پاسخ مقام معظم رهبری به سوالات شرعی مخاطبان درباره احکام محیط زیست
نگاه اسلام به طبیعت و محیط اعم از جاندار و بیجان، عاطفی، اخلاقی، معنوی و هدایتگرانه است و برخورداری از مواهب طبیعی نیز بر پایه اصولی متین، عادلانه، حکیمانه، متوازن و سازنده استوار شده است.
به گزارش اصفهان شرق؛ به نقل از اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، همزمان با هفته منابع طبیعی، اعلام کرد به پرسشهای شرعی مخاطبان که درباره احکام محیط زیست پاسخ میدهد.
حجتالاسلام والمسلمین فلاحزاده، عضو دفتر استفتائات حضرت آیتالله العظمی خامنهای و رئیس مرکز موضوعشناسی احکام فقهی به پر تکرارترین سوالات مطابق با فتاوای حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای پاسخ دادهاند که متن پاسخها همزمان با 13 فروردینماه روز طبیعت به شرح زیر منتشر میشود که شامل هوا، آبها، زمین و گیاهان و حیوانات است.
* هوا
استفاده نکردن مراکز صنعتی از فیلترهای هوای مناسب در خروجی پسماندهایشان به بهانه گرانقیمت بودن آنها که موجب آلودگی هوا و آسیبرساندن به سلامت مردم میشود چه حکمی دارد؟
طبعاً هر کسی که میخواهد کارگاه یا کارخانهای راه بیندازد باید یک برآورد هزینهای داشته باشد و بسنجد که آیا میتواند این کار را انجام دهد یا نه. یکی از لوازم کارگاه و کارخانه فیلتر مربوط به هوا است تا هوایی که متعلق به عموم مردم است آلوده نشود. اگر طبق قانون نصب فیلتر الزامی است، تخلف از آن جایز نیست. البته حتی اگر این مسئله در قانون هم ذکر نشده باشد و کارخانهای هوا را آلوده کند و مردم به خاطر این مسئله در ناراحتی و مشقت باشند یا در ناراحتی هم نباشند اما به خاطر تنفس این هوای آلوده ضرر قابل توجهی متوجه آنان شود، این کار خلاف شرع است و کسی که با توجه این کار را انجام بدهد مرتکب حرام شده است.
آیا استفاده از خودروهایی که آلایندگی بیش از حد مجاز دارند اشکال دارد؟
بله. بهطورکلی آلوده کردن این هوای صافی که خداوند برای تنفس افراد، گیاهان و حیوانات قرار داده است، کار شایستهای نیست. اما از نظر شرعی اگر واقعاً آلایندگی یک خودرو بیش از حد مجاز است که قانوناً ممنوع است استفاده از آن اشکال دارد. البته حتی اگر قانون هم منع نکرده باشد ولی صاحب خودرو تشخیص میدهد که آلایندگی این خودرو ضرر زیادی به دیگران میزند و واقعاً برای سلامت دیگران مضر است، باز هم استفاده از این خودرو جایز نیست.
رفتوآمد با وسایل نقلیهی شخصی و عدم استفاده از وسایل نقلیهی عمومی در زمانهایی که هوای شهر آلوده است چه حکمی دارد؟
اگر وضعیت یک وضعیت استثنایی و هوای شهر آلوده باشد بهگونهای که هر چه این وسایل به تعدادشان اضافه شود به آن آلودگی اضافه میشود و تنفس این هوا برای مردم بهویژه افرادی که دچار بیماریهای قلبی و تنفسی هستند ضرر قابل توجه داشته باشد، در این صورت اگر کسی سبب افزایش این آلودگی شود و ضرر معتنابه به مردم برساند، کار حرام مرتکب شده است. لذا اگر مسئولان اعلام کردند که مردم وسایل نقلیهی شخصی را بیرون نیاورند باید مراعات شود.
آیا استفاده از وسایل نقلیه بهصورت تکسرنشین به جای استفاده از وسایل نقلیهی عمومی اشکال دارد؟
اصل بر این است که ما به دیگران ضرر نزنیم؛ اگر وسیلهی نقلیهی شخصی باعث شود هوا آلوده شده و ضرر قابل توجهی به مردم برسد، این کار حرام است. بهطورکلی اگر ضرورتی برای استفاده از وسیلهی نقلیهی شخصی وجود ندارد و آلودگی بهحدی است که به سلامت مردم ضرر میزند، این کار جایز نیست.
آیا سیگارکشیدن در حالتی که موجب آلودهشدن فضای تنفس دیگران شود اشکال شرعی دارد؟
اگر کسی تشخیصش این باشد که استعمال دخانیات مثل سیگار و قلیان برایش ضرر قابل توجه دارد، استعمال آنها حرام است. اما اگر میداند در این حد ضرر ندارد یا به هرحال به یقین نرسیده است، در این وضعیت ترک استعمال آنها بهتر است.
حالا اگر فردی سیگار بکشد و دود سیگار او موجب آزار و اذیت دیگران شود یا اینکه ضرر قابل توجهی برای دیگران داشته باشد، این کار حرام است. اما اگر موجب مزاحمت دیگران نباشد یا ضرر قابل توجه برای آنان نداشته باشد، حرام نیست، اما ترکش بهتر است.
