سرویس: غیر تولیدی 09:56 - یکشنبه 25 فروردین 1398

گزارش؛

«رونق تولید» خواست ۱۰ ساله رهبر انقلاب/ قرار است تا چه زمانی به کدخدا «امیدوار» بمانیم؟!

در حالی که رهبر انقلاب بیش از ۱۰ سال است که از اهمیت توجه به توان داخلی در اقتصاد سخن گفته‌اند، اما مسئولان همچنان راه حل را در رابطه با کدخدا می‌دانند.

به گزارش اصفهان شرق؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی و درست پس از بهمن ماه ۵۷ بود که غرب و متحدینش سکان هدایت ایران را از دستان خود خارج شده پنداشتند و از این رو در انجام هیچ گونه مانع تراشی و خدشه‌ای بر سر مسیر پیشرفت نهال جوان انقلاب فروگذار نکردند.

حال آن‌که این توطئه‌ها از تجزیه‌طلبی و ترور شخصیت‌های تاثیرگذار کشورمان توسط مجاهدین خلق آغاز و با نفوذ افرادی همچون بنی صدر و تحمیل جنگ ۸ ساله به کشورمان ادامه پیدا کرد.

سید محمد حسینی، دبیرکل کانون دانشگاهیان ایران اسلامی، با بیان اینکه اعمال تحریم‌های آمریکا علیه ایران از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی صورت گرفته است، گفت: ما از ابتدای پیروزی انقلاب با دشمنی و خصومت آمریکا مواجه بودیم چراکه ایران پایگاه آمریکا در منطقه بود و شاه نیز نقش ژاندارمی را در منطقه ایفا می‌کرد، از این جهت آنها نمی‌توانستند حکومتی انقلابی را در رأس آن شاهد باشند، انقلابی که موجبات شکل‌گیری یک کشور  مستقل اسلامی در منطقه را فراهم کرد.

گزینه‌ «تحریم  اقتصادی» همواره گزینه ثابت اقدامات غرب بر ضد کشورمان بوده است؛ غرب به زعم خود گمان می‌کرد که با دست گذاشتن بر شاهرگ اقتصادی مردم ایران و تحمیل دشواری‌هایی اقتصادی می‌تواند آن‌ها را دلسرد کرده و موجبات خستگی آن‌ها را از انقلاب خود فراهم آورد و از همین رو نیز تحریم‌های بی شماری را که اکثریت آن‌ها ملت ایران را نشانه می‌رفت، وضع کرد اما دریغ که اشتباه بزرگی را در این چهل سال پس از انقلاب مرتکب شد.

راهکارهای دلسوزان نظام برای اقتصاد چه بود؟

از همان سالهای ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی که با جنگ تحمیلی هم همراه بود؛ بسیاری از دلسوزان نظام از جمله شخص امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری، به تکیه بر توان مندی‌های داخلی تاکید کردند اما آنگونه که باید و شاید بدان توجه نشد.

حسین کنعانی مقدم، فعال اصولگرا در این باره می‌گوید: حضرت امام خمینی(ره) در زمان آغاز تحریم‌های آمریکا بر ضد کشورمان  پس از سخت شدن شرایط اقتصادی دستور تشکیل بسیج اقتصادی را دادند و عملا دولت با تشخیص همین بسیج توانست از شرایط دشوار جنگ عبور کند. لازم به ذکر است که بسیج اقتصادی به این معنا بود که ما نگاهمان به داخل باشد و مردم را وارد صحنه اقتصاد کنیم و از طریق مردم بتوانیم اقتصاد قدرتمندی را در برابر تحریم‌ها ایجاد کنیم.

در کنار باور به توانمندی‌های داخلی اما گروه دیگری در جامعه بودند که عقاید دیگری داشتند و چشم به کمک غربی‌ها بسته بودند، لیبرالیست‌هایی که حتی زندگی را نیز بدون کمک غربی‌ها برای خود متصور نبودند. جریانی که به گواه تاریخ حتی نامه‌ ذلیلانه‌ای را برای اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران  نوشتند و خواستار مذاکره با او شدند.

وقتی خواص نظام رویای مذاکره با آمریکا را در دل داشتند

شاید نقطه عطف این نگاه در دولت اصلاحات بود چراکه  از زمانی که روی کار آمد، تنها توجه خود را به سمت غرب معطوف کرد و  کمک گرفتن از کدخدای غربی را بهترین راه حل در  بازگشایی گره‌هایی می‌دانست که  غرب خود به جان سفره‌های مردم انداخته بود.

