بدون شک اگر کولایی به عنوان یک عضو فعال در فتنه 88 بر مسند ریاست دانشگاه تهران که یکی از مهمترین دانشگاه های کشور است تکیه بزند، دولت را با چالش های فراوانی روبه رو خواهد کرد و فرجی دانا نیز در وضعیت نامعلومی قرار می گیرد
به گزارش اصفهان شرق به نقل از دانا: پس از برکناری رهبر از ریاست دانشگاه تهران، گزینه های متعددی برای ریاست این دانشگاه مطرح شد.
اقدام عجولانه وزارت علوم برای برکناری ریاست یکی از دانشگاه های مادر در کشور در حالی صورت گرفت که هنوز با گذشت بیش از یک ماه این دانشگاه بدون رئیس مانده است.
با منتفی شدن ریاست دکتر امید، اسامی “علی افخمی”، “الهه کولایی” و “محمدرضا عارف” به عنوان گزینههای جدید ریاست دانشگاه مطرح شد که افخمی و کولایی هر دو، خبر رایزنی وزارت علوم با ایشان را برای بررسی و تأیید منتشر کردهاند.
با برنامه ریزی های گسترده عارف برای ورود به انتخابات مجلس و تشکیل بنیاد ایرانیان تقریباً همه مطمئن هستند که دیگر وقتی برای ریاست دانشگاه برای عارف باقی نخواهد ماند و دو گزینه دیگر برای این سمت بسیار محتمل تر هستند.
اله کولایی کیست؟
الهه کولایی در سال 1335 در تهران متولد شد. او در رشته روابط بینالملل در دانشگاه تربیت مدرس تحصیلکرده و در این رشته دکترا گرفت. سپس مدتی در روزنامه اطلاعات روزنامهنگاری کرد و بعد در اوایل دهه 70 به مدت 2 سال با اداره روابط عمومی وزارت امور خارجه همکاری مشاورهای داشت. پس از آن مدیر آموزش و معاون آموزشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد و همزمان در چند دانشگاه دیگر نیز تدریس کرد.
کولایی مدیرکل آموزش دانشگاه تهران در سالهای 1376 تا 1379 و نماینده مجلس ششم بوده است. وی تدریس در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، عضویت در شورای هماهنگی مجمع زنان اصلاحطلب و عضویت در حزب منحل شده مشارکت را در کارنامه خود دارد. حزبی که بعد از فتنه 88 به دلیل اقدامات ضد ملی و اسلامی خود منحل شد. او به همراه تنی چند از اعضای این حزب، شورای مرکزی مشارکت را تشکیل میدادند.
گاف علمی کولایی؛ اقدام غیرقانونی کولایی در ارتقای علمی دو دانشجو
مهرماه سال 1389، در برخی سایتها خبری منتشر شد که به رسوایی علمی کولایی منتهی گردید. الهه کولایی در اقدامی سؤالبرانگیز با مشارکت چند تن از اساتید همفکر خویش و بدون اطلاع گروه مطالعات منطقهای دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، در حالی اقدام به برگزاری جلسه صوری دفاع دو تن از دانشجویان کارشناسی ارشد خویش کرد که پیش از این، وی استاد راهنمای دانشجویان مذکور بوده و به لحاظ سیاسی نیز نزدیکی قابلتوجهی به آنان دارد.
درحالیکه طبق قانون برای برگزاری جلسه دفاع در مقطع کارشناسی ارشد از زمان تصویب پایاننامه حداقل شش ماه باید گذشته باشد، با گذشت تنها کمتر از 3 ماه از تصویب پایاننامه یکی از این دانشجویان، به صورت غیرقانونی جلسه دفاعیه از رساله ارشد این دانشجو برگزار شد. این تخلف آشکار در محیط دانشگاه و راهیابی این دو دانشجو به مقطع دکترای در حالی اتفاق افتاد که یکی دیگر از این دانشجویان نیز در آزمون علمی نمره (9-) کسب کرده بود.
اظهار نظرهای شاذ کولایی درباره معین
در سال 1384 زمانی که مصطفی معین، نامزد طیف مشارکت و مجاهدین انقلاب اسلامی رد صلاحیت شد، الهه کولایی از جمله کسانی بود که به این مسئله به شدت اعتراض کرده و مدعی شد حاکمیت چون میدانست معین رأی آور و محبوب است او را رد صلاحیت کرد!
