در بررسی بی اعتمادی اعراب نسبت به یکدیگر؛
بحران دوحه ریاض؛ نقش راهبردی ایران در سایۀ بهره گیری از فرصت ها و ظرفیت ها
ایفای نقش مهم و راهبردی ایران در مسائل منطقه ای به ویژه در این بحران سیاسی میان قطر و عربستان، می تواند آثار و فواید بی شمار سیاسی و اقتصادی در کوتاه مدت و بلند مدت برای نظام اسلامی به همراه داشته باشد.
به گزارش اصفهان شرق، تشدید بحران سیاسی میان قطر و عربستان گرچه در برهه های مختلف تاریخی مسبوق به سابقه بوده است اما اوج این اختلافات را باید در ماه های اخیر جستجو کرد که شکل گیری ائتلاف برخی کشورهای عربی با سردمداری عربستان ضد قطر هر روز ابعاد تازه تری به خود می گیرد، در این بین نقش کلیدی ایران در چگونگی مواجهه با این مسأله و استفاده از برخی فرصت های سیاسی و حتی اقتصادی می تواند مهم تلقی شود، به ویژه آنکه قطع روابط چند دولت عربی با دوحه بر سر آنچه حمایت از ایران و گروههای تروریستی خوانده میشود، نقطه عطفی در روند تحولات شتابان منطقه و عمیقترین شکاف در ائتلاف و همراهی مهمترین کشورهای جهان عرب طی سالهای اخیر برای منزوی کردن تهران در منطقه به شمار می آید، لذا ایران باید رویکرد خود را در چگونگی مواجهه مطلوب و هدفمند با این بحران بر مبنای ایجاد فرصت های و ظرفیت های مهم در ارتقا ی اقتدار و عزت اسلامی و تقویت نقش راهبردی نظام اسلامی در میان کشورهای منطقه به منصۀ ظهور رساند.
با این تفاسیر باید گفت برخی تحلیل ها و مواضع کارشناسان و جریانات سیاسی اینگونه است که عمدتاً از اختلافات اخیر قطر و عربستان به عنوان یک تهدید یاد می کنند و تأکید می کنند«ایران نمی تواند خود را درگیر پرونده سیاه و پر ماجرای قطر نماید و اعتبار تاریخی خویش را به پای هوس های کودکانه و رویکرد ماجراجویانه سران قطر و عربستان هزینه کند».[1]
لذا رویکرد اتخاذ بی طرفی فعال از سوی طیفی از کارشناسان و تحلیلگران مسائل منطقه را می توان در این راستا قلمداد کرد که تلویحاً ازاختلافات دوحه و ریاض به عنوان تهدید یاد می کنند: توییت محمدجواد ظریف مبنیبر مذاکره بهویژه در ماه رمضان بهعنوان راهحل اصلی و پرهیز از اجبار و زور، نشان میدهد که رویکرد دستگاه دیپلماسی ایران مبتنیبر این راهبرد است[2]. و یا اظهارات سخنگوی دستگاه دیپلماسی که افزایش تنش میان کشورهای منطقه را به سود هیچ ملتی از منطقه ندانست.[3]
از سوی دیگر «قاسم محبعلی» مدیرکل پیشین وزارت خارجه ایران معتقد است که ورود ایران به بحران قطر و عربستان عقلانی نیست؛ چراکه این مداخله، باعث حل و فصل مسائل بین این دو میشود. «نصرتالله تاجیک» سفیر اسبق ایران در اردن نیز معتقد است که اگر در بحران اعراب خلیجفارس وارد میدان شویم، معادلات پیچیده میشود، بنابراین نباید در کنار قطر بایستیم.[4]
و یا مواضع برخی کارشناسان که وجود این بحران را تصنعی و عیر واقعی می دانند از جمله «صباح زنگنه» سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان همکاری اسلامی که تمامی سخنان عربستان و برخی از نیتهای قطر و کشورهای منطقه در هفتههای گذشته را غیر واقعی می داند و هدف ریاض از ایجاد ائتلاف ضد قطری را جلوگیری از نزدیک شدن کشورهای اسلامی به صورت مطلق به سوی یکدیگر قلمداد می کند. وی با تأکید بر اینکه در پروژههای بعدی، عربستان قصد دارد تا پای عمان را به عنوان یک کشور بیطرف در پروندههای منطقهای باز کند و حتی احتمال دارد بحث عادیسازی روابط عربستان و قطر توسط سعودیها به عمان تحمیل شود.وجود بحران دوحه ریاض را تقلای عربستان برای حفظ هژمونی رژیم سعودی در بین کشورهای عربی تفسیر کرده است.
