این روزها زاینده رود، اولین انتخاب اصفهانیهاست
زاینده رود، سرودی که مردم دوباره میخوانند
رودخانه همان رودخانه است با همان جریان و مسیر اما آدمها طوری دیگری آن را میبینند. نبودنش در تمام لحظههایی که تمنای بودنش را داشت، به قدری، قدرش را گران کرده که انگار جریانش درعادی ترین حالت یک موهبت خارق العاده است.
اصفهان شرق؛ این روزها مردم زایندهرود را دوباره و دوباره میخوانند از دریچه لنز دوربینهای عکاسی و فیلمبرداری در سایزهای کوچک و بزرگ. دم به دم آن را زمزمه میکنند و فریاد میکشند از لابهلای تمام شعرهای آشنا و نوستالژیک در غرفههای خواجو و حاشیه آب. قطره قطرهاش را تزریق میکنند به وجود خستهشان با قدم زدنهای خارق عادت در خنکای آب پاییزی، عطرش را با جان و دل میپاشند روی بساط صبحانه و ناهار در نزدیکترین فاصله نشستنهای مداوم در حاشیه آن.
زاینده رود این روزها اولین انتخاب مردم اصفهان است. اولین و بهترین گزینه حضور و دور هم بودن مردم از هر قشر و طبقه و سلیقه. نقاشان ملموسترین و زندهترین الهامات هنری را از جریان آن میگیرند. از رودی که این روزها خود زیباترین تابلوی نقاشی است با ماندگارترین و اجتماعیترین عناصر ممکن. عکاسان بهترین ترکیب بندیها را به قاب میآورند از اجزاء همیشه جذاب آن. شاعران به غزل و قصیده و سپید جان دیگری میدهند با کلماتی به روانی آب. نویسندگان به ایدهها و آنهای دیگری میرسند برای قهرمانهای تازه قصههایشان با پرسه زدن در هوای رود. به دنیای زیبای مرد منتظر که با یک دسته گل رنگین به استقبال آب آمد. به اشکهای بی اختیار مادری که مثل تک تک فرزندانش مدام دلواپس آب بود. به خندههای کودکانه ای که از پرتاب اولین سنگریزهها در رود قطع نمیشوند و دستانی که خنکا و سردی آب را با جان و دل جذب میکنند. به تمدن . زندگی و تولد.
زاینده رود این روزها برای مردم سراسر زندگی است. سراسر امید است و شور و نشاط. زاینده رود صداقت اصفهان است برای مردمی که شهرشان را با چهره راستین میخواهند.
و این بار زاینده رود با آمدنش به جز تمام خوبیها، برای مردم اصفهان پیامآور آرامش است. سفیر طمانینه در روزهای پس از طوفان. رود این بار آرامش و امنیت را با جریان دلنشینش به میان مردم آورده تا خاطره روزهایي كه اسید شده بود خبر يك استان را در دامانش بشویند و پاک کنند.
خنکای رود این بار مرهمی گذاشته بر تیزی و تازگی زخم این روزهای اصفهان. بر درد مردمی که سالها سنگ صبور دردها و ناگفتههایشان بوده است و لبخند و گشودگی چهره آرام اهالی شهر از فراز پلها و در کناره پارکها بهترین پاسخ به مهربانی اوست. زاینده رود از لذت جان دوبارهای که در مردم دمیده، سرشار است. زندهرود قدر قطره قطره اشکهایی که آنها از شوق به دامانش میریزند را میداند و انعکاس تصویر تک تک دوستدارانش را در آینه مواج خود پاکیزه نگه میدارد.
زاینده رود این بار هم تمام وقتش برای ماست. از طلوع صبح امروز تا سپیده فردا. با روشنایی نور و جان گرفتن آفتاب طلایی ظهر و تیرگی افق در لحظه سرخ غروب و سکوت و رمزآلودی شب. هر لحظه و ثانیه تا وقتیکه جاری است آغوشش را به رویمان گشوده تا یک گوشه برای خود پیدا کنیم و از سخاوت بیاندازهاش قرار گیریم.
آرامش بهترین سوغات اینروزهای زاینده رود است؛ برای ما که در پی ذرهای آرامشیم از پس تمام هیاهوها و جدلها. سوغاتی برای مردمی که خود به بهترین سوغاتیها معروفند. حضور دوباره زایندهرود و انرژی بخشیاش از طعم گزهای ۷۰ درصد اصفهان هم خوشتر است و آبی مواج دائمیاش در پناه نور از رنگینترین و ظریفترین بشقابهای مینا و قابهای منبت و معرق زیباتر.
این روزها، زاینده رود با جریان موقتی دوبارهاش بهترین و ارزشمندترین سوغات مردم شهر شده است. سوغاتی که به جای آمدن گاه و بیگاه باید تحفه دائمی و جزء لاینفک اصفهان باشد.
منبع:ایمنا