با توجه به اینکه آلودگی صوتی ضررش گاهی کمتر از آلودگیهای دیگر نیست، بوق زدن، صدای اگزوز وسایل نقلیه که گاهی آزاردهنده است و گاهی موجب آزار بیماران میشود چه حکمی دارد؟
وسایل نقلیه که صدای آزاردهندهای داشته باشند و همچنین هر چیزی که صدای آزاردهندهای تولید کند حتی حیوانات خانگی اگر صدای آنها موجب سلب آسایش دیگران شود و آرامش آنها را به خطر بیندازد، این کار جایز نیست. اما اگر صدا در حد معمولی است و آزاردهنده نیست اشکالی ندارد.
* آبها
ریختن زباله و پسماندهای مواد شیمیایی و نفتی به دریا اشکال دارد؟
اگر کاری انجام بدهیم که آرامش محیط زیست دیگران برهم بخورد یا حتی شرایط زیستی حیوانات و گیاهان بیجهت دچار مسئله بشود و آنها آزار ببینند، این کار جایز نیست. مخصوصاً این مسئله دربارهی دریاها که محیط زندگی بسیاری از موجودات و مخلوقات الهی است صدق میکند. آبزیان امروزه یکی از منابع مهم تأمین مواد غذایی انسانها هستند و بنابراین اگر به دریاها لطمهای وارد شود که همچنین به آبزیان هم لطمه بزند، این کار حرام است. منظور ما در اینجا از دریا اعم است و شامل دریاچهها و خلیجها و اقیانوسها. هم میشود.
علاوه بر این حکم شرعی، اگر هم این کار از نظر قانونی ممنوع باشد که تخلف از قانون جایز نیست و اگر جریمهای بابت این کار تعلق بگیرد، افراد باید بپردازند.
آیا تصفیهی فاضلاب و استفادهی مجدد از آن بهعنوان آب آشامیدنی اشکال شرعی ندارد؟ یا چون الان دچار کمآبی هستیم، مجبوریم به حکم شرایط اضطرار این کار را کنیم؟
آبی که انسان مینوشد و غذایی که میخورد یا کلاً نوشیدنیها باید پاک و حلال باشند. اگر فاضلابی نجس باشد، برای آنکه بشود از آن آب آشامیدنی گرفت باید دو اتفاق بیفتد.اول: مصرف آن آب از نظر پزشکی برای سلامت انسان ضرری نداشته باشد و دوم: باید به مرحلهای برسد که از نظر شرعی هم پاک بشود. اگر فاضلاب را بهگونهای تصفیه کردند که این دو شرط انجام شد، مصرف آن آب اشکالی ندارد و این مسئله مربوط به حال اضطرار هم نیست. اضطرار برای جایی است که انسان بگوید اگر حلالش نیست حرامش را میخوریم.
بنابراین اگر فاضلاب را تصفیه کردند و آب زلالی بهدست آمد که از نظر آزمایشگاهی میگویند هیچ ضرری ندارد و همچنین پاک هم شده بود، مصرف آن اشکال ندارد. اما فاضلاب به صرف اینکه از نظر پزشکی سالم شد خود به خود پاک نمیشود؛ برای پاکشدن باید وصل به آب کُر بشود یا حتی بنابر احتیاط با آب کر مخلوط بشود. بنابراین آب تصفیهشدهای که در یکجا جمع میشود باید در خروجی به یک شیر متصل به منبع شهر که وصل به کُر هست متصل بشود بهحدی که با آن مخلوط بشود. در این صورت پاک هم هست و مصرف آن اشکالی ندارد.
بسیاری از کشاورزان در اثر کمآبی از فاضلاب برای آبیاری استفاده میکنند؛ آیا این کار خلاف شرع است؟
خیر؛ اگر منع قانونی نداشته باشد خلاف شرع نیست. اینکه محصولات کاشتهشده با فاضلاب آبیاری شود یا کود نجس پای آنها ریخته شود موجب نجسشدن محصولات کاشتهشده نمیشود؛ بهخاطر آنکه استحاله صورت میگیرد و این آب تغییر وضعیت میدهد. بنابراین میوه یا دیگر محصولات پاک است و مشکلی ندارد.
استفاده از آبهای زیرزمینی برای مصارف صنعتی و کشاورزی چه حکمی دارد؟
هر کسی نباید فقط به مدت و محیط زندگی خودش نگاه کند. اینگونه نباشد که مثلاً یک نفر بگوید که من فقط در این مزرعه زندگی میکنم و تا پنجاه شصت سال دیگر هم زنده هستم و کارهایم را جوری انجام میدهم که به این شصت سال و این زمین خودم لطمهای وارد نشود و کاری هم به مصالح دیگران و آیندگان ندارم. ممکن است این فرد چاهی حفر کند که برای او مفید باشد، اما با این کار به منابع طبیعی لطمه میزند؛ سفرههای آب زیرزمینی از بین میرود یا سطح آبها پایین میرود یا به قناتهایی که شاید هزاران سال مزارع را آبیاری میکرده و جزء برکات کشور ما هست آسیب وارد میشود. خب با توجه به این مسائل مسئولین آمدند قانون وضع کردهاند. بنابراین استفاده از آبهای زیرزمینی در جاهایی که منع قانونی وجود دارد یا در جاهایی که ملک شخصی دیگران است جایز نیست. اما اگر مجوز قانونی گرفتهاید یا ملک شخصی خودتان هست و منع قانونی هم ندارد اشکال ندارد.
