هیچ کس فکرش را هم نمیکرد
عکسی که مأموریتش را خوب انجام داد…!
چند جوان در ابتکاری جالب، عکسی را همانند چند تن از شهدا در کنار یکدیگر ثبت کردند. این عکس در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای پیدا کرد. برخی نوشتند این کار به ابتکار پسر شهید خرازی انجام شده اما بعد گفته شد که اینها فرزندان شهدا نیستند و این عکس، برای ادای احترام است.
اصفهان شرق: شامگاه چهارشنبه؛ سوم دیماه ۹۳
ساعت حوالی ۱۲-۱۱ شب را نشان میدهد
عدهای جوان اصفهانی از تیزهوشان دبیرستان شهید اژهای و البته سال اول دانشگاهی که بعد از سالها دوستی حالا هرکدام در شهر و دیاری مشغول به تحصیل شده و به گفته خودشان از اوایل سال تحصیلی همدیگر را درست و حسابی ندیدهاند، در گلستان شهدا وعده دیدار میگذارند و جمع دوستانهشان را در کنار شهدا، جمع میکنند.
اینگونه که شنیدهایم بیشتر اوقات پاتوق کنار هم بودنشان گلستان شهداست ولی این بار اتفاقی میافتد که این وعده را متفاوتتر میکند…!
همراه بودن اتفاقی یک دوربین با بچهها باعث میشود که در مکانهای مختلف گلستان شهدا، عکسهای یادگاری متعددی گرفته شود ولی از میان چندین عکس گرفته شده، یک عکس آنقدر خوش میدرخشد که سوژه اول شبکههای اجتماعی شده و حتی پا را فراتر از مرزهای داخلی گذاشته و توجه و تحسین سایتهای خارجی را نیز برمیانگیزد تاجایی که با انتشار این عکس در رسانههای خود ضمن تحسین جوانان ما، عنوان میکنند حماسه و مقاومت هنوز در بین ایرانیان زنده است!
عکسی یادگاری در کنار عکسی که سالهاست در کنار ما به یادگار مانده است
«محمدجواد حاجی احمدی» که عکاس این عکس هنری است، از اتفاقات آن شب برایمان میگوید. از عکسهایی که گرفته شد تا اینکه قاب دوربینشان را به سمت یک عکس ویژه برد. عکسی یادگاری در کنار عکسی که سالهاست در کنار ما به یادگار مانده است!
او میگوید: آن شب با جمعی از دوستان – که همگی از بچههای مجموعه فرهنگی شهید اژهای بودند- برای زیارت و تجدید دیدار، کنار هم و در حال گرفتن عکس در چیدمانهای مختلف در گلستان شهدا بودیم که ناگهان عکسی از دور چشممان را گرفت. عکسی که چهرهی شاخص آن شهید خرازی و شهید عرب همراه با جمع دیگری از رزمندگان در جبههها بود! اصلا یادم نیست چه کسی ایده را مطرح کرد ولی پیشنهاد گرفتن عکس در کنار این سوژه، چیدمان بچهها را به گونهای صورت داد که سعی بر رعایت همه شباهتها شد و از بین هشت دوست، شبیه ترینشان به شهید حاج حسین خرازی انتخاب گردید و در وسط عکس قرار گرفت و بعد از آن نفر بعدی که به شهید قربانعلی عرب، شباهت ظاهری بیشتری داشت! باقی بچهها هم به تناسب شباهتهایشان در جاهای مخصوص خود ایستادند و خلاصه بعد از یکساعتی عقب و جلو کردن بچهها و حتی توجه به فرم صورت شان، یک عکس به یادماندنی گرفته شد.
ایده گرفتن این عکس چگونه شکل گرفت؟
او که متعقد است ایده گرفتن این عکس کاملا اتفاقی و بدون هماهنگی قبلی به ذهن بچهها خطور کرد و همه چیز خیلی ناگهانی پیش آمد، عنوان میکند: از روی اتفاق حتی تعدادمان هم با تعداد افراد داخل آن عکس یکی شد و البته بعد از گرفتن عکس به شباهتهای بیشتری پی بردیم که قبل از گرفتن عکس توجهی به آنها نکرده بودیم. یعنی ما برای شبیه شدن آنقدرها هم تلاش نکردیم.
و این گونه میشود که عکسی متفاوت در قاب دوربین نقش میبندد و بعد از گذشت یک هفته، پا در شبکههای اجتماعی گذاشته و دست به دست بین کاربران فضای مجازی میچرخد.
جالب اینجاست که این عکس همان لحظات اولیه هم با شایعهای مبنی بر “عکس پسران شهدا در کنار پدرانشان” منتشر میشود و شباهتهای زیاد، پای فرزندان شهید خرازی و شهید عرب را به میان میآورد. البته ناگفته نماند که برای رد این شایعات نیز در سریعترین زمان ممکن اقدام میشود!
