شادی و شاد زیستن
شاید در نگاه عموم، شادی کردن و خندیدن مترادف یکدیگر باشند و تفاوت معنایی نداشته باشند ولی با کمی ژرف نگری و رجوع به احادیث و روایات به نیکی پی خواهیم برد که این دو اساسا با هم تفاوت دارند؛ لذا با یک روایت از امام صادق (ع) این مسئله را روشن می کنیم.
شخصی به امام صادق علیه السّلام گفت: در دفتر نجاشی خراجی به عهده ی من است و او مردی است مومن و فرمانبر، شما اگر صلاح می دانی برای من نامه ای به او بنویسید، گوید: امام علیه السّلام به او نوشت: بسم الله الرّحمن الرّحیم، شاد کن برادرت را تا خدا شادت کند، گوید: چون نامه به او رسید، در مجلس کار خود بود و چون تنها شد، نامه را به او داد و گفت: این نامه ی امام صادق (علیه السّلام) است، آن را بوسید و بر دو چشم نهاد و به او گفت: چه حاجتی داری؟ گفت: خراجی که در دفترت بر عهده ی من است، به او گفت: چه مقدار است؟ گفت: ۱۰ هزار درهم. نجاشی دفتردار خود را خواست و به او دستور داد تا از طرف او بپردازد و آن را از دفتر بیرون آرد و دستور داد برای سال آینده هم برابر همین مبلغ را برای او بنویسد، سپس به او گفت: من تو را شاد کردم؟ پاسخ داد: آری قربانت، سپس فرمان داد یک مرکب سواری و یک کنیز و یک غلام به او دادند با یک دست جامه و در عطای هر کدام می گفت: آیا تو را شاد کردم؟ و به او جواب می داد: آری قربانت، و هر چه می گفت: آری، برای او می افزود تا از عطا فراغت یافت و سپس به او گفت: همه فرش این اتاق را هم که من در آن نشسته ام با خود ببر چون نامه ی آقای مرا در این جا به من دادی و هر حاجتی داری به من اظهار کن و برسان، گوید: این کار را کرد و آن مرد بیرون شد و پس از آن خدمت امام صادق (علیه السّلام) رسید و به او همه را بازگفت و آن حضرت هم شاد شد به کار او، آن مرد گفت: یاابن رسول الله، گویا کاری که با من کرده شما را هم شاد نمود؟ فرمودند: آری، به خدا هر آینه خدا و رسولش را هم شاد کرد.
با توجه به این روایت و مجموعه روایات دیگری که در باب شاد کردن مردم داریم ولی فرصت بیان آن نیست فرق بین شادی و خندیدن مشخص می شود. در حقیقت یکی از مهمترین مصادیق شادی از نظر اسلام، حل مشکلات اجتماعی و اقتصادی مردم است.
یک جوان بیکار و فاقد مسکن که طالب ازدواج باشد چگونه می تواند شاد باشد؟ حال بیاییم هر شب جنگ شادی در شهر برگزار کنیم، آیا با این مشکلات دل این جوان شاد می شود؟ سوال اساسی که در این قسمت دارم این است که به نظر شما چرا با این همه برنامه ها و جنگ های شادی که در شبکه های مختلف تلوزیون و کانال های تفریحی و خنده آور در شبکه های اجتماعی وجود دارد، جامعه ما به سمت افسردگی، استرس و نا امیدی حرکت می کند؟
مسئولان شهر اگر دغدغه مردم را دارند بهتر است دست از اختلاف افکنی ها و منفعت طلبیشان بردارند که اختلافاتشان باعث ایجاد روحیه یاس و ناامیدی بر مردم نشود و مردم در زیر چرخ ناکارآمدی و سوء مدیریت شهری له نشوند نه اینکه جنگ شادی با هزینه های گزاف برگزار کنند و پول بیت المال مسلمین را صرف برنامه هایی کنند که به ارزش های اسلامی هجوم برده شود و بزمی که در آن همراه با گناه، غفلت و فساد همراه است را برپا دارند.
