تحليل کوتاه از نقش حجاب در جامعه؛
حجاب؛ پر پرواز بر بلندای قله ها
خداوند مهربان خواسته تا زنان بتوانند با حفظ حرمت و ارزش والايشان در جامعه نقش آفرين باشند و هرگز مورد بی حرمتی، آزار و طمع ديگران قرارنگيرند.
به گزارش اصفهان شرق_محبوبه پيمانی؛ انسان ها موجوداتی اجتماعی اند و در اين زيست اجتماعی تفاوتی بين زنان ومردان نيست همه در اجتماع وظايف و مسئوليتهايی دارند از کوچکترين نهاد يعنی خانواده تا اجتماعات بزرگ و زنان نيز با گرم نگه داشتن کانون خانه و تربيت صحيح فرزندان، اصيلترين و بزرگترين خدمت را به جامعه عهده دار هستند.
اما وظايف آن ها به عنوان نيمی از پيکر جامعه، بيش از اين موارد وحتی در يک نگرش کلی بالاتر از مردان است واين حضور آنان در جامعه را می طلبد .
از سوی ديگر زنان که مظهر جمال الهی و مخلوق لطيف خدايند به طور طبيعی مورد توجه بوده و در عين حال نيز در معرض برخی از آسيب ها قرار دارند.
خداوند مهربان خواسته تا زنان بتوانند با حفظ حرمت و ارزش والايشان در جامعه نقش آفرين باشند و هرگز مورد بی حرمتی، آزار و طمع ديگران قرارنگيرند؛ بنابراين آن ها را به حفظ حجاب امر فرموده، قرآن کريم اين اصل را چنين بيان می فرمايد:
«ای پيامبر به زنان و دختران خود و به زنان مؤمنين بگو که پوششهايشان را به خود بپيچند، که اين کار برای اينکه آنها به عفت شناخته شوند، تا مورد تعرض و اذيت واقع نشوند، بهتر است. » (احزاب آيه59).
بنابراين حجاب نه تنها زن را محدود نکرده و دست وپای او را نمی بندد ، بلکه حافظ امنيت، شخصيت و احترام وی است.
آن ها که اين پيام روشن خدا را انکار می کنند در واقع به خورشيد حقيقت پشت کردهاند و در تاريکی خيالات خود در جستجوی اوهام ناشی از جهالت و يا عناد و لجاجت هستند که سر انجامی جز سيه روزی نخواهد داشت.
در ديد روشن تر حجاب مانع نمايان شدن جاذبههای جنسی و زيبايیهای ظاهری زن می شود. يعنی از نگاه ابزاری برای مطامع گوناگون نفسانی نسبت به او کاسته و او را به جهت کمالات روحی و توانايیها و قابليتهايش مورد احترام و توجه قرار می دهد.
امام علی (عليه السلام ) در نهج البلاغه ميزان قوام و بقای شخصيت و احترام و امنيت زن را بسته به ميزان حجاب او می داند و می فرمايد: «به درستی که شدت حجاب برای حفظ آنان بهتر است. »( نهج البلاغه، نامه 31)
با رعايت حجاب، ريشه بسياری از تفاخرها، تکاثرها، حرص و ولعها، اسرافها و تحريکهای بی موقع، کنده و بذر فساد خشکانده خواهد شد. (رک: شجاعی، 1385،ص96)
زنانی که خودنمايی و ايجاد ارتباط ناسالم را همت خود ساختهاند و عمر خود را به جای صرف در بندگی خدا در موارد منحط و ضد ارزش، صرف می نمايند، علاوه بر پشيمانی در دو دنيا، گناهِ به فساد کشاندن ساير افراد جامعه و اتلاف عمر آنان و ايجاد زمينه برای انواع فساد در اجتماع را، متوجه خود میکنند.
بنابراين می توان گفت حجاب در جهت هدف نهايی زندگی انسانی و سعادت راستين،نه تنها پای پرواز زن را نمی بندد بلکه دست زنجير کنندگان او در بند اسارت تن و بدن را کوتاه کرده و به او بال پريدن به قله های بلند انسانيت را اهدا می کند .
منابع:
قرآن کریم
نهج البلاغه،ترجمه محمد دشتی
محمد شجاعی، در و صدف : بحثی دینی، اجتماعی و سیاسی درباره حجاب،شهرری: نشر محیی، 1385.
انتهای پیام/