میخواستم بدانم صید ماهی بهصورت محدود برای ساکنین افراد کنار رودخانه و افراد محلی با توجه به ممنوعبودن از طرف محیطبانی جایز میباشد یا خیر؟
اگر این کار از نظر قانونی ممنوع هست جایز نیست و حرام است؛ اما اگر ممنوع نیست آن مقداری که متعارف هست صیدش اشکالی ندارد.
اگر قبلاً صید انجام شده باشد، حکم خوردن ماهی صیدشده چگونه است؟
اگر واقعاً صید ممنوع بوده، شما مالک آنچه صید کردهاید نمیشوید و نمیتوانید از آن استفاده کنید. اگر هم قبلاً استفاده کردهاید ضامن هستید و باید قیمت آن را به مرکز مربوطه یا حساب عمومی بیتالمال برگردانید.
استفاده از آبهای جاری و بهویژه جویهای آبی که برای آبیاری و باغبانی در کوچهباغها جریان دارد برای کارهایی مانند وضو، آشامیدن یا شستن خودرو چه حکمی دارد؟
تصرفات جزئی و متعارف در اینگونه آبها مانند آببرداشتن به مقدار مثلاً یک ظرف یا وضوگرفتن یا آبخوردن اشکالی ندارد حتی اگر ما ندانیم صاحبان این آب راضی هستند یا خیر.
اما شستن خودرو دیگر تصرف جزئی نیست؛ چراکه مقدار زیادی آب لازم دارد. حالا ممکن است کسی یک سطل آب بردارد و با آن شیشهی ماشین را تمیز کند که متعارف هم باشد؛ اما اینکه ماشین را در کنار جوی آبی که صاحب شخصی دارد متوقف کند و ماشینش را بشوید، این کار غیرمتعارف است و باید ببیند که صاحب آب راضی هست یا خیر.
البته ممکن است عرف محل یک جوی اینگونه باشد که افراد بروند و ماشینهایشان را آنجا بشویند و منعی هم نباشد؛ اینجا این کار متعارف است و اشکالی ندارد؛ اما اگر غیرمتعارف باشد، بدون اجازهی صاحب آب اشکال دارد.
* زمین و گیاهان
آیا کاشتن درخت و گیاه در منزل یا مکانهای عمومی دارای ثواب خاصی است؟
بهطورکلی درخت کاشتن از نظر اسلام ثواب دارد. کاشتن گیاه هم به این معنا که یا فضا را سبز میکند یا هوا را تصفیه میکند یا گیاهانی است که ثمر میدهد، آن هم خوب است.
اما احکام ثانویهای هم هست که باید مراعات شود. آیا در هر جایی خوب است درخت بکاریم؟ اگر مکان عمومی بود، یا منزل خودمان بود چگونه است؟ بنابراین درست است که اصل درختکاری و کاشتن گیاه خوب است اما حکم ثانویه هم در اینجا مطرح است. اولاً باید در ملک خودمان باشد. در جاهای عمومی بدون اجازه نمیشود درخت کاشت. در ملک دیگران هم مجاز نیستیم که درخت بکاریم. حتی ممکن است نوعی از درخت کاشتن در ملک شخصی هم اشکال داشته باشد؛ مثلاً فردی باغچهای درست کرده، اما چون درست نساخته، این باغچه به ساختمان همسایه نم میدهد. این کار آزار به همسایه است. او نمیتواند به بهانهی اینکه گفتهاند درختکاری کنید تا هوا تصفیه شود، فضا سبز شود، شهر سرسبز باشد، به همسایهاش آزار برساند.
ما در شمال کشور باغی داریم که در آن درختانی را میکاریم و پس از مدتی آنها را قطع کرده و چوب آنها را میفروشیم؛ آیا این کار جایز است؟
اولاً در روایات داریم که اگر درختی را قطع کردید، بهجای آن درخت دیگری بکارید. از منظر دین بنا بر این است که فضا و طبیعت باید با طراوت و سرسبز باشد.ثانیاً قطعکردن درختانی که صرفاً از چوب آنها استفاده میشود اگر درختان ملک شخصی خودمان باشد یا اگر متعلق به دیگران است، با اجازهی مالک باشد و همچنین منع قانونی هم برای این کار نباشد اشکال ندارد.
اما یکوقتی ممکن است باغی متعلق به یک شخص هم باشد، اما قانون بهطورکلی قطع درختان را ممنوع بکند؛ چراکه وجود آن درختان باعث سلامت هوای شهر میشود. بنابراین اگر قانونی هست که بریدن درختان باغها قرارگرفته در داخل شهر را ممنوع کرده باشد، حتی اگر درختان این باغ درختان میوه هم نباشند، باید قانون مراعات شود و نباید تخلف کرد.
قطع کردن درختان در شهرهای بزرگ برای ساختن برج و ویلا چه حکمی دارد؟
اگر منع قانونی وجود داشته باشد، قطع درختان جایز نیست.
