راهبردهای دشمن براي زير سؤال بردن انقلاب اسلامي ايران؛
تبيين و تحليل بيانيّه گام دوّم با نگاه به عمليات روانی دشمن
دشمن تلاش ميكند القا كند كه؛ نظم سياسي و اجتماعي و به طور كلي نظام و ساختار با انقلابيگري در تضاد است و لذا اصرار بر شعار و رفتار انقلابي انحراف و خطاست.
اصفهان شرق_حسین بیات، با نگاه اوّليه به بيانيّه، ظاهراً مباحث مربوط به عمليات رواني تهاجمي دشمن و راهكارهاي مقابله، چندان پررنگ به نظر نميرسد؛ اما با كمي دقت و تأمل و با نگاه به قالب كلي عمليات رواني، موارد متعددي از راهبردها و تاكتيك ها و تكنيك هاي متداول در حوزه جنگ رواني به چشم ميآيد. البته رهبر معظّم انقلاب در مقابل، بر راهبردها و راهكارهاي مقابلهاي تأكيد فرمودهاند.
در فصل اوّل بيانيّه ( نگاه به گام اوّل انقلاب) مهمترين راهبرد دشمن، تحريف[1] حقايق گذشته است و در فصل دوّم بيانيّه ( نگاه به گام دوّم انقلاب ) مهمترين راهبرد دشمن، ايجاد يأس و نااميدي[2] در مردم و مسئولين نسبت به آينده است.
در بررسي و تحليل متن بيانيّه به توضيح اين دو راهبرد تهاجمي و راهكارهاي مقابله با آن خواهيم پرداخت.
و اما اوّلين نكته، اصل صدور بيانيّه گام دوّم در اين مقطع زماني است.
در حاليكه كشور و نظام و مردم، تحت شديدترين فشارها قرار داشتند، تهاجم سنگين اقتصادي نظام سلطه و همراهي سرپنجه هاي داخلي، در كنار سوء مديريتها، عرصه را تنگ كرده و عموم مردم را تحت فشار اقتصادي و رواني قرار داده بود و از طرفي دشمن فرياد فروپاشي نظام و شعار نابودي انقلاب قبل از چهل سالگي آن را سر داده بود؛ بيانيّه رهبر معظّم انقلاب، جواب دندان شكن و محكمي به اين هجمهها بود و نشان داد كه نظام نه تنها منفعل فشارها نشده بلكه از گذشته خود دفاع جانانه كرده و افق آينده را نيز روشنتر از گذشته ترسيم ميكند. اين اقدام الهي، دلهاي لرزان را محكم و اراده هاي سست شده و تحت تأثير القائات رواني دشمن قرار گرفته را متحول كرد.[3]
مروری بر فصل اول بیانیه:
در فصل اوّل بيانيّه، رهبر معظّم انقلاب به راهبردها و راهكارهاي دشمن براي زير سؤال بردن انقلاب اسلامي ايران ميپردازند:
اوّلين راهبرد:
اوّلين راهبرد دشمن، القاي دلزدگي و نا اميدي مردم از ارزش هاي ديني است. او تلاش ميكند اينطور القا كند كه مردم از ارزش هاي ديني خسته، دلزده و روگردان شدهاند؛ به تعبير ديگر از كارآمدي ارزش هاي ديني نااميد شده اند. القا ميكند كه اينگونه ارزش هاي ديني يا به كلي قابل تحقق نيستند و يا اينكه اين نظام قادر به تحقق آنها نيست و يا اينكه كارآمدي خود را از دست دادهاند و بر عكس، ارزش هاي مورد نظر نظام ليبرال دموكراسي غربي، هم كار آمدند و هم قابل تحقق.
موج سنگيني از تبليغات رواني و رسانه هاي دشمن تلاش ميكند القا كند كه نسل جوان اين كشور كاملاً از شعارهاي ارزشي و اخلاق ديني رويگردان شده است.
رهبر معظّم انقلاب به دو موضوع مهم در مقابل اين القاء رواني دشمن ميپردازند.
