از وین 6 بوی توافق می آید
«جان کری» و همتایان او از تروئیکای اروپایی امروز در یکشنبه ای که رسانههای آمریکایی آن را «یکشنبه بزرگ» نام نهادهاند، در وین گرد هم آمده اند تا رایزنیها برای توافق جامع هسته ای را در سطح بالاتری به پیش ببرند.
به گزارش اصفهان شرق؛ این امر یعنی دعوت کاترین اشتون از وزیران خارجه 6 قدرت جهانی برای حضور در مذاکرات، آن هم فقط یک هفته مانده تا 20 ژوئیه، یعنی پایان مهلت 6 ماهه برنامه اقدام مشترک، بیانگر آن است که گفت و گوها نیازمند تصمیم گیریهایی است که بالاتر از سطح نمایندگان و مذاکره کنندگان میانی است و در واقع کار به گرههای اصلی رسیده است.
با این حال غیبت «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه و همتای چینی او «وانگ یی» در این گفت و گوها در مرکز توجه رسانههای غربی قرار گرفته است و آنها تلاش کرده اند تا این مسأله را به منزله مخالفت روسیه و چین با توافق ایران و غرب و عاملی برای مه آلود بودن فضای مذاکرات یکشنبه و اساساً مذاکرات دور اخیر در واپسین روزهای توافق 6 ماهه تلقی کنند.
این در حالی است که به اذعان همین رسانهها و تمامی تحلیلگران، روسیه و چین اختلافات زیادی با ایران در زمینه هسته ای و توافقی که در این زمینه شکل بگیرد، ندارند و این «محمد جواد ظریف» و «جان کری» هستند که به عنوان دو سوی اصلی مناقشه باید پشت میز اصلی مذاکره و رایزنی قرار بگیرند. این موضوع ما را بر آن داشت تا چشم انداز این گفت و گوها و تماسهای نزدیک وزیران خارجه غربی با وزیر خارجه ایران را در گفت و گو با دکتر «علی خرم» سفیر و نماینده اسبق کشورمان در سازمان ملل متحد جویا شویم.
به گفته آقای عراقچی، کار نگارش توافقنامه هسته ای 60 تا 70 درصد پیشرفت داشته که با توجه به عمق اختلافها و دیدگاهها به نظر میرسد مذاکرات سرعت بالایی داشته است. اکنون کاترین اشتون از وزیران خارجه گروه 6 دعوت کرده تا به وین بیایند و با محمد جواد ظریف رودررو مذاکره کنند. ارزیابی شما از این 11 روز مذاکرات هسته ای و آنچه امروز در وین میگذرد، چیست؟
– آنچه در مذاکرات اتفاق میافتد، رخداد غیر طبیعی نیست. همه مذاکرات بین المللی در مسیر خودش نوسانات زیادی دارد. گاه گرههایی پیدا میکند و شاید با وجود همه گرهها و اختلافاتی که بوجود میآید، ممکن است به نتیجه برسند. در گذشته نمونههای فراوانی از این دست داشته ایم. مثلا در مذاکرات صلح جنگ تحمیلی عراق علیه ما بارها مذاکرات به دلیل اختلافهای شدید تا مرحله قطع شدن پیش میرفت و دوباره از جای دیگری از سر گرفته میشد و پیشرفت میکرد تا کار به پایان رسید. مذاکرات مربوط به دیگر کشورها هم همین طور بوده است، بنابراین از گره یا تاب خوردن مذاکرات نباید ترسید، اما اگر بخواهیم آنچه را انجام شده، ارزیابی کنیم، تا الان اختلافهای پراکنده و متعدد در متن توافقنامه که نگارش میشود، طبق قرار اولیه وارد شده است.
یعنی قرار بر این بود اگر چیزی را هر یک از طرفها با آن مخالف بودند، باز هم در متن نوشته شود، اما داخل پرانتز نوشته شود. اولین قدم موفقیت این است که بتوانند با وجود پرانتزها متن را به پایان برسانند که به گفته آقای عراقچی، بیش از نیمی از کار انجام شده و باید تا انتها ادامه یابد.
گام دوم این است که راجع به برخی از پرانتزها که برای یک یا برخی از طرفین جنبه حیاتی دارد، مثل تعداد سانتریفیوژها در کنار نگارش متن توافق حاصل شود. وزیران خارجه 6 قدرت جهانی امروز برای این منظور به وین دعوت شده اند، برای اینکه تصمیم گیری در مورد چند تا از این پرانتزها که برای برخی از کشورها حیاتی است و حل نشدن آنها میتواند مذاکرات را متوقف کند، نیازمند سطح بالاتری از دیپلماتها و در سطح مقامهای تصمیم گیر است. معمولاً در این مواقع است که وزیران خارجه برای رایزنی فراخوانده میشوند تا مشکلات و مسایل سخت و پیچیده را جراحی کنند، سپس آنها مذاکرات را ترک میکنند و تیمهای نماینده بر اساس جراحیهایی که دیپلماتهای ارشد انجام داده اند، تلاش میکنند تا دوخت و دوزها را انجام داده و فرم نهایی را شکل بدهند. البته این دور ممکن است چندین دور و به نیاز تکرار هم بشود. مهم این است که اگر کشورها بخواهند مواضع حداکثری و سخت خود را در پیش بگیرند، کار به این مرحله میرسد که مدام نیاز به پا درمیانی مقامهای بالاتر دارد، اما اگر بنا بر تفاهم و حل مسأله با انعطاف باشد، مذاکرات به شکل دیگری پیش میرود.