شکستن شاخه درختان چه حکمی دارد؟
بیجهت نباید شاخهی درختان را شکست. اگر این درخت متعلق به مردم یا مثلاً اموال بیتالمال است، این کار حرام است. اگر هم باغ شخصی ما است، گاهی اوقات شکستن یک شاخهی درخت، اسراف یا ازبینبردن بیجهت اموال است. اما یکوقت است که شما درخت را هرس میکنید که آن هم کار اهل فن است برای اینکه درخت میوه بیشتری دهد، این اشکال ندارد.
آیا کندن شاخهای کوچک از درخت یا گیاهی که در پارک یا فضای عمومی وجود دارد برای کاشتن در منزل یا جای دیگر اشکال شرعی دارد؟
بله؛ اگر منع قانونی دارد اشکال دارد؛ اگر هم نمیدانید که منع قانونی دارد یا خیر، باز هم نمیتوانید ببرید و در جای دیگری قلمه بزنید. اما اگر منع قانونی نداشته باشد اشکالی ندارد. البته معمولاً این کارها اجازه میخواهد.
من چندین سال پیش با جسم تیزی بر روی درختی نوشتهای را حک کردهام؛ الان باید چکار کنم؟
اگر آن درخت ملک شخصی فردی بوده و بههرحال شما تصرفی در ملک او کردهاید که ضرر به آن وارد شده، باید صاحب آن را راضی کنید. اگر آن درخت جزو اموال عمومی و بیتالمال بوده و خسارت دیده است، به مقدار خسارتش باید به بیتالمال برگردانید.
اما اگر نه، خسارتی وارد نشده است و میدانید هم که صاحبش راضی بوده است، خب این ضمان ندارد. اما اگر خسارتی وارد نشده، در عین حال تصرف شده است در درخت متعلق به دیگری و صاحب درخت راضی نبوده که روی درخت او با چاقو یادگاری بنویسند، باید رضایت صاحب درخت جلب شود.
آیا هرس کردن درختان و گیاهان و همچنین کندن گیاهان زندهای که در بهار طراوات خاصی هم دارند و کنار درختان میوه روییدهاند جایز است؟
در صورتی که این کار در ملک شخصی انجام شود یا اگر در ملک دیگران است با اجازهی آنان باشد اشکالی ندارد. اما نمیتوان علف هرز باغ یا زمین دیگران یا بوستانهای شهری را چید؛ زیرا متصدی دارد و قانون این اجازه را به ما نمیدهد.
کاشت درخت در معابر شهری چه حکمی دارد؟
افراد اگر میخواهند در یک معبر عمومی درختی بکارند باید مجاز باشند؛ یعنی قانون به آنها این اجازه را داده باشد. حالا ممکن است مسئولین شهری به صورت کلی اعلام کرده باشند که هر کس در مقابل منزلش درخت بکارد؛ این به معنای مجاز دانستن است. یا اینکه عرف محل و شهر این است که افراد در مقابل منزل و مغازهی خود درخت میکارند و منعی هم در کار نیست؛ این هم خوب است. اما اینکه کسی بهصورت دلبخواهی بگوید میخواهم در هر جا خواستم درخت بکارم، اینطور نمیشود و باید از نظر قانونی مجاز باشد.
چیدن گلها و گیاهان برای تزیین مجالس چه حکمی دارد؟
اصل این کار اشکال ندارد؛ البته در صورتی که اولاً منع قانونی وجود نداشته باشد و ثانیاً گل متعلق به ملک خودمان را بچینیم یا با اجازهی صاحب ملک دیگری باشد.
مردمی که برای تفریح به روستاها میروند به دلیل عدم آشنایی با مسیرها، گاهی تصور میکنند هر مسیری مسیر عمومی است و خوردن میوهی درختانی که در آن مسیر وجود دارند مجاز است؛ درحالیکه ممکن است وارد مسیر و باغ شخصی شده باشند و درختان میوه هم جزو اموال خصوصی باشد. این مسئله مخصوصاً در مراسم سیزدهبهدر نمود بیشتری دارد. حکم این مسئله چگونه است؟
افراد باید در این مناطق مراعات کنند که بههرحال به زمینهایی که با زحمت محصولی در آن به عمل آمده بدون اجازه وارد نشوند و زمین یا محصولات لطمه نخورد که این کارها حرام است. این زمینها که محصول در آن کاشتهشده است حتی اگر حصار هم نداشته باشد نباید در آن بدون اجازه وارد شد.
اما تصرفات جزئی مثل عبور کردن، نمازخواندن و نشستن در زمینهای وسیعی که چیزی در آن کاشته نشده و حصاری هم ندارد اشکال ندارد و نیاز به اجازه از صاحب آن نیست. بنابراین افراد میتوانند بروند در این زمینها، پای درختان بنشینند و استراحت کنند؛ لطمهای هم به جایی نمیخورد.
