائلی است که حیات کشاورزی را تهدید میکند و مردمی را که روی زمینهای خودشان آقایی میکنند، به شهرها میکشاند تا گاهی مجبور به انجام کارهای سطح پایین و زندگی در مناطق حاشیهای شهرها شوند. با همه این سختیها، بعضی از مردم هم هستند که بعد از تجربه مهاجرت به شهر، دوباره به روستا برگشتهاند، اما امیدشان کجاست؟ نه آبي براي كشاورزي نه كاري براي ادامه زندگي؟
وقتی نه علم، نه پول، نه خدمات رفاهی قابل قبول و نه حتی امنیت روانی برای زندگی کردن در روستاها وجود نداشته باشد، تعجبی ندارد که با دید تکعاملی به این سوال بزرگ که چرا روستاها در حال انحلال هستند؟ نگاه کنیم و لب بگزیم که ای داد و بیداد؛ زندگی رو به نابودی است.
روستاهای شرق اصفهان ، روستاهای شرق اصفهان