چرایی سکوت دولت در مشکلات اقتصادی مردم؛
انقلاب اسلامی و تلنگری به اقتصاد به سبک لیبرال ها
انقلاب اسلامی تبلور محلی گرایی و تعامل قومیتی همۀ اقوام ایرانی است؛ تعاملی مهم و راهبردی که غرب گرایی در اقتصاد را بر نمی تابد و بر الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی و اقتصاد مقاومتی تکیه می کند.
اصفهان شرق_مهدی نجفی، انقلاب اسلامی ایران واقعه ای بزرگ در جهان معاصر است که از شاخصه های ممتاز و متمایز با دیگر انقلاب های بزرگ جهان هم چون انقلاب فرانسه و انقلاب روسیه برخوردار است که در نهایت توانست هر دو انقلاب بزرگ جهان را به حاشیه براند و خود بر کرسی معادلات اصلی وقایع جهانی بنشیند؛ که این دستاورد مهم در سایۀ کلام نورانی امام خمینی(ره) در «اصل تغییرناپذیر نه شرقی ، نه غربی »[1] به بار نشست.
اینگونه است که میشل فوکو فيلسوف مشهور فرانسوي که در بحبوحۀ پیروزی انقلاب اسلامي ايران با سفر به تهران، از نزديك شاهد وقوع انقلاب بوده است در جایی از جمله «کارل مارکس» که گفته بود «مذهب روح جهان بی روح است» استفاده می کند و در روزنامه مشهور ایتالیایی «کوریر دلا سرا»[2] می نویسد: «ایران روح یک جهان بی روح است، انقلاب ایران صد سال آینده جهان و غرب را نشان داده است».
بی شک بیان این حقیقت از سوی نظریه پردازان مدرنیسم حاکی از تأثیرات بی بدیل انقلاب اسلامی در تزلزل روز افزون مکاتب غربی و شرقی است که فروپاشی شوروی و مدل حکومت مارکسیستی که به موزههای تاریخ سیاسی پیوست و نیز تضعیف شدید مدرنیته غربی و رشد روز افزون اسلام در جوامع غیر اسلامی خود موید این مدعاست.
گفتنی است پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی ایران بیانگر خود آگاهی مردم در تحقق اسلام گرایی، غرب ستیزی، عدالت طلبی، اقتصاد اسلامی، سنت گرایی و مبارزه با تجدد غربی، تأکید بر عقلانیت دینی و پیوند دیانت و سیاست است که در عمل به به مبارزه همه جانبه با اسبتداد پهلوی تبدیل شد و اگر غیر از این امر اتفاق می افتاد شک و تردید نسبت به ماهیت انقلاب دور از دهن نبود.
در این میان انقلاب اسلامی ایران با طرح شعار بازگشت به اسلام نبوی (بخوانید اسلام حسینی؛(حسین منی و انا من حسین [3]) برای حرکت به سوی آینده و تحقق انقلاب مهدوی و حکومت موعود جهانی در بهمن 57 به پیروزی رسید که این مهم در چارچوب تئوریک عدالت آن هم از طریق تلفیق زندگی آرمانی و فرهنگ گرایی بر مبنای زندگی عرفی مردم حاصل می شود؛ این چارچوب کلیدی که منبعث از سیرۀ زندگی اهل بیت(ع) است، در همۀ عرصه های حکومتی به ویژه در اقتصاد خود نمایی می کند، لذا شاهدیم انقلاب اسلامی به هیچ عنوان با تجدد گرایی و مدرنیته غربی سر سازگاری ندارد بلکه دولت هایی که در راستای احیاء مدرنیته و غرب گرایی در ایران تلاش می کنند در نهایت با موج عظیم مخالفت مردمی مواجه می شوند زیرا انقلاب اسلامی تبلور محلی گرایی و تعامل قومیتی همۀ اقوام ایرانی است؛ تعاملی مهم و راهبردی که غرب گرایی در اقتصاد را بر نمی تابد و بر الگوی پیشرفت ایرانی اسلامی و اقتصاد مقاومتی تکیه می کند.