دیدگاهی که اتفاقا در دوران سازندگی نیز با محوریت توسعه و سازندگی دنبال شده بود تا جائیکه مرحوم هاشمی رفسنجانی در خاطراتش در آخرین گفتگوی خود با فصلنامه مطالعات بین المللی با چرخشی آشکار در مواضع سابق خود گفته بود: «آمریکا قدرت برتر دنیا است. مگر اروپا با آمریکا، چین با آمریکا و روسیه با آمریکا چه تفاوتی از دید ما دارند؟ اگر با آنها مذاکره داریم، چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟»

 سید محمد حسینی به رویکرد هاشمی رفسنجانی درباره رابطه با آمریکا اشاره می‌کند و می‌گوید: «در زمان هاشمی بحث تنش زدایی مطرح شد و اینکه مبنای ما توسعه است. حتی در آن زمان نسبت به مفهوم عدالت نیز بی‌توجهی‌هایی صورت گرفت که موجبات اعتراض رهبری را نیز فراهم آورد. اما با تمامی این موارد شاهد بودیم در پایان دوره هاشمی رفسنجانی، دادگاه میکونوس در آلمان تشکیل شده و  محدودیت‌هایی را برای سفر رئیس جمهور وقت ما ایجاد کردند.

دبیرکل کانون دانشگاهیان ایران اسلامی در ادامه متذکر می‌شود: «رئیس دولت اصلاحات هم با اینکه شعار خود را گفت‌وگوی تمدن‌ها قرار داد، درباره فرهنگ آمریکایی صحبت کرد و از آبراهام لینکون به عنوان شهید یاد کرد اما تمام این تعریف و تمجیدها نتیجه‌ای در بر نداشت و آنها در نهایت ایران را محور شرارت نامیدند.»

نکته حائز اهمیت در این بین زمانی‌است که بدانیم قرار بود برای حل مشکلات اقتصادی به سراغ غرب برویم اما تجربه 16 ساله دولت‌های سازندگی و اصلاحات نشان می‌دهد مسیر پیشرفت اقتصادی قطعا از غرب نخواهد گذشت.

در خانه اگر کس است یک حرف بس است !

از همان سال‌ها که آمریکا  در گمان اثربخشی تحریم‌های خود خواستار اعمال محرومیت های بیشتری به کشورمان بود و ذوق مذاکره با آمریکا نیز در دل عده ای جوانه زده بود، بسیاری از دلسوزان نظام جمهوری اسلامی با هشدار‌های فراوان سعی در لزوم توجه و اهتمام بیشتر به اقتصاد ایران داشتند که شاید نگاهی کوتاه به شعار‌هایی که در ابتدای ده سال اخیر توسط مقام معظم رهبری برای نام گذاری آن سال انتخاب شد گواهی صادق بر این موضوع باشد.

۱۰ سال شعار اقتصادی سال بدون گوش شنوا / آیا ۱۰ سال شعار اقتصادی گوش شنوایی داشته است؟

مروری کوتاه بر شعارهای ده سال گذشته انقلاب شامل «حرکت به سمت اصلاح الگوی مصرف» در  سال ۱۳۸۸، «همت مضاعف، کار مضاعف» در سال ۱۳۸۹، «جهاد اقتصادی» در سال۱۳۹۰، «تولید ملى و حمایت از کار و سرمایه ایرانى» در سال ۱۳۹۱، «حماسه‌ی سیاسی و حماسه‌ی اقتصادی» در سال ۱۳۹۲ «اقتصاد و فرهنگ، با عزم ملی و مدیریت جهادی» در سال ۱۳۹۳، «دولت و ملت، همدلی و همزبانی» در سال۱۳۹۴، «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» در سال۱۳۹۵، «اقتصاد مقاومتی؛ تولید و اشتغال» در سال ۱۳۹۶ و در نهایت «حمایت از کالای ایرانی» در سال ۱۳۹۷ اهمیت توجه به مسئله اقتصادی را برای کشور به نمایش می‌گذارد، اقدامی که مسئولان باید برای اجرایی شدن تلاش کرده و آن را در عمل محقق سازند؛ مسئله‌ای که به نظر می‌رسد گوش شنوایی برای آن وجود ندارد.