اگر این وضعیت تا مرحله آخر ادامه پیدا کند، امکان اینکه حتی در وین 6 هیچ پایانی به عنوان نتیجه نداشته باشیم هم هست و کار به صد درصد نرسد و مذاکرات باز هم در دور دیگری ادامه یابد، بنابراین نباید خیلی دلنگران شد از اینکه کار در مراحل آخر کندتر پیش برود.
رسانههای غربی غیبت وزیران خارجه روسیه و چین در مذاکرات امروز در وین را اتفاقی مهم و تاثیر گذار خوانده اند و این گونه القا میکنند که به معنای مخالفت این دو کشور با توافق هسته ای ایران و غرب و موجب مبهم بودن این مذاکرات است؟ حال آنکه بسیاری از تحلیلگران آن را نتیجه نزدیک بودن دیدگاه ایران با روسیه و چین میدانند. به نظر شما کدام برداشت قرین به واقعیت است؟
– ممکن است برخی رسانههای غربی بخواهند شیطنت کنند، اما من تصور نمی کنم که روسیه و چین برای آنکه مذاکرات به نتیجه نرسد، نیامده اند. حتی درصد کمی هم برای آن نمی توان قایل شد، اما وجوه دیگری میتواند مطرح باشد. یکی این است که خانم اشتون در دعوتنامه اش گفته باشد هر کدام از وزیران خارجه که مایل هستند بیایند، بنابراین وزیران خارجه روسیه و چین با توجه به اجلاس بریکس در برزیل و عزیمت به آنجا نتوانسته اند برنامه خود را برای این دیدارها تنظیم کنند.
وجه دوم این است که معمولاً کشورهایی که موضوع برایشان حیاتی است، باید گرد هم بیایند و لزوما هر 6 کشور لازم نیست درباره هر موضوعی در مذاکره حاضر باشند. پس ممکن است موضوعات مورد بحث محل اختلاف روسیه و چین نیست.
احتمال دیگر این است که شاید روسیه و چین از رفتار آمریکا و تروئیکای اروپایی درباره این موضوع خشنود نباشند و به نشانه اعتراض شرکت نمی کنند. مثلاً به سختگیری و گارد بسته آنها معترض باشند. وجه دیگر اینکه نه از این بابت که مایل به توافق نیستند، بلکه از این منظر که هر توافقی در نهایت باید به تأیید همه برسد، نیامده اند، چون میدانند در نهایت غرب باید به دنبال روسیه و چین برای تأیید هر توافق بدود.
مهلت 6 ماهه برنامه اقدام مشترک یکشنبه آینده به پایان میرسد. هر دو طرف هم تأکید دارند که بهتر است نتیجه در همین مهلت حاصل شود، اما با توجه به سختی کار شاید این امر ممکن نباشد. از سوی دیگر آمریکاییها تأکید دارند که در این صورت تنها حاضر به تمدید دو تا سه هفته ای گفت و گوها هستند. با توجه به تجربه ای که شما از مذاکرات بین المللی دارید، فکر میکنید در این مهلت کوتاه توافق تا چه حد ممکن است و اگر نه در تمدید کوتاه مدت پایان کار ممکن است؟
– من دلایلی دارم که نشان میدهد این مذاکرات باید به نتیجه برسد. مهمترین آن دلایل این است که نه غرب، نه روسیه و چین و نه ایران هیچ کدام مایل نیستند این بحران و زخم به این شکل باز باقی بماند. در نتیجه انگیزه ای برای همه هست که حتی تا آخرین دقیقه و حتی در وقت اضافه این مناقشه حل شود. نه برای ما صرف میکند که دور جدیدی از جنگ تبلیغاتی و بعد از آن تنش سیاسی و فشارهای اقتصادی و تحریمهای بیشتر را متحمل شویم و نه برای آمریکاییها و اروپاییها هم مصلحت نیست که در اوضاع نابسامان امروز خاورمیانه یک بحران و چالشی را این گونه حل نشده رها کنند که میتواند بسیاری از فرصتها را در خاورمیانه، برای صلح سازی از بین ببرد.
با این حال گاه در مذاکرات ممکن است با وجود همه این دلایل یکی از طرفها لجبازیهایی کنند و مانع از انجام کار شوند، مثل رفتاری که آقای فابیوس در ژنو2 داشت و مانع از توافق شد و در دور بعد دیدیم فرانسویها به همان متن و موضوع رضایت کامل دادند، بنابراین این امکان هست که در آخرین لحظات مشکلاتی پیش آید، اما همه نشانهها حاکی از آن است که این گفت و گوها قرار است به نتیجه مطلوبی برسد.
منبع: قدس آنلاین