اینچنین است که ابلاغ اقتصاد مقاومتی از سوی مقام معظم رهبری بر مبنای مردم گرایی و نه غرب گرایی بنا شده است تا از این طریق اقتصاد مردم از طریق توسعۀ مردمی از درون و نه از بیرون(غرب گرایی) و از پایین(مردم گرایی) و نه از بالا(اقتصاد دولتی و خصولتی) تحقق یابد.
تأمل در چرایی شکل گیری انقلاب اسلامی نیز نشان می دهد مردم مخالف وابستگی شدید حکومت پهلوی به غرب بودند؛ از این رو نابودی اقتصاد جامعه و از سوی دیگر فساد داخلی در بطن حکومت پهلوی، از جمله عوامل مبارزات مردم علیه رژیم شاهنشاهی بود؛ ظلمی که با وارادت گرایی شدید، مصرف گرایی، بیکاری و تورم شدید را به همراه داشت.
از سوی دیگر نابودی تولید در سیستم اقتصادی رژیم پهلوی و اجرای اصلاحات ارضی که در عمل کشاورزی را نابود ساخت و سیل مهاجرت روستائیان به حاشیه شهرها و فاصلۀ طبقاتی را پدید آورد از دیگر عوامل راهبردی در مبارزات مردمی علیه شاه قلمداد می شود، لذا عدالت و نه اعتدال اصل مهمی است که مردم در سایۀ امام امت به آن ملتزم شدند و پیروزی انقلاب اسلامی را رقم زدند. زیرا پیشرفت در سایۀ عدالت حاصل می شود که تنها در ساختار مردمی شکل می گیرد، اما آزادی مبتنی بر اقتصاد سرمایه داری مفهوم اعتدال را شکل خواهد داد که ماهیت اقتصاد لیبرال و سودمحوری برای جماعتی خاص و ثروتمند را شامل می شود، اینگونه است که اعتراضات مردم در این دولت شکل جدی به خود گرفته است و رویکرد اقتصاد لیبرالی دولت که ادامه دهندۀ دولت کارگزاران به شمار می رود به شدت از سوی آحاد مردم مورد مخالفت قرار گرفته و بر ضرورت تحقق عدالت اجتماعی تأکید می شود.
همۀ این مسائل نشان می دهد اهتمام به ترمیم اقتصاد و معیشت مردم همانگونه که به دفعات مورد توجه رهبر معظم انقلاب و بسیاری از مسئولان نظام قرار گرفته است باید مورد توجه برخی دولتمردان نیز قرار گیرد نه اینکه آقای روحانی در پاسخ به سوالی مبنی «بر اینکه آیا دولت صدای اعتراض مردم را که ناشی از تورم و مسائل اقتصادی بود را شنید و اگر شنید آیا تصمیمی برای ترمیم تیم اقتصادی خود دارد؟» به سبک سوال ایراد بگیرد و با کم رنگ جلوه دادن مسائل و مشکلات اقتصادی مردم در پی فرافکنی و القای مسائل فرعی به جای مسائل اصلی مردم برآید؛[4] به راستی مگر می توان انکار کرد که ماهیت اصلی اعتراضات مردم در ماه های اخیر به مسائل و مشکلات اقتصادی و معیشتی مرتبط است حال چرا رئیس جمهور با طرح برخی مباحث حاشیه ای، روز روشن را انکار می کنند.
بی شک رویکردهای اقتصادی دولت در وابستگی به غرب برای پیشرفت اقتصادی و نیز وارادات بی رویه، بی اعتنایی به اشتغال جوانان و غفلت از ترمیم اقتصاد و معیشت مردم غیر قابل انکار است لذا شایسته است دولتمردان با ارتقای معرفت شناسی خود از اصول و مبانی شکل گیری انقلاب اسلامی علاوه بر بهبود وضعیت فرهنگی و اجتماعی جامعه، در راستای ترمیم مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم و تحقق عدالت و نه اعتدال برآیند.
[1] صحیفه نور ، ج 21 ، ص 53.
[2] Corriere Della Sera.
[3] بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۴۳، ص ۲۶۲، ح ۱.
[4] 17/11/1396.
انتهای پیام/ اصفهان شرق