سخنی با متولیان فرهنگی
یکی از دغدغه های نگارنده راقم این سطور این است که متولی فرهنگ و اتاق فکر فرهنگی شهر چه کسی است؟ اوضاع فرهنگی شهر در کجا رصد می شود؟ چرا آمار بی حجابی ها روز به روز بیشتر می شود؟ چرا آمار طلاق در شهرستان رو به افزایش است؟ چرا بزهکاری ها و نا هنجاری های اجتماعی رو به رشد است؟ چرا مسئولان این مشکلات را پاس کاری و از خود سلب مسئولیت می کنند؟ اصلا چرا جشن ها به این سمت و سو می رود و تحت عنوان اسلام و انقلاب در جهت خلاف اسلام و انقلاب قدم برداشته می شود؟
در حالی که رهبر انقلاب تکلیف را بر همگان روشن کردند و فرمودند: «نماز جمعه قلب فرهنگی هر شهر است؛ مرکز فرهنگی هر شهر، نماز جمعه است» و در ادامه بیاناتشان فرمودند: «ما هدایت گری فرهنگی را از هدایت گری سیاسی بنیانی تر می دانیم؛ هدایت گری سیاسی خیلی لازم است و از آن نباید صرف نظر کرد، اما هدایت گری فرهنگی و فرهنگ مردم، اخلاق مردم مهمتر است».
مقام معظم رهبری به صراحت و روشنی متولی و هدایت گری فرهنگ در شهرها را بر عهده امامان جمعه شهرها دانستند و این انتظار می رود ائمه جمعه شهرستان نسبت به مسائل فرهنگی شهر دغدغه مندی بیشتری نشان دهند و موضعی مشخص در قبال این بی برنامگی ارائه دهند. تشکیل اتاق فکر و رصد دقیق اوضاع اجتماعی و فرهنگی شهر و ارائه راهکار جهت التیام این دردها از جمله مهمترین مطالبه مردم شهرستان از ائمه جمعه است ضمن اینکه دیگر مسئولان هم باید هر آنچه دارند در طبق اخلاص بگذارند و با تمام قوا در میدان حاضر شوند.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، اداره فرهنگ و ارشاد، سازمان تبلیغات اسلامی، مساجد، کانون ها و پایگاه های مقاومت بسیج از جمله متولیان فرهنگی هستند که انتظار می رود ائمه جمعه محترم را در این مسئله یاری دهند.
سخنی با جوانان حزب الهی و انقلابی
یکی از نقشه های شوم دشمن این است که جوانان نسبت به ارزش های اسلام و انقلاب بی تفاوت باشند در واقع دشمن می خواهد جوان ایرانی خاموش، پژمرده و فاقد انگیزه باشد.
دشمنان اسلام برای پیاده کردن اهداف شوم خود ابتدا نسبت به جامعه و به خصوص جوانانش حساسیت سنجی می کنند. بدین صورت که جهت اشاعه فحشا و منکر و یا یک ناهنجاری ابتدا پایین ترین سطح آن را به جامعه عرضه می کنند تا ببینند که واکنش مردم آن جامعه چیست، اگر حساسیت نشان دادند که راه آن مسدود می شود و اگر واکنشی نشان ندادند گام به گام اهداف شوم خود را در جامعه پیاده می کنند.
مقام معظم رهبری فرمودند: «آنجائی که دشمنی و توطئهی دشمن حس می شود، به صورت لحظهای باید همه حساسیت نشان بدهند». یکی از رسالت های جوانان حزب الهی و انقلابی شهرستان بالاخص شهر دولت آباد این است که دوز حساسیت خودشان را نسبت به مسائل اسلامی و انقلابی بالا ببرند و در قبال این گونه مسائل بی تفاوت نباشند، اوضاع فرهنگی و اجتماعی شهر و تصمیم گیری هایی که مسئولان انجام می دهند را با دقت رصد کرده و زیر نظر بگیرند و اگر در برخی برنامه ها و تصمیمات مسامحه و سهل انگاری کردند، آن را به مسئولان گوشزد کنند.
انتهای پیام/ چشم برخوار