اوّلاً ميفرمايند:
« براي همه چيز ميتوان عمر مفيد و تاريخ مصرف فرض كرد؛ اما شعارهاي جهاني اين انقلاب ديني مستثني است زيرا فطرت بشر با آنها سرشته است. ارزشهايي نظير: آزادي، اخلاق، عدالت، معنويت، عزت و … مربوط به يك نسل يا دورهاي از تاريخ نيست. هرگز نميتوان مردمي را تصور كرد كه از اين چشماندازهاي مبارك دلزده شوند.»
ايستادگي نسلهاي اوّل تا امروز اين كشور و تلاش مجاهدانه جوانان براي تحقق بخشيدن به اينگونه ارزشهاي ديني، گوياي چنين واقعيتي است.
ثانياً ميفرمايند:
« هر گاه دلزدگي پيش آمده، از روي گرداني مسئولان به اين ارزشهاي ديني بودهاست و نه از پايبندي به آنها.» حقيقت اين است كه هر جا مسئولين، مقيّد به شعار بودهاند و براي تحقق ارزشها تلاش كردهاند؛ هم كارآمدي اين شعارهاي ارزشي اثبات شده است و هم علاقهمندي و جذب آحاد مردم را به دنبال داشته است. مردم از بيتوجهي و بيقيدي مسئولين دلگيرند نه از ارزش عدالت و اخلاق و آزادي و … .
از طرفي رهبر معظّم انقلاب در بياني ديگر ميفرمايند:« انقلاب اسلامي نسبت به اصول و ارزشهاي خود، متعصب و پايبند است. ملت ايران توانسته است شعارهاي اصلي انقلاب را بر همان استحكام اوّل تا امروز حفظ كند. ارزشهاي اصلي: استقلال، آزادي، عدالت، مردمسالاري و … با همان طراوت اوّل حفظ شده است.[4]
در ادامه به چند راهكار مناسب مقابلهاي اشاره ميشود:
1- ضروري است در پاسخ به اين القاي دشمن، به طور مستمر به مصاديق و نمونههاي عيني در جامعه كه نشانگر تقيد و علاقهمندي مردم، خصوصاً جوانان به ارزشهاي ديني و انقلابي است تأكيد و تبليغ شود. استفاده هنرمندانه از رسانه و مخصوصاَ رسانه ملي و فضاي مجازي امري لازم است.
2- ضروري است، نهضت مطالبهگري در اين حوزه احيا شده و تقيّد مسئولين نسبت به ارزشها به طور دائم مراقبت و خواسته شود؛ و در برابر بي توجهي و عمل خلاف آنها موضعگيري و حساسيت نشان داده شود.
3- حقيقت اينگونه مفاهيم بيشتر و كاملتر تبيين و تشريح شود. دشمن تلاش ميكند تعاريف انحرافي از اين مفاهيم القا كند. تعريف حقيقي عدالت، عزت، آزادي و … را به گونهاي خلاف تفسير كند و آدرس غلط بدهد.
دوّمين راهبرد:
دشمن تلاش ميكند القا كند كه؛ نظم سياسي و اجتماعي و به طور كلي نظام و ساختار با انقلابيگري در تضاد است؛ و لذا اصرار بر شعار و رفتار انقلابي انحراف و خطاست.
در پاسخ به اين القاء دشمن، رهبر معظّم انقلاب مي فرمايند:« انقلاب اسلامي پس از نظامسازي به ركود و خموشي دچار نشده و نميشود و ميان جوشش انقلابي و نظم سياسي و اجتماعي تضاد و ناسازگاري نميبيند، بلكه از نظريه نظام انقلابي تا ابد دفاع ميكند.»
ايشان در ديدار جمعي از دانشجويان در تاريخ 7/3/97 نيز ميفرمايند:
« انقلابيگري يك مشي صحيح، عاقلانه، پر انگيزه، پر اميد و شجاعانه به سمت اهداف والاست و اين فقط در بستر و مسير نظام اسلامي يعني نظام موجود امكان پذير است. خارج از اين امكان پذير نيست.»