سوالی که در اینجا مطرح می‌شود آن است که آیا به راستی به همان اندازه که در بیانات مقام معظم رهبری بر اهمیت «اقتصاد» تاکید شده است، مسئولان نیز به آن اهتمام ورزیده‌اند؟ و دیگر اینکه نسخه مسئولان نظام برای سر و سامان بخشیدن به اقتصاد مردم کشور تاکنون چه بوده است؟

نسخه تقلبی کدخدا برای علاج اقتصاد ایران

از سوی دیگر دولت تدبیر و امید نیز در حالی از سال 92 روی کار آمده است که قرار بود مذاکره با آمریکا هم چرخ زندگی مردم را بچرخاند و هم چرخ سانتریفیوژها را تا شرایط اقتصادی کشور با  رفع تحریم‌های آمریکا به صورت جدی بهبود یابد.

از هیمن رو پس از مذاکرات فراوان سه‌شنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۴ بود که ایران پس از مدتها بر سر میز مذاکره نشستن با کشور‌های ۱+۵ (آمریکا، روسیه، چین، فرانسه، انگلیس و آلمان) در شهر وین در نهایت توافق نامه برجام را امضا کرد.

توافقی که البته اولویت نخست آن  برداشته شدن تحریم‌های آمریکا و پر و بال بخشیدن به اقتصاد ایران بود اما از آنجا که آمریکا سبقه‌ای دیرینه در عهد شکنی داشته و دارد، سرانجام پس از جلوس دونالد ترامپ بر صندلی ریاست جمهوری آمریکا و درست زمانی که پایبندی ایران به  تعهداتش در ذیل برجام برایشان اثبات شده بود، در روز ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ رسماً از برجام خارج شده و تنها نتایجی که از این توافق  عائد ایران شد ساکن ماندن چرخ‌های هسته ای ایران و حسرت چرایی اعتماد به کشوری همچون آمریکا بود.

۱۰ سال شعار اقتصادی سال بدون گوش شنوا / آیا ۱۰ سال شعار اقتصادی گوش شنوایی داشته است؟

دل نازکی اروپا در برابر اخم ترامپ و مدل اروپایی برجام  

اما مدتی پس از خروج آمریکا از برجام بود که اروپا با ظاهر شدن در نقش یک میانجی دلسوز وعده داد تا با راه اندازی ساز وکار مالی اروپایی موسوم به spv به هر طریقی که شده تحریم‌های آمریکا را دور زده و ایران را درجهت تداوم فروش نفت خود را یاری کند. حال ایران دو راه پیش‌روی خود داشت؛ نخست خروج از برجام و ایستادگی برپای خود در پاسخ بدعهدی آمریکا و دیگری ایستادگی بر سر توافقی که یکی از طرفین اصلی از اجرای آن شانه خالی کرده و چشم امید بستن به کدخدای اروپایی!

ایران اما راه دوم را انتخاب کرد؛ حال باید منتظر می‌ماندیم و می‌دیدیم که آیا اروپا در میدان بازی ایران  و  آمریکا یار دیرین خود یعنی کاخ سفید را رها کرده و درصدد یاری دادن کشورمان در دوران پسابرجام بر خواهد آمد یا خیر. اما به راستی چشم امید داشتن به اینکه اروپا در میدان بازی ایران بایستد تا چه میزان منطقی بود؟

سجاد سالک، عضو شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، با تشبیه رفتار آمریکا و اروپایی‌ها به یکدیگر در مواجهه با ایرانیان گفت: پیش از هر نکته‌ای باید به این موضوع توجه داشت که اتحادیه اروپا با در اختیار داشتن ۲۳ درصد از تولیـد ناخالص جهانی، بزرگترین بلوک اقتصادی – تجاری جهان است. همچنین ۲۲ درصد کل تجارت جهانی در اختیار اعضای اتحادیه اروپا بوده و در عین حال اروپایی‌ها روابط گسترده و در هم تنیده‌ای هم با آمریکایی‌ها دارند، پس به خاطر حجم بالای مبادلات اقتصادی هم که شده است، علاقه‌ای ندارند به خاطر ایران، اخم ترامپ را ببینند.

اینستکس؛ نوزاد نارسی که هیچ شباهتی به SPV ندارد

سرانجام ماندن ایران بر سر وعده‌های امروز و فردای اروپا پس از نه ماه تاخیر منجر به دنیا آمدن نوزاد نارسی به نام اینستکس شد. نوزادی که البته به اذعان همگان کوچکترین  شباهتی به spv وعده شده از سوی اروپا نداشت.