درباره خوردن میوه ما یک حکم کلی داریم بهعنوان «حق الماره» که در فقه آمده است و در بعضی جاها عرف محل هم همین است که افرادی که در یک راه و مسیری دارند میروند، میتوانند از میوهی درختان آن مسیر بخورند؛ البته شرایطی دارد؛ فرمودند که اینگونه نباشد که افراد به قصد میوهخوردن مسیر را عوض کنند، یعنی در همان مسیر باشد؛ و به شرطی که به درخت، زمین و محصول ضربهای نزنند و همچنین میوهای را همراه خود نبَرند و فقط بخورند؛ آن هم در صورتی که آنجا حصاری نداشته باشد یا منعی از طرف صاحب باغ یا زمین نشده باشد.
یکوقت هست تابلویی زده شده که «ورود ممنوع»؛ دیگر کسی نرود عبور کند و وارد شود و میوه بخورد که این کار جایز نیست. همچنین مسیرهایی که معلوم نیست حق الماره در آنها صدق میکند یا خیر، مسیر خصوصی است و کسی برای خودش قرار داده است، در اینجاها هم نمیشود رفت در آنجا و میوه خورد.
اگر هم عرف محل بهگونهای است که زمینها و باغها حصار ندارد ولی ما میدانیم که صاحبانشان راضی نیستند که ما میوهها را بخوریم، در این جاها هم خوردن میوه جایز نیست و بهطورکلی در موارد مشکوک احتیاط خوب است.
راه رفتن بر روی چمنهای خیابانها و ادارات که برای آنها هزینه میشود با توجه به اینکه پس از مدتی که بر روی آنها راه رفته شود از بین میروند و فضای سبز چهرهی زشتی پیدا میکند چه حکمی دارد؟
بهطورکلی آسیب زدن و از بینبردن زمین کاشتهشده، حالا چه محصولات گیاهی خوردنی در آن باشد، چه گیاهان زینتی، چه آن گیاهان کم باشد یا زیاد، چه در ملک شخصی دیگران باشد یا متعلق به املاک عمومی باشد مثل فضای سبز وسط خیابانها یا بوستانها حرام است.
حالا ممکن است برخی بگویند چرا حفاظی برای این فضا نگذاشتهاند؟ خب نگذاشته باشند؛ برای آنها که واجب نیست حفاظ بگذارند. ما باید بدانیم که ضرر رساندن به اموال دیگران جایز نیست.
تکلیف ما دربارهی آداب چمن گرهزدن در روز طبیعت چیست؟
اصل این مسئله مبنایی ندارد و از نظر دینی هم تأیید نشده است و اثر و فایدهای هم برای آن غرضی که افراد چمن را گره میزنند ندارد.علاوه بر این اگر چمن متعلق به فضاهای عمومی باشد گاهی اصلاً این کار جایز نیست که وارد بشوید و اگر زمین کاشتهشدهی مردم هست، نباید وارد آن بشوید و اگر صاحب زمین راضی نباشد مرتکب حرام شدهاید. خسارتی هم اگر وارد بشود باید جبران کنید.
کندن و استفاده از گیاهان دارویی و خوراکی در بیابان چه حکمی دارد؟
اگر زمین ملک شخصی افراد نیست و این کار منع قانونی هم ندارد و از نظر سازمان حفاظت محیط زیست ممنوع نشده است اشکالی ندارد.
اگر کسی را از ریختن زباله در فضای عمومی و لطمهزدن به محیط زیست نهی کنیم مصداق نهی از منکر پیدا میکند؟
اگر ما معنای منکر را بدانیم، میفهمیم که آیا این کار نهی از منکر هست یا خیر؛ منکر از نظر فقهی هر کار ناپسندی است؛ حالا ممکن است مکروه باشد یا حرام. نهی دیگران از حرام واجب است و نهی از کار مکروه مستحب است. بنابراین اگر نگوییم که ریختن زباله در این مکانها حرام هست. که در بعضی از موارد واقعاً ریختن زباله و لطمهزدن به محیط زیست حرام هست. نهی کردن دیگران از این کار هم مصداق نهی از منکر مستحب یا واجب است. ما باید جلوگیری کنیم از لطمهزدن به محیط زیست.
آیا ریختن پوست میوه و زبالههای تجزیهشدنی در کوه و دشت و طبیعت اشکال شرعی دارد؟
اگر این کار لطمه به اراضی، به طبیعت، به محیط زیست یا به سلامت مردم بزند حرام است. امروز گاهی یک کار اشتباه ضررش به کل جامعهی اسلامی وارد میشود. بعضی از رفتارهای ما دیگر عمل شخصی محسوب نمیشود؛ ما میخواهیم یک کشوری را بهگونهای بسازیم که برای دیگران الگو باشد، بنابراین یکسری رفتارهای ما لطمههای عمومی مهمی دارد. حالا ممکن است زبالهی کوچکی باشد که از نظر حکم شرعی هم نمیتوانیم بگوییم که حرام است؛ اما همانها هم باز مراعاتش خوب است و پرهیز از این کارها پسندیده است.
ریختن مصالح و مخروبههای ساختمانی در محیطهای طبیعی خالی از سکنه چه حکمی دارد؟
اگر آن مکانها ملک شخصی افراد هست یا جزو املاک عمومی هست که منع قانونی دارد، تخلیهی این ضایعات ساختمانی در آنجاها جایز نیست.