الهه کولایی پس از رد صلاحیت معین در ستاد مرکزی انتخاباتی وی و در تاریخ 2 خرداد 84 در جمع خبرنگاران رسانههای مختلف داخلی و خارجی اظهار داشت: “من ابتدا باید ابراز تأسف عمیق و شدید خود را از وضعیتی که پیش روی ما قرار داده شده است، اعلام کنم. ما تلاش زیادی کردیم که ظرفیتهای داخلی اصلاحات را به نمایش گذاشته و بالفعل کنیم، اما اکنون با این چالش روبرو شدهایم.”
او بیشک گمان نمیکرد که معین با حکم حکومتی رهبر معظم انقلاب که مشارکت و مجاهدین انقلاب همواره مخالف آن بودهاند به عرصه انتخابات بازخواهد گشت و شاید به این دلیل هم بود که شعار میداد ولی معین به انتخابات بازگشت و شکست را پذیرا شد.
کولایی: عرصه را برای اقتدارگرایان خالی نخواهیم کرد
این فعال سیاسی در پاسخ به این سؤال که در حال حاضر چه اقداماتی را انجام خواهید داد؟ گفت: “ما با استفاده از تمامی ابزارهای قانونی و ظرفیتهای قانونی برای تأثیر گذاشتن بر این رای غیرقانونی استفاده خواهیم کرد. در نتیجه ما دست از تلاش برنداشته و عرصه را برای اقتدارگرایان خالی نخواهیم کرد. ما فردی را برای حضور در انتخابات انتخاب کردیم که با توجه به حضورش در عرصههای مختلف مدیریتی و اجرایی و سوابق که داشت، کمترین ظن و گمان برای رد صلاحیت او میرفت. ما فردی را انتخاب کردیم که بتوانیم در انتخابات حضورداشته باشیم؛ اما وقتی به فردی چون آقای معین اجازه حضور در انتخابات را نمیدهند، یعنی نمیخواهند ما در انتخابات حضورداشته باشیم.”
کولایی: معین به دنبال اجرای فاز دوم اصلاحات در کشور بود
وی در ادامه گفت: “دقیقاً به موازات اینکه محبوبیت دکتر معین در جامعه افزایش مییافت، به همان میزان نیز احتمال رد صلاحیت ایشان نیز افزایش مییافت؛ یعنی به همان میزان که شانس ایشان برای پیروزی در انتخابات زیاد میشد، به همان میزان احتمال رد شدن آقای معین نیز افزایش مییافت. به نظر من این کارها یک نوع اقدامات بازدارنده برای تکرار دوم خرداد بود. چرا که آقای معین به دنبال اجرای فاز دوم اصلاحات در کشور بود.”
کولایی اظهار داشت: “دکتر معین به دلیل تاکید بر مفهوم حقوق بشر، التزام به ادای حق مردم، تن دادن به خواست مردم، توجه به خواستهای زنان و جوانان، تاکید بر اجرای قانون اساسی، شفافیت و در یک کلام ارتقا سطح اصلاحات در کشور به فاز دوم، رد صلاحیت معین است.”
زیر سوال بردن شورای نگهبان توسط کولایی
کولایی میگوید معین محبوب بود و حاکمیت او را به صورتی غیرقانونی! رد صلاحیت کرد، این درحالی است که شورای نگهبان به عنوان مرجع تصمیمگیرنده در این زمینه، معین را رد صلاحیت کرده و حال چگونه میتوان تصمیم یک مرجع قانونی را غیرقانونی خواند؟
نتیجه ورود معین به انتخابات و توجیه های کولایی
از این که بگذریم بازگشت معین به عرصه انتخابات با حکم حکومتی، بیپایه بودن ادعای کولایی مبنی بر محبوبیت نامزد مشارکت و مجاهدین انقلاب را به وضوح نشان داد.
