روایتی ناشنیده از کمک رهبر انقلاب برای مجوز گرفتن «آژانس شیشهای»
حاتمیکیا بعد از ناامید شدن از اداره نظارت ارشاد نامهای به رهبر معظم انقلاب نگاشته و در آن از وضعیت پیش آمده گلایه میکند؛ ایشان نیز بعد از مطالعه فیلمنامه، به مضمون میگویند: “اگر همه درها بسته شود در دفتر رهبری که بسته نمیشود.”
به گزارش اصفهان شرق؛ در روزهای اخیر و با انتشار اظهاراتی منسوب به ابراهیم حاتمی کیا که در آن درباره گرفت و گیرهای تولید “آژانس شیشه ای” و بخصوص دردسرهای دریافت پروانه ساختش سخن گفت اظهارنظرات مختلفی درباره این فیلم دهه هفتادی مطرح شد.
ابراهیم حاتمیکیا که در بدو ارائه فیلمنامه «آژانس شیشه ای» نتوانسته بود پروانه ساخت آن را بگیرد در این باره گفته است: در آن سالها عزتا.. ضرغامی معاون سینمایی وزیر ارشاد بود و بین من و او مشکلی به وجود آمده بود. به همین دلیل من سه ماه سینما را ترک کردم و در مغازه پدرم مشغول به کار شدم. در این سه ماه فیلمنامه «آژانس شیشهای» را بدون آنکه امیدی به تولیدش داشته باشم نوشتم.
وی ادامه داده است: وقتی که فیلمنامه «آژانس شیشهای» را مینوشتم، به هیچ عنوان امیدی به ساخته شدن آن نداشتم و همین باعث شد که در نوشتن فیلمنامه این فیلم خیلی راحت برخورد کنم و تنها هدفی که از نوشتن آن دنبال میکردم، زدن حرفهای دلم بود و واکنشی بود به شرایط زمانه.
این کارگردان افزوده است: فیلمنامه را به عطاءا.. مهاجرانی معاون حقوقی رئیسجمهوری دادم بخواند. او پس از خواندن از من خواست تمام نسخههای آن را از بین ببرم، چون معتقد بود چنین داستانی میتواند خطرساز باشد. اما جالب اینکه تولید این فیلم به دوران گذار دولتها خورد و حبیبالله کاسهساز مجوز تولید را امضا کرد. من «آژانس شیشهای» را در زمان وزارت خود مهاجرانی ساختم!
* روایت کاسه ساز از “آژانس”
اظهارات حاتمی کیا با واکنشی از سوی حبیب الله کاسه ساز مواجه شد. کاسه ساز که در سالهای اخیر بیش از هر چیز به واسطه تولید دو قسمت اول سری “اخراجیها” شناخته می شود با اشاره به اینکه برای صدور پروانه ساخت این فیلم کلی تهدید شده است روایتی را مطرح کرده که می تواند مکمل روایت حاتمی کیا باشد.
کاسه ساز نوشته است: وقتی حاتمی کیا فیلمنامه “آژانس شیشه ای” را برای دریافت مجوز پروانه ساخت به اداره نظارت ارشاد که بنده مدیر کل آن بودم فرستاد همه اعضای شورا مخالفت کردند و من چون ابراهیم را میشناختم و از سال ۶۱ در سپاه فیلمسازی میکردیم به او اعتماد کامل داشتم و مسئولیت مجوز پروانه ساخت را شخصا به عنوان مدیرکل به عهده گرفتم و مجوز ساخت را بدون نظر شورای پروانه ساخت امضاء کردم و تنها به یک جلسه با ابراهیم وتهیه کننده های فیلم اکتفاء کردم که ابراهیم سکانس آخر را فکری برایش بکن و در چشمان ابراهیم اعتماد را حس کردم و مجوز را دادم.
کاسه ساز ادامه داده است: هفته بعد بعضی از دوستان که فیلمنامه را خوانده بودند از بیرون از ارشاد(!) به شدت مخالفت کردند و گفتند پوست تو را خواهیم کند؛ به فیلمنامه ای که جنگ مسلحانه علیه نظام است پروانه ساخت دادی.
وی افزوده است: من هم گفتم به ابراهیم حاتمی کیا مجوز دادم و او بچه نظام و ولایت است و خیلی از بنده و شما دلسوز تر است و چه خوب شد “آژانس شیشه ای” در قلب خانواده شهدا و بچه های نظام و ولایتی ماندگار شد.
* روایت سوم، کمک رهبری برای مجوز گرفتن فیلم حاتمی کیا
اما ماجرایی که حاتمی کیا بحث درباره آن را آغاز کرده و کاسه ساز نیز کوشیده در متمم آن حرفهایی را مطرح کند یک سوی دیگر هم دارد و آن هم روایتی است که یکی از مدیران وقت معاونت سینمایی در گفتگو با «نسیم آنلاین» از نقش رهبر معظم انقلاب در صدور پروانه ساخت “آژانس شیشه ای”، مطرح می کند.
به روایت این مدیر سینمایی، هم حاتمی کیا درست میگوید و هم کاسه ساز یعنی اداره نظارت زمان ضرغامی به دلیل ماهیت انتقادی فیلم علاقه ای به صدور پروانه ساخت آن نداشت و بعدتر هم که کاسهساز پروانه ساخت را امضاء می کند نه فقط به دلیل شناخت شخصی اش درباره حاتمی کیا که به دلیل نظر راهگشای حضرت آیت الله خامنه ای بوده است.
اصل ماجرا این بود که اداره نظارت با پایان بندی فیلمنامه و فضای تاریک و تلخ حاکم بر متن مشکل داشت و دقیقا پایان بندی بود که راه را برای صدور پروانه ساخت سخت کرده بود بخصوص حجم کدری که انتهای سناریو را پر کرده بود.
حاتمی کیا بعد از نومید شدن از اداره نظارت ارشاد نامه ای به رهبری نگاشته و در آن از وضعیت پیش آمده گلایه می کند؛ رهبر معظم انقلاب نیز بعد از مطالعه فیلمنامه، به مضمون می گویند که ” اگر همه درها بسته شود در دفتر رهبری که بسته نمی شود.”
دقیقا همین جمله است که به تغییر پایان بندی فیلمنامه منجر شده و به جای بنز وزارت اطلاعات، این هلیکوپتر دفتر رهبری است که به سراغ حاج کاظم و رفیق اش عباس می آید و شرایط عبور آنها از بحران را فراهم می کند.
البته که به این ترتیب هم “آژانس شیشه ای” مجوز می گیرد و هم یک تفاوت عمده پیدا می کند با آثار جشنوارهای پسند سینمای ایران که همواره داستان را با تلخی وافر به پایان می رسانند.