اقتدار منطقهای و بسط عمق استراتژیک
ارزیابی «توان» آمریکا برای وارد کردن ضربهی اول به ایران
آمریکا درگیر بحران اقتصادی است. طبیعی است که لشکرکشی نیاز به بودجهای مضاعف دارد. آمریکا برای شروع جنگی جدید، به بودجهی بیشتری نیاز دارد و این بودجه از سازمانها و نهادهای بینالمللی پولی استقراض میشود.
به گزارش اصفهان شرق، در این قسمت بنا داریم تا «توان» آمریکاییها برای شروع یک منازعهی فیزیکی بهصورت جنگ علیه ایران را مورد بررسی قرار دهیم. بهطور خاص در اینجا به بررسی شرایط و ناتوانیهای ایالاتمتحدهی آمریکا میپردازیم. به این دلیل که مقامات این کشور بیشتر از گزارهی بهرهگیری از گزینهی نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران استفاده میکنند.
در اینجا تلاش میکنیم انواع مختلف ناتوانیهای این کشور را برشمریم. بنابراین سوای از امکانات نظامی و استراتژیک جمهوری اسلامی که در مبحث پیش بهطور مفصل درخصوص آن صحبت شد، آنچه در اینجا مورد بررسی قرار خواهد گرفت، ناتوانی آمریکا بهعنوان بزرگترین تهدیدکنندهی ایران، برای وارد کردن بهاصطلاح «ضربهی اول» به ایران است. در اینجا اشاره خواهیم کرد که سوای از اینکه زمینه برای درگیری نظامی آمریکا علیه ایران مهیا نیست، آمریکا با توجه به چند عامل، از جنگ مستقیم نظامی علیه ایران پرهیز میکند.
الف) ناتوانی نظامی: در گزارش راهبردی شاخص قدرت نظامی آمریکا در سال 2015، که وضعیت قدرت نظامی این کشور را بررسی کرده است، توان ارتش از لحاظ ظرفیت و قابلیت در سطحی پایینتر از سطح متوسط «جزئی» قرار دارد و از لحاظ آمادگی نیز در سطح نسبتاً پایین قرار گرفته است.[1]ایران کشوری شبیه افغانستان و عراق نیست که آمریکاییها ظرف چند هفته توان فلج کردن آن را داشته باشند.
پتانسیلهای ایران برای زمینگیر کردن آمریکاییها بسیار فراوان است. لذا باز کردن جبههای جدید علیه این کشور، نیاز به توان نظامی بسیار فراوانی دارد. چراکه ایجاد جبههی جدیدی با وسعت ایران، صرفاً امری نظری نیست. همین گزارش میافزاید ارتش آمریکا جهت انجام فعالیتهایی فراتر از این [یک منازعهی منطقهای جدید] با مشکلاتی روبهرو خواهد شد و مطمئناً از تجهیزات کافی جهت پرداختن تقریباً همزمان به دو رویداد منطقهای عمده برخوردار نیست.
این گزارش اضافه میکند کاهش مداوم منابع مالی و متعاقباً تنزل نیروی نظامی باعث شده تا این نیرو تحت فشارهای چشمگیری قرار گیرد. فرایندهای اساسی نگهداری و تعمیر به تعویق افتادهاند، واحدهای کمتری (عمدتاً پلتفرمهای نیروی دریایی و نیروهای عملیات ویژه) در معرض فرایند استقرار عملیاتی چرخشی و طولانیمدتتر قرار میگیرند، مهلت استفاده از تجهیزات قدیمی تمدید میشود.[2]
ب) ناتوانی اقتصادی:آمریکا کشوری درگیر بحران اقتصادی و بانکی و بدهکار به نظام اقتصادی بینالمللی است. طبیعی است که لشکرکشی نیاز به بودجهای مضاعف دارد. آمریکا برای شروع جنگی جدید به بودجهی بیشتری نیاز دارد و این بودجه از سازمانها و نهادهای بینالمللی پولی استقراض میشود. اقتصاد آمریکا اقتصادی رو به زوال و دچار بحران است و طبیعی است که در چنین شرایطی، امکان ایجاد جبههای جدید برای لشکرکشیهای این کشور فراهم نمیشود.
ج) عدم اقبال به جنگ مستقیم در مردم آمریکا:نظرسنجیها نشاندهندهی این است که مردم آمریکا بهشدت از وقوع یک جنگ جدید گریزان هستند. نمودار زیر برخی از نظرسنجیها را اعلام خواهد کرد
مؤسسهی نظرسنج |
کشور |
درصد مخالفان جنگ |
درصد موافقان جنگ |
سال |
نظر روزنامهی نیویورکتایمز و شبکهی سیبیاس[3] |
افغانستان |
69 |
23 |
2011 |
گالوپ[4] |
افغانستان |
60 |
40 |
2014 |
گالوپ[5] |
سوریه |
51 |
31 |
2013 |
این موضوع جنگگریزی بهعلاوهی حمایت مردم آمریکا از مذاکره برای حل موضوع هستهای ایران، سبب شده است تا مردم این کشور تمایلی به شروع جنگی جدید توسط این کشور در ایران نداشته باشند و متعاقباً نخبگان این کشور نیز چنین ارادهای نداشته باشند.*
پی نوشت ها
[1]. http://www.heritage.org/events/2015/02/index-of-military-strength-launch
[2]. http://www.heritage.org/events/2015/02/index-of-military-strength-launch
[3]. http://www.nytimes.com/2012/03/27/world/asia/support-for-afghan-war-falls-in-us-poll-finds.html?_r=0
[4]. http://www.gallup.com/poll/167471/americans-view-afghanistan-war-mistake.aspx
[5]. http://www.gallup.com/poll/164282/support-syria-action-lower-past-conflicts.aspx