لذا دوگونه نگاه به اين امر، انحرافي است. يكي اينكه لزوماً براي رسيدن به اهداف والا و آرمانها بايد ساختارشكني كرد و بطور كلي انقلابيگري يعني ساختار شكني.
ديگر اينكه: انقلاب براي ايجاد ساختار و نظام بود، حال كه ايجاد شده، ديگر نيازي به آن نيست. تفكر، روحيه و رفتار انقلابي را بايد كنار گذاشت.
بلكه صحيح اين است كه: نظام، ساختار را نشان ميدهد و انقلابيگري، آرمان را. حذف انقلابيگري از نظام جمهوري اسلامي به معني از بين بردن آرمان و هويت اوست.
بنابراين رهبر معظّم انقلاب در 22 بهمن سال 97ميفرمايند:
« در نظام انقلابي ميتوان در عين پايبند بودن به ساختار، انقلابي ماند و براي بهبود ساختار تلاش شبانهروزي كرد. در نظام انقلابي اصل بر ساختن است نه تاختن.»
سوّمين راهبرد:
تبليغات رواني دشمن تلاش ميكند با بهرهگيري از تاكتيك فريب و سياهنمايي القا كند كه نظام ديني قديمي است و پاسخگوي نيازهاي فعلي جامعه نيست. اين طور القا ميكند كه چون دين قديمي است، نظامي كه برمبناي باور و اعتقادات و در چهارچوب قوانين ديني شكل يافته است نيز محكوم به تحجّر است، به نيازها و مقتضيات امروزه توجهي ندارد و لذا محكوم به شكست است.
در پاسخ به اين القاي رواني دشمن، رهبر معظّم انقلاب ميفرمايند:
« جمهوري اسلامي، متحجّر و در برابر پديدهها و موقعيتهاي نو به نو، فاقد احساس و ادراك نيست، اما به اصول خود به شدت پايبند است.»
در توضيح، اين پاسخ قابل ذكر است: دين اسلام بر مبناي فطرت بشري بوده و نگاه كامل و جامع به حقيقت وجودي انسان و نيازهاي مادي و معنوي هميشگي او دارد. دين نه فقط به پيشرفتهاي علمي و رشد عقلي و فكري بشر كاملاً توجه داشته؛ بلكه شرط سعادت را در پيشرفت و تكامل هر روزه ميداند. البته بر اصول ارزشي، اعتقادي و اخلاقي خود اصرار دارد؛ چراكه اين اصول فطري، ابدي و هميشگي است.
چهارمين راهبرد: القاي چهرهاي خشن و متجاوز و ظالم از نظام جمهوري اسلامي ايران
نظام سلطه تلاش ميكند با سياهنمايي و اتهامزني و دروغ، شيعههراسي و ايرانهراسي ايجاد كند. سياست نظام را متجاوزگرانه و توسعه طلبانه القا كند، تا در بين كشورهاي همسايه و ديگر دولتهاي جهان، نفرت و ترس ايجاد كند و مانع يك ديپلماسي فعال بين ايران و ديگر كشورها شود.
ايجاد انزواي سياسي و اقتصادي از اهداف مهم و هميشگي نظام سلطه است.
در پاسخ به اين راهبرد تهاجمي دشمن، رهبر معظّم انقلاب ميفرمايند:
« انقلاب اسلامي ايران، قدرتمند اما مهربان و با گذشت و حتي مظلوم بوده است در هيچ معركهاي حتي با آمريكا و صدام گلولهي اوّل را شليك نكرده و در همه موارد پس از حمله دشمن از خود دفاع كرده و البته ضربت متقابل را محكم فرود آورده است. اين انقلاب از آغاز تا امروز نه بيرحم و خونريز بوده و نه منفعل و مردّد، با صراحت و شجاعت در برابر زورگويان و گردنكشان ايستاده و از مظلومان و مستضعفان دفاع كرده است.»
