به بهانه اجرای یک نمایش مبتذل؛
ترویج بی بند و باری در تئاتر همچنان بیداد میکند!
بازیگران تئاتر اخیرا آزادانه و تعجب برانگیز به بدن نامحرم دست می زنند.در آن ها بساط رقص برپا می شود، کلمات رکیک به کار برده می شود و در نهایت هم ادعا می کنند که دارند آسیب شناسی اجتماعی میکنند.
به گزارش اصفهان شرق، این نوشته درصدد تبلیغ یک اثر فاسد نیست! بلکه در پی این است که روشنگری کند و به نقد جریانی بپردازد که به شکل خزنده در حوزه های مختلف فرهنگی و هنری می خواهد ابتذال را وارد جامعه کند و در مقابل جریان ارزشی و معتقد به آرمان های گرانقدر بایستد. در سینما فیلم شرم آور و مبتذل «پا تو کفش من نکن» از فرح بخش و فیلم «اکسیدان» از خانواده محمدی و در تئاتر نمایش های مبتذل و زننده ای اجرا می شود. نمایش هایی که بازیگران در آن ها به شکل آزادانه و حتی بدون محدودیت سینما خیلی راحت با پوشش های نامناسب و حتی در شکلی تعجب برانگیز با ارتباط ناسالم بازی می کنند و به بدن نامحرم دست می زنند. در آن ها بساط رقص برپا می شود، کلمات رکیک به کار برده می شود و در نهایت هم ادعا می کنند که دارند آسیب شناسی اجتماعی می کنند! اما این چه معضلی است که تنها باید از طریق حرکات موزون و تحریک مخاطب و به کارگیری الفاظ زشت و زننده به نمایش درآید؟! چرا بسیاری از آثار نمایشی به سمتی رفته اند که موجب شدند بسیاری از خانواده های متدین و پایبند به خانواده کمتر علاقه ای برای رفتن به سالن تئاتر پیدا کنند؟ می خواهم به یکی از کارهایی که اخیرا در ایرانشهر دیدم اشاره کنم تا فضای کار مشخص شود.
نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» برخلاف اخبار و اطلاعاتی که روابط عمومی ها مانند همیشه به رسانه ها می دهند و متاسفانه رسانه ها هم چشم بسته اقدام به انتشار و در واقع تبلیغ آن ها می کنند نه تنها نمایشی درباره بررسی معضلات شهری و مساله زنان کارتن خواب و بی سرپرست و افراد بزهکار نیست بلکه کاری در راستای زیر سوال بردن ارزش های اخلاقی و توهین به مخاطب اصیل ایرانی می باشد. جالب این جا است که نویسنده و کارگردان این نمایش به ظاهر از خودی ها است و ایشان براساس سابقه و موقعیت شغلی که دارند باید بیشتر از این ها حواسشان به مسائل باشد. اما متاسفانه جناب گیل آبادی که سمت مدیریت روابط عمومی و حتی راهبردی شهرداری تهران را دارند، به عنوان کارگردان نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» بساطی فراهم ساخته که بیشتر از این که صحنه نمایش باشد، یک دورهمی زنانه و مردانه برای ارائه یکسری مطالب خط قرمزی اخلاقی است. در واقع محیط نمایش و فضای کار به نحوی چیدمان شده که تماشاگر بر روی زمین بنشیند و جزئی از کار محسوب شود و در حالت مشارکتی حتی با بازیگر ارتباط و تله پاتی برقرار کند. چرا که کارگردان معتقد است مساله شهری را باید در دل جامعه حل کرد! اما کدام درد و کدام جماعت؟ شخصی که باید نمونه ای از مدیر اخلاقی باشد و در دستگاهش همیشه مساله اخلاق ورد زبان مسئولان است! این ها دیگر چیست؟ این که در نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه»، رقص زنان و آواز و تک خوانی زنان و لباس های نامناسب و دیالوگ های نامناسب وجود دارد. بعد هم به بهانه جلب توجه و پیدا کردن چند مشتری بیشتر اعلام شد که این نمایش برای توجه به معضل شهری است و نباید مورد ممیزی قرار بگیرد؟ مساله ای که حتی مهدی شفیعی؛ مدیرکل هنرهای نمایشی هم در گفته هایش به آن اشاره کرد که انتقادات کارگردان در برابر بازبینی مجددی که براساس انتقادات مختلف انجام گرفت، مشکوک است و در پی گرفتن ژست مظلومیت است!
نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» براساس شیوه تئاتر تعاملی در فضایی متفاوت از نمایش های دیگر اجرا می شود و 4 زن این نمایش در نقش افراد کارتن خواب که با عرض معذرت بهتر است از عنوان روسپی برایشان استفاده کنیم، دردهای خود را در شهر به مردم بازگو می کنند و مخاطبان هم امکان می یابند که در برابر گفته هایشان واکنش نشان دهند. فضایی فی البداهه توسط بازیگران که تبعاتی داشته است. چرا که چهره و ژست بازیگران این نمایش امکان همخوانی با فضای دردی را که دارند حکایت می کنند، نمی دهد از این رو بیراه نیست که تماشاگری در داخل سالن، در پاسخ به گفته بازیگر این نمایش از علاقه اش برای تصاحبش به دلیل زیبایی حرف بزند! از این موارد زیاد است و نکته این جا است که آیا انجام حرکات موزون هم جزئی از مشکلات کارتن خواب ها است که در نمایش پرداخته شده است؟!
نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» همانند رویه ناسالمی که متاسفانه در آثار دیگر هم وجود دارد، در پی بازارگرمی برای کسب مشتری بیشتر است، چرا که سابقه پایین کارگردان نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» در تئاتر و نیز وجود انبوه نمایش هایی که با وجود چهره های استار این روزها در حال انجام است، می توانست یک شکست در گیشه را برای کارگردان را به همراه داشته باشد. به همین دلیل وی همانند روش به کار رفته در اثر گذشته اش، راه حاشیه را پیدا کرد. به طوری که بعد از این که نمایش مساله دارش به دلیل گزارشات، مورد بازبینی مجدد در روز دوم نمایش توسط شورای ارزشیابی و نظارت قرار گرفت تا با اعمال اصلاحاتی به اجرا درآید، ناگهان کارگردان نمایش به این سمت رفت که جوسازی کند. گویا ایشان انتظار داشت که نمایش مورد انتظارش با وجود انجام حرکات موزون و عشوه های بازیگر زن و تک خوانی بازیگرش به راحتی اجرا شود و هیچ ممیزی و نظارتی هم انجام نشود!
نویسنده و کارگردان نمایش «یک دقیقه و سیزده ثانیه» علیرغم وجود انواع انحرافات، اثر خود را سالم و حاصل ماه ها تحقیقات می داند و این در حالی است آن هایی که نمایش را دیده اند، نشانه های زیادی در انحراف آن از خط قرمزهای اخلاقی، عرفی و شرعی جامعه مشاهده کردند. حالا بگذریم که چگونه ایشان از انواع امکانات شهری برای تبلیغ اثر خود استفاده کردند و از بزرگراه تا فرهنگسراها و ایستگاه های مترو می توان تبلیغ این نمایش را دید که برای اولین بار است تئاتری در مترو و یا سطح شهر تبلیغ می شود.
این شیوه برای کسب درآمد از طریق فرهنگ و از طریق گروه هایی که خو را داعیه دار ارزش می دانند بسیار تاسف بار است و از این گونه نمایش های ناسالم و مبتذل بسیار است. این که از انواع موقعیت ها برای فروش در گیشه استفاده کنی، بدترین کلمات را در دهان بازیگرانت قرار دهی، همانند معرکه بگیران در وسط صحنه تئاتر بساط پهن کنی، به بهانه پرداخت به معضلات شهری، کاراکترهایی مفسده برانگیز بسازی، آواز زنان و رقص جماعت را فراهم سازی، به بهانه نزدیکی با واقعیت از زشت ترین کلمات استفاده کنی و … این گونه نمایش ها نه ارزش هنری دارند و نه مشکلی از معضلات حل می کنند بلکه این ها بهانه ای برای بازار گرمی سازندگان و فروش بیشتر است. باز هم درباره این گونه تئاترها در این سایت محترم می نویسم تا همه بدانند چه فضایی در تئاتر وجود دارد چون متاسفانه کمتر در رسانه ها مطالب تئاتر و در نقدش می خوانم.
انتهای پیام/مشرق
تا چه حد یه ملت میتونه مریض باشه
هر چی به سرمون میاد حقمونه