وقتی پای این عکس به شبکههای اجتماعی باز میشود…!
حاجی احمدی در مورد چگونگی انتشار عکس در شبکههای اجتماعی میگوید: این عکس توسط هیچ یک از بچههایی که در عکس بودند و حتی خود من، منتشر نشد. ماجرای انتشار به گونه ای بود که درست یک هفته بعد از آن اتفاق، عکس در یک گروه خصوصی جیمیل منتشر و بعد توسط اعضای آن گروه، به شبکههای مجازی راه می یابد.
شایعهای که سرعت انتشار عکس را بیش از حد انتظار کرد…!
او معتقد است عاملی که سرعت انتشار عکس را زیاد کرد و خودمان هم نمیدانیم از کجا شروع شد، شایعهای بود که عنوان کرد اینها پسران خود شهدا هستند. مخصوصا پسر شهید خرازی که بر روی آن مانور شایعاتی بیشتری داده شد. من نمیدانم چرا خیلیها اصرار داشتند که این عکس را منتسب به فرزندان شهدا بکنند؟!
واکنش خانوادهی شهدا به این عکس!
از او در مورد واکنش خانوادههای شهید خرازی و شهید عرب به این شایعات، سوال میکنم و او در جواب این گونه میگوید: از طرف خانواده شهید خرازی و پسر ایشان واکنشی ندیدیم ولی یکی از اقوام نزدیک خانواده شهید عرب، ضمن تحسین عکس و ابتکاری که برای گرفتن آن به خرج داده شده، اعلام کرده بودند که فرد مذکور در عکس، پسر شهید عرب نیست.
این عکس چه کسانی را بیشتر تحت تاثیر قرار داد؟
حاجی احمدی از بازدید زیاد و اقبال عمومی مردم و حتی مسوولان نسبت به این عکس میگوید و عنوان میکند: بعد از گرفتن عکس و بازتاب گسترده آن در داخل و خارج کشور، حس شرمندگی عجیبی نسبت به شهدا به سراغ همهمان آمد و این عکس شاید بیشتر از آنکه مردم و مخاطبانش را متحول کند، خودمان را تحت تاثیر قرار داد و نکات زیادی را به ما یادآور کرد.
برای خیلیها نیز دیدن این عکس با احساساتشان گره خورد و این را به راحتی از نظراتی که در شبکهها و سایتهای مختلف درج شد، میتوان فهمید. درست مثل آنچه که استاد دانشگاهی نوشته است: “در مورد این عکس شهدا و پسراشون من هیچ اطلاعاتی ندارم…! لطفا اگر نام اونها و یا نام عکاس رو میشناسید اعلام کنید…قطعا عکس بی نظیری است و سیل اشکی که از صبح به خیلیامون مجال نمیده…امیدوارم بشه کار جدیدتری برای این عکس کرد…هیچ کتاب و مقاله و گفتگویی در ذهنم نیست که این سی سال گذشته را اینچنین جاودانه کرده باشه…دست مریزاد به کسی که ایده عکس از اوست.”
درسی که باید گرفت…
حاجیاحمدی یکی از مهمترین پیامدهای انتشار این عکس که باید به آن نیز توجه ویژهای کرد را، نقش آفرینی خلاقیت و هنر در موضوعات فرهنگی و مذهبی دانست به اندازهای که یک عکس را به پرببیندهترین سوژه روز تبدیل نموده و واکنشهای مثبت فراوانی را به دنبال دارد. این نشان میدهد اگر فضاهای فرهنگی و مذهبی ما با هنر و خلاقیت عجین شوند، مخاطبان بالقوه زیادی را در بین مردم به دست میآورند.
بیعت با شهید حاج حسین خرازی/ رمز ماندگاری این عکس، عنایت خود شهدا بود
و حالا؛ بچههایی که خالق این اثر هنری شدهاند، دست یاری به سوی شهدا دراز کرده و میخواهند در آیندهای نزدیک بر سر مزار شهید حاج حسین خرازی دور هم جمع شده و با ایشان بیعت ابدی ببندند … تا همیشه و تا آخرین نفسهایشان در راه شهدا قدم گذاشته و شباهتهای ظاهری را به شباهتهای حقیقی تبدیل و در مسیر آنها ماندنی باشند.
خالق این عکس هنری در خاتمه تاکید میکند که به عقیده او و دیگر بچههای گروه، راز ماندگاری این عکس حمایت و عنایت خود شهدا بوده و دست دیگری فراتر از خواست و اراده یک انسان، پشت آن قرار داشته است!
منبع:مهر