معین شکست میخورد و توجیهها شروع میشود:
عدم همراهی زنان با اصلاحات
الهه کولایی اواخر اردیبهشت سال 88 و پیش از انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری، در مناظره با شیدا نیکوروین، نماینده اصولگرایان در دانشگاه علم و صنعت واحد اراک میگوید: “بحث زنان یکی از سیاسیترین مباحثی است که امروز در جامعه وجود دارد چرا که زنان به عنوان تأثیرگذارترین قشر جامعه در تحولات کنونی از نقش محوری برخوردار هستند به گونهای که آثار و نشانههای آنان در بسیاری از صحنههای سیاسی و اجتماعی و دفاعی و فرهنگی به خوبی نمایان است.”
وی با انتقاد از زنان در تنها گذاشتن جریان اصلاحات در سال 84 ادامه میدهد: “این زنان بودند که جنبش اصلاحات را با حضور در خانههای خود تنها گذاشتند و سبب شدند که جنبش اصلاحات با شکست روبرو شود و امروز حاصل این تنها گذاردن اصلاحات از سوی زنان سبب شده است که شرایطی برای آنان ایجاد شود که امروز شاهد آن هستیم.”
قهر سیاسی اصلاحطلبان
البته این تنها قهر زنان نبود که معین را شکستخورده انتخابات کرد، کولایی معتقد است قهر اصلاحطلبان زمینه شکست 84 را فراهم کرد و صد البته همه این اصلاحطلبان در سال 88 در انتخابات شرکت کردند ولی نامزد آنها یعنی میرحسن موسوی باز هم شکست خورد.
عضو ارشد حزب منحله مشارکت معتقد است قهر سیاسی و قهر از صندوقهای رای از سوی اصلاحطلبان در سالهای بعد از دولت اصلاحات، زمینههای شکست آنان در انتخابات سالهای بعد را فراهم کرد.
تندروی ها و نبود برنامه ریزی حزبی
اواخر مهرماه سال 1388 الهه کولایی در مصاحبهای با خبرنگار خبرگزاری فارس در شانزدهمین نمایشگاه بینالمللی مطبوعات و خبرگزاریها گفت: “خاتمی در دوره اصلاحات بارها به طرفداران خود تذکر داده بود که از تندروی پرهیزکرده و جو زده نشوند اما ما جو زده شدیم.”
وی بابیان این مطلب، این تندرویها را از عوامل شکست اصلاحات در سال 84 عنوان و خاطرنشان کرد: “فقدان برنامه برای تشکیل احزاب موثر با تعاریف بینالمللی نیز باعث شد تا اصلاحطلبان مرتکب اشتباهات فراوانی شوند.”
کولایی در ادامه بیان داشت: “ما نسبت به هاشمی رفسنجانی نیز زمانی او را عالیجناب سرخپوش نامیدیم و زمانی دیگر از تمام مردم خواستیم تا به او رای دهند، یک بار میگوییم او بدترین آدم است و یک بار دیگر میگوییم او بهترین فرد است. این موضوعات به دلیل فقدان برنامهریزی است.”
ادعای انحصار رسانه ای در کشور توسط کولایی
الهه کولایی، اوایل خرداد 88، در جمع دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم، در سخنانی از انحصار رسانهای نیروهای انقلاب سخن میگوید و مدعی میشود: “امروز در کشور انحصار رسانهای انجامشده و صدای رسانهها در تمجید دولت است.”
این ادعا در حالی مطرح میشد که طیف اصلاحطلب جامعه که مدتی بعد شعله فتنه 88 را روشن کرد دارای رسانههای متعددی بود از جمله این رسانهها میتوان به روزنامههایی چون اعتماد و اعتماد ملی اشاره کرد که بیمحابا از موسوی و کروبی حمایت میکردند و در این راستا از هیچ افترایی به نامزد رقیب خودداری نمیکردند.
کولایی؛ تئوریسین فتنه 88!
ایران اسلامی در سال 1388 شاهد فتنهای بزرگ بود. این فتنه پیش از آن که در خیابانها دیده شود در دانشگاهها و توسط کسانی چون الهه کولایی مورد مطالعه دقیق قرار گرفته بود.
گام نخست کودتای سبز:
اولین اقدامی که میبایست انجام میشد، مطالعه در مورد انقلابهای رنگی در اقمار شوروی سابق باهدف استخراج یک الگوی کارآمد برای پیادهسازی در جامعه ایران بود که طیف دانشگاهی جریان سکولار مأموریت این مهم را به عهده گرفت.
