مادران حتما بخوانند؛
سهم این نوزادان از نوروز شما چقدر است؟
کتابهای دفاع مقدس مانند راویان و نویسندگانش همچنان مظلوم هستند و به راحتی در پیچ و خم زندگی روزمره به فراموشی سپرده میشوند؛ اگر چه برخی از آنها دنیای پرغوغا و عجیبی در خود دارند که هر مخاطب ایرانی و غیر ایرانی را مدهوش و متعجب میکند.
به گزارش اصفهان شرق، هر کتاب به مثابه فرزندی برای نویسنده و مولف آن است. نوشتن، ویرایش و صفحهآرایی، دوران جنینی است و وقتی از زیر چرخهای ماشینِ چاپ بیرون میآید، گویا از اتاق زایمان به اتاق ریکاوری رفته است. با این حساب صحافی و جلدسازی هم میشود پوشاندن لباس مناسب و کافی بر تن نوزاد و آماده شدن آن برای حضور در خانه و جامعه.
«کتاب» تازه بعد از این مرحله نیاز به مراقبت، پیگیری و حضور و بروز مناسب در جامعه دارد؛ همانطور که نوزاد را باید با نرمش و آرامش، تربیت کرد و رشد داد. اما، متاسفانه بسیاری از فعالان حوزه نشر، بعد از تولد فرزندشان (کتاب) آن را به حال خود رها میکنند یا آنها را در انبارهای نمور و تاریک، تنها میگذارند و یا جلوی چشمشان قرار میدهند تا آینه دقّشان شود. نه خوراک مناسب او را تهیه کرده و نه برای رشد و نمو آن تلاش میکنند!
هر کتابی پس از چاپ و صحافی باید همان قدر گرامی داشته شود که یک نوزاد انسان؛ چه اینکه کتاب، موجودی است زنده که خوانندگانش را تحت تأثیر قرار میدهد و میتواند مانند یک انسان زنده، مسیر جامعهاش را تغییر داده یا شفاف کند.
در این میانه، کتابهای دفاع مقدس به نوزادانی میمانند که به رسیدگی بیشتری نیاز دارند و والدینشان را برای تولد با مشکلات بیشتری مواجه میکنند، اما اگر به خوبی مراحل جنینی و نوزادی را طی کنند، طولی نخواهد کشید که به نوجوانی و جوانی میرسند و اولیاءشان را سربلند میکنند.
کتابهای دفاع مقدس بیشتر از بقیه کتابها باید تبلیغ شوند چون نگاه مخاطب به آنها مانند نوزادی پرورشگاهی شده که خوراک و پوشاکش را دولت تأمین میکند و نیاز به رشد و نمو ندارد. این نگاه که به اشتباه در سالهای گذشته فراگیر شده، سالهای زیادی طول میکشد تا برطرف شود. برای همین است که برای اثبات توانمندیهای این کتابها در جذب مخاطب، باید عرق بیشتری ریخت و زحمت بیشتری کشید.
ناگفته نماند منظور از این کتابها، منشوراتی است که با سرمایه شخصی و بیهیچ حمایت دولتی و نهادی منتشر میشوند و حتی برای توزیع در کتابفروشیها هم با محدودیت روبرو هستند.
کتابهای رمان و داستان و روانشناسی را در همه کتابفروشیها میشود یافت، اما شاید باورتان نشود در همه اَبَرشهر تهران، تعداد کتابفروشیهایی که حاضر هستند کتابهای دفاع مقدسی را بفروشند، به تعداد انگشتان دو دست نمیرسند؛ این را با تحقیق و پرس و جوی مفصلی که در روزهای اخیر انجام دادهام میگویم و مستند به آماری است که از مراکز مختلف نشر به دستم رسیده است.
کتابهای دفاع مقدس مانند راویان و نویسندگانش همچنان مظلوم هستند و به راحتی در پیچ و خم زندگی روزمره به فراموشی سپرده میشوند؛ اگر چه برخی از آنها دنیای پرغوغا و عجیبی در خود دارند که هر مخاطب ایرانی و غیر ایرانی را مدهوش و متعجب میکند.
من و شما برای خروج این کتابها از این وضع، چه کردهایم؟ ما چقدر حاضر هستیم از عیدیمان را خرج خرید این کتابها کنیم؟ روایت کسانی که جانشان را باختند تا ایران و نوروز در امنیت کامل بماند و در جهان ثبت شود، چقدر از حجم سبد خریدهای نوروزی ما را پُر میکنند؟
مبادا که هیچ سهمی نداشته باشند؛ این کلامهای آسمانی از زبان شهدا و جانبازان و ایثارگران …
میثم رشیدی مهرآبادی / ایکنا