برخی کارشناسان سیاسی معتقدند «بر سر راه اندازی اینستکس هم شاهد بودیم که اتحادیه اروپا  با صراحت اعلام کرد که هدفش از راه اندازی این ساز و کار دور زدن تحریم‌های آمریکا نبوده است، علاوه براین  شاهد هستیم که سران اتحادیه اروپا درباره مسائل مختلفی نظیر نفوذ منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران و مساله موشکی ایران نیز  جسته گریخته اظهاراتی مطابق با خواست واشنگتن بر زبان می‌آورند.»

پس از گذشت مدت‌های بسیار اما شاهد بودیم اینستکسی که قرار بود دسترسی ایران را به هزینه‌های خود ذیل فروش نفت تسهیل کند تنها یک عایده برای ایران داشت “نفت در برابر غذا” آن هم به شرطه‌ها و شروطه ها!

شرط و شروطی که بخشی از آن‌ پیوستن ایران به کنواسیون‌های مختلف نظیر پالرمو و FATF بود. لوایحی استعماری که  بسیاری از کارشناسان آن را نوعی خود تحریمی برای کشورمان می‌دانستند.

در همین زمینه لاله افتخاری در گفت‌وگو با باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: FATF موسسه و مجموعه‌ای خود خوانده بوده که حتی مشخص نیست ریشه آن  دقیقا به کجا باز می‌گردد و همان مشخص نبودن آن ثابت می‌کند که نخ نامرئی آن در دست استعمار و استکبار است.

همچنین سید کمال سجادی، دبیر کل جامعه اسلامی کارمندان، با اشاره به تعریف تروریسم در لوایح غربی گفت: این قرارداد‌های بین المللی دربسیاری از موارد تعاریفی متضاد بادیگر جوامع دارند. برای مثال این‌ها جنبش‌هایی را که برای احقاق حقوق از دست رفته خودشان در موضع مظلومیت در دفاع از خود برآمده مثل حزب الله لبنان، فلسطین یا جنبش مسلمانان یمن را به عنوان تروریسم خطاب می‌کنند. این در حالی است که این جنبش‌ها تنها در حال دفاع از حق خود هستند؛ لذا درصورت پذیرش این توافقات ما باید تعاریف دگرگون غرب را از این موضوعات بپذیریم ، موضوعی که اگر نام آن را ذلت نگذاریم باید بگوییم نوعی وادادگی و انفعال است.

راهکارهای اقتصادی آمریکایی-اروپایی؛ دور باطلی به ناکجا آباد

با نگاهی به مطالب مطروحه پر واضح است که روی آوردن به راهکار‌های اقتصادی آمریکایی_اروپایی بیشتر  شبیه به دور باطلی شده که سرازیر شدن در هریک از آن‌ها طمع طرف غربی برای پیوستن به لایحه دیگر را نیز بیدار می‌کند؛ بنابراین اجرای سیاست‌های توسعه غربی در دولت‌های  مختلف اصلاحات و اعتدال نه  تنها مشکل اقتصادی ایران را حل نکرده بلکه کشور را با خطرات امنیتی، فکری و تربیتی به سبب هجوم مفاهیم و توصیه‌های بین‌المللی- نظیر FATF و سند توسعه پایدار ۲۰۳۰- نیز مواجه کرده است. موضوعاتی که بارها توسط افراد دلسوز نظام به مسئولان تذکر داده شده اما دریغ از گوش شنوا!!!

۱۰ سال شعار اقتصادی سال بدون گوش شنوا / آیا ۱۰ سال شعار اقتصادی گوش شنوایی داشته است؟

آنچه خود داشتیم و ز بیگانه تمنا کردیم!

