حرف های رامبد جوان در «۳۵»؛
از بازگشت دوباره جناب خان تا پشت پرده رفاقت با خسرو شکیبایی
رامبد جوان با حضور در برنامه «۳۵» از چگونگی آشنایی اش با سینما گفت و درباره همکاری اش با خسرو شکیبایی و فعالیت های حرفه ای اش در حوزه سینما توضیح داد.
به گزارش اصفهان شرق، رامبد جوان شنبه اول مهر مهمان فریدون جیرانی در برنامه اینترنتی «سی و پنج» بود.
جوان در ابتدای گفت و گو درباره عدم حضور جناب خان در فصل چهارم «خندوانه» گفت: «فصل جدید خندوانه از عید پخش خواهد شد. هیچ وقت دوست نداشتیم جناب خان برود. داستان جناب خان با کمی لجبازی همراه بود و کمی محاسبات غلط. آغوش ما همیشه برای جناب خان باز است. ما آماده مذاکره برای جناب خان هستیم.»
او درباره نحوه آشنایی اش با سینما و اولین باری که به سینما رفته است، گفت: «فامیلی داشتیم به اسم لی لی که من را خیلی دوست داشت. او اولین بار مرا در چهار سالگی برای دیدن فیلمی به سینما برد. من هم عاشق خانم فیلم کینگ کنگ شده بودم و آخر فیلم حالم را بد کرد.»
جوان اضافه کرد: ««قلعه عقاب ها» را بعد از انقلاب دیدم و خیلی دوست داشتم. فیلم «گل های داودی» خیلی پر رنگ به یادم است که از فیلم های بعد انقلاب بود. روس لی و جری لوییس را خیلی دوست داشتم. همچنین آن زمان یعنی در دوران نوجوانی موسیقی کلاسیک را خیلی دوست داشتم.»
این هنرمند درباره برخوردی که با مسایل سیاسی که از دوران کودکی شاهد آن بوده داشته است، توضیح داد: «از کودکی که تظاهرات و درگیری ها را مشاهده می کردم تصمیم گرفتم زندگی شاد و به دور از این جنجال ها را برای خودم انتخاب کنم و از آن فضا به کل دور شوم. از سیاست به کل دور بودم و دانشی نسبت به آن نداشتم. به نظرم تلاشی که در سیاست برای به کرسی نشاندن یک فکر می شود نتیجه بخش نیست.»
کارگردان سریال «مسافران» درباره میزان مطالعه در خانواده شان گفت: «خانواده ما یکی از کتابخوان ترین خانواده هایی است که دیده ام. کتاب تن تن در آمریکا اولین کتابی بود که از پدرم هدیه گرفتم و مجموعه کامل آن را به خاطر علاقه زیادم دارم.»
او درباره اولین فیلم ویدئویی که دیده است بیان کرد: «از خانواده هایی بودیم که خیلی زود ویدئو خریدیم و فیلم «طالع نحس» اولین فیلمی بود که دیدم و حسابی ترسیدم، از بچه هایی هم بودم که وقتی می ترسیدم پیش پدر و مادرم می خوابیدم و یادم هست پس از دیدن این فیلم تا یک هفته مستمر پیش آن ها می خوابیدم.»
جوان همچنین گفت: «با دیدن هشت و نیم فلینی سینما برایم جدی شد. هر چند آن موقع نفهمیدمش و بعد پازولینی و فیلم انجیل به روایت متی.»
او درباره علایق هنری اش در دبیرستان و همچنین رشته دانشگاهی که خوانده است اینطور گفت: «به نظرم یکی از مزخرف ترین کارهایی که بچه ها در مدرسه انجام می دادند تئاتر بود. برای اولین بار یک تئاتر از خانم پری صابری دیدم. ابتدا دلم می خواست روانشناسی بخوانم و رودهن هم قبول شدم. اما نرفتم و بعدتر با تئاتر آشنا شدم و با دوستانم گروه تئاتری تشکیل دادیم. تئاتر دانشگاه آزاد قبول شدم اما بعد آن را رها کردم. اولین باری که جلوی دوربین تلویزیون رفتم برای عید سال ۷۳ بود. برنامه ای که حمید جبلی و ایرج طهماسب ساخته بودند.»
این بازیگر درباره تجربه حضور در سریال «خانه سبز» توضیح داد: «فرهاد جم مرا برای همسران دعوت کرد. این سریال اولین کار جدی من بود و یکی از نقاط عطف زندگی ام آشنایی با مسعود رسام و بیژن بیرنگ بود. بعد بیژن بیرنگ با من تماس گرفت و گفت: برای قسمت آخر همسران یک نقش هست که کار خودته.»
جوان افزود: «اولین هایی که برای این سریال انتخاب شدند من و خانم مهرانه مهین ترابی بودیم. قرار بود مهدی هاشمی نقش پدر مرا در خانه سبز بازی کند که نشد. بعد نوبت به خسرو شکیبایی رسید که قبول کرد. من خیلی خوشحال شدم زیرا او جزو بازیگران مورد علاقه ام بود و هامون را هم خیلی دوست داشتم. ساعت دو نصف شب به من خبر دادند که خسرو شکیبایی نقش پدر در «خانه سبز» را پذیرفته است.»
او درباره اولین آشنایی اش با شکیبایی گفت: «اولین بار در دورخوانی متن سریال با خسرو روبه رو شدم و وقتی که به سبک خودش روی صندلی نشسته بود و متن را می خواند حسابی مجذوبش شده بودم و وقتی فهمیدم که تعداد بسیار زیادی سکانس مشترک با او داشتم خیلی از روبه رو شدن با او ترسیدم.»