نظام اسلامي ايران از اوّل ياور مظلومان و دشمن سرسخت ظالمان بوده است. تاريخ چهل ساله انقلاب، برگ زرّيني از اين واقعيت غير قابل كتمان است. هرجاي دنيا نداي تظلّم خواهي بلند شده، ايران همراه و ياور او بوده و هرجا ظالمي تجاوزگري كرده، نظام اسلامي در كنار مظلوم از حق او دفاع كرده است و البته همين سياست الهي نظام، عامل جذب و علاقه محرومان و مظلومان عالم شده است.
پنجمين راهبرد: مهمترين راهبرد دشمن، تحريف حقايق گذشته انقلاب و حتي حقايق زمان حال است.
دشمنان انقلاب اسلامي، مخصوصاً معاندين داخلي به منظور تأمين هدف مهم زير سؤال بردن انقلاب و ايجاد شبهه در ذهن و فكر نسلهاي جديد، تحريف حقايق قبل، حين و بعد از انقلاب تا امروز را در دستور عمليات نرم خود قرار دادهاند.
به طور مثال، جمعي از سران و تئوري پردازان ضد انقلاب داخلي، سناريوي جنگ روايتها را در دستور كار قرار دادهاند. توليد مستندهاي تلويزيوني از وقايع قبل و حين انقلاب با هدف زير سؤال بردن ماهيت انقلاب و ثمرات آن، انجام مصاحبه با افراد سرشناس و مدعي، تهيه و تدوين سوژههاي متعدد از تاريخ و وقايع دفاع مقدس، ارائه تحليلهاي انحرافي و خلاف واقع و انتشار آن در رسانهها و مخصوصاً فضاي مجازي، از جملهي اين تلاشها است.
مثلاً مدعي شدهاند كه رژيم شاه در 17 شهريور تعداد محدودي را كشته است و انقلابيون اين كشتار را بزرگنمايي كردهاند؛ و يا انقلاب اسلامي را حاصل ائتلاف اسلامگرايان با ماركسيستها ادعا كردهاند؛ ويا ترور آيتالله شهيد مطهري، شهيد مفتح، شهيد باهنر و شهيد دكتر بهشتي را به تدابير رهبري نظام و با اهداف مغرضانه و منافقانه نسبت دادهاند؛ و يا مثلاً واقعه طبس و شكست آمريكا را محصول تعامل ايران و آمريكا و نوعي سناريوسازي با اهداف خاص تعبير كردهاند و مثالهاي فراوان ديگر كه همه نشان از عزم جدي دشمنان براي تحريف انقلاب اسلامي دارد.
لذا رهبر معظّم انقلاب در مقابل، در بيانيّه به چند نكته مهم اشاره فرمودهاند:
1- درباره اهميت شناخت حقيقت انقلاب ميفرمايند:
« براي برداشتن قدمهاي استوار در آينده، بايد گذشته را درست شناخت و از تجربهها درس گرفت. اگر از اين راهبرد غفلت شود، دروغها به جاي حقيقت خواهند نشست و آينده مورد تهديدهاي ناشناخته قرار خواهدگرفت. دشمنان انقلاب با انگيزهاي قوي، تحريف و دروغ پردازي درباره گذشته و حتي زمان حال را دنبال ميكنند.»
2- « انقلاب اسلامي و نظام برخاسته از آن از نقطه صفر آغاز شد. هيچ تجربه پيشيني و راه طي شدهاي در برابر ما وجود نداشت و تركيب جمهوريت و اسلاميت و ابزارهاي تشكيل و پيشرفت آن، جز با هدايت الهي و قلب نوراني و انديشه بزرگ امام خميني به دست نيامده و اين نخستين درخشش انقلاب بود.» در واقع انقلاب اسلامي يك پديده بيبديل در تاريخ و يك معجزه الهي بود. عليرغم همه دشمنيها و سنگ اندازيها از داخل و خارج متولد شد. مقايسه انقلاب اسلامي و ديگر انقلاب ها نشان از اهميت و ويژگي منحصر به فرد اين انقلاب دارد.
3- « انقلاب ملت ايران، جهان دوقطبي را به جهان سه قطبي تبديل كرد و با سقوط و حذف شوروي تقابل دوگانه جديد ” اسلام و استكبار” به وجود آمد. بدين گونه مسير جهان تغيير يافت و … دشمنيها به همه شدت آغاز شد.»
