به گزارش اصفهان شرق،روزنامه کیهان امروز سه شنبه 07/08/92 در ستون اخبار ویژه خود نوشت: فرزندان رئیس دانشگاه آزاد مدیریتی شبه خانوادگی را در این دانشگاه به اجرا گذاشته‌اند.

به گزارش «ندای انقلاب» فرزندان حمید میرزاده در حالی در سطوح مدیریتی دانشگاه آزاد مشغول به فعالیت شده‌اند که پیش از این نیز فرزندان هاشمی رفسنجانی به ویژه در زمان مسئولیت 31 ساله جاسبی، در این دانشگاه پست‌های مختلفی داشته‌اند. رئیس دانشگاه آزاد که چندی پیش به رویه مدیریت 31 ساله جاسبی بر دانشگاه آزاد، مدیریت واحد علوم تحقیقات این دانشگاه را خود در دست گرفت، در اقدامی عجیب کلیه امور این واحد مهم دانشگاه آزاد را به پسر خود واگذار کرده است.

سلمان میرزاده پس از واگذاری ریاست واحد علوم تحقیقات دانشگاه آزاد به پدر، به صورت غیر رسمی اداره این واحد را به عهده گرفته و فعالیت‌های آموزشی و مالی دانشگاه مذکور زیر نظر وی اداره می‌شود.

در همین زمینه گفته شده پسر دیگر سرپرست جدید دانشگاه آزاد به نام احسان میرزاده به رتق و فتق امور پدرش در سازمان مرکزی دانشگاه آزاد مشغول است.

به گزارش «ندای انقلاب» در حال حاضر یاسر هاشمی رفسنجانی، محسن هاشمی رفسنجانی و فاطمه هاشمی رفسنجانی به ترتیب به عنوان رئیس دفتر رئیس هیات امنا، معاون عمرانی و استاد علوم سیاسی در دانشگاه آزاد مشغول به فعالیت هستند.

ندای انقلاب همچنین از تحرکات فائزه هاشمی برای انتصاب برخی از افراد نزدیک به خود در پست‌های کلیدی وزارت اقتصاد خبر داد و نوشت: شماری از انتصابات در این وزارتخانه با فشار فائزه هاشمی رفسنجانی در حال انجام شدن است.

بر اساس این گزارش، فائزه هاشمی در تماس‌های مکرر با برخی مسئولین وزارت اقتصاد و دارایی خواستار به کارگیری چند نفر از افراد وابسته به خود در پست‌های کلیدی این وزارتخانه شده است.

پیش از این هاشمی رفسنجانی از تاخیر دولت در انتصاب استانداران جدید انتقاد کرده و خواستار تعجیل در این امر شده بود.

ارتباط نویسنده مقاله موهن روزنامه بهار با رئیس اداره سوم ساواک

انتشار مقاله هتاکانه روزنامه زنجیره‌ای بهار، حساسیت‌سنجی برای تکرار تراژدی حمله به مقدسات در دوره اصلاحات بود.

سایت نیمروز با انتشار این مطلب خبر داد که نویسنده مقاله موهن روزنامه بهار (روزنامه وابسته به سعید پورعزیزی از مدیران دفتر رئیس دولت اصلاحات)، ضمن عضویت در گروهک نهضت آزادی، با ساواک رژیم پهلوی نیز در ارتباط بوده است.

به نوشته این سایت، اقدام روزنامه بهار در انکار امامت و ولایت امیر مؤمنان(ع) آن هم در آستانه عید بزرگ غدیر، خاطره روزگار حرمت‌شکنی‌های دوره اصلاحات را زنده کرد. بسیاری از مردم فراموش نکرده‌اند که روزنامه دولتی ایران در 24 تیر 79 مدعی شد (نعو‌ذبالله) خدا فتنه‌گر است و به او هم می‌توان اعتراض کرد!

