یاداشت اختصاصی - زهرا حسینی
حجاب ابزاری برای تکامل اجتماعی نه انزوا
تعالیم الهی مانند حجاب جنبه ای همگانی دارد و تنها به مسلمانان، دین و مذهب خاص خلاصه نمی شود نگریستن به واژه ی حجاب اگر از روی عقل و درایت باشد به درستی ثابت می کند که می توان زن بود و احیا گر کربلا شد .
یادداشت اختصاصی اصفهان شرق- زهرا حسینی
در تمام مسائلی که انسان با آن روبروست، تربیت نقش اساسی دارد و به طور کلی اکثریت مردم به تربیت خود به کسب افکار تازه و عادات نوین و وادار کردن خود در به کار بستن استعداد هایشان نیازمندند. دانشمندان معتقدند که آنچه شخصیت انسان را شکل می دهد مثلثی است که اضلاع آن را خانواده، جامعه و مدرسه تشکیل می دهد.
یکی از مقوله هایی که نه تنها در تربیت انسان و شکل گیری شخصیت بلکه در تکامل وجود نقش دارد، مسئله حجاب است .
تربیت و اخلاق اسلامی زمینه ای به وسعت قرآن دارد که باید درچارچوبی به وسعت جهان گسترده شود تا کل انسانها را در سطح کره ی زمین مشغول تربیت خود قرار دهد و فلسفه ی حجاب نیز به تاریخی از آغازین پیدایش انسان می رسد. بنابراین در می یابیم که تعالیم الهی جنبه ای همگانی دارد و تنها به مسلمانان، دین و مذهب خاص خلاصه نمی شود.
قدر مسلم آنکه باید جامعه اسلامی وجود داشته باشد و افکار اسلامی را پذیرا باشد تا اثرات تربیت را که در خانواده و مدرسه شکل می گیرد، متجلی نماید. جامعه ای که پذیرای فرد باحجاب در عرصه های مختلف اجتماعی باشد. حیا وحجاب در اکثر موارد در کنار هم به کار می روند و این خود نشان دهنده ی نقش اساسی حجاب در عفت انسان و حیای او می باشد. حجاب آن پوشش ظاهری راگویند که پوشاننده بدن انسان می باشد وحیا به حالت رفتاری فرد در کنترل خویش گفته می شود. حجاب، ابزاری است که ایجاد مصونیت چه از لحاظ زیستی و چه عاطفی می نماید. مثلا” بدن را ازسرما حفظ می کند ویا مصونیت اجتماعی دارد و حیا میل درونی و تسط بر رفتار جهت ایجاد مصونیت در خود است . مثلا” حیای چشم، چشم پوشی کردن از نگاه به حرام و نامحرم و یکی از موانع آن در حفظ انسان از گناه پلک است.
با تکیه بر دو مثال قرآنی که نمونه های جداگانه ای از حیای یک زن می باشند، به مسئله حجاب می پردازیم. در قرآن مجید، از دو بانو نام برده شده است که کاملا” متضاد یک دیگرند و قصد شناساندن انسان ها را با استفاده ازاین دو الگو به طور صریح دارد. یکی ملکه بلقیس که درتمام شئونات باعقل ومنطق و درایت رفتار می کند و زنی است که دارای یک ملک پادشاهی عظیم است وحتی دعوت حضرت سلیمان را از روی عقل ومنطق می پزیرد که این خود گویای آن است که زن بودن یک انسان وجنسیت ،با حضور در اجتماع وانجام امور ومسائل بیرونی واجتماعی منافاتی ندارد منتها اگر بر پایه ی تدبیر ودرایت باشد. زن دومی راکه قرآن در سوره ی حضرت یوسف یاد کرده، زلیخا نام دارد، زلیخا به هیچ عنوان نه تنها از درایت خویش بهره نمی برد بلکه بر احساس خویش متکی واین در حالی است که زلیخا نیز دارای جایگاه بلند اجتماعی بود وظاهرا” هیچ گونه کمبودی هم نداشت وآنچه او را شهره تاریخ ساخت،عدم استفاده از قوه ی تفکر ومنطق خویش بود.
بنابراین زنان اگر دریابند که از وجه بلقیسی خویش استفاده نمایند ودر حضور در اجتماع از آن وجه کمک گیرند که همان جنبه عقلانی خویش است، خود را در اجتماع به عنوان یک فرد مفید می نگرند تا فردی که نیاز به جلب توجه دیگران ویا دستمایه ی لذت آنان باشند.
جنبه زلیخایی بسیار حساس ولطیف است ومهار کردن آن بر پایه ی تربیتی استوار است که درونی شده باشد وچه بسا ،خطرناک تر آنکه بسیاری از جوانان به هنگام خروج از منزل ،گاها” کمبودهای خویش را در زیر پوششی نامناسب که موجب جلب توجه دیگران است پنهان می کنند. حال آنکه، زلیخا کمبود مادی واجتماعی نداشت!
وباز به نمونه های کاملتر حجاب وانسانیت که می رسیم مانند حضرت فاطمه(س) و حضرت خدیجه می بینیم که آنان علی رغم الگوی کامل بودن، در عرصه های اجتماعی هم حضور پیدا می کردند که خطبه فدکیه و واقعه ی کربلا حضور آنها را بیشتر به تصویر می کشد.
برای حمایت بیشتر از حجاب به عنوان یک ارزش، انتخاب آن از روی شناخت ودرک عمیق ونه از روی اجبار وتحمیل می باشد. چنانچه برخی ازبانوان که از سر علم وتفکرکم، به دنبال بی حجابی می روند به طور صوری وظاهری دیده اند که گاها افراد بد حجاب مورد پذیرش بیشتر قرار می گیرند، اما آیا اگر این افراد به این نکته توجه کنند که شأن او در آن مکان زیر سؤال رفته چرا که دستمایه ی نگاه های آلوده ی دیگران شده، آیا بازهم به دنبال الگو پذیری از افراد بدحجاب خواهند رفت؟
بنابراین هنگانی که از حجاب برای آزادی حقیقی وکلمه، نه بی بند وباری حرف می زنیم، راجع به احترام سالم به خویش صحبت نموده ایم . وقتی کسی به خود احترام بگذارد، برای دیگران هم ارزش قائل خواهد بود. به عبارتی روابط سازنده، برپایه ی تفکر سالم استواراست نه بد حجابی .
اما چرا بیشتر برای زنان حجاب توصیه شده است، بر می گردد به جنبه ی ربانی وارزشی زن که مظهر جمال خداوندی است وآن شأنی که برخود قائل می شود، به حفظ عفت خویش کمک شایانی نموده است.
اینجاست که گفته ها در مورد نفی حجاب و گفته هایی که موجب اهانت به حریم و پوشش زن مسلمان دارد، تاوان سطحی نگری به مساله ی مهم حجاب در بین زنان جامعه است.