لذا برخی کارشناسان مسائل سیاسی منطقه ورود مستقیم به درگیری و بحران میان قطر و عربستان را تهدید زا می دانند و به نوعی ، نقش آفرینی ایران در پروندۀ قطر از نوع دیپلماسی ایران در سال2001افغانستان و 2003عراق را طلب می کنند.
لیکن در طرف دیگر برخی تحلیلگران مسائل سیاسی قرار دارند که معتقدند با حمایت مستقیم و تمامقد از قطر در برابر عربستان می توان ظرفیت هایی بی بدیل نصیب ایران کرد؛ در همین خصوص «حسن احمدیان»استاد دانشگاه تهران و تحلیلگر ارشد مسائل خاورمیانه معتقد است که الگوی قطع کردن روابط با هدف تغییر رفتار که به الگوی محبوب ریاض در برابر کشورهای مخالف سیاستهایش در منطقه تبدیل شده است، الگویی خطرناک برای سیاست منطقهای ایران است و به همین دلیل تهران باید از تمامی ابزارهای خود برای بیاثر کردن آن استفاده کند.[5]
احمدیان معتقد است که هدف اعلامی ریاض به هنگام قطع کردن روابطش با ایران، تعدیل رفتار منطقهای ایران بود و در مقطع کنونی ایران باید با حمایت سیاسی و لجستیک گسترده از قطر، آن را از عقبگرد دوم که الگوی رفتاری ریاض را نهادینهتر خواهد کرد، دور کند.[6]
در همین راستا «محمد مهدی ملکی» کارشناس مسائل بینالملل اختلافات جدید میان اعراب و موضعگیری سران 4 کشور عربی در برابر قطر را موجب ایجاد فضای تنفسی و قدرت بازیگری بیشتر به ایران در منطقه می داند،وی اذعان کرد ، بریتانیا و آمریکا تلاش داشتند کشورهای ثروتمند حاشیه خلیج فارس را به رهبری عربستان به مخالفت و خصومت با ایران در منطقه تشویق کنند. اما با این شکاف بزرگ ایجاد شده میان عربها، اینک دو قدرت فرامنطقهای از هدف خود دور شده و کارشان سختتر خواهد شد و به احتمال قوی شاهد عمیقتر شدن روابط قطر با ترکیه و ایران خواهیم بود.[7]
به گفتۀ این کارشناس مسائل بینالمللی، این مساله میتواند فرصت مناسب اقتصادی و سیاسی برای ایران حداقل در بازه زمانی کوتاه مدت به همراه داشته باشد، حمایت سیاسی ایران از دوحه میتواند منجر به افزایش ضریب توان مقاومت آنها در برابر موج هجمههای وارد شده شود.[8]
از طرفی با بسته شدن کلیه مرزهای قطر، ایران میتواند تنها محل مناسب برای دسترسی آن کشور به دیگر کشورها باشد، همچنین پروژههای عمرانی در حال ساخت در قطر از این جهت که این کشور میزبان جام جهانی 2020 شده و دهها موقعیت همکاری اقتصادی دیگر که به معنای فرصتهای مناسب اقتصادی برای فعال تر شدن هر چه بیشتر بخش خصوصی ما درتعامل با کشور ثروتمند و تحت تحریم واقع شده قطر است.[9]
با این اوصاف به نظر می رسد بر خلاف برخی رویکردهای سیاسی به ویژه دیدگاه دستگاه دیپلماسی کشور که بی طرفی در بحران دوحه ریاض را دنبال می کند که در حقیقت تعبیر واقعی انفعال محسوب می شود، باید همانگونه که ترکیه علیرغم پیمان های راهبردی با عربستان در ضدیت با جبهۀ مقاومت، برای تقویت منافع متعدد خود در راستای حمایت از قطر دیپلماسی خود را فعال کرده است، لذا ایفای نقش مهم و راهبردی ایران در مسائل منطقه ای به ویژه در این بحران، می تواند آثار و فواید بی شمار سیاسی و اقتصادی در کوتاه مدت و بلند مدت برای نظام اسلامی به همراه داشته باشد.
[1] http://www.icana.ir/Fa/News- Print/336020
[2] http://donya-e-eqtesad.com/ news/1103500
[3] http://www.yjc.ir/fa/news/ 6116353
[4] http://donya-e-eqtesad.com/ news/1103500
[5] http://donya-e-eqtesad.com/ news/1103500
[6] http://donya-e-eqtesad.com/ news/1103500
[7] http://af.farsnews.com/
[8] http://af.farsnews.com/
[9] http://af.farsnews.com/
انتهای پیام/ مهدی نجفی