به گزارش اصفهان شرق، نخل گردانی یکی از آیین های بسیار زیبا و در عین حال وجانسوز و حسینی در شهر حسن آباد است که پیشینه ی آن در ایران به دوره ی صفویه باز می گردد،

نخل گردانی سنبل تشییع پیکر مطهر حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام میباشد  و در شهرهایی مانند یزد، ابرکوه، نایین ، کاشان و اصفهان و برخی از مناطق دیگرکویری با اندک تفاوت برگزار می شود. این مراسم  اشعاری خاص خود را دارد و با آهنگی مخصوص توسط دو گروه زمزمه و اجرا می شود..

پارچه های نخل را معمولا بعد از محرم از اسکلت نخل باز می کنند و دو روز قبل از ماه محرم در مراسمی دوباره پارچه ها را به نخل می پوشانند و آماده ی عزاداری می نمایند.

یکی از زیباترین برنامه های این آیین، در اصطلاح محلی «عشور شیرخوارگان» است این مراسم به صورت خاص و منحصر به فرد در حسینیه دستجردوک در روز تاسوعا اجرا می گردد. در عصر تاسوعا و همزمان با  مراسم نخل گردانی کودکان را در جهتی خاص از زیر نخل عبور می دهد تا زندگی و آینده او را بیمه حضرت ابوالفضل(ع) گردانند..

این آیین به نوعی مراسم شیرخوارگان حسینی است که طبق سنت خاص خود در حسینیه دستجردوک از سالیان دور تا کنون انجام می شود و در اصطلاح محلی به آن «عشور» میگویند.

نخل گردانی دارای دو نوع مرثیه است قسمت اول در قبل از عاشورا از روز ششم تا تاسوعا خوانده می‌شود و قسمت دوم از عصر عاشورا شروع و  تا روز سوم بعد از عاشورا ادامه می یابد.

قسمت اول

دردا که شاه تشنه لب

گردد سر از پیکر جدا

 

افتاده در دشت بلا

اعضا ز یکدیگر جدا

 

غلطان به خون خویشتن

درهای بحر احمدی

 

از موج طوفان بلا

اکبر جدا قاسم جدا

 

از جدول تیر و سنان

خوردند آب از تشنگی

 

عباس آباد آور جدا

طفل حسین اصغر جدا

 

آوخ که از بیداد دون

گشتند اسیر آل علی

 

عابد جدا زینب جدا

کلثوم غم پرور جدا

 

زین ماجرای پر بکا

زد جامه بر نیل عزا

 

موسی جدا عیسی جدا

یحیی پیغمبر جدا

 

دردا که شاه تشنه لب

گردد سر از پیکر جدا

 

افتاده در دشت بلا

اعضا ز یکدیگر جدا

 

قسمت دوم

 

امشب رسول عالمین

دارد عزا بهر حسین

 

آید به محشر فاطمه

با اضطراب و واهمه

 

گوید حسین من چه شد

نور دو عین من چه شد

 

گوید علمدارم چه شد

آن اکبر زارم چه شد

 

آن قاسم داماد من

آن عابد بیمار من

 

آن اصغر بی شیر من

آن طفل بی تقصیر من

 

امشب رسول عالمین

دارد عزا بهر حسین

 

آید به محشر فاطمه

با اضطراب و واهمه