اما به راستی چرا در اوایل انقلاب مشکلاتی که هرکدامشان به تنهایی یارای زمین زدن قدرت‌مند‌ترین کشور‌های جهان را داشتند نه تنها موجب سرخم کردن نهال جوان انقلاب اسلامی نشد بلکه سربر آوردن از هرکدام از این توطئه‌ها به مثابه ابزاری در جهت قدرتمندی ایران شد؟

شاید پاسخ به این سوال را در بیانات رهبر معظم انقلاب در ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ در سالگرد ارتحال امام خمینی بتوان یافت که فرمودند: «بعد از رحلت امام، هر جا انقلابی عمل کردیم، پیش رفتیم؛ هر جا از انقلابی‌گری و حرکت جهادی غفلت کردیم، عقب ماندیم. این یک واقعیت است.مخاطب این سخن نسل امروز و نسل فردا و نسل فردا‌های بعد است. همه مخاطب این سخن‌اند؛ می‌توان این راه را با شیوه انقلابی حرکت کرد؛ آن‌وقت پیشرفت قطعی است.»

در اینجا اما چند سوال به جای مانده است که شاید پرسیدن آنها مسائل بسیاری را برای ما روشن کند. عمل کردن به شیوه انقلابی در اقتصاد چیست؟ آیا به جز تکیه بر توانایی‌های داخلی و چشم بستنن از کدخدا‌های غربی که راهکارهایشان بار‌ها ایران را از مسیر دست یابی به اهداف خود بازداشته است راه دیگری وجود دارد؟  آیا حال این روز‌های اقتصاد کشور از زمانی که  با دستان خالی ۸ سال تمام دربرابر ابر قدرتان جهان ایستادگی کردیم  و جهانی را مبهوت ایستادگی‌های خود کردیم وخیم‌تر است؟

به راستی توان و خود باوری روزهای سخت سال ۶۰ را این روز‌ها کجا جا گذاشته شده‌ایم که مسئولان ما با حسرت چشم به طرف غربی دوخته اند که جز ذلت نتیجه ای برای ما نداشته است؟ تا امروز کدام یک از نسخه‌های اقتصادی غرب توانسته مرحمی بر دل پردرد اقتصاد ایران باشد؟ آیا روی خوش نشان دادن به غرب تا امروز به جز ضرر مطلق عواید دیگری برای ایران به همراه داشته است؟

در همین راستا کارشناسان معتقدند «امروز دیگر زمان اعتمادسازی دولت به اروپا نیست و نباید فریب تبلیغات غرب را خورد بلکه دولت باید روی سرمایه‌های داخلی کشور کار کرده و با کمک خداوند و همت مردم راه پیشرفت کشور را در پیش گیرد. ما هم پیش از انقلاب و هم پس از انقلاب بار‌ها غرب را آزموده و نتایج یکسانی گرفته‌ایم پس دیگر نیازی به طی کردن این مسیر و سرخوردگی مجدد از آن نیست.»

۱۰ سال شعار اقتصادی سال بدون گوش شنوا / آیا ۱۰ سال شعار اقتصادی گوش شنوایی داشته است؟

 یک نسخه ایرانی برای حل مشکلات داخلی

این روز‌ها اما درست زمانی که غرب تمامی لوایح و کنوانسیون‌های خود را با هدف بهبود شرایط اقتصادی به کشورمان نشان داد و جریان اصلاحات هربار بیش از پیش با ذوق زدگی بیشتری به این لوایح روی خوش نشان داد، این یازدهمین سالی است که اهمیت موضوع اقتصاد و با انتخاب شعار «رونق تولید» توسط مقام معظم رهبری و ضرورت نگاه درون زا برای حل مشکلات داخلی گوش‌زد می‌شود و شعار امسال مبنی بر «رونق تولید» را راهکاری اساسی برای مبارزه با جنگ اقتصادی است که در آن هستیم، دانست.

همچنین حسن بیادی دبیرکل جمعیت آبادگران جوان، پاشنه آشیل برون رفت از معضلات اقتصادی را حمایت بی چون و چرای قوای سه‌گانه از مقوله تولید دانست.

حال باید دید مسئولانی که بارها با ذوق زدگی فراوان به دنبال  سراب‌های  غربی با امید باز شدن گره از اقتصاد ایران دویدند این بار حاضرند دست کم ذره ای چشم به داخل دوخته و نگاه درون زا را نیز امتحان کنند یا خیر؟

آیا جریان اقتصاد تا امروز که تمامی نسخه های غرب را آزموده است قرار نیست یکبار هم به توان مندی‌های داخلی خود حساب باز کند؟

۱۰ سال شعار اقتصادی سال بدون گوش شنوا / آیا ۱۰ سال شعار اقتصادی گوش شنوایی داشته است؟

 

گزارش از فاطمه تورانلو

انتهای پیام/باشگاه خبرنگاران

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.