نیمروز آنگاه به مرور برخی از این هتاکی‌ها پرداخت و گزارش داد: محمد مجتهد شبستری، 15 دی 78 در روزنامه فتح مدعی شد «جوانانی که به مساجد روی می‌آورند یا کتب دینی را مطالعه می‌کنند، از نظر ساختار فکری و روانی ضعیف هستند»! روزنامه آفتاب امروز در تاریخ 2 شهریور 78 نوشت «باید مجوز راهپیمایی به همه گروه‌ها داده شود حتی علیه خدا و حتی علیه خدا هم می‌توان تظاهرات کرد»! عبدالکریم سروش بهمن 77 در ماهنامه کیان ادعا کرد «ولایت منحصر در شخص نبی اکرم است و با رفتن او، ولایت نیز خاتمه می‌یابد؛ او خاتم نبوت و ولایت بود و ولایت پیامبر، بعد از او به کسی منتقل نمی‌شود»! و همچنین سروش در روزنامه نشاط (12/3/78) نوشت «فرهنگ شهادت خشونت‌آفرین است». اکبر گنجی در روزنامه صبح امروز (23/2/78) ادعا کرد «پیامبر در بدر و حنین و… شمشیر زد…اما آیا جنگ‌های جبهه حق علیه باطل پیامدهای ناخواسته یا آثار وضعی به دنبال ندارد؟… خشونت فرزند خشونت است و درخت خشونت میوه‌ای جز خشونت به بار نمی‌آورد. هیچ‌کس حق ندارد به صرف اینکه خود را حق و دیگران را باطل می‌داند، دست به خشونت بزند و در صدد نابودی مخالفان خود از طریق حذف فیزیکی برآید» و روزنامه دولتی ایران در تاریخ 24/4/79 نوشت «به خود خدا هم می‌توان اعتراض کرد و او را فتنه‌گر نامید.»! و…

این گزارش همچنین حاکی است علی‌اصغر غروی نویسنده مقاله موهن روزنامه بهار فرزند سید جواد غروی است. به شهادت کتاب اسناد ساواک (کتاب نوزدهم، صفحات 194 و 195) سید جواد غروی در سال 56 به ساواک دعوت شده و در آنجا خود را فردی شاه‌دوست معرفی می‌کند و ساواک نیز او را از روحانیون مثبت و علاقمند به رژیم شاه معرفی کرده است. امام خمینی درباره عقاید انحرافی وی درباره معراج پیامبر(ص)، شفاعت و حضرت زهرا(س) نوشتند: «با صحت مطالب فوق چنین شخصی منحرف از مذهب اهل بیت است و لازم است مؤمنین از او احتراز کنند و حضور در جماعت و منبر این شخص حرام و در معرض گمراهی است. خداوند مسلمین را از شر این عناصر فاسده حفظ فرماید.»

مرحوم آیت‌الله خوئی(ره) نیز در این باره مرقوم نمودند: «شخص مزبور از مصادیق واضحه ضال و مضل است و ترویج چنین شخصی به حضور منبرش یا غیر آن فضلا از اقتداء به او جائز نیست و بر مؤمنین لازم است که از ترویج عقاید فاسده او جلوگیری نمایند.» غروی (پدر) 8 سال پیش از دنیا رفت.

اما سید علی‌اصغر غروی پسر سید جواد و عضو گروهک نهضت آزادی، در مدت تحصیل در لبنان ارتباط نزدیکی با سرلشکر منصور قدر سفیر شاهنشاه آریامهر!! ‌در لبنان برقرار می‌کند. به نحوی که سرلشکر قدر در دیباچه جلد سوم کتاب «فلسطین و اسرائیل» از مساعدت‌های بسیار ارزنده و همکاری‌های پرارزش یکی از دانشجویان دوره دکترای دانشگاه لبنان آقای علی‌اصغر غروی تشکر و قدردانی نموده است.

سرلشکر قدر با درجه سرهنگی به ساواک رفت و در قسمت اطلاعات خارجی (اداره کل دوم) مشغول به کار شد. منصور قدر پس از مدتی به عنوان مامور ساواک به سفارت ایران در دمشق رفت و سپس به عنوان دبیر اول سفارت ایران در بیروت برگزیده شد. همچنین وی توانست پس از یک سال حضور در سفارت ایران در بیروت، در سال 1340 هـ .ش به ریاست اداره خاورمیانه در سازمان اطلاعات خارجی ساواک برسد. در سال 1340 هـ .ش به مدیریت اداره کل دوم ساواک (اطلاعات خارجی) رسید. در سال 1342هـ..ش دوباره به لبنان سفر کرد و به عنوان رایزن درجه دو سفارت ایران در شهر بیروت مشغول به کار شد. در همین زمان همزمان با کار در سفارت ایران در لبنان، مسئول اداره ساواک در کشور سوریه نیز بود. در هنگام پیروزی انقلاب، سفیر رژیم پهلوی و از مخالفان سرسخت امام موسی صدر در لبنان بود.