الهه کولایی، عضو فعال حزب مشارکت، بهمنماه 1383 سلسله نشستهایی را با عنوان «برنامه اوراسیای مرکزی» در دانشگاه برگزار کرد و محصول آن، مرداد 1384 در کتاب «افسانه انقلابهای رنگی» به چاپ رسید؛ کتابی که بعدها به عنوان مرجعی برای طراحی پروژه «کودتای سبز» در ایران در اختیار ستاد مرکزی اصلاحات قرار گرفت.
جالب اینکه شخص کولایی نیز با عنوان «مسئول بخش بانوان» در این ستاد حاضر شد و از نزدیک اوضاع را زیر نظر گرفت. بر پایه برخی اسناد، فیلم مستند یکی از کودتاهای رنگی نیز در ستاد مرکزی عملیات اصلاحطلبان به نمایش درآمد و باهدف به دست آوردن درکی جامعتر از سناریو، مورد بازبینی قرار گرفت. الگویی که کولایی و همکارانش توانستند از انقلابهای رنگی استخراج کنند را میتوان در بندهایی خلاصه کرد که درباره انقلاب اوکراین و در صفحات 114 تا 119 کتاب ذکر شده است.
شاخصههای انقلاب نارنجی:
در این بخش، علاوه بر آنکه بر «نقش غیرقابلانکار» بنیاد «جرج سوروس»، پدر انقلابهای مخملی و نیز دولتها و رسانههای اروپایی تاکید شده، 17 بند نیز به عنوان شاخصههای «سازمان عملیات انقلاب نارنجی» ذکر شده است:
تشکیل کمیته نجات ملی و سازماندهی تظاهرات و مخالفتهای طرفداران یوشچنکو و بهرهگیری از مکانیسم سازمانی سازمانهای غیردولتی.
پیشبینی تدارکات و امکانات همهجانبه از سوی مخالفان برای مبارزه طرفداران آنها حتی اگر ماهها به طول انجامد.
موضعگیری مدام رهبران مخالف مبنی بر استفاده جناح حاکم از تقلب در انتخابات از مدتها قبل از برگزاری انتخابات باهدف دامن زدن به جو بدبینی علیه کاندیدای رقیب و پافشاری بر این امر پس از انتخابات.
استفاده از رنگ شاد نارنجی به عنوان سمبل طرف داری از یوشچنکو که به میزان بسیار زیاد و در اشکال مختلف حداقل به صورت روبان مخالفان بین مردم استفاده شد. نوارهای نارنجی رنگ به عنوان پرچم در دست تظاهرکنندگان، بازوبند، کمربند و حتی بستن نوارها به زانوی پا، دور سر، کیفهای زنانه، آنتن ماشینهای شخصی و حتی به درختان و نردههای خیابانها، در اماکن مختلف تجاری و اداری مهم و خانههای شخصی.
متمرکز کردن بیشتر فعالیتهای تبلیغاتی بر مردم پایتخت و آوردن گروههای بسیاری از اصناف و اقشار مردم شهرها با اتوبوس و قطار به پایتخت و استقرار آنها.
در اختیار گرفتن مرکز پایتخت و بلوکه کردن مراکز حاکمیت به خصوص کاخ ریاست جمهوری، نخستوزیری و وزارتخانهها که در مجموع موجب تعطیلی مراکز مهم تصمیمگیری و فعالیت سیاسی کشور گردید.
بهرهگیری از اینترنت (استقبال شدید جوانان از اینترنت و کافی نت-های متعدد، نقش زیادی در بسیج فعالان جوان به جنبش نارنجی داشت).
تلاش برای جذب برخی گروهها، احزاب و نیز شخصیتهای بانفوذ میانه رو به سمت مخالفان.
قانونی نمودن حرکتهای اعتراضآمیز با گرفتن مجوز برای برخی اقدامات و تجمعات.
ارائه چهرهای دموکراتیک از رهبران اپوزیسیون.
بزرگنمایی نقاط ضعف و سوابق منفی نامزد جناح حاکم نزد افکار عمومی.
نظارت و کنترل دقیق بر عملکرد نیروهای خود (مخالفان) در قالب مدیریت پنهان به منظور جلوگیری از بروز خشونت و بهرهبرداری احتمالی جناح حاکم برای دست زدن به اقدامات مقابلهجویانه و سرکوب حرکت آنها.
استفاده از مذهب (کلیسای کیف) در جهت جلب حمایت مردم از یوشچنکو.
جلب احساسات نیروهای گارد حفاظتی و پلیس مقابل مراکز مهمی مانند کاخ ریاست جمهوری، نخستوزیری و… با دادن گل (یوشچنکو در چند سخنرانی خود از نیروهای نظامی و انتظامی خواست در مقابل مردم قرار نگیرند و به انقلابیون ملحق شوند).
طرح خواستههای بلندپروازانه و بلوف گونه از حکومت مانند برکناری دولت یانوکوویچ و اعلام ریاست جمهوری یوشچنکو، اظهارات تهدید گونه توسط جناح تندرو و مخالفان.
ادعاهایی مبنی بر مشکلات ناشی از تحریم و کاهش مناسبات غرب و آمریکا علیه اوکراین در صورت پیروزی یانوکوویچ.
پیوستن برخی مقامات امنیتی، دانشجویان و پلیس به طرفداران «یوشچنکو.»
اذعان جلایی پور به ناکارآمدی انقلابهای رنگی در ایران
از همان ابتدای طرح این مباحث، حتی کسانی در میان خود اصلاحطلبان عملیاتی شدن چنین الگویی در ایران را ناممکن میدانستند. به طوری که با اوج گرفتن تلاشهای کولایی در دانشگاه تهران، خردادماه 1384 سمینار دیگری با عنوان «گذار به دمکراسی» در همین دانشگاه برگزار شد و «حمیدرضا جلایی پور» از فعالان شناخته شدن اصلاحطلب و استادیار گروه جامعهشناسی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران، طی این سمینار به ارزیابی استفاده از رویکرد انقلابهای رنگی (مخملین) در ایران پرداخت و پس از توضیح مفهومی انقلاب رنگی و تبیین ویژگی های این انقلاب، درباره علل ناکارآمدی این الگو در جامعه ایران گفت:
“انقلاب آرام در ایران طرفدار ندارد.
عدم استقبال از طرح اینترنتی رفراندوم در ایران این مسئله را نشان میدهد که جامعه ایران جامعهای تودهای نیست که هر کس هر از گاهی برای آن نسخهای بپیچد و نباید این اشتباه را مرتکب شد. در ایران تنها حکومت نیست که در مقابل رفراندوم ایستادگی میکند بلکه یک جنبش مردمی اسلامی و ضد آمریکایی نیز وجود دارد که محافظهکاران [اصطلاحی که سالها نیروهای انقلاب از سوی دشمن با آن یاد میشوند] هرگاه بخواهند در کمتر از چند ساعت میتوانند آن را فعال و بسیج کنند.”
تکذیب سخنان کولایی توسط خود
اواخر مهرماه سال 1388، خبری با عنوان «تندروی ها زمینه ساز شکست اصلاحات شد» به نقل از الهه کولایی، عضو شورای مرکزی حزب منحله مشارکت، در خبرگزاری فارس منتشر شد که وی در آن به صراحت تندروی اصلاحطلبان را عامل شکست معین در انتخابات 84 دانسته بود. بعد از انتشار این خبر، کولایی با ارسال توضیحی بسیار کوتاه اعلام کرد: «خبر روز جمعه یکم آبان 88 دروغ است. امیدواریم که به اصول و مبانی خبررسانی پایبند باشید.» وی همچنین اظهار کرد که «بنده به هیچوجه با خبرگزاری فارس مصاحبه نکردهام.»
با این تکذیب کولایی، خبرگزاری فارس با توجه به دراختیار داشتن نوار این گفتگو اقدام به انتشار متن بسیار مبسوط این مصاحبه به همراه فایل صوتی آن نمود. فارس همچنین خبر داد که کولایی گفته است انتشار این مصاحبه باعث فشار دوستان اصلاحطلب بر وی شده است. قسمتهایی از این مصاحبه به شرح ذیل است:
توهین کولایی به مردم
با انتشار متن کامل این مصاحبه مشخص شد کولایی علاوه بر افشاگری علیه دوستان اصلاحطلب خود به اهانت و هتاکی به مردم نیز دست زده است. وی در سخنانی علیه مردم در این مصاحبه میگوید: «من همیشه به بچهها میگویم که ما ملتی هستیم که وقتی میگویند بروید کلاه را بیاورید، میرویم کله را میکنیم و میآوریم…خیلی از چیزهایی که من و شما فکر میکنیم، برای مردم جور دیگری ممکن است انعکاس پیدا کند…»
توجیهه شکست اصلاحطلبان و سرزنش مردم
وی در توجیه شکست اصلاحطلبان، مردم را سرزنش کرده و یادآور شده است: «28 مرداد نشستیم در خانههایمان. بعدش همهمان گفتیم مصدق این اشتباهات را کرد اما مصدق مستحق خانه نشستن ما نبود ولی ما او را تنها گذاشتیم. خاتمی مستحق تنها گذاشتن نبود. اصلاحطلبان هم همین طور. خیلی هم اشتباهات کردیم. جوابش هم همین است. ببینید ما از کجا به کجا رسیدیم.» وی در ادامه افزود: «ما شب بذر را میکاریم، صبح بلند میشویم میگوییم کجاست آن درخت تناوری که دیشب بذرش را کاشتیم.»
وی مشکل اصلاحطلبان را عدم ارتباط با عوام، روستاها و شهرهای کوچک دانست: «یک مشکلی هست ما یک جامعه عام داریم نصف شهرهای کوچک و روستاها این شهرهای کوچک با اصلاحطلبان ارتباط ندارند.» وی در پاسخ به سؤالی درباره اینکه «اگر میرحسین رئیسجمهور میشد…» شفاف میگوید: «معجزهای اتفاق نمیافتاد.»
مجلس ششم مجلس اصلاحطلبان نبود!
این نماینده مجلس ششم در اظهاراتی خلاف واقع، مجلس ششم را مجلس اصلاحطلبان ندانسته و گفت: “مجلس اصلاحات مجلس دو بخشی است من این پایاننامههای دانشجوهای دکترا را میبینم این اشتباهات در آن هست. میگویند مجلس دست اصلاحطلبان است. چه کسی گفت مجلس دست اصلاحطلبان بود؟”
به مردم کوچه و بازار بیتوجه بودیم احمدینژاد استفاده کرد!
الهه کولایی صریحاً اعتراف کرده که احمدینژاد با استفاده از اشتباه اصلاح طلبان در بیتوجهی به مردم کوچه و بازار پیروز انتخابات شده است: «یکی از اشتباهات کار ما این بود که روی اقتصاد کلان سرمایهگذاری کردیم. برای آن مردم بازاری یا آن کارگر یا آن فرد خیابان یا یک مغازهدار، برای او اهمیت ندارد که صندوق بینالمللی پول رشد اقتصاد ایران بین کشورهای خاورمیانه را چند درصد ارزیابی کرده است. او چه میخواهد؟ میخواهد این حضور ملموس باشد. این اشتباهی است که متأسفانه …» وی افزود: «احمدینژاد روی این اشتباه انگشت گذاشت.»
جامعه ما یا افراطی است یا تفریطی!
کولایی جامعه را متهم به افراط و تفریط کرده و میگوید: «ما در دوره اصلاحات، در آن شرایطی که بودیم انتخاباتی که فرصت تشکیک در قدرت است را طرح میکنیم. ببینید فرقی نمیکند. روی سخن من با مردم نیست. کل … خودم را میگویم. اصلاً من وقتی غذای مسموم میخورم، آثارش در بدن من … اگر هم بگویم ببخشید، اشتباه کردم، دلدردش میآید، تهوعش میآید. چون آن اتفاق افتاد، این اتفاق به دنبالش میافتد. جامعهای که دچار افراط میشود، دچار تفریط میشود.»
کولایی در پایان اظهاراتش اشتباه اصلاحطلبان را تکرار اشتباهات تاریخی دانسته و اظهار داشت: «من به آقایان این را گفتهام. چون اعتقاد دارم به چیزی که شما آن را میگویید. من معتقدم که همین اشتباهات ما را به این وضعیت منتقل کرد. تکرار شباهتهای تاریخی! … ما ملت ایران باید به یک جایی برسیم که اشتباهات را تکرار نکنیم. من میگویم ما اشتباهات را تکرار کردیم.»
جاده صاف کنی کولایی برای به قدرت رسیدن اصحاب فتنه
درحالیکه اصحاب فتنه در سال 88 وظیفه خود را در به آشوب کشیدن کشور به خوبی انجام داده و در این راستا مورد تمجید بیگانگان نیز قرار گرفتند، اواخر مهر 91، الهه کولایی از وظیفه حاکمیت برای جاده صاف کنی رسیدن اصحاب فتنه به قدرت سخن گفت. کولایی طی یادداشتی که در نشریه آسمان منتشر کرد از مقولهای قابل تأمل به نام «وظیفه حاکمیت» نام برد.
او در این رابطه نوشت: «حاکمیت نیز باید گامهای درخوری بردارد؛ ایجاد شرایطی که از سوی جریانهای گوناگون سیاسی امید به بازگشت قابلقبول به وجود آید از وظایف حاکمیت است؛ در این زمینه التیام بخشیدن به زخمهای برجایمانده از انتخابات گذشته بدون تردید گامی اساسی است تا احزاب و گروههای سیاسی اعتماد لازم را برای مشارکت به دست آورند.»
بازی در زمین هاشمی با نام خاتمی!
این گمانه افکنی کولایی البته پیش از این از زبان شخص دیگری نیز شنیده شده بود. این، سید محمد خاتمی بود که در سال 90 صحبتی را مطرح کرد مبنی بر اینکه نظام و مجرمان فتنه باید از یکدیگر عذرخواهی کنند؛ صحبتی که البته با واکنش خواص و آگاهان دلسوز کشور مواجه شد و خاتمی نیز در مقابل سیل انتقادات در این زمینه ترجیح داد، سکوت اختیار کند.
کارشناسان سیاسی با اندکی کنکاش در صحبتهای چهرههایی نظیر کولایی، غلامحسن کرباسچی، موسوی لاری، علی یونسی و غیره به راحتی میتوانستند بفهمند که آنها اگرچه از واژهای به نام «خاتمی» به راحتی نام میبردند اما حرفهای آنها با طعم «هاشمی» به جامعه عرضه میشد.
از سوی دیگر نباید از یاد برد که سید محمد خاتمی در روزهای آخر عمر دولت خویش با پروژهای به نام «عبور از خاتمی!» روبهرو شد؛ پروژهای که خاتمی میتوانست به راحتی رد پای بسیاری از دوستان نزدیک خود را در آن ببیند. این گونه بود که در سال 92 و در انتخابات یازدهم نامزد اصلاحطلبان مجبور شد در بازی میان هاشمی و خاتمی عرصه را به نفع هاشمی خالی کرده و انصراف دهد.
ورود کولایی به دولت یازدهم
اوایل شهریور ماه سال 92، در برخی مطبوعات سخنی در زمینه واگذاری مسؤولیت سخنگویی وزارت امور خارجه به الهه کولایی به میان آمده بود که این اخبار توسط خود وی تکذیب شد. کولایی عضو کمسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس ششم، درباره اخبار منتشره در خصوص انتخاب وی به عنوان سخنگوی وزارت امور خارجه گفت: “خیر، بنده قرار نیست سخنگوی وزارت امور خارجه شوم و به هیچوجه با بنده دراینباره صحبتی نشده است.”
وی همچنین هرگونه مذاکره با خود درباره حضور در وزارت امور خارجه یا معرفی به عنوان سفیر را هم تکذیب کرد و گفت: “اگر هم پیشنهادی دراینباره به بنده بشود، نمیپذیرم.”
این روزها بر خلاف سوابق کولایی در فتنه 88 و همچنین باندبازی های وی در عرصه علمی، وی به عنوان گزینه مطرح ریاست دانشگاه تهران از سوی اصلاحطلبان مطرح می شود و برنامه ریزی های گسترده ای در راستای القای این سمت برای کولایی در ذهن ها صورت گرفته است.
بدون شک اگر کولایی به عنوان یک عضو فعال در فتنه 88 بر مسند ریاست دانشگاه تهران که یکی از مهمترین دانشگاه های کشور است تکیه بزند، دولت را با چالش های فراوانی روبه رو خواهد کرد و فرجی دانا نیز در وضعیت نامعلومی قرار می گیرد؛ چرا که مردم و مجلس پیش از این اخطار های لازم برای بازگشت دوباره فتنه گران به عرصه سیاست را به دولت داده اند.