در واقع زلزله انقلاب اسلامي، جهان را تكان داد و يكبار ديگر بعد از قرنها، تقابل اسلام و كفر زنده شد و پرچم اسلام ناب محمدي به دست نائب امام زمان در برابر همه كفر و ظلم جهاني برافراشته شد و منافع نظام سلطه را به چالش كشيد و اميد را در دل همه مستضعفان عالم زنده كرد؛ و چه گناه عظيمي است اين عنايت الهي را قدر ندانستن و از همه بدتر تلاش براي تحريف حقايق نوراني آن كردن. لذا ضروري است واقعيتهاي قبل از انقلاب، حين انقلاب و پس از پيروزي انقلاب براي نسلهاي جديد روشنگري شده و همه دلسوزان در برابر حركت منافقانه و دشمنانه تحريفكنندگان مزدور بايستند و با همه توان و با كمك همه ابزارهاي فرهنگي و رسانهاي در مقابل اهداف شوم دشمنان قيام كنند.
در اينجا به چند نمونه از اعترافات سران آمريكايي و صهيونيستي در همين زمينه اشاره ميكنيم:
هنري كسينجر، مشاور رئيس جمهور وقت آمريكا ميگويد: « آيت ا… خميني، غرب را با بحران جدي مواجه كرد. دشمني او با غرب برگرفته از تعاليم الهي او بود. او در دشمني خود نيز خلوص نيت داشت.»
و يا نخست وزير وقت رژيم صهيونيستي ميگويد:« انقلاب اسلامي به مثابه زلزلهاي است كه نه تنها خاورميانه، بلكه جهان را خواهد سوزاند.
ششمين راهبرد: القاي اينكه انقلاب اسلامي، هيچ دستاوردي نداشتهاست. ( القاي ناكارآمدي نظام انقلابي)
يكي ديگر از راهبردهاي مهم دشمنان انقلاب، تبليغ و القاي اين مسأله است كه انقلاب هيچ دستاوردي نداشته و اين حاكي از ناكارآمدي نظام ديني و انقلابي است.
در برابر اين راهبرد رواني دشمن كه با بهرهگيري از انواع تاكتيكها و تكنيكهاي عمليات رواني[5] طراحي و اجرا ميشود؛ رهبر معظّم انقلاب در بيانيّه به چند دستاورد مهم اشاره ميفرمايند:
1. نجات كشور از انحطاط و تحقير
انقلاب به يك انحطاط تاريخي طولاني پايان داد و كشور كه در دوران پهلوي و قاجار به شدت تحقير شده و به شدت عقب مانده بود، در مسير پيشرفت سريع قرار گرفت. عنصر اراده ملي را كه جانمايهي پيشرفت همه جانبه و حقيقي است در كانون مديريت كشور وارد كرد و روحيه و باور « ما ميتوانيم» را به همگان منتقل كرد.
2. ايجاد ثبات و امنيت
ثبات و امنيت كشور و تماميت ارضي و حفاظت از مرزها را كه آماج تهديد جدي دشمنان قرار گرفته بود ضمانت كرد و معجزه پيروزي در جنگ هشت ساله را پديد آورد.
3. پيشرفت كشور در عرصه علم و فناوري
ايجاد هزاران شركت دانش بنيان. هزاران طرح زيرساختي در حوزههاي عمران، صنعت، نيرو، معدن و …
پيشرفتهاي چشمگير در حوزههاي سوخت هستهاي، سلولهاي بنيادين، فناوري نانو، زيست فناوري، از جمله پيشرفتهاي گسترده محسوب ميشود.
4. به اوج رساندن مشاركت مردم
انقلاب، مشاركت مردمي را در مسائل سياسي مثل انتخابات، مقابله با فتنههاي داخلي، حضور در صحنههاي ملي و استكبارستيزي به اوج رساند.