گفتنی است روزنامه بهار در انتخابات ریاست جمهوری مدعی حمایت از محمدرضا عارف و اصلاح‌طلبان بود اما به خاطر برخی آلودگی‌ها رسما به تریبون سران گروهک نهضت آزادی تبدیل شده بود. این روزنامه چند ماه پیش در سرمقاله‌ای به قلم یکی از مشاوران مرکز تحقیقات استراتژیک (ناصر-ه) خواستار ابتکار یکجانبه و دادن امتیاز به آمریکا در مذاکرات هسته‌ای شد!

توهین‌های مقامات آمریکا علیه ملت ایران کی شدت می‌گیرد؟

بررسی زمانبندی توهین آمریکایی‌ها به مردم ایران از «محور شرارت بوش» تا «فریبکاری ژنتیکی شرمن» نشان می‌دهد این توهین‌ها نسبت مستقیم با ادبیات انفعالی دارد.

به گزارش رجانیوز، اظهارات شرمن در فریبکار ژنتیکی خواندن ایرانیان بار دیگر به خوبی الگوی رفتاری مقامات آمریکایی در مقابل ایران را به نمایش گذاشت؛ الگویی که ناشی از خودبرتربینی مقامات آمریکایی در مواجهه با ایران است و اتفاقا تیم فعلی دستگاه دیپلماسی پیش از این و در زمان حضور در دولت خاتمی این رفتار توهین‌آمیز را تجربه کرده است.

در ژانویه سال 2002 میلادی بود که جورج بوش رئیس‌جمهور وقت ایالات متحده آمریکا در گزارش سالیانه خود به مجلسین و مردم آمریکا برای اولین‌بار از اصطلاح «محور شرارت» استفاده کرد و ایران، عراق و کره‌شمالی را از اجزای اصلی این محور نامید.

اظهار تاسف خاتمی به علت گروگان‌گیری اعضای سفارت آمریکا در ایران در جریان مصاحبه با کریستین امانپور، اظهار همدردی دولت وی با آمریکا پس از انفجار برج‌های دوقلو، کمک اطلاعاتی دولت اصلاحات به آمریکا در جریان حمله به مواضع طالبان در افغانستان، ادبیات منفعلانه برخی مقامات دولت به ویژه رئیس‌جمهور درباره آمریکا در کنار اظهارنظر کارشناسان و چهره‌های سیاسی و رسانه‌های دوم خرداد درباره نزدیکی به آمریکا از جمله اقدامات دولت وقت برای نزدیکی با آمریکا بود. البته پاسخ آمریکا به پالس‌های فرستاده شده قرار دادن ایران در محور شرارت و تهدید نظامی علیه جمهوری اسلامی بود. پاسخ توهین‌آمیزی که نشان داد آمریکا در برابر گام‌های عقب کشیده دولت وقت رویکرد تهاجمی گرفته و برای تحت فشار قرار دادن ایران چند گام به جلو برداشته است. رویکردی که دو سال بعد در موضوع هسته‌ای نیز خود را نشان داد.

رجانیوز خاطر نشان کرد: اکنون نیز پس از مذاکرات ژنو و علی‌رغم گام‌های «نابجا» دولت برای نزدیکی به آمریکا، وندی شرمن، نماینده آمریکا در مذاکرات هسته‌ای، در توهین آشکار به مقامات و مردم ایران گفته است: «ما می‌دانیم که فریب‌کاری جزیی از دی.ان.ای. ایرانیان است». این در حالی بود که در چند ماه اخیر دستگاه دیپلماسی لحن و رویکرد «مصالحه‌جویانه» با آمریکا را در دستور کار قرار داده است. البته پیش از این، باراک اوباما سه روز پس از مکالمه تلفنی با آقای روحانی صراحتا لفظ حمله نظامی را به کار برد و گفته بود: «حمله نظامی» علیه ایران همچنان روی میز است.

