آقای فردوسیپور حرفهای باش/ دوگانههای قلابی به خورد مردم ندهیم
عادل فردوسیپور با عبور از مرزهای حرفهای کرکره برنامهای که محبوب بسیاری از فوتبالدوستان بود را با دستان خود پایین کشید؛ اما روایتسازی برخی رسانهها و برخی مغرضان دوگانه انقلابی – ضدانقلابی را جا انداختند تا اصل ماجرا به حاشیه رانده شود.
به گزارش اصفهان شرق؛ روزی که عادل فردوسیپور گفت: من فرزند رسانه ملی و مدیون آن هستم فکر نمیکرد به فاصله چند روز برنامه ۹۰ به خط پایان خود برسد.
نود، خاطره ساز دوشنبه شبهای فوتبالیهای دوآتیشه بود. آه داشت، حسرت داشت، داوری داشت، کارشناس داشت . . . و البته این اواخر ظریف و پلاسکو و اصغر فرهادی هم داشت!
حتی گاهی به جای شورای شهر، شهردار تهران را هم استیضاح میکرد.
نود به مرور یک برنامه ورزشی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شد و همچنان عادل توجهی به تذکرات مدیران صداوسیما نداشت.
همین عبور از مرزهای حرفهای، چوب خط فردوسی پور را پر کرد. ذره ذره عادل با دستان خود کرکره برنامهای که محبوب بسیاری از فوتبال دوستان ایران بود را پایین کشید.
اما این آغاز یک جنگ بود. جنگ تن به تن! عادل فردوسی پور یک طرف، علی فروغی هم یک طرف!
نه عادل ضدانقلاب بود و نه علی فروغی دگم اندیش و تندرو! سوابق هردو روشن است. نود طی سالهای گذشته بهترین برنامه ورزشی سازمان بود و شبکه سه تحت مدیریت فروغی دوباره به پربینندهترین شبکه صداوسیما تبدیل شده بود.مثل همیشه بی بی سی، صدای آمریکا و همه رسانههای ضدانقلاب و حتی رسانههای منفعل داخلی آتیش بیار معرکه شدند. همینها از عادل یک ضدانقلاب ساختند و علی فروغی را هم کردند نماد دگم اندیشی انقلابی که تحمل صدای مخالف را نداشت.
اما تیترها با کینه و عصبانیت بر صفحه رسانهها کوبیده شد. دعوا بالا گرفت و هیچ کس لحظهای به این فکر نکرد که هر حرفهای چارچوبی دارد که در کنار انقلابی یا غیر انقلابی بودن مدیران و عواملش باید به آنها احترام گذاشت و به آنها عمل کرد. اصول و چهارچوبهایی که اتفاقا حساسیت رسانههای غربی در این موارد بیشتر از رسانههای داخلی است.
فردوسی پور قواعد سازمانی را رعایت نکرد و صداوسیما از حق قانونی خود برای توقف برنامه نود استفاده کرد. البته تقابل فردوسی پور با سازمان نقل همین چندوقت نیست. در دوره رئیس سابق صداوسیما بود که دستور عدم پخش مصاحبه فردوسی پور با ظریف صادر شد. جنس اختلافات به تعبیر سرافراز بینظمی و عدم تناسب ماموریت برنامه نود با آنچه عادل تولید میکرد بود.
اما ماجرا کش پیدا کرد، تا فینال لیگ قهرمانان آسیا. همان AFC که عادل در برنامه نود در همراهی با هواداران سرخ آبی همیشه با کنایه در موردش صحبت میکرد این بار میزبان گزارش فردوسیپور بود. این درحالی بود که گزارش این بازی از طرف صداوسیما هم به عادل پیشنهاد شده بود. نه بزرگ عادل یعنی مرغ فردوسی پور همچنان یک پا دارد و لج و لج بازی قرار نیست تمام شود.
اتفاق عجیب دیگر روایت شخصی شده از دعوای فردوسی پور با فروغی به جای برخورد سازمان با کارمند خاطی خود بود. همزمان که فروغی بر تصمیم سازمان پافشاری میکرد از درون سازمان صدای دیگری هم شنیده میشد. انگار برخی از درون صداوسیما دوست دارند به مردم آدرس غلط بدهند که آنچه اتفاق افتاد تصمیم شخصی مدیر جوان بوده و نه تصمیم سازمانی. تا جایی که عنوان شد پخش گزارش فردوسی پور از کانالهای مجازی صداوسیما مظاهری از این اختلافات است.
در هر حال پرسپولیس باخت و در کنار مخاطب چندین میلیونی پخش زنده شبکه سه و مخاطب میلیونی تلوبیون، چند صد هزار نفر هم گزارش بازی را از صفحه AFC دیدند.
اما مخاطب چیزی نیست که بر سر هر دکانی بفروشند. فردوسی پور شاید حواسش نیست چطور دور میخورد اما ریش سفیدان سازمان هم باید حواسشان جمع باشد. بعید نیست فردوسی پور با قبول قواعد بازی دوباره در صداوسیما صحنه گردانی کند اما تصمیم سازمان هرچه هست باید بر سر آن تصمیم محکم ایستاد و دوگانه های قلابی تحویل مردم نداد. عادل فردوسی پور هرچه توانمند و دوست داشتنی هم که باشد باید قواعد حرفه ای کار را بپذیرد.
انتهای پیام/