5. ارتقاء شگفتآور بينش سياسي مردم
ارتقاء بينش سياسي و تحليل سياسي و فهم مسائل بين المللي در موضوعاتي همچون جنايات غرب به خصوص آمريكا، مسئله فلسطين و …
6. سنگين كردن كفه عدالت
جمهوري اسلامي در شمار موفقترين حاكميتهاي جهان در جابهجايي خدمت و ثروت از مركز به همه جاي كشور و از مناطق مرفّهنشين شهرها به مناطق پاييندست بودهاست.
7. افزايش چشمگير معنويت و اخلاق
عيار معنويت و اخلاق در فضاي عمومي جامعه به گونهاي چشمگير افزايش يافت و اين معجزهاي ديگر از انقلاب و نظام اسلامي فعال و پيشرو است. مجاهدتهاي جوانان در ميادين سخت از جمله دفاع مقدس، رونق بي سابقه مساجد و فضاهاي ديني، مراسمهاي پر شكوه اعتكاف، حضور مشتاقانه جوانان در اردوهاي جهادي، راهپيمايي بي بديل اربعين و دهها نمونه ديگر حاكي از رشد معنويت و فضاي ديني جامعه دارد.
8. ايستادگي روزافزون در برابر مستكبران جهان
در تمام اين چهل سال، تسليمناپذيري و صيانت و پاسداري از انقلاب و عظمت و هيبت الهي آن و گردن برافراشتهي آن در مقابل دولتهاي متكبر و مستكبر، خصوصيت شناختهشده ايران و ايراني بهويژه جوانان اين مرز و بوم به شمار رفته است. و به دنبال آن اقتدار نظام اسلامي هر روز بالاتر و چالشهاي بين انقلاب و اسلام با نظام استكباري عميقتر و جديتر شدهاست. اگر آن روز چالش با آمريكا تعطيلي سفارت رژيم صهيونيستي در تهران يا رسواكردن لانه جاسوسي بود؛ امروز چالش بر سر حضور ايران مقتدر در مرزهاي رژيم صهيونيستي و برچيدن بساط نفوذ نامشروع آمريكا از منطقه غرب آسيا و حمايت جمهوري اسلامي از مبارزات مجاهدان فلسطيني در قلب سرزمينهاي اشغالي و دفاع از پرچم برافراشته حزب ا… و مقاومت در سراسر اين منطقه است.
و البته دهها دستاورد مادي و معنوي ديگر كه ضروري است دلسوزان انقلاب و اهل قلم و بيان و هنر در معرفي اين دستاوردها از هيچ تلاشي فروگذار نكنند و نسل جوان را از بركات بيشمار اين نظام انقلابي آگاه كنند و در مقابل، نسبت به آشكارسازي و برملا كردن عمليات سنگين رواني دشمن براي القاي ناكارآمدي نظام اقدام كنند.
و اما گام دوّم و سر فصل ها و توصيه هاي اساسي رهبر معظّم انقلاب:
« اكنون به شما فرزندان عزيزم در مورد چند سرفصل اساسي، توصيه هايي ميكنم. اين سرفصلها عبارتند از: علم و پژوهش، معنويت و اخلاق، اقتصاد، عدالت و مبارزه با فساد، استقلال و آزادي، عزت ملي و روابط خارجي و مرزبندي با دشمن، سبك زندگي.
اما پيش ازهمه چيز، نخستين توصيهي من اميد و نگاه خوشبينانه به آينده است؛ بدون اين كليد اساسيِ همه قفلها، هيچ گامي نميتوان برداشت. آنچه ميگويم يك اميد صادق و متكي به واقعيتهاي عيني است. اينجانب همواره از اميد كاذب و فريبنده دوري جستهام؛ اما خود و همه را از نوميدي بيجا و ترس كاذب نيز بر حذر داشتهام و برحذر ميدارم. در طول اين چهل سال – و اكنون مانند هميشه – سياست تبليغي و رسانهاي دشمن و فعالترين برنامههاي آن، مأيوس سازي مردم و حتي مسئولان و مديران ما از آينده است. خبرهاي دروغ، تحليلهاي مغرضانه، وارونه نشان دادن واقعيتها، پنهان كردن جلوههاي اميدبخش، بزرگ كردن عيوب كوچك و كوچك نشان دادن يا انكار محسّنات بزرگ، برنامهي هميشگي هزاران رسانهي صوتي و تصويري و اينترنتي دشمنان ملت ايران است؛ و البته دنبالههاي آنان در داخل كشور نيز قابل مشاهدهاند كه با استفاده از آزاديها در خدمت دشمن حركت ميكنند. شما جوانان بايد پيشگام در شكستن اين محاصرهي تبليغاتي باشيد. در خود و ديگران نهال اميد به آينده را پرورش دهيد. ترس و نوميدي را از خود و ديگران برانيد. اين نخستين و ريشهاي ترين جهاد شماست.»