آیا میتوان خمس و زکات را صرف بیابانزدایی کرد؟
مصرف زکات در این امور گاهی اشکال ندارد؛ چون یکی از مصارف زکات، «فی سبیل الله» هست یعنی کارهای عامالمنفعهای که لازم و ضروری هست انجام بشود. یکوقت هست که گسترش بیابانها سبب پدیدهی ریزگرد میشود که بر اثر آن هوا آلوده میشود، باد اذیت میکند و بههرحال لازم است که بیابانزدایی کنند و درخت بکارند.
اما خمس مصارفش مشخص است و اگر کسی خواست که مثلاً بخشی از خمس را برای این امور صرف کند، حتماً باید اجازه بگیرد و بدون داشتن اجازه این کار جایز نیست.
آیا استفاده از یک ملک خارج از کاربری تعریفشدهاش غصب محسوب میشود؟
غصب محسوب نمیشود؛ به این معنا که اگر شخص مالک یک زمین مثلاً با کاربری کشاورزی باشد و در آن ساختمانسازی کند، غصب نکرده، اما تخلف کرده است و از باب تخلف از قانون مرتکب گناه شده است. اما اینکه بگوییم این زمین غصب است و نمازخواندن در آن باطل است، خیر، اینگونه نیست.
ریختن زباله در خیابانها، کنار جادهها و ساحل رودخانهها یکی از معضلات زیستمحیطی شده است؛ از نظر شرعی این کارها چه حکمی دارد؟
این کارها محیط زیست را خراب و چهرهی یک کشور اسلامی را مخدوش میکند. دیگران وقتی میآیند و این وضعیت را میبینند میگویند که این فرهنگ مسلمانان است در حالی که فرهنگ اسلام، فرهنگ تمیزی، پاکیزگی و نظافت است.
ثانیاً در برخی موارد این کار ما فارغ از اینکه چهره کشور ما را زشت میکند، به محیط زیست ضربه میزند؛ افراد باید از این کارها که در بسیاری از موارد حرام هم هست پرهیز کنند.
ثالثاً این کارها هزینهی بسیار زیادی را به کشور تحمیل میکند. جمعآوری این زبالهها بار مالی زیادی برای بیتالمال دارد.
نکته دیگری که باید مورد توجه باشد این است که بهجای آوردن شکر نعمتهای الهی به استفادهی درست از آنها است. استفادهی نادرستکردن از نعمات، کفران آنها و خرابکردن آنها محسوب میشود. خداوند یک طبیعت زیبا، سواحلی لذتبخش و هوایی مطبوع به ما بخشیده است. چرا باید برخی این نعمات را با آلودگیهای گوناگون کفران کنند؟
نکته بعدی هم آن است که بسیاری از این زبالهها قابل استفادهی مجدد است و اینگونه دور انداختن آنها خودش یک نحوهی دیگر کفران نعمت است. بههرحال این مواد را میشود بازیافت کرد. خوب است که افراد این زبالهها را به صورت جداگانه کنار بگذارند تا بازیافت شود.
آیا در قبال جداکردن زبالههای خشک از زبالههای تر وظیفهای بر عهدهی ما هست؟
اگر قانون شهرداری این است که گفتهاند اینها را از هم جدا کنید، بله باید جدا کنید. اگر این را نگفتند و قانون نیست، از جهت تخلف نکردن از قانون اشکالی ندارد؛ اما از جهتی دیگر واقعاً اسراف است که ما زبالههای خشک و قابل بازیافت را با زبالههای تر بهصورت یکجا و بدون تفکیک دور میاندازیم. این ممکن است اسراف محسوب شود که اگر اسراف باشد، حرام است. اما اگر اینگونه نیست، اشکالی ندارد.
* حیوانات
شکار حیوانات چه حکمی دارد؟
اگر شکار از نظر قانون ممنوع بود، یعنی اگر منطقهای بهعنوان یکی از مناطق «شکار ممنوع» اعلام شده باشد، شکار در آن منطقه جایز نیست. یا اینکه اگر مسئولان شکار نوع خاصی از حیوانات را غیرقانونی اعلام کرده باشند، شکار آن حیوان جایز نیست. غیر از اینها شکار یک عمل مباح است و اگر کسی برای گذران زندگی مثلاً برای تأمین خوراک خودش حیوانی را که از نظر قانونی ممنوع نبود شکار کرد، اشکالی ندارد.
شکار حیوانات در حال انقراض یا شکار غذای حیوانات در حال انقراض که باعث از بین رفتن آن گونهی خاص میشود چه حکمی دارد؟ مثلاً شکار یوز ایرانی یا بز کوهی که غذای لازم یوز است چه حکمی دارد؟
آفرینش همه حیوانات حکمتی داشته و همچنین یک آثاری در طبیعت و زندگی انسانها دارد. بنابراین نباید بهگونهای عمل کرد که یک گونه خاصی از بین برود. افزون بر اینکه اگر در قانون کشور و نظام اسلامی شکار آن حیوان ممنوع بود، جایز نیست و باید پرهیز کنند.