به عقیده کارشناسان دولت ایران با هر قدم عقب‌نشینی، مقامات آمریکایی را برای دستیابی به امتیازات بیشتر «جسورتر» و با به کارگیری «ادبیات انفعالی» آنها را برای به کارگیری لحن «گزنده‌تر» ترغیب می‌کند.

نگاه دوگانه افراطیون به فرصت‌ها و ناکامی‌های دولت روحانی

عضو سازمان متحد مجاهدین انقلاب می‌گوید شکست روحانی به هیچ وجه به معنای شکست گفتمان اصلاح‌طلبی نخواهد بود.

عبدالله ناصری این سخنان را در حالی مطرح کرده که بر اساس برخی خبرها از محافل داخلی اصلاح‌طلب، افراطیون معتقدند فرصت‌های دولت روحانی عاید اصلاح‌طلبان شده اما در عین حال این طیف شریک ناکامی‌ها و هزینه‌های تحمیلی به روحانی نخواهند بود و به وقت مقتضی می‌توانند، فرار نهایی را شروع کرده و روحانی و دولت وی را جا بگذارند یا حتی تبدیل به منتقد و مخالف آن شوند.

عضو سازمان مجاهدین در مصاحبه با روزنامه آرمان با بیان اینکه آقای روحانی شخصاً به لحاظ تشکیلاتی عضو یک نهاد غیر اصلاح‌طلب بوده و به یک عبارت اصلاح‌طلب نبود اما گفتمان اصلاح‌طلبان را دنبال کرده، افزود: چون اصلاحات گفتمان نهادینه شده در کشور دارد، بنابراین من معتقد نیستم که دکتر آقای روحانی موفق نشود، عدم موفقیت ایشان به معنای شکست گفتمان اصلاح‌طلبی خواهد بود.

وی با دفاع از مذاکره با آمریکا و ادعای اینکه این مذاکرات به تأخیر افتاده اذعان کرد که طبق نظرسنجی‌ها درباره اصلاحات، 72 درصد مردم با بدبینی به اهداف و منویات آمریکا نگاه می‌کرده‌اند.

کاهش تحریم‌ها که هیچ از تحریم‌های جدید هم دریغ نمی‌کنیم!

دو سناتور پرنفوذ آمریکایی اعلام کردند کنگره درخواست تعویق در تصویب برخی تحریم‌های جدید علیه ایران را نخواهد پذیرفت مگر اینکه غنی‌سازی در ایران تعلیق شود.

پیش از این شبکه رسانه‌ای عنکبوت در چارچوب عملیات روانی آمیخته با فریب چنین القا کرده بود که رژیم آمریکا آماده «لغو» برخی تحریم‌ها در ازای اقداماتی نظیر تعلیق غنی‌سازی 20 درصد و اجرای پروتکل الحاقی است اما جان مک‌کین و لیندسی گراهام تأکید کرده‌اند که حتی درخواست عدم تصویب تحریم‌های جدید را نیز نمی‌پذیرند و آن را مشروط بر توقف اصل غنی‌سازی می‌دانند. این دو سناتور ضمن مقاله‌ای در واشنگتن پست نوشتند: کنگره فقط به شرطی با درخواست قریب‌الوقوع کاخ سفید برای «تعویق تصویب تحریم‌های جدید» علیه ایران موافقت خواهد کرد که ایران غنی‌سازی را تعلیق و در طول برگزاری مذاکرات هسته‌ای فعالیت سانتریفیوژها را متوقف کند.

این دو می‌افزایند: بزودی در این ماجرا از ما خواسته خواهد شد که در تصویب تحریم‌های جدید علیه ایران دست نگهداریم. ما بدین وسیله اعلام می‌کنیم که تنها به این شرط با این درخواست موافقت خواهیم کرد که ایران غنی‌سازی را معلق گذارد. هرگز نباید قبول کنیم مادامی که دیپلمات‌ها مشغول گفت‌وگو هستند، سانتریفیوژها بچرخند.