لذا بر اساس ديدگاه رهبر معظّم انقلاب، مهمترين راهبرد دشمن براي به چالش كشيدن انقلاب اسلامي و از بين بردن آن، ايجاد نااميدي و يأس از آينده است. و براي تحقق اين هدف راهبردي و اساسي خود از انواع روشها و فنون عمليات رواني بهره ميبرد.
عمليات فريب توأم با انواع دروغ و اتهام، وارونهسازي واقعيتها، كوچكنمايي و حتي وارونهنمايي نقاط قوّت، بزرگنمايي كمبودها و كسريها و مشكلات، تحليلهاي غلط و انحرافي از جمله تاكتيكها و تكنيكهاي مورد استفاده دشمن بوده و هست.
در مقابل، راهبرد مورد نظر رهبر معظّم انقلاب، اميدبخشي و روحيهبخشي و از بين بردن ترس و نااميدي نسبت به ادامه مبارزه و جهاد و رفتار انقلابي است. لذا در توصيه به جوانان ميفرمايند: « اين نخستين و ريشهاي ترين جهاد شماست.»
پس جهاد مهم فعلي براي خنثي سازي تلاش دشمن، ايجاد روحيه و اميد در خود و ديگران است. راههاي اميدبخشي و ايجاد نشاط و انگيزه و از بين بردن ترس و ترديد و نااميدي و سستي، خود بحث مفصلي است كه بايد به تفصيل به آن پرداخت. و به دنبال آن توصيههاي هفتگانه رهبر معظّم انقلاب تبيين و تشريح شده و با جديت و اميد براي تحقق هر كدام اقدام شود. إن شاءا…
منابع:
[1] ) تحريف به معناي منحرف كردن موضوع و حقيقتي از وضعيت اصلي و واقعي خودش و يا تفسير حقيقت بر خلاف معني واقعي آن، از جمله تكنيكهاي عمليات رواني است؛ لذا دشمنان انقلاب اسلامي از ابتدا تحريف واقعيتهاي انقلاب را به منزله يك راهبرد دائمي انتخاب كرده و در حال حاضر نيز درصدد تحريف واقعيتهاي موجود هستند.
[2] ) ايجاد نااميدي در مردم و مسئولين، نسبت به آينده انقلاب و نظام نيز در حال حاضر مهمترين راهبرد تهاجمي دشمن است. دشمن براي رسيدن به اين هدف، از تاكتيكها و تكنيكهاي متعدد از جمله: تاكتيك فريب و شبهه افكني، تكنيكهاي بزرگنمايي و كوچكنمايي، سياهنمايي و … بهره ميبرد.
[3] ) تاكتيكهاي دفاعي و مقابلهاي: آرامشبخشي، اطمينانبخشي و اميد بخشي از جمله روشهايي است كه در چنين موقعيتي مورد استفاده قرار ميگيرد.
[4] ) بيانات رهبر معظّم انقلاب در ديدار نوروزي با مردم (1/1/97)
[5] ) تاكتيكهاي فريب و شبههافكني و تكنيكهاي كوچكنمايي، سياهنمايي، تكرار تأكيد بر نقطه آرماني، بزرگنمايي و … هر كدام در تحقق هدف راهبردي فوق نقش ايفا ميكنند.
مؤسسه علمي مطالعات جنگ نرم سپاهان
انتهای پیام/