خوردن گوشت شکار غیرقانونی چه حکمی دارد؟
وقتی کسی حیوانی را که شکارکردنش ممنوع است شکار کرد اصلاً مالک آن نمیشود؛ اگرچه طبق یک حکم شرعی هر کس حیوانهای آزاد را شکار کرد و گرفت مالکشان میشود، اما قانون کشور و نظام اسلامی فوق این حکم است؛ یعنی اگر قانون کشور و نظام اسلامی این بود که شکار یک نوع حیوان ممنوع است، کسی که آن حیوان را شکار کند غاصب است و از گوشت آن حیوان هم نمیتواند استفاده کند و مالک گوشت آن حیوان نیست. ممکن است بگویید که اگر گوشت را دور بریزد که اسراف میشود. در اینجا اگر خود این گوشت را مسئولین تحویل میگیرند باید برود و لاشه را تحویل دهد. اگر مسئولین تحویل نمیگیرند باید پول این گوشت را به بیتالمال برگرداند و حتی اگر گوشت را استفاده کرده است، بابت آن به بیتالمال بدهکار است و باید این پول را برگرداند.
کشتن حیوانات موذی ازجمله مورچه، سوسک و مارمولک چه حکمی دارد؟ کشتن و یا آزار رساندن بدون قصد به آنها چطور؟ حشرات موذی که کشتن آنها جایز است کدامها هستند؟
یک قانون و حکم کلی این است که حیواناتی که اذیت نمیکنند و آزاری نمیرسانند را آزار نرسانید؛ اما این حکم کلی استثنا هم دارد. نمیتوانیم بگوییم هیچ حیوانی را نکشید. حالا ممکن است مورچههای داخل خانه آزار میرسانند، خب اگر اذیت میکنند کشتن آنها اشکالی ندارد؛ اگرچه سوزاندن حیوانات نهی شده است. دربارهی سوسک، مگس و مارمولک هم همینطور است؛ حتی ممکن است آزار و اذیت آنها ظاهری هم نباشد، اما ناقل میکروب باشند و سبب بیماری بشوند که این هم خودش یک نوع آزار است. بنابراین ازبینبردن حیوانات موذی اشکالی ندارد.
اما اگر فردی بدون قصد کشتن، مثلاً حواسش نبود و پایش را گذاشت روی یک حیوان بیآزاری و آن حیوان کشته شد، او مرتکب گناه نشده است؛ اگرچه مراقبتکردن خوب است.
اما اینکه کدامیک از حیوانات یا حشرات موذی هستند و کشتنشان جایز است برمیگردد به تشخیص خود افراد. این حیوانات زیاد هستند؛ چه آنهایی که آزار معمولی ظاهری متعارف میرسانند و چه آنهایی که آزارشان در ظاهر نیست اما ناقل بیماری و میکروب هستند.
آیا کشتن حشراتی که ترس بیمورد از آنها داریم جایز است؟
اگر ترس بیمورد باشد، نه، جایز نیست. اگر آن حیوان آزاری به کسی نمیرساند و حیوان حلالگوشت هم که نیست که شخص بخواهد آن را شکار کند و از گوشتش استفاده کند؛ اینکه بیخودی یک حیوانی را بکشید این جایز نیست. اما اگر ترس، ترس بهجا و عقلایی هست که واقعاً هراس دارد که این حیوان آزار برساند اشکال ندارد.
استفاده از نفت و مواد شیمیایی برای دورکردن حشرات چه حکمی دارد؟
اشکالی ندارد؛ مثلاً شما نفت یا یک مادهی شیمیایی را در اطراف اتاقتان قرار میدهید که حیوانات داخل اتاق شما نیایند؛ این کار اشکالی ندارد.
خشککردن حیواناتی مثل عقاب و نگهداشتن آنها در منزل برای استفادهی زینتی چه حکمی دارد؟
اگر از نظر قانونی شکار عقاب ممنوع باشد، این کار جایز نیست؛ اما اگر ممنوع نباشد، آزار رساندن به حیوان هم مورد نهی دین است. حیواناتی که آزاری ندارند را نباید اذیت کرد. بنابراین اینکه بخواهند چنین بلایی را سر حیوان بیاورند صرفاً با این منظور که زینت منزل باشد، این کار جایز نیست؛ اما اگر قصدشان غرضی عقلایی مثلاً امر «آموزشی» باشد اشکالی ندارد.
آزار و اذیت حیوانات به قصد تفریح یا شکار چه حکمی دارد؟
آزار رساندن به حیواناتی که آزار نمیرسانند جایز نیست. لذا اگر حیوان آزاردهنده نیست، برای تفریح و شکار نباید او را اذیت کرد؛ حالا اگر کسی حیوانات حلالگوشتی که شکار آنها ممنوع نیست را شکار کرد و گوشتش را استفاده کرد اشکالی ندارد.
زمانی که ما علفهای هرز را جمعآوری میکنیم آنها را میسوزانیم و نمیدانیم موجودات زندهای مانند حشرات بین آنها هستند یا خیر؛ آیا این کار اشکال دارد؟
نه، اشکالی ندارد؛ لازم نیست که شما همهی علفها را بگردید و ببینید که وسط آنها حشرهای هست یا خیر. یکوقت هست که در بین علفهای هرز یک حشرهای میبینیم یا احتمال قوی میدهیم که یک جانور یا حیوان بیآزاری رفته میان این علفها، خب در این صورت سوزاندن درست نیست.
در هنگام رانندگی در جادهها وظیفه رانندهای که به حیوانات وحشی یا به پرندگان برخورد کرده و موجب مرگ آنها شده است چیست؟
اگر آن حیوان متعلق به اشخاص یا جزو اموال عمومی مثلاً در یک منطقهی محفاظتشده هست، خب باید این زیان جبران شود و راننده ضامن است. اما اگر تصادف در بیابان آزادی بوده که یک جانوری رد میشده و این خودرو هم به آن برخورد کرده و آن حیوان آسیب دیده و ازبینرفته است، در اینجا چون که عمداً این تصادف روی نداده است، راننده گناهی مرتکب نشده و ضامن هم نیست.
آیا نگهداری حیواناتی مثل سگ و گربه در منزل اشکال دارد؟
اول اینکه سگ با گربه تفاوتهای زیادی دارد. سگ نجسالعین است؛ یعنی خود حیوان نجس است؛ اما گربه نجس نیست. نیمخوردهی سگ نجس و حرام است؛ نیمخوردهی گربه اینگونه نیست. و اینکه سگ سروصدا دارد و به همسایهها آزار میرساند. این مسئله بهخصوص در مجتمعهای مسکونی که مردم میخواهند طهارت شرعی را رعایت کنند و مسیرها و امکانات مشترکی وجود دارد و ترددها هم زیاد است، درصورتیکه نگهداری حیوانات موجب شود اشخاص نتوانند اعمال عبادیشان را درست انجام دهند و بههرحال به همسایگان آزار برسد یا مثلاً تماس حیوان با بعضی از غذاها، موجب بیماری شود جایز نیست.
اما بهطورکلی اگر کسی کارگاه یا کارخانه یا باغی دارد، یا گلهای دارد که برای حفاظت از آنها احتیاج به سگ دارد، یا برای اغراض دیگری که عقلایی باشد، نگهداری از سگ اشکالی ندارد.
یا مثلاً اینکه گربهای را برای سرگرمی در منزل نگهداری میکنند، این را نمیگوییم حرام است؛ اما دربارهی نگهداری از سگ در خانه روایت داریم که در خانهای که سگ نگهداری میشود ملائکه حضور پیدا نمیکنند.
فردی میگوید مرجع من تابعیت از قانون را واجب نکرده است؛ لذا به خرید و فروش پرندگان شکاری گرانقیمت میپردازد. آیا تبعیت از قانون فتوای حضرت آیتالله خامنهای هست یا اینکه حکم حکومتی است؟
کدامیک از مراجع معظم تقلید تخلف از قانون را با اینکه موجب هرج و مرج میشود و نظم عمومی برهم میخورد جایز میدانند؟ به فتوای همهی مراجع معظم تقلید تخلف از قانون که برای حفظ نظم عمومی وضع شده است و تخطی از آن موجب هرج و مرج میشود جایز نیست. فتوای حضرت آقا هم حکم حکومتی نیست.
حالا به صورت موردی ممکن است در یک جایی بگوییم که قانونی هست که اگر کسی هم از آن تخلف کرد، مشکلی پیش نیامد، منع قانونی هم وجود نداشت، جلوگیری هم نکردند و روح قانون هم الزامآور نیست، آن قانون حکم تکلیفی از نظر شرعی ندارد. به این معنا که اگر کسی تخلف کرد نتوانیم بگوییم حرام مرتکب شده است. مثل عبور نکردن عابران از خطکشی عابر پیاده در یک خیابان خلوتی که تعداد خطکشیهای عابر پیادهاش کم است که اگر کسی از خطکشی عبور نکرد، نمیتوانیم بگوییم که مرتکب حرام شده است. اما همین شخص باید تبعات قانون را بپذیرد و اگر یکوقتی بهخاطر این تخلف حادثهای پیش آمد، او مقصر است. بنابراین اینکه که کسی بگوید مرجع تقلید من تبعیت از قانون را لازم نمیداند، پس اصلاً به قانون عمل نکند، این درست نیست.
اصل پنجاهم قانون اساسی مقرر میدارد که حفاظت از محیط زیست وظیفهی عمومی بوده و هرگونه فعالیت اقتصادی که با تخریب محیط زیست همراه باشد ممنوع است؛ حال اگر دستگاههای دولتی یا ارگانها یا اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی مبادرت به این تخلف کنند تکلیف چیست؟ برای مثال فروش مجوز شکار، مجوز قطع درختان و تغییر کاربری توسط مراکز مسئول چه حکمی دارد؟
قانون اساسی کشور که جزء قوانین اصلی هست باید مراعات شود. اینکه ما در فتاوای حضرت آقا و حضرت امام رحمهالله و بسیاری از مراجع معظم تقلید میبینیم که تخلف از مقررات نظام اسلامی -که مهمترینش قانون اساسی هست – جایز نیست نشانگر اهمیت قوانین نظام اسلامی است. بنابراین هرگونه عملی که بهنحوی تخلف از قانون یا تخلف از اصل پنجاهم بوده باشد این میشود حرام.
در عین حال درست است که هر عملی که مصداق تخلف از قانون و قانون اساسی بود این از نظر شرعی حرام میباشد، اما یک نکتهای اینجا وجود دارد که قانون باید درست تفسیر بشود و تفسیر قانون هم با شورای محترم نگهبان هست.