جوان همچنین گفت: «او با من در عرض چند دقیقه کاری کرد که نه تنها من را با نوع بازی آشنا کرد بلکه به نحوی رابطه ای بین مان ایجاد کرد که به دو دوست صمیمی باهم تبدیل شدیم و کلی خاطرات بی نظیر با او دارم و امیدوارم روزی ظرفیت فرهنگی جامعه مان بالا برود که بتوانم بازگو کنم. فکر می کنم هیچ وقت در سینما این طور که عاشق خسرو بودم، عاشق کسی نبودم. او با همه محیطش رفیق می شد و ارتباط برقرار می کرد.»
بازیگر «مکس» درباره همکاری دیگرش با شکیبایی توضیح داد: «در «سرزمین سبز» که حمید فرخ نژاد هم دستیار کارگردان بود با خسرو هم اتاق بودیم و یادم هست که خسرو مدام صحبت می کرد و نمی خوابید، یک شب تا ساعت سه صبح باهم حرف زدیم و هرچی می گفتم بخوابیم قبول نمی کرد و یک دفعه گفت گرسنه نیستی که گفتم چرا و زنگ زد به آشپزخانه و کلی غذا سفارش داد و بعد از خوردن آن همه غذا از حال می رفتیم و صبح که حمید می آمد دنبالمان هرکاری می کرد بیدار نمی شدیم.»
او درباره اولین فعالیت های سینمایی اش در مقام بازیگر گفت: «اولین فیلمی که بازی کردم یک اشتباه بود و بابت آن متاسفم هستم، سپس با رسول ملاقلی پور کار کردم که آدم خیلی عجیبی بود و ذاتی و احساسی بود. به نظرم سینما را با آنچه از آن می تراوید می ساخت و نمی توانست خیلی تئوریک روایتی را شرح دهد.»
جوان اضافه کرد: «من و پرویز پرستویی آن قدر سر فیلم «مومیایی» می خندیدیم که آقای هنرمند ما را به گوشه ای برد و بهمان تذکر داد. ماجرای رانندگی کردنم در آن فیلم هم این بود که باید آن پیکان خراب را با دستان بسته حرکت می دادم تا از جلوی دوربین با سرعت عبور کند بار اول که رفتم گفتند باید سریع تر بروی، گفتم رانندگی ام خیلی خوب نیست و بار دوم خیلی خوب این کار را کردم و حتی آقای پرستویی گفت چرا الکی می گویی که بلد نیستی به این خوبی گاز دادی در همین لحظه محمد آلادپوش گفت که فکر کنم صحنه را از دست دادم و بار سوم آنچنان رانندگی کردم که ماشین را به کوه زدم و پای پرویز مجروح شد و خودم هم انگار ضربه مغزی شدم و مدام می گفتم ماشین کجاست و اطرافم بی خبر بودم.»
او در ادامه برنامه درباره اظهارنظر رشیدپور در مورد اظهارنظر رامبد جوان که «خندوانه» را پرمخاطب ترین برنامه تلویزیون اعلام کرده بود، گفت: «طبق آماری که تلویزیون در اختیار ما قرار داد ما با حدود ۷۱ درصد تماشاگر پربیننده ترین برنامه تلویزیون بوده ایم و بعد از ما «دورهمی» و «نود» عادل فردوسی پور قرار داشتند. من هم قصد خودنمایی نداشتم و به نظرم سوال به نحوی تحریک کننده پرسیده شده بود.»
این بازیگر در بخش دیگر این برنامه نظر کوتاه خود را درباره فیلم هایی که تاکنون بازی کرده است اینطور بیان کرد: «سیندرلا: فیلمی که باید خیلی خوب بشود و نشد. مکس: یک فیلم باحال و پر از شوخی. صورتی : فیلمی که فکر نمی کردم خوب شود و شد. سوغات فرنگ: هیچ وقت فکر نمی کردم با حسین فرحبخش کار کنم. زن بدلی : به شکل عجیبی مورد استقبال قرار گرفت. جعبه موسیقی: فیلمی که تماشا کردنش سخت بود. آزمایشگاه: فیلم ۱۳۰ دقیقه ای بود که در ۹۰ دقیقه اجرایش کردیم. گناهکاران: فیلم لذت بخشی که خیلی دوستش دارم. آذر، شهدخت…: وقتی فیلمنامه را خواندم آن قدر دوستش داشتم که دلم می خواست متن قصه را که مرجان شیرمحمدی نوشته بخوانم و البته برایم خیلی مهم بود که برای بهروز افخمی بازی کنم. آزادی مشروط: تلاش یک گروه با حال است که همه تلاش کردیم در خدمت حسین مهکام باشیم.»
جوان درباره موضوع فیلم «نگار» و چگونگی شکل گیری آن بیان کرد: «خیلی عاشق تریلر هستم و فیلم های ریدلی اسکات مانند «سکوت بره ها» و همچنین «مظنونین همیشگی» را خیلی دوست دارم. ایده «نگار» از خودم بودم. دختری که نازپرورده است و ناگهان همه چیزش را از دست می دهد. برای احسان گودرزی تعریف کردم و با جلسات متعدد او شروع می کند به نوشتن. دلم می خواست فیلم نگار متفاوت و خشن و وهم انگیز باشد.»
این کارگردان افزود: «مخاطبان فیلم دو طیف دارند، دسته اول خیلی از فیلم خوششان می آید و دسته دوم از فیلم به شدت بدشان می آید. فیلم به صورت کامل برای خودم هست و حتی به صورت خیلی حرفه ای به همسرم هم دستمزد دادم.»
جوان در پایان درباره سوژه فیلم بعدی اش گفت: «فیلم بعدی من یک اثر کمدی راجع به جوانانی است که در فضای مجازی تلاش می کنند خود را به شهرت برسانند.»
انتهای پیام/ایمنا