گفتگو با شاعر پیشکسوت حسن آبادی:
شاعری که بی تفاوت از کنار قضایا نمی گذرد و به زبان شعر پاسخ می دهد
شاعر پیشکسوت حسن آبادی زبان شعر را از جنگ غزه تا انرژی هسته ای و عید تا عید برای بودن و بازگو کردن آنچه در سینه دارد انتخاب کرده است.
به گزارش خبرنگار اصفهان شرق در جرقویه علیا: ما نیز برای آشنایی با این شاعر گمنام شهر به دیدار وی رفتیم تا بتوان در اقدامی شایسته از اهل علم تا ادب منطقه را به همگان معرفی کنیم.
غلامحسن جمشیدی معروف به حاج حسین در حسن آباد در سال 1334 متولد شد. وی بازنشسته وزارت دفاع بود.
شما عضو محفل ادبی شهر هستید در مورد نوع شعر هایی که می سراید توضیحی بدهید؟
علاقه من از زمان کودکی به شعر و شاعری شروع شد و به ادبیات و شعر گفتن علاقه زیادی داشتم و این باعث پیشرفت من شد. رسما از سال 1390 اولین شعر رسمی خود را در موضوع غدیر سقیفه سرودم و شعر های بنده بیشتر حماسی، مذهبی و مناسبتی می باشد.
در کنار شاعری به چه کاری مشغول می باشید؟
به مطالعه و بررسی کتب شاعران می پردازم و شعر می سرایم و شغل دیگری ندارم، زیرا برای شعر و شاعری ارزش بسیاری قائل می باشم و برایش وقت صرف می کنم.
سخن مرد ادبی شهر حسن آباد:
به جوانان علاقه مند به ادبیات و شعر توصیه می کنم که به دنبال ادبیات سنتی بروند و از ادبیات غربی دوری کنند. در اشعار خود به دین و شرع توجه کافی داشته باشند و از نظرات پیشکسوتان این عرصه استفاده کنند.
مسئولین نیز باید باعث تشویق جوانان و نوجوانان به ادبیات و شعر کهن فارسی شوند و در برگزاری محافل ادبی کمک و مساعدت لازم را داشته باشند.
شعر در مورد آزادی اسرا و جنگ غزه و مذاکرات هسته ای ( حاج حسین جمشیدی )
*روز بیست و ششم مرداد چه خوش تقدیر است
روز آزادی شیران در زنجیر است
*بلبلانی که پا بسته ، قفس بشکستند
آهوانی که صیاد ستم را بستند
*اسرایی که دشمن بگرفتند اسیر
درس آزادگی دادند به جهان با تدبیر
*شیر مردان جهان را به تماشا خواندند
زآن همه غرش دریا به دریا ماندند
*آن سفیدان ولایت که با عهد و وفا
درس ثابت قدمی هدیه دادند به ما
*مرحبا به دل شیران اسیر
که به بازیچه گرفتند زنجیر
*تائب از سید سالار اسیران آموز
بوترابی که بود یاد عزیزش جان سوز
شعر جنگ غزه ( حاج حسین جمشیدی )
*غزه در خون عزیزان به خضابست هنوز
طفلکی گوشه ویرانه بخوابست هنوز
*پدر و مادر و خواهر همگی جان دادند
کودکی غرقه به خون خفته به تابست هنوز
*بر سر سفره افطار پریشان و غمین
دختری منتظر دیدن بابست هنوز
*نوجوانی که عدو مدرسه اش ویران کرد
دست و پا قطع شده سر به کتابست هنوز
*نوعروسان همگی جای حنا خون بستند
جمله عیش عروسی به ترابست هنوز
*پادشاهان عرب را که نباشد همت
مرگ بر غیرتشان کار صوابست هنوز
*مدعی را که حقوق ز بشر می داند
چه حقوقی چه بشر جمله سرابست هنوز
*کودک و پیر و جوان را بکشند در غزه
بر سر سفره او جام شرابست هنوز
*بار الها نظر لطف به عجل فرما
که دل تائب از این قضیه کبابست هنوز
شعر و شعار و انرژی هسته ا ی (حاج حسین جمشیدی )
*کربلا در هر زمان پاینده است
هر شعاری با شعور ارزنده هست
*خصم دون حرفی ندارد با شعار
از شعور ما تنش لرزنده هست
*گر که خواهی قدرتت یابد دوام
با حسین کربلا پاینده هست
*گر که باشیم در طریق نینوا
پیش ما هر قدرتی بازنده هست
*ترس آمریکا ز عاشورا بود ورنه
موشک را که خود سازنده هست
*ترس از بیداری اسلام ناب
سایه ای را بر سرش افکنده هست
*کشور ایران ندارد واهمه
از اروپایی که خود وامانده هست
*با توکل بر خدا کامل کند
هسته ای را به خود بالنده هست
*صحبت تحریم باشد حرف مفت
با کسی که با قناعت زنده هست
*گفت رهبر من نباشم مطمئن
از کسی که خود سر و یک دنده هست
*هر زمان قاطع شویم در نزد کفر
آن زمان ایام ما فرخنده هست
*چند گزینه روی میز آمریکاست
صرف بی منطق بود در اسباب و طنز و خنده هست
*گویم ما نداریم احتیاج بمب اتم
او پی تجدید ان پرونده هست
*رهبرا از قیل و قال دشمنان غمگین مباش
کشور ایران پر از رزمنده هست
*از سپاه و ارتش و فوج بسیج جان به کف
در راه دین بخشنده هست
*هر سه نیرو قاطع و ثابت قدم
بر سر هر دشمنی کوبنده هست
*راه نبود در سپاه ما شکست
چون بر او سید علی فرمانده هست
*شعر تائب نباشد در مقام شاعری
آتش آه درون بنده هست
لازم به ذکر